eitaa logo
اولین شهید آزاده و جانباز کشور شهید والامقام شهید ترکاشوند
303 دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
8.4هزار ویدیو
51 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
نسل انتقالی به پایان راه نزدیک می‌شود: *نسلِ رو به اتمام و پر ماجرای ما، اگر متوسط سن رزمندگان دفاع مقدس را ۲۳ سال در نظر بگیریم و سال ۶۳ را متوسط هشت سال دفاع مقدس محاسبه کنیم، سن متوسط بازماندگان دفاع مقدس (رزمندگان، جانبازان و آزادگان) در سال۱۴۰۲ باید عددی حدود ۶۰ تا ۶۲ سال باشد، و البته آسیب‌های روحی و جسمی وارده به این افراد، آنان را مشابه پیرمردانی ۷۰ تا ۸۰ ساله (بسته به نوع و شدت آسیب‌های روحی و جسمی) نشان می‌دهد. دیگر خبری از والدین شهدا نیست و تقریبا پدران و مادران شهدا به آخرای خط رسیده‌اند و جمعیت بسیاری از آنان به فرزندان شهیدشان پیوسته‌اند. آرام آرام جانبازان، ایثارگران و رزمندگان بار و بندیل سفر را می‌بندند تا به رفقای آسمانی خود بپیوندند، و تقریبا هر روزه در هر کوی و برزنی صدای لا اله الا الله را برای تشییع این خون‌داده‌ها و خون دل خورده‌ها می‌شنویم. تا ده سال آینده، اگر خبرنگارانی هوس مصاحبه و گفتگو با یکی از رزمندگان زنده‌مانده از جنگ و دفاع مقدس را داشته باشند باید شهر به شهر، کوه به کوه و دیار به دیار، روزها و ماهها بگردند، تا شاید بتوانند یک کهنه‌سرباز پیر و فرتوت را، که نای سخن گفتن ندارد پیدا کنند تا مصاحبه‌ای نمایند. ما بی‌نظیرترین نسلیم! ما نسل انتقالیم. آخرین بازمانده‌های نسل سنتی، و اولین اهالی دهکده مجازی نسل مدرن. ما با تمام سختی‌هایی که داشته‌ایم نسلی بی‌نظیریم. نسلی هستیم که هم خانواده‌ی پرجمعیت را تجربه کردیم و هم خانواده کم‌جمعیت تک فرزندی را دیدیم . نسلی هستیم که عمو، عمه، دایی و خاله برایمان بسیار پررنگ بود، و نسلی را دیدیم که کم‌کم با آن غریبه شدن . نسلی هستیم که همسایه و هم‌محله‌ای بخش مهمی از خاطراتمان بود، و نسلی را دیدیم که در یک آپارتمان چند واحدی، کسی کسی را نمی‌شناسد. نسلی که گروه‌های گفتگویمان، جمع شدن‌هایمان داخل کوچه بود، و نسلی را دیدیم که با ایسنتاگرام و واتساپ و تلگرام، جمع‌های مجازی تشکیل دادند اما سال تا ماه یکدیگر را نمی بینند و بعضاً نمی‌شناسند. نسلی که روزها و هفته‌ها در خانه‌ی پدربزرگ و عمو و دایی و… می‌ماندیم، و نسلی را دیدیم که بعد از دو ساعت مهمانی در خانه‌ی پدربزرگ و عمو و دایی، در گوش پدر و مادر غر می‌زند که چرا نمی‌رویم؟ نسلی هستیم که تماشای آلبوم‌های خانوادگی، یکی از سرگرمی‌های مهمانی‌های مان بود، و نسلی را دیدیم که هزاران عکس بی‌حس را در حافظه گوشی و کامپیوتر ذخیره می‌کند و هرگز هوس نمی‌کند آنها را بار دیگر ببیند. نسلی که در پذیرایی خانه‌هایمان فقط پُشتی و بالش‌ بود، اما با کلی مهمان و نسلی را دیدیم که مُبل، بخش زیادی از فضای خانه‌شان را اِشغال کرده است و کسی نیست روی آنها بنشیند. ما نسلی بی‌نظیریم! ما جنگ دیده‌ایم، آژیر قرمز شنیده‌ایم، دشمن بی‌رحم دیده‌ایم، بمباران و توپ و تانک و موشک دشمن دیده‌ایم. ما بی‌رحم‌ترین موجودات تاریخ را دیده‌ایم، داعش را تجربه کرده‌ایم و از آن طرف مردِ میدان را داشته‌ایم. (شهدا و جانبازان را) ...... ما با همه‌ی نسل‌ها فرق داریم. ما بی‌نظیرترین نسلی هستیم که نه قبلاً وجود داشته و نه بعدها به وجود می‌آید. در زمان ما سرای سالمندان اسمی ناآشنا بود، اما امروز در هر شهر و محله‌ای تابلوی این مراکز خودنمایی می‌کند. ما نسل انتقالیم. آخرین بازمانده‌های نسل سُنّتی و اولین اهالی دهکده‌ی مجازی نسل مُدِرن. ما با تمام سختی‌هایی که داشته‌ایم نسلی بی‌نظیریم ... : اگر دوباره جنگی شروع شد و ما نبودیم از قول ما *رزمندگانِ دیروز* به *رزمندگانِ فردا* بگوئید: در حین مبارزه با دشمنِ متجاوز، به *بعد از جنگ* هم بیاندیشید. مبادا *ارزش‌ها* در خاکریزها جا بماند، و ارزش‌ها، مثل امروز، *عوض* شود و *عوضی‌ها* ارزشمند شوند. می‌بینید که چگونه ما را غریبه می‌پندارند! آن روزها: قطارقطار می‌رفتیم واگن‌واگن برمی‌گشتیم. راست‌قامت می‌رفتیم کمرخمیده برمی‌گشتیم. دسته‌دسته می‌رفتیم. تنها تنها برمی‌گشتیم. بی‌هیچ استقبال و جشن و سروری. فقط آغوش گرم مادری چشم انتظارمان بود، و دیگر هیچ اما مردانه، ایستادیم... باور کنید که: ما هم دل داشتیم، فرزند و عیال و خانمان ‌داشتیم. اما با دل رفتیم بی‌دل برگشتیم. با یار رفتیم با بار بر گشتیم. با پا رفتیم با عصا بر گشتیم. با عزم رفتیم با زخم برگشتیم. با شور رفتیم با شعور برگشتیم. ما اکنون پریشان هستیم. اما پشیمان نیستیم. ما همان کهنه‌رزمندگانِ پیاده‌ایم که سواری نیاموخته‌ایم. ما همان‌هایی هستیم که به وسوسه‌ی قدرت نرفته بودیم. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
20.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 سلام بر سلام بر 🔷جمع رزمندگان لشگر 8 نجف تابستان سال 1366 قبل از منطقه عملیاتی سردشت غریبانه رفتند........... چه عاشقانه رفتند 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
7.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دعاگوی دوستان در حرم حضرت سیدالکریم🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
684.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۱:۲۰ ♥️ «فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا قَرِیبا» ◇ الهی به مظلومیت کودکان غزه و مردم ستمدیده‌ی غزه 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
شناسه نام: مرتضی نام خانوادگی: ترکاشوند نام پدر: فریدون تاریخ تولد: 28 آذر 1348 محل تولد: تهران تاریخ شهادت: 3 بهمن 1365 محل شهادت: شلمچه عملیات: مرحله سوم کربلای 5 یگان: لشکر 10 سیدالشهدا – گردان علی اکبر مزار: تهران – بهشت زهرا – قطعه 29 ردیف 43 شماره 2 زندگینامه شهيد مرتضی تركاشوند بيست و هشتم آذر ماه 1348 در تهران دیده به جهان گشود. دوره ابتدایی را با نمرات خوب پشت سر گذاشت اما تحصیلاتش را در پایه دوم راهنمایی به سبب مشکلات زندگی کنار گذاشت. در همين اثنا نيز وارد صحنة بسيج شد و در پايگاه بسيج ناحية پانزده تهران (مسجد جامع افسريه) فعاليت خود را شروع كرد و در كنار فعاليت هاي بسيج در رفع مشكلات اقتصادي خانواده نيز سهيم شد و وارد عرصة كار و تلاش شد. از طرف ديگر روي به ورزش رزمي تكواندو آورد. مرتضی از نظر اخلاقي الگو بود و در خانواده و محله برخوردي متواضعانه داشت. با مردم خوش برخورد بود و يكي از حافظان سنگر مسجد بشمار مي رفت. نماز اول وقت و روزه اش ترك نمي شد. قدرت رزمي خود را در راه خدمت به مردم قرار مي داد و جوانان را به ورزش، اخلاق و ايمان دعوت مي نمود. همواره سعي مي كرد نيرو و توان خود را در راه احقاق حق ضعيفان و ظلم ستيز صرف كند. در سال 1365 كه عمليات پيروزمند كربلاي پنج آغاز شده بود او به عنوان يك رزمي كار پا به ميدان نبرد گذاشت و يكي از تك تيراندازان دلير و بدون نقص تيپ محمد رسول (ص) بود. بعضي اوقات نيز با استفاده از سلاح هاي آرپي جي و خمپاره انداز بر خصم متجاوز مي تافت و آنها را به درك واصل مي كرد. سرانجام اين بسيجي دلير و جان بر كف در منطقة عملياتي كربلاي پنج مورد اصابت تركش خمپاره قرار گرفت و به فيض شهادت نائل آمد. وصیتنامه يكي از گفته هاي مهم شهید اين جمله بوده است : جبهه؛ دانشگاه حسيني است و انسان مي سازد. شهید در نامه هايي كه داشته تأكيد فراواني مبني بر حمايت از انقلاب و امام داشته است. خاطرات خاطراتی از شهید مرتضی ترکاشوند: همرزم شهید: در يكي از محورها، یکی از نیروهای دشمن به يك بسيجي مسن حمله كرده و با سر نيزه سينة بسيجي را شكافت. مرتضي همان زمان با پرش از روي يك ارتفاع عراقي در حال فرار را به رگبار بست و او را كشت. براي همين كارها شهيد مرتضی ترکاشوند به مرتضي پلنگ مشهور شده بود. در رزم هاي تن به تن از ضربات تكواندو استفاده مي كرد. وی طي دو مرحله اعزام به مدت نه ماه در جبهة اسلام بر عليه كفر جنگيد. مجتبی شوشتری (همرزم شهید): به شهید مرتضی ترکاشوند می‌گفتیم “مرتضی ترکش” از بس که شیطون و زبر و زرنگ بود. بچه مشیری بود. با صفا و دوست داشتنی. سه راه شهادت؛ آسمونی شد. خدا ما رو بهش ملحق کنه.😭😭😭😭😭😭😭 جانباز عبدالرحیمی (همرزم شهید): خداوند شهید مرتضی ترکاشوند و همه شهدای گردان علی اکبر را با امام حسین علیه السلام محشور فرماید. مرتضی واقعاً یک “داش مشدی” به تمام معنا بود. ما و جناب سرآبادانی عزیز با شهید ترکاشوند در ۱گروهان و گردان بودیم… خنده از روی لبهایش محو نمیشد. بسیار خوشرو، ساده و بی تکلف بود. خداوند روحش را شاد کند به برکت صلوات بر محمد و آل محمد🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
دیدار فرماندار و شهردار رباط کریم
دیدار رئیس اداره تبلیغات اسلامی با خانواده شهید مرتضی ترکاشوند🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷