فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شبہ ارزو هاستــــــ🙂💔
هدایت شده از شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
💢 شهادت یڪ نیروے ناجا در درگیرے با اشرار و اراذل اوباش در استان فارس
بہ گزارش پایگاه خبرے شهداے ناجا، ماموران پاسگاه بیدزرد استان فارس هنگام گشتزنے بہ منظور تامین امنیت و آرامش مردم بہ تعدادے از اراذل و اوباش برخوردند کہ نامبردگان با اسلحہ سرد چاقو بہ طرف مامورین از پشت حملہور شده کہ یکے از مامورین از ناحیہ گردن و یکے از سربازان از ناحیہ ڪتف مورد اصابت ضربات متعدد چاقو قرار مےگیرند کہ متعاقبا ماموران نیز بہ منظور مبارزه با اعمال مجرمانہ ایشان اقدام مےنمایند.
متاسفانہ در این درگیرے #سروان_علےاکبر_رنجبر بر اثر اصابت چاقو از ناحیہ گردن و شاهرگ مجروح کہ بر اثر شدت جراحات وارده بہ درجہ رفیع شهادت نائل آمدند.
|سرباز موصوف تحت درمان و بسترے مےباشد|
لازم بہ ذکر است تیم هاے اطلاعات عملیات پلیس از همان ساعات اولیہ مبارزه همہ جانبہ با اراذل و اوباش را در دستور کار قرار دادند.
#شهید_علےاکبر_رنجبر💔
#امنیت_اتفاقے_نیست!
#قرارگاه_فرهنگے_مجازے_شهیداحمدمشلب
✅ @AHMADMASHLAB1995
4_6044221065213774662.mp3
977.2K
امشب بیا بگذر :)🧡
کینه، قلبِ قشنگتو زشت میکنه؛
بخشیدن بهت احساس آرامش و
رهایی میده دوستِ من..
امشب باهم این حس لذتبخش
رو تجربه کنیم ؟!☺️
دانشجو بود...دنبال عشق و حال، خیلی مقید نبود، یعنی اهل خیلی کارها هم بود، تو یخچال خونه ش مشروب هم میتونستی پیدا کنی....
از طرف دانشگاه اردو بردنشون قم...قرار شد با حضرت آیت الله العظمی بهجت هم دیدار داشته باشن..از این به بعد رو بذارید خود حمید براتون تعریف کنه...
وقتی رسیدیم پیش آقای بهجت...بچه ها تک تک ورود میکردن و سلام میگفتن، آقای بهجت هم به همه سلامی میگفت و تعارف میکرد که وارد بشن...من چندبار خواستم سلام بگم...منتظر بودم آقای بهجت به من نگاهی بکنن...امااصلا صورتشون رو به سمت من برنمیگردوندن...درحالیکه بقیه رو خیلی تحویل میگرفتن...یه لحظه تو دلم گفتم:""حمید،میگن این آقا از دل آدما هم میتونه خبر داشته باشه...تو با چه رویی انتظار داری تحویلت بگیره...!!!تو که خودت میدونی چقدر گند زدی...!!!""خلاصه خیلی اون لحظه تو فکر فرو رفتم...تصمیم جدی گرفتم که دور خیلی چیزا خط بکشم، وقتی برگشتیم همه شیشه های مشروب رو شکستم، کارامو سروسامون دادم، تغییر کردم، مدتی گذشت، یکماه بود که روی تصمیمی که گرفته بودم محکم واستادم، از بچه ها شنیدم که یه عده از بچه های دانشگاه دوباره میخوان برن قم، چون تازه رفته بودم با هزار منت و التماس قبول کردن که اسم من رو هم بنویسن...
اینبار که رسیدیم خدمت آقای بهجت، من دم در سرم رو پایین انداخته بودم، اون دفعه ایشون صورتش رو به سمتم نگرفته بود، تو حال خودم بودم که دیدم بچه ها صدام میکنن: "حمید..حمید...حاج آقا باشماست."
نگاه کردم دیدم آقای بهجت به من اشاره میکنن که بیا جلوتر...آهسته در گوشم گفتن:
- یکماهه که امام زمانت رو خوشحال کردی...🙂
-❣🕊🌸🌱-
و خـُدا خواستہ است
از فڪرتـۆ💎
آرام بگیرم✨
شھید🖇🤍
#برادرشهیدم♥️
#شهیدبابڪنورے♥️'
↱@shid_babaknori↲
"❣🕊💎🌱''
مثـݪمـــ🌙ـــاھڪامݪ
امـازیبـاتـر♥️!!...
👑💎🌿
#برادرشهیدم♥️
#شهیدبابکنوری♥️'
↱@shid_babaknori↲
💥#تلنگر ☝️🏻#حرف_حساب
⛄️ دل پاکِت رو باد نبره‼️
✴️ هروقت حرف از دین و #حجاب میشه، میگن به شما مربوط نیست! 🙄
➕ وقتی تو دلِ یک تا چندین مرد رو می دزدی که همهٔ زندگیِ همسر شون هستن؛ چرا این اتفاق به بقیه مربوط نیست⁉️
✴️ بعدم توجیه شون اینه که :
مردا نگاه نکنن، من هرجور که بخوام لباس 👗 می پوشم!
➕ اما باید گفت : تو تغییر دهندهٔ ذاتِ بشر نیستی ❌ تنها میتونی خودتو تغییر بدی...
✴️ میگن دلم پاكه و حجاب لازم نیست!
➕ خانم محترم‼️
همین حوالیا دل پاكت رو هم باد برد. مراقب باش خودتو نبره 🖐🏻
🚦قیمتی ها رو 💎 باید از دید عموم پوشوند ⛔️
#حجاب_عفاف_فاطمی🎀
#زهرایۍشو
↱@shid_babaknori↲
°•❣🕊💎💌•°
این سبکبالان که تا عرش جنون پر کشیدند ؛
آفتاب وصل را چون صبح، در بر میکشند !
#بࢪادرشهیدم♥️
#شهیدابراهیمهادی♥️'
↱@shid_babaknori↲
•♥️🐾!
🌿| #درمحفلشھدا . .
آدمها سه دستهاند:
خام❁پخته❁سوخته❁
خامها کھ هیچ🖐🏻
پختهها هم عقل معیشت دارند و دنبال کار و زندگی حلالاند
سوختهها عاشقاند چیزهای بالاتری میبینند و میسوزند تویِ همان عشق ...
_شھیدمجیدپازوکی'
↱@shid_babaknori↲