🍃🌸 دعای فرج را بخوانیم به نیت چهارده نور الهی (علیهم السلام)، شهدا و امام شهدا و مومنین عزیز
ان شاء الله خداوند متعال امر فرج را تسریع فرموده و ما را از یاران و سربازان حضرت مهدی(عج) قرار دهد🤲
🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹
🌷 #شهید_رمضانعلی_احمدی
تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۰۷/۰۴ - شلمچه
✍🏻 بخشهایی از وصیتنامه این شهید عزیز:
✅ آری برادران مهربانم شما باید دست در دست دیگر برادران، موارد ایجاد وحدت را بوجود آورید، تا شیاطین نتواند به حریم اسلام و قرآن تجاوز کنند
✅ برادرانم سرورانم، جان دادن در جهت اخلاص عمل و تداوم راه امام، از زیستن در خانه تنگ و تاریک دنیا، برتر است
✅ ای خواهران با حفظ حجاب تان می توانید مشت محکمی بر دهان دیو صفتان بکوبید چرا که حفظ حجاب از نشانه های ایمان است
🌸 هدیه به روح مطهر شهید عزیز صلوات
🌺 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#انتشار_حداکثری_اش_با_شما
✅ ضروری ترین اقدام در شرایط حاضر
🍀به راه انداختن کمپینهای مردمی جمعآوری کمکهای مردمی برای مردم لبنان .
دست اندرکاران مساجد، حسینیه ها، موکب داران اربعین و ایام محرم و صفر باید در این عرصه پیشتاز باشند . در روزهای جاری کمک رسانی به جنگ زدگان در لبنان خیلی مهم و کلیدی است الان.
خود مردم ایران قبل از دولت و دستگاههای رسمی و حکومتی باید برای لبنان کمک جمع کنند تا با اعلام شماره حساب های مطمئن به حساب های ویژه ای که اعلام می شود واریز شود
چند و چون کمک ها و اقلام مورد نیاز باید مشخص شود و همچنین راه های ارسال آن.
🤲🌹🎓
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
7.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جنگ در روزهای آتی برای حزبالله سخت و سختتر خواهد شد، اما ببینید منطق یک انسان موحد و امیدوار به پیروزی، در این شرایط چگونه است ...
👈 ببینیم و خودمان را در این شرایط تصور کنیم. آیا ما مسئله را اینگونه میبینیم؟!
🎓✌️
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
443.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سـ🍁ـلام
روزتون پراز خیر و برکت 🍁
جابر اردستانی: (۱)
🌷شلمچه🌷
/جابر اردستانی / از شلمچه میگوید،
شلمچه کجاست،قدمگاه بهشتیان است،
وچگونه بر سر زبانها افتاد،ورد زبان کوچک وبزرگ شد،
وشهرت جهانی پیدا کرد،ودر تاریخ دفاغ مقدس ایران
ثبت و ضبط شد،
سرزمین داغ و تفتیده،دشت صاف و هموار وبدون عارضه،هرساله هزاران نفر به دیدنش میروند،به یادمانش میروند،بالباس خاکی و چفیه وخاک آلوده میروند،گشتی زده ،سیرکنان ،ناله زنان با آوازها ونواهای غیبی، فرا زمینیها، که خداوند همچون فرشتگان عرش برین آنها را عروج داد وبالا برد،با امید وآرزو وعشق به وصل یار رفتند، آشنا میشوند،
بله شلمچه، روستایی عرب نشین وگوشه ای از نگین مخملین جنوب کشور، و خوزستان عزیز ،که مردمانش همچون گرمای هوا ،خونگرم ومهربان هستند،
میعاد گاه انسانهای وارسته وشهدا ،دانشگاهی خاکی وکلاسی به وسعت کیلومترها معانی و معرفت شناسی،خود شناسی، وخدا شناسی،
شلمچه به ظاهر روستایی که از وسط تقسیم شده،بخشی تعلق به وطن دارد،
وبخشی تعلق به کشور همسایه،
ولی چگونه به مقام بزرگ میعادگاهی وعروج شهدا رسید،
انجایی که زیر چکمه ننگین دشمن بعثی بود، ورزمندگان فعل خواستن وآزاد زیستن را صرف کردن،
چه شبها و روزهایی که بدون سنگر وسر پناه، سر،دادن، با گوشت و پوست و خون خود ،وجب به وجب این خاک مقدس را
رزم نمایانی کردند ودوئل های واقعی وچه جنگهای تن به تن ی با دشمن خبیث وبد هیبت ونکره،انجام دادند و لحظه لحظه های مقابله با دشمن را با نام ویاد خدا، ائمه اطهار ،وطن وطن کردن،ولی پا پس نکشیدن،سرود جوانمردی سر دادن،
مردی و مردانگی را همچون داستانهای شاهنامه معنا بخشیدن، هر گوشه ای از محور ( شلمچه) حماسه ای آفریده شده،صدها وهزاران رزمنده خاکی و فرشی، با ندای آسمانی به عرش رفتند،
فقط یک نمونه را میگویم که خودم در چندین رزم و عملیات بیت المقدس، کربلاهای ۴ و ۵ و،،، در این نقطه مشاهده وتجربه کردم ،باز گو میکنم
🌷سه راه شهادت🌷
محدوده بسیار کوچکی که بسیار با اهمیت ، وخاکریزی کوتاه شده که در بعضی نقاط از قد انسان کوتاه تر بود،
بدلیل ریزش اتش سنگین دشمن وهر روزه وهمه ساعت، و هر چند روز بولدوزرها خاکریز ها را ترمیم میکردند ولی بعد از گذشت دو یا سه روز دوباره هم قد انسان میشد، وچندین لودر وبولدوزر منهدم شد،زیرا که بلا انقطاع دشمن اتش سنگین خودرا بیشتر بر این نقطه میریخت، وچون راه دیگری نبود برای عبور و مرور وبالاجبار باید از این سه راهی گذر میکردی،غیر ممکن بود، کسی عبور کند وطعم گس و تلخ ترکش توپ و خمپاره دشمن را نوش جان نکند،
به ندرت کسی به سلامت عبور میکرد،
واسه همین معروف به سه راه شهادت بود، وهمه رزمندگان که در جبهه جنوب وخصوصا شلمچه بودند آشنا هستند،
در بحبوهه در گیری ها وپاتک های سنگین دشمن، لحظاتی وصحنه هایی مشاهده میشد که فرشتگان به حال رزمندگان گریان میشدند، آنجایی که با انفجار چند توپ و خمپاره به یک باره ۱۰۰ حتی ۱۵۰ نفر قطعه قطعه و دست و پا قطع شده، وتعداد زیادی سر از بدن جدا شده، رزمنده ای بر بالین برادر غرق در خون وبیجان برادرش، گوش به ووصایایش میدهد،اورا رو به قبله میکند،سلام میدهد وبه آسمان پرواز میکند،رزمنده دیگری قبل از شلیک آرپیجی ، تک تیر انداز دشمن با قناسه پیشانیش را هدف قرار داده وملکوتی میشود.بسیجی دیگری بر اثر برخورد تیر مستقیم تانک ،پیکرش به دو نیم قسمت شده، دلاور رزمنده ای با دوربینش دارد لحظات آسمانی شدن عاشقان ابا عبدالله ع ، وصحنه های نبرد را به تصویر میکشد، هنر نمایی رزمندگان اینجا را تبدیل به صحنه های عاشورایی میکرد،وتمام منطقه در اتش و دود است، کسی به کسی نیست، چندین خودرو درحال سوختن ،آمبولانس پر از مجروح مورد اصابت توپ قرار گرفته ،در اون لحظات امداد گری نیست ، تا زخمی پانسمان شود، وهر کسی باید امداد گر خودش باشد،
درآن وضع نابسامان همه درگیر با دشمن هستند ، واوضاع خونینی رقم خورده، به یک باره ماشینی با بلندگو وبا شعار معروفش ،ماشاءالله، حزب الله، کجا میروید کربلا ، با کی میروید روح الله، با سرعت درحال عبور است، درحالی که همه به نوعی گوشه و کناری سنگر گرفته،
حاجی بخشی ،بمب روحیه، بی پروا با ماشینش در اون لحظات یکسری کمک های اولیه اورده،وهمه این صحنه را مشاهده میکنند، که ناگهان ماشین حاجی بخشی مورد اصابت خمپاره قرار گرفت وتعدادی شهید وزخمی وحاجی بخشی را موج گرفته ، با داد و فریاد به سمت دشمن میرود، وهمه چیز وهمه کس را دشمن میبیند،و حرفهای نامربوط میزند که با زحمت زیاد اورا برگرداندند،انقدر دود واتش منطقه را فرا گرفته که چشم چشم را نمیدید، همه مسئولین محورها، تیپها ولشکر ها مستقیما حضور در خط دارند سعید سلیمانی طرح وعملیات لشکر دائم این طرف و آن طرف میرود ، مجید رمضان مسئول ستاد لشکر همراه پیک، باموتور تریل قرمز رنگش ، در آن اوضاع آشفته به کمک امده است، حاج محمد کوثری دائم با صدای بلند از پشت
🔹مهران رجبی، بازیگر تلویزیون و سینما همزمان با آغاز هفته دفاع مقدس درباره خاطرات و حضور خود در مناطق عملیاتی و جبهههای دفاع مقدس گفت : من از نیروهای بسیجی لشگر ۱۰ سیدالشهدای کرج بودم که به مناطق عملیاتی جنوب رفتم. به قول معروف من بچه سد امیرکبیر و سد کرج بودم و اهل قایق سواری و غواصی؛ بنابراین با این تجربه، به جزیره مجنون اعزام شدیم که در عملیات بتوانیم شرکت و در دفاع از کشور کمک کنم
: فکر میکنم سال ۶۴ بود و عملیات فتح یک؛ زمانی که هنوز پلی در آن منطقه متصل نشده بود و مجبور بودیم لوازم، مهمات و نیرو و ... را با قایق منتقل کنیم.
خیلی از بچهها هم قایق سواری بلد نبودند و انصافا هم جای خطرناکی بود، خصوصا با آن فضای نیزارها و دید دشمن، که هر لحظه امکان اتفاق و درگیری میرفت، هرکسی نمیتوانست آنجا باشد.
من بطور پیوسته در مناطق جنگی نبودم، ولی آماده بودم که اگر عملیاتی بخواهد شکل بگیرد، خودم را به منطقه و جبهه برسانم. اگر روی هم رفته، روزهای حضورم را در مناطق عملیاتی حساب کنم شاید بیش از ۸ ماه بشود.
البته ما گاهی ۲۰ روز در عملیات بودیم. هماهنگ میکردم که دوستان به من خبر بدهند و سریع به منطقه میرفتم. درواقع از نیروهای بسیجی کشور بودم که سعی کردم خودم را در فضای جبهههای دوران دفاع مقدس ببینم.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷