چقدر زيبا يکي يکي بچه ها را جــذب ورزش ميکرد، بعد هم آنها را به مسجد و هيئت ميکشاند و به قول خودش ميانداخت تو دامن امام حسين (علیه السلام ).
ياد حديث پيامبر به اميرالمؤمنين افتادم كه فرمودند: یا علي، اگر يک نفر به واسطه تو هدايت شود از آنچه آفتاب بر آن مي تابد بالاتر است.
#سلام_بر_ابراهیم۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃بعد از شھادت علے خوابشرو دیدم⇩
بهم گفت:
« اگہ مےدونستم این دنیا بہخاطر
صلوات این همہ ثواب و پاداش میدن🎁،
حالا حالاها آرزوۍ شھادت نمےکردم!
مےموندم توۍدنیا و صلواټ
مےفرستادم.. ❣️
🌻شهید#علی_موحددوست🕊
🌹شادی روح شهدا صلوات🌹
🕊امروز مهمان شهید والامقام علیرضا موحد دوست هستیم 🕊
💠یک دفعه یکی از همسران شهدا که نه اسم حاج علی را میدانست و نه خبر داشت من چه نسبتی با او دارم گفت: «سر این خیابان عکس یک شهید را نصب کردند که یک دست ندارد اما شنیدم خیلی حاجت میدهد»
🔹راوی همسر شهید
#شهید_علیرضا_موحددوست
شَھیدابرٰاهیمهٰادےٓ
🕊امروز مهمان شهید والامقام علیرضا موحد دوست هستیم 🕊 💠یک دفعه یکی از همسران شهدا که نه اسم حاج علی ر
وقتی مامور محافظت از کاخ نیاوران بودیم، بنی صدر آمد برای بازدید. اوایل ریاست جمهوری اش بود. همان طور که کنار بنی صدر راه می رفتیم. برگشت و به علی گفت: برادر من قصد دارم گارد ریاست جمهوری تشکیل بدهم. به همین خاطر می خواهم شما را به فرماندهی این گارد منصوب کنم. علی پوزخندی زد و گفت: جناب! ما سپاهی هستیم و کارمان هم عملیاتی است. ما از این کارها بلد نیستیم.
#شهید_علیرضا_موحددوست
https://eitaa.com/Shahid_ebrahim_hadi3
شَھیدابرٰاهیمهٰادےٓ
🍃بعد از شھادت علے خوابشرو دیدم⇩ بهم گفت: « اگہ مےدونستم این دنیا بہخاطر صلوات این همہ ثواب و پ
اگه مىدونستم براى هر كارى، اينقدر مزد مىدن. حالا حالاها شهيد نمىشدم.» اين را توى خواب گفته بود به يكى از دوستانش.«كار براى خدا باشد، سوت زدن باشد» حرفش هميشه همين بود.
#شهید_حاج_علی_موحددوست
https://eitaa.com/Shahid_ebrahim_hadi3
💠حاج حسین ايستاده بود رو به روى خانه كعبه، زار زار گريه مىكرد.
نمىدانست پيمانش با حاج على را چه كار كند؟قول داده بود اگر على بايستد و بعد از عمليات والفجر 8 مسئول خط فاو شود، برايش دو ركعت نماز بخواند توى مسجدالحرام و شهادتش را از خدا بخواهد.
عمره مفرده را به جاى آورد. دو ركعت نماز را هم خواند. نمىدانست چه بخواهد. توى كار خدا دست به نقد، حرف حاج على را خريده بود؛ همان روز بعد از پيمانش.
حاج حسين خرازى وقتى برگشت، اولين جايى كه رفت، مزار حاج على بود.
#شهید_علیرضا_موحددوست
شَھیدابرٰاهیمهٰادےٓ
💠حاج حسین ايستاده بود رو به روى خانه كعبه، زار زار گريه مىكرد. نمىدانست پيمانش با حاج على را چه
هر چه گفتيم: «عمل بدون بى هوشى محاله.» قبول نكرد مىگفت: «زود باشين فشنگ رو از تو سينه من در بيارين.»فشنگ درست روى قلبش بود و با حركت آن بالا و پايين مىرفت.
بى حسى موضعى داديم و شروع كرديم به كار.توى تمام آن مدت طولانى، دستش زير سرش بود و قلب خودش را نگاه مىكرد. عجيب و غريب بود اين آدم.فشنگ را كه در آورديم. راحت دراز كشيد
#شهید_علیرضا_موحددوست
https://eitaa.com/Shahid_ebrahim_hadi3
4_5783045401024138851.mp3
5.74M
🎧 ترجمه صفحه 56 قرآن کریم:
🌹هدیه به محضر حضرت بقیه الله الاعظم روحنافداک 🌹
به نیابت از #شهید_علیرضا_موحددوست
▫️ سخنگویی عاقلانه و پیامبرانه عیسی در گهوارهی نوزادی.
▫️ حیرت مریم از بچهدارشدن و معجزات نوزادش.
▫️ کتاب آسمانی و حکمت از معجزات عیسی مسیح.
▫️ حواریون، پیروان واقعی عیسی مسیح.
https://eitaa.com/joinchat/3347251394Cd8846c59bb
✅
https://rubika.ir/qurandelan