فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تفاوت تصویری که رسانه ها از زن های ایرانی و مسلمان نشون میدن،با واقعیت...
روضه مادر شروع شد💔
بارانِ اشکهای مُکرر شروع شد!
آقا اجازه هست بخوانم برایتان!؟
این اتفاق ازدم یک |در| شروع شد🖤🕯
آجـرک الله یـا صـاحـب الـزمـان
#معرفیکتاب
کتاب یادت باشد؛ شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی به روایت فرزانه سیاهکالی مرادی؛ همسر شهید
مصاحبه و باز نویسی: رقیه ملا حسینی
نویسنده: محمد رسول ملا حسینی
ناشر: شهید کاظمی
نوبت چاپ: چاپ بیست و نهم؛ ۱۳۹۷
تعداد صفحات: ۳۶۲
ساده بگویم اعتراف زیباست. اعتراف به اینکه آن که می بینید نه در حد و شوکت این شهید؛ که در توان همین قلم ناتوان بوده است. شبیه پرنده ای که فقط دوست دارد در قفسی به نام حمید باشد دو سالی هست که درگیر نگارش و تامل بر خاطرات این شهید مدافع حرم بودهام. هرچه که نوشته ایم قطرهای است از آنچه حس کرده ایم و آنچه حس کرده ایم تنها پنجره ای است رو به این همه عشق و بصیرت و دلدادگی. بدون شک کتاب یادت باشد تنها گوشه ای از زندگی حمید عزیز؛ آن هم صرفاً خاطرات روایت شده از همسر ایشان است.
┄┅══✼ *✨﷽✨*✼══┅┄
دست ادب بر روی سینه می گذاریم
السَّلامُ عَلَى الْقآئِمِ الْمُنتَظَرِ و الْعَدْلِ الْمُشْتَهَرِ
سلام بر قیام کنندهاى که انتظارش کشیده مىشود و (سلام بر) عدل آشکار
سلامی می دهیم از روی اخلاص
سلامی را که دلتنگی در آن باشد نمایان
ز لب های عزیرت گر جوابی بشنویم ما ؛
چه حسی می نشیند در میان سینه هامان
پس :
🌸السَّلامُ عَلَیکَ یا صاحِبَ الزَّمان✋🏻
أللَّھُـمَ عَجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج وَ فَرَجَنا بِهِ
🌹🍃🌹🍃
#برگی_از_یک_کتاب 🍃
📓 نام : " نشان حُسن "
✍ نویسنده : " لیلا مهدوی "
📑 ناشر : " نشر کتابستان "
📖 توضیحات :
روایت کربلا را که ورق میزنیم مملو است از ایثار، سرسپردگی، عشق، ادب و ارادت. در میان تمام پاکبازیهای نیمروز عاشورا، خانوادهای وجود دارد که تمام خود را در راه حسین (ع) میبازد.
📗 کتاب #نشان_حسن از این خانواده میگوید. از خانواده #امام_حسن_مجتبی (ع) که هیچگاه از همراهی اباعبدالله (ع) دست نکشید. نشان حسن نشانی از قاسم بن الحسن، عبدالله بن الحسن و دیگر فرزندان امام حسن (ع) دارد.
📘 #لیلا_مهدوی در نخستین اثر خود توانسته چهره موفقی از خود به نمایش بگذارد و اثری داستانی، تاریخی و مستند که از عنصر خیال نیز بهره جسته است، عرضه کند.
📚 #معرفی_کتاب
:
•
.
سر تا پاش خاڪی بود
چشم هاش سرخ شده بود از سوز سرما!
دوماھ بود ندیده بودمش..
گفتم:حداقل یہ دوش بگیر، یہ غذایـے بخور،بعد نمــٰاز بخون
سرِ سجــٰادھ ایستاد.
آستین هایش را پایین ڪشید و گفت:"من با عجلھ اومدم ڪه نماز اول وقتم از دست نره."
•#شهیدابراهیمهمت•
『ڪَمۍٖټاٰشُھَداٰ』
| #کــلامشــهید^'📜' |
قدیمبویِایمانمیدادیم . .🕊
الانایمانمونبومیده..‼
قدیمدنبالگمنامیبودیم.. 💔
الانمواظبیماسممونگمنشه.. :))
『🌿』
#شهید_نورعلی_شوشتری
✨گفتمڪهرخصتےبدهبهتربخوانمٺ ..
مِهرٺاجازهدادڪهمادربخوانمٺ ..♥️
#فاطمیہ🖤💔
8.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در حریم فاطمیه مرغ دل پر میزند♥
ناله از مظلومی زهرای اطهر میزند🖤