8.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•
💢هـمـه چـیـز تـقـصـیـر مـاسـت؟!!!
پاسخی به شعر خوانی حاشیه ساز آقای میرداماد...
پاسخگویی به شبهات روز
❓🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
باسلام و ادب و احترام خدمت دوستان و هم گروهای عزیز لینک کانال اولین شهید آزاده و جانباز کشور سردار سرافراز بسیجی شهید والامقام بهروز ترکاشوند دوستانی که تمایل دارن عضو کانال شوند روی لینک بزنید وارد کانال شوید. باتشکر 👇
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
https://eitaa.com/ShahideAzadeKeshvarTorkashvand
با سلام رو لینک کانال شهید ترکاشوند بزنید و وارد کانال شهید بشید ما خوشحال میشیم با تشکر و سپاس فراوان
6.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این پیرمرد اصفهانی، عالم بعد از مرگ را به صورت شعر، خیلی خیلی خوب ترسیم کرد! واقعا ارزش دیدن و شنیدن داره
چهل بیت شعر در بی وفایی دنیا
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
💠به مناسبت سالروز عملیات فتح المبین/
مأموریت بستن تنگه ابوقریب و مجروحیت حاج قاسم
🔹روایت سردار سپهبد شهید؛ حاج قاسم سلیمانی:
روز هشتم عملیات روی ارتفاع کمر سرخ نشسته بودیم و پاتکهای مختلف تانکهای عراقی را دفع میکردیم. یکی از بچهها پرسید: نیروهایی که در آن دشت دیده میشوند، ایرانیاند یا عراقی؟ یقین پیدا کردیم عراقی هستند. بچهها را به سمتشان حرکت دادیم. بچههای تیپ امام حسین (ع) از طرف دیگر آمدند، شش صد نفر عراقی را اسیر کردیم.
🔹بعد از ده روز جنگ بهشدت خسته بودیم. ده شبانهروز اصلاً نخوابیده بودیم. شب ساعت ۱۲ دیگر نا نداشتم تکان بخورم؛ در سنگر تدارکات خوابیده بودم که برادر عزیزمان آقای بشردوست آمد، من را بیدار کرد و گفت آقا محسن گفته امشب حتماً باید تنگه ابوقریب را ببندید.
🔹ما ماندیم که واقعاً برای حمله به دشمن چه کنیم. دست به یک ترفندی زدیم و به بچههای ستادمان گفتیم هر چه کمپرسی دارید جمع کنید تا چراغ روشن از چاه نفت بهطرف دشمن بروند.
🔹ده تا بیست ماشین سنگین حرکت کرد که تا دشمن فکر کند نیروی تازهنفس به سویش میآید؛ تزلزلی در روحیهاش ایجاد شود و او را وادار به فرار کند.
🔹فاصله ما با عراقیها حدود پنجاه متر بود. آنها آنطرف تپه بودند و ما اینطرف تپه و به هم تیراندازی میکردیم. آنها سنگر تعجیلی داشتند و ما همسنگر تعجیلی داشتیم. قرار شد صبح زود به عراقیها حمله کنیم، چون اصلاً نیرویی برای حمله کردن نداشتیم چارهای نبود؛ باید با همان صد نفر حمله میکردیم.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🔷 وقتی که شهید آوینی در آخرین روز سال با دوربینش به اردوی راهیان نور و پادگان دوکوهه میرود!
♦️شهید آوینی: «آخرین روز اسفند ۱۳۶۷ اندیمشک، کاش تو در دوکوهه زیسته بودی که اگر آنچنان بود، شاید تو هم امروز با ما به دوکوهه میآمدی؛ ماهها بعد از ختم جنگ، روز تحویل سال!
♦️گفتهاند: شرف المکان بالمکین، اعتبار مکانها به انسانهایی است که در آنها زیستهاند و چه خوب گفتهاند. دوکوهه پادگانی است در نزدیکی اندیمشک که سالهای سال با شهدا زیسته است، با بسیجیها، و همه سِرِّ مطلب در همینجاست.
♦️اگر شهدا نبودند و بسیجیها، آنچه میماند پادگانی بود درندشت، با زمینهایی آسفالته، خشک و کم دار و درخت، ساختمانهایی معمولی، کوتاه و بلند، و تیرکهایی که بر آن پرچم نصب کردهاند.
♦️اما دوکوهه سالها با شهدا زیسته است، با بسیجیها، و از آنها روح گرفته است؛ روحی جاودانه. دوکوهه مغموم است، اما اشتباه نکنید! او جنگ را دوست ندارد، جمع باصفای بسیجیها را دوست دارد، جمع شهدا را؛ آرزومند آن عرصهای است که در آن کرامات باطنی انسانها بروز مییابند.»
🔸منبع: مستند «با من سخن بگو دوکوهه»
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🔷 در بهار طبیعت جای سرباز امنیت خالی است.
♦️شهید آوینی: «افسوس که ما گرفتاران جهان عادات، دیگر چشم تماشای راز نداریم و در عالم بیرون از خویش آنگونه می نگریم که روح عافیت طلبی و تمتع اقتضا دارد و چنین است که انقلاب شگفت انگیز بهاری، دیگر حتی شگفتی ما را نیز بر نمی انگیزد، چه برسد به آنکه نشانه ای تاویلی باشد برای تقرب به حقیقت وجود»
🔸منبع: کتاب «آغازی بر یک پایان»، مقاله «تجدید و تجدد»
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷