پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند اما حقیقت آن است که زمان مارا با خود برده است و شهدا زنده اند 💔🖐🏿 _شهید مرتضی آوینی 🌱|https://eitaa.com/shahid_ebrahim_hadi3

چگونه گناه نکنیم ... 🌱| https://eitaa.com/shahid_ebrahim_hadi3

اگر حرفی سخنی انتقادی،پیشنهادی و.. هست در خدمتیم🌸👇🏻https://daigo.ir/pm/bqNh1q لینک ناشناس جدید کانال!

سلامٌ علـے‌من‌كان‌في‌عيني‌كل‌البشر و لم أطلب من الله يومًا سواه ! سلام بر کسی کھ در چشمانم ؛ تمام دنیاست و هیچگاه غیر او را از خدا نخواستم . . ! #سلام_فرمانده💚.

💬 قرائت دعای "عهــــد" هدیه میڪنیــم به امام زمــان ارواحنافداه

🕊امروز مهمان شهید والامقام احمدعلی نیری هستیم 🕊 💠شهید احمدعلی نیّری در سال 1345 و در روستای «آینه‌ورزان» دماوند به دنیا آمد 💠 از همان زمان کودکی پای او به مسجد امین‌الدوله که آیت‌الله حق‌شناس امام جماعتش بود، باز شد. 💠او یکی ازشاگردان خاص آیت‌الله حق شناس بود و سیر و سلوک معنوی را از 10 سالگی و در محضر ایشان آغاز کرد. 💠مسیری که در موقع شهادتش در اسفند 1364 و در حالی که تنها 19 سال سن داشت، از او یک عارف واصل ساخته بود.

کرامت و خاطره ای از شهید احمد علی نیری #شهید_احمدعلی_نیری🕊🌹

‌‌‏ ‌‌‏ 💠 احمد علی مربی فرهنگی مسجد بود و به زور کسی را به خوبی ها دعوت نمی کرد.. ساده بود و ساده می گفت.. 💠او از خوبی و بدی برخی رفتارها و اعمال می گفت و نتیجه هر عمل را برای افراد واضح روشن می کرد.. تاکید بر انجام واجبات و ترک محرمات داشت.. و شاید بخاطر همین نرم بودن خلق و خویش روی دیگران اثر می گذاشت. 💠برای درد های معنوی مردم نسخه هایی از قرآن و ائمه داشت و خودش نیز طبیب خود را آیت الله حق شناس برگزیده بود و با نسخه هایش، روز به روز طرقی می کرد تا جایی که چیزهایی می دید که خیلی از چشم پاک ها هم نتوانسته اند هنوز ببینند ‌‎ ‌‎ 💠هرگز در امور مذهبی و دینی کسی را مجبور نمی کرد بلکه انقدر عاشقانه از زیبایی های اعمال دینی می گفت که همه را شیفته می کرد. 💠خنده و گریه هایش مثل همه بود.. با جمع می خندید. اما در مقابل معصیت سخت گیر بود. مگر کسی جرات داشت جلوی او از کسی غیبت کند؟ همه می دانستند که اگر جلوی او غیبت کنند با آن ها برخورد خواهد کرد https://eitaa.com/shahid_ebrahim_hadi3

‌‎ ‌‎ 🌷زیارت🌷 هر هفته با شهید احمد علی نیری به زیارت مزار شهدا می رفتیم. یکبار سر مزار شهیدی رسیدیم که او را نمی شناختم. همانجا نشستیم فاتحه ای خواندیم. اما احمدآقا حال عجیبی پیدا کرده بود. ✳️در راه برگشت پرسیدم: «احمدآقا این شهید را می شناختی؟» پاسخ داد: «نه.» پرسیدم: «پس چرا سر مزار او آمدیم؟» اما جوابی نداد. فهمیدم حتما یک ماجرایی دارد. اصرار کردم. ✅وقتی پافشاری من را دید آهسته به من گفت: «اینجا بوی امام زمان (عج) را می داد. مولای ما قبلا به کنار مزار این شهید آمده بودند.» 💐 البته می گفت: «اگه این حرفها را می زنم فقط برای این است که یقین شماها زیاد شود و به برخی از مسائل اطمینان پیدا کنی. و تا زنده ام نباید جایی نقل کنی.» 📚برگرفته از کتاب عارفانه https://eitaa.com/shahid_ebrahim_hadi3

💠در یکی از متن های به جا مانده در دفتر خاطرات شهید احمد علی نیری در مورد امام حسین(ع) آمده: 🍃«روز اربعین وقتی به هیئت رفتم در خودم تاریکی می دیدم.🍃 🍃مشاهده کردم قفسی در اطراف من ایجادد شده و زندانی شده ام!🍃 💫اما وقتی سینه زنی و عزاداری آغاز شد مشاهده کردم که قفس از بین رفت. این هم از کرامات مجلس سیدالشهداء(ع) است.»💫 بار ها شنیده بودم که می گفت: در مجالس عزای سید الشهداء (ع) نوری وجود دارد که منشأ آن حرم مطهر آقاست. شادی ارواح طیّبه شهدا صلوات https://eitaa.com/shahid_ebrahim_hadi3

بیست و یکمین روز از چله زیارت عاشورا.... با صدای سردار شهید حاج قاسم سلیمانی به نیابت از شهید ابراهیم هادی و شهید احمدعلی نیری وهمه شهدای اسلام به نیت سلامتی و تعجیل فرج مولایمان بقیه الله اعظم امام زمان عج #التماس_دعا

تعداد صلوات های ثبت شده دیروز

«هر روز با قرآن»✨ ••••••••••••• #صفحه473🍃🌹 سوره مبارکه #غافر🍃🌹 #جزء_24🍃🌹 ثواب تلاوت این صفحه هدیه به روح بزرگوارِ #شهید_احمدعلی_نیری

• . حضرت علي(؏) بر پهلواني غلبه مي کند، اما بہ محض اين کھ مي خواهد او را بکشد جنگجو آب دهانِ خودرا بر روي حضرت می اندازد! و در اين حال حضرت از کشتن او منصرف مي شود و وقتي جنگجو علت اين کار را سؤال مي کند؛ حضرت مي فرمايد کہ:بہ علت خشمي کھ از آب دهان انداختن پهلوان بر او غلبه کردھ خلوص عمل حضرت ازميان رفته و مانع کشتن او شده است🗡. #بیست‌وهفت‌روز‌تاغدیر💚. 🤍 ˹ @komeil3 ˼

💠عجیب بود.. او شش روز بود که شهید شده بود اما.. انگار نه انگار که روزها بر او گذشته با آن احوالی که می دانید.. انگار تازه به خواب رفته بود.. 💠اما چرا دستش به سینه بود و حالت عرض ادب داشت؟ دوستانش می گفتند، وقتی تیر به پهلویش اصابت کرد از ما خواست تا بلندش کنیم، وقتی با کمک ما روی پایش ایستاد، در مقابل کربلا قرار گرفت و دستش را به سینه گذاشت و گفت: ❤️السلام علیک یا ابا عبدالله .. و با همین حال، پر کشید 🌷 کسی که برای تلقین او رفته بود پریشان از قبر بیرون آمد و گفت: 🔹وقتی آخرین سنگ لحد را عوض کردم، بوی عطری بی نظیر کل فضا را پوشش داد. این عطر با عطر های دنیایی فرق داشت.. https://eitaa.com/shahid_ebrahim_hadi3

ایت الله حق شناس شخصا برای مراسم ختم او حضور پیدا کرد و فرمود: 🌾بروید در این تهران بگردید ببینید کسی مثل این احمد آقا پیدا می کنید؟ 🌷حاج آقا حق شناس بعد از تدفیق احمد علی حرفی زد که همه به فکر فرو رفتن.. 🍃آقا گفتن که شب احمد علی رو توی خواب دیدم، از احمد پرسیدم چه خبر؟؟ ✨به من فرمود: تمام مطالبی که از برزخ سوال قبر و ... می پرسند حق است اما من را بی حساب و کتاب بردند.. 🌱آقای حق شناس مکثی کرد و گفت: رفقا آیت الله العظمی بروجردی حساب کتاب داشت اما نمی دانم این جوان چه کرده بود که به اینجا رسید... #شهید_احمدعلی_نیری https://eitaa.com/shahid_ebrahim_hadi3

‌‎ ‌‎ ‍ 💠این مادر آن پسر💠 عارف واصل شهید احمدعلی نیری به یکی از جوانان محل به نام جمال محمدشاهی بسیار ارادت داشت. این جوان بسیار آرام و ساکت بود. از کودکی در کنار درس، مشغول کار بود. آنها چندین برادر بودند که در محضر آیت الله حق شناس حضور داشتند. ❤️این جوان خالص و پاک در سال 62 در والفجر4 شهید و مفقودالجسد شد. در مراسم ختم او در مسجد امین الدوله تهران، احمد آقا تمام بچه های بسیج را دعوت کرد و خودش تا پایان مراسم یک گوشه با احترام نشسته بود. 🔹بعدها از شهید احمدنیری شنیدیم که گفت: در مراسم ختم شهید محمدشاهی آقا امام زمان عج تشریف آورده بودند. ✅کتاب خاطرات این شهید براساس خاطرات مادر گرامی این شهید که از شیرزنان این روزگار و مادر چندین رزمنده و جانباز است تنظیم گردیده 📕کتاب این مادر آن پسر. اثر گروه شهید هادی. https://eitaa.com/shahid_ebrahim_hadi3

‍ ♥️ســـیدے! یــابن الــحسن!♥️ 👈🏼 مِــــن هــــجرِک یاحـــــبیب، قـــــلبے قــــد ذاب مــــــــهدیمـ ازفــــــــــراق دورے تـــــــــو، دیـــــگرطـــــــاقتے نـــــــمانده، جــز ایــنکه تـــسّلایمـ دعـــاے فــــرجت بـــــاشد...      #اربــــابمان #مـــنتظرصــداےمــاست ا‍❖═▩ஜ••🎇🎆🎇••ஜ▩═❖🌟✨‌ 💟بـــسم اللــه الــرحمن الــرحيم 💞إِلــــَهِے عـــَظُمَـ الْــــبَلاءُ وَ بــَرِحَ الْـــخَفَاءُ وَ انــــْکَشَفَ الْــــغِطَاءُ وَ انْــــقَطَعَ الـــرَّجَاءُ وَ ضــــَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُــــنِعَتِ الــــسَّمَاءُ وَ أَنْـــــتَ الْــــمُسْتَعَانُ وَ إِلَــــیْکَ الْــــمُشْتَکَے وَ عــــَلَیْکَ الْــــمُعَوَّلُ فـــِے الـــشِّدَّةِ وَ الــــرَّخَاءِ اللــــهُمَّـ صَـــلِّ عَـــلَے مُـــــحَمَّدٍ وَ آلِ مُــــحَمَّدٍ أُولِــــــے الْأَمْـــــــرِ الَّـــــذِینَ فَـــــرَضْتَ عَــــلَیْنَا طـــــَاعَتَهُمـْ وَ عـــــَرَّفْتَنَا بِـــــذَلِکَ مَــــنْزِلَتَهُمْـ فَـــــفَرِّجْ عــــَنَّا بِـــحَقِّهِمْـ فَـــرَجا عـــَاجِلا قَـــرِیبا کَـــلَمْحِ الـــْبَصَرِ أَوْ هُــــوَ أَقـــْرَبُ یَا مـــُحَمَّدُ یَا عَلِےُّ یَا عَلِےُّ یَا مُـــحَمَّدُ اکـــْفِیَانِے فـــَإِنَّکُمَا کـــَافِیَانِ وَ انْصُرَانِی فـــــَإِنَّکُمَا نـــَاصِرَانِ یَا مَــــــوْلانَا یَا صـــَاحِبَ الـــزَّمَانِ الـــْغَوْثَ الْـــغَوْثَ الْــغَوْثَ أَدْرِکـــْنِے أَدْرِکْنِی أَدْرِکْــنِے الــسَّاعَةَ الـــسَّاعَةَ الــسَّاعَةَ الْـــعَجَلَ الْـــعَجَلَ الْـــعَجَلَ یَا أَرْحَـــمَ الـــرَّاحِمِینَ بِــــحَقِّ مـــُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الــــطَّاهِرِینَ..💞 ❖═▩ஜ••🎇🎆🎇••ஜ▩═❖✨🌟✨‌ 👆🏼وبــــراے #ســـلامتے مـــحبوب عـــالمین روحـــے وارواح الـــعالمین لــــــــتراب مــــــــقدمه الــــفداه💔 ا‍❖═▩ஜ••🎇🎆🎇••ஜ▩═❖🌟✨ 💟بــسمـ الله الــرحمن الــرحیم 💓اَللّـــهُمـَّ كُــنْ لِـــوَلِيِّكَ الْـــحُجَّةِ  بْنِ الْــــحَسَنِ صــــَلَواتُكَ عـــــَلَيْهِ  وَعَــــلے آبـــائِه فـي هــــــــذِهِ  الــــسَّاعَةِ وَفـــي كُــلِّ ســــاعَة  وَلـــِيّاً وَحــافِظاً وَقــائِداً وَنــاصِراً  وَدَلــــيلاً وَعَــــيْنا حـَتّے تُـــسْكِنَهُ  اَرْضــــــَكَ طَــــوْعاً وَتُــــــمَتِّعَهُ  فــــیها طــــویلا...💓 ❖═▩ஜ••🎇🎆🎇••ஜ▩═❖🌟✨🌟 یـــقین بــــدانیمـ که اوهــمـ، هــر لــــحظه، دعـــایمان مے کــند... 🌤اللّٰهُمَــ ؏َجِـلْ لِوَلیــِـــڪَ الـْفَرَّجْ 🌤 💠 بیایین برای تعجیل و سلامتی قطب عالم امڪان 💠حضرت صاحب الزمان عج سه توحید 💠به نیت هدیه یڪ ختم ڪامل قرآن به مولا عج قبل از خواب هرشب عاشقانه هدیه ڪنیم 🙏

سلامٌ علـے‌من‌كان‌في‌عيني‌كل‌البشر و لم أطلب من الله يومًا سواه ! سلام بر کسی کھ در چشمانم ؛ تمام دنیاست و هیچگاه غیر او را از خدا نخواستم . . ! #سلام_فرمانده💚.

💬 قرائت دعای "عهــــد" هدیه میڪنیــم به امام زمــان ارواحنافداه

💠شهید حسین علی پور ابراهیمی متولد سال 1350 و تحصیلاتشان کارشناسی ارشد علوم سیاسی بود 💠 در سن 14 سالگی به جبهه رفتند؛ بعد از جنگ چون روحیه‌ی جهادی داشتند در وزارت دفاع مشغول به کار شدند 💠چند سال دغدغه رفتن به لبنان و سوریه را داشتند؛ اما به خاطر محدودیت‌های شغلی نتوانستند به لبنان بروند ولی دوبار به سوریه اعزام شدند 💠 بار اول در بهمن 1394 بود که حدود پنجاه روز طول کشید و بار دوم در ۲۹اردیبهشت 1395 اعزام شد و بیست و پنج روز مبارزه با تکفیری‌های داعشی به فیض شهادت نائل آمد 💠پیکر مطهر این شهید بزرگوار 24 خرداد مصادف با ششمین روز از ماه مبارک رمضان به ایران اسلامی باز گشت #شهید_حسین علی_پورابراهیمی 🌷شادی روح شهدا صلوات 🌷

💠شهید پورابرهیمی صاحب دو پسر به نامهای مهدی و مصطفی بودند 🍃 💠در تمام عمر لحظه به لحظه با فرهنگ شهادت زندگی می‌کردند؛ طوری که بچه‌ها می‌دانستند پدرشان رفتنی است، رفتار و گفتارشان به گونه‌ای بود که خیلی‌ها او را به چشم یک شهید زنده می‌دیدند 💠در برخورد با جوانان خیلی صبوری و انعطاف به خرج می‌دادند طوری که وقتی یک جوان یک الی دو ساعت با ایشان صحبت می‌کرد کاملا مریدشان می‌شد 💠 درارتباط با بچه‌ها به نحوی عمل می‌کردند که فرهنگ شهادت را با گوشت و پوست بچه‌ها عجین کرده بودند 💠شهید پورابراهیمی همیشه سعی داشتند جدای از خود، اثرگذاری مثبت را بر دیگران هم داشته باشند به همین خاطر خیلی به اعمال و رفتار تاکید داشتد و صرفا به نصیحت کردن اکتفا نمی‌کردند بلکه بیشتر سعی داشتند با اعمال خود منشا اثر باشند 💠هیچ وقت سعی نداشتند کارهایشان را پررنگ جلوه دهند که به چشم دیگران بیاید https://eitaa.com/shahid_ebrahim_hadi3