eitaa logo
اولین شهید آزاده و جانباز کشور شهید والامقام شهید ترکاشوند
303 دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
8.5هزار ویدیو
51 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
9.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گل‌آرایی حرم مطهر رضوی به مناسبت میلاد پیامبر اکرم(ص) و امام صادق(ع) 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🔺سید عمار حکیم در جمع اعضای جامعه مدرسین حاضر شد 💠 حجت الاسلام والمسلمین سید عمار حکیم رهبر جریان حکمت ملی عراق با حضور در جلسه فوق العاده شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، گزارشی از وضعیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و امنیتی عراق و تلاش‌های صورت گرفته در عرصه داخلی و بین‌المللی به منظور تقویت انسجام کشورهای اسلامی ارائه کرد. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✍🏻 با پیامبر‌خدا! ● در شادمانه‌های کودکانه! بارها پیامبرخدا در روزهای حیات‌شان در میان خانواده و پسرانش دیده می‌شد که با آنان دمساز گردیده در یک حالت خوشی پنهان به بازی پاک و شادی شیرین آنان دل‌بسته است. گاه خود فرصت بازی را برای‌شان فراهم می‌آورد. بارها با این جو سرشار از جنب و جوش‌های کودکانه دمساز می‌شد. جوی برخوردار از پاکیزگی، شیرین از سادگی و سرمست از تازگی.پاکی و پاکیزگی که خود گونه‌ای از زیبایی است با رنگ‌ها و صورت‌های گوناگونش! لذا گفته‌اند: لذت زندگی در دو خوشی و سرمستی است : سرمستی از کودکی و سرمستی از یادآوری آن در کودک! هر چیزی دیگری از فصل‌های زندگی آدمی باقی می‌ماند، گرمای شدید نیم‌روزی است! گویی زندگی حقیقت بی‌پرده نیک سرانجام را، با همه‌ جدیت‌هایش در اختیار کودک قرار می‌دهد تا در خماری آن فرو رود! دوران کودکی سرشار از پاکی‌هاست که در آن تکلف، تعارف، خودنمایی و خودخواهی راه ندارد. لذا همه ما در گونه‌ای از مهربانی شدید آن را جست‌‌و‌جو می‌کنیم. پیامبر کودکی لذت بخش زندگی را چنان که بود و آن‌گونه که باید باشد، در پسرانش می‌دید. از این رو با مهربانی و خنده، آنان را به بازی می‌گرفت. چنان‌که آورده‌اند روزی از منزل خارج شده تا همراه جمعی از یاران عازم ضیافتی شود. در مقابل نگاه غیر باورانه یاران که در انتظار حضرت ایستاده‌اند، چشمش به حسین افتاد که غرق در شادی و بازی با کودکان است و چون‌ پرنده‌ای زیبا به هر سو بال می‌گشاید، به طرف او می‌‌رود و آغوش مهرش را می‌گشاید تا این طاووس ظریف و تیز پرواز را بر سینه نشاند و هم‌نفسش گردد. حسین خنده کنان به این طرف و آن طرف می‌گریزد، پیامبر نیز خندان و شاداب پی او می‌دود تا او را در آغوشش می‌گیرد، همچو مرواریدی در داخل صدف جای گرفته.است.کودک همه وجودش از خنده و شادی موج می‌زند. پدر یک دست زیر چانه‌اش و دست دیگر بر سرش می‌گذارد و بوسه‌ای از جانش نثارش می‌کند و سپس‌ او را در شادمانه‌های کودکان رهایش می سازد.۱ این سلوک مهر ورزی نبوی در جامعه‌ای تبلور دارد که هنوز خشونت در زوایای مختلف حیات اجتماعی و فردی ترواش دارد و جاری است. سخن تعجب‌انگیز افرع بن حابس در مشاهده صحنه‌‌ای از مهرورزی پدرانه پیامبر با کودکش بازتاب این فرهنگ بر جای مانده جاهلیت است. با اعجاب از مشاهده پیامبر در رفتار عاشقانه و مهر ورزانه که حسن و حسین را می‌بوسید، گفت: «من ده فرزند دارم که هرگز یکی از آنان را نبوسیده‌ام.» رسول‌ خدا فرمود: «من چه کنم که خداوند، رحمت خویش را از تو گرفته است؟۲ اما جان‌های بی‌غبار و عاری از تیرگی‌های فرهنگ‌ جاهلیت این رفتار و سلوک حضرت با دو نور دیده‌اش آن چنان که برای مردان آن روز تعجب برانگیز بود و شاید دور از شئون نبوی حتی مرد و مهتر خانه و عشیره می‌انگاشتند، برای کودکان بارش مهر پاک بود که دل‌های پاک‌شان را سیراب می‌کرد. از این رو مترصد فرصتی می‌شدند تا که حضرت عازم مسجد شود و یا برای امری وارد کوچه‌گردد،به بازی دعوتش کنند تا نهایت شادی را درشادمانه‌‌شان تجربه و درمهرورزی و رحمتش شریک شوند. و نیز آورده‌اند که بارها می‌دید که دو دُردانه‌اش حسن و حسین با هم کشتی می‌گیرند، آنان را با روی گشاده و لبان خندان تشویق می‌کرد. هنگامی که در کُشتی، آن دو دردانه زهرا با هم گلاویز می‌شدند، پیامبر می‌گفت: "ایهاً حسن!" یلا بلند شو حسن! یک بار که مادرشان فاطمه سلام‌الله علیها به تماشاگر این بازی شادمانه‌ عزیزانش بود و سرشار از شادی و سرور پیامبر، به پدر گفت: پدر از پسر بزرگ می‌خواهی بر کوچکتر فشار آورد و غلبه کند!؟ فرمود: جبرئیل این‌جاست و می.گوید: "ایهاً حسین!"۳ جبرئیل که در گِرد پیامبر است در خوشی شادمانه او که از شادی کودکانه دختر زاده‌هایش فراهم آمده بود، شرکت دارد. جبرئیل با سلوک او نامأنوس نبود زیرا رمز رسالتش به شمار می‌رفت و حسین از قلب او دور نبود، چون رمز عشق آن حضرت به شمار می‌رفت! لذا حبیب‌خدا از دوستی و عشق خود با حسین این‌گونه سخن می‌‌گوید: "حُسَیْنٌ مِنِّی وَأَنَا مِنْ حُسَیْنٍ، أَحَبَّ‌اللَّهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَیْنًا." ۱۶ شهریور ۱۴۰۴ ------------جابر------------- ۱- مستدرک الوسائل، ج۲، ص۶۲۶ ۲-بحارالانوار،ج۱۰۴،ص۹۳. ۳-کشف‌الغمة فی‌معرفة الأئمة، ج ۲، ص۷ و مناقب آل أبی‌طالب، ج۳، ص۳۹۳ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🌹🌹🌹🌹
✍🏻لطائف قرآنی(۳۰) ● دست‌؛ آویز به ردای عشق محمد! قرآن کریم همه را فراخوانده که وسیله‌ای برای صعود، عروج ، و نجات بجویند."يَاأَيُّهَاالَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوااللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ"۱"ای اهل ایمان! از خدا پروا کنید و دست آویز و وسیله‌ای برای تقرّب به سوی او بجویید و در راه او جهاد کنید تا رستگار شوید." خداوند در دنیا نردبان‌های متعدد و متفاوتی برافراشته است، نردبان‌هایی برای دنیا و نردبان‌هایی برای عبور از دنیا! حس‌های دنیا نردبان کرانه همین دنیا هستند و حس‌های معنوی نردبانی است که به آسمان‌ها راه‌ می‌برند! هستی سراسر با همه جلوه‌ها از گل‌ها، وزش بادها، آسمان، زمین، آدمی، مردن‌ها، زادن‌ها، نغمه پرندگان و آیین‌ها، مناسک دینی و جهاد، نردبان‌های آویخته برای بالا رفتن و عروج است! هر که زین بری در آید به باد. نه بام...از باد همه پیام او می‌شنوم. وز بلبل مست نام او می‌شنوم. این نقش عجب که دیده‌ام بر در دل آوازهٔ آن ز بام او می‌شنوم.۲ پیامبران الهی که راهنما و نجات‌بخش هر دو گیتی‌اند، نردبان‌هایی برای رهایی‌ و عروج آدمیان ارائه کرده‌اند. خود ِکلام وحی نیز نردبانی مستحکم برای عروج و تعالی است. نردبان آسمان است این کلام هرکه زین در می رود آید به بام نه به بام چرخ کو اخضر بود بل به بامی کز فلک برتر بود۳ از جمله معراج، خود داستان نردبان رفیعی است که پیامبر خاتم با آن تا عرش خدا پَر کشید. درآن عروج شکوه‌مند و بهجت‌زا که حضرت بی‌واسطه جبرئیل، با خداوند به گفت‌و‌گو پرداخت، خداوند از نردبان‌های صعود و سقوط زیادی گفتند، از حسد، کینه و آلودگی‌ها که پله‌های سقوط آدمی‌اند تا از رضا،توکل، از محبت به مستمندان، از آخرت، از ذکر، عبادت و از عشق به خالق که نردبان مستحکم به رفرف قاف احدیت است، به حبیبش ارایه کردند. و این عشق به خداوند که نردبان، معراج و بال پرواز به ساحت قدس ربوبی است در آن گفت‌و‌گوی عرشی شهود گردید. همچنین در کلام وحی و احادیث قدسی فراوان از عشق و حب به پیامبر خدا و آثار و جلوه‌های آن سخن گفته شد، بدان سبب که عشق به محمد صلی الله علیه و آله و همراه شدن با او، بنیاد عروج است. خداوند به رحمت خود، ردای مصطفی را نردبان نجات و رستگاری قرار داده تا هر که گوشه ردایش گیرد و دستان بدان آویزد، شادابی و آرامش روزی بَرد و از قعر دوزخ و آتش نفس رهایی یابد و در جنت عدن و آرامش، مأوا گزیند! ای فتنهٔ روم و حبش‌، حیران شدم کاین بوی خوش پیراهن یوسف بوَد یا خود ردایِ مصطفی‌؟! ای جویبار راستی از جوی یار ماستی بر سینه‌ها سیناستی بر جان‌هایی جان فزا ای قیل و ای قال تو خوش‌، و ای جمله اَشکال تو خوش ماه تو خوش سال تو خوش ای سال و مه چاکر تو را۴ نردبانی که از عشق راستین به حبیب خدا بنا گردد بی‌کرانه است و تکیه به ملکوت دارد. نخستین پله این نردبان که آدمی را به سوی حق بر می‌کشد که اصل و اساس این عروج شمرده می‌شود، ایمان به خداوند و پیامبرش صلوات‌الله علبه است، چنان‌که امیر علیه‌السلام فرمودند::إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى: الْإِيمَانُ بِهِ وَ بِرَسُولِهِ۴ و گام‌ بعدی هوشیاری در این راه است. در همه پله‌های صعود باید اهل پرواز و عروج بدانند که این سفر مستلزم مجاهده بی‌وقفه و صیقل دادن مداوم دل و حفظ و ارتقای ایمان است تا از خطرات طريق در امان بماند باید بداند که در این ره دور و دراز با کسانی که حقایق عالی‌تر حیات را درک نمی‌کنند، همراه و همراز نشود. آدمیانی که همچون کودکان ماه را در آسمان نمی‌ینند و عکس آن را بر آب می‌بینند! و نیز آدمی در این مسیر نباید از ترس سر در گلیم خویش کشد بلکه حتی در آن زمان که جمله درهای راحت بر خود بسته بیند، خود به نردبانی مبدل شود، آن‌گاه معشوق خویش را بر بام، تابنده بیند. خداوند که مقصد و غایت این عروج است، پیامبرش را پیر و هادی این طریقت و آگاه و بصیر از فرجام و شایسته بودن نردبان‌های عروج، معرفی کرده‌اند و او را مبشر و منذر این طریق قرار داده‌اند. او بر همه خلق راهبر و راهنماست و با رحمت بر مؤمنان، معین و راهبر صعودشان است و عروج‌شان را تسریع و تضمین کرده و با مقابله و انذار به اهل کفر و شرک، مانع سقوط شان می‌شود. از این رو برای اهل کفر و شرک نیز رحمت است، بدین سبب او را رحمت بر جهانیان خوانده است. نفس عشق به پیامبر که در همه هستی جاریست، خود تلألوی عشق و حُب حضرت حق تعالی و مقصد خلقت است! با محمد بود عشق پاك جفت بهر عشق او خدا لولاك گفت گر نبودي بحر عشق پاك را كي وجودي دادمي افلاك را۵ -----------جابر----------- ۱- مائده، ۳۵ ۲و۳ مثنوی، دفتر ششم ۴- نهج‌البلاغه،خطبه ۱۱۰ ۵- دیوان شمس، غزلیات ، غزل۱۲ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🌹🌹🌹
✍🏻 لطائف قرآنی( ۲۹) ●سینه فراخ و نام پر آوازه! خداوند سبحان در سوره انشراح، شرح و فراخی صدر پیامبر را از الطاف خویش می‌شمرد و بعد آن از دو نعمت و عنایت خاص خود نسبت به پیامبر خداسخن‌‌گوید: أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ* وَ وَضَعْنا عَنْكَ وِزْرَكَ* الَّذِي أَنْقَضَ ظَهْرَكَ* وَ رَفَعْنا لَكَ ذِكْرَكَ* فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً. اى پيامبر! آيا به تو شرح صدر عطا نكرديم؟ و بار سنگين را از تو برنداشتيم؟ آن بار گرانى كه براى تو كمرشكن بود.و‌نام تورا بلند آوازه گردانيديم. شرح، به گشودن و باز کردن وسعت بخشیدن ظرفی‌و امری‌را گویند. در این‌جا یعنی ظرفیتی به پیامبر از جانب خداوند عطا شد تا تحمل وحی که امر ثقیل و سنگینی است را داشته باشید. چنان‌چه فرمود: "إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا"۱ "به یقین ما به زودی گفتاری سنگین [چون آیات قرآن] به تو القا خواهیم کرد." امیر سنگینی‌ مسئولیت و دریافت و ابلاغ وحی است که حضرت موسی علیه‌السلام نیز از خداوند شرح صدر تمنا دارد و فرمود: ربِّ اشْرَحْ لي صَدري و یَسِّرْ لی أمری و احْلُل عُقدةً مِنْ لساني یَفقَهوا قَوْلی"۲ پروردگارا!‌سینه‌‌ام را گشاده و کارم را آسان کن و گره از زبانم بگشا تا سخنانم را بفهمند! بر اساس این دعای کلیم خدا تحمل وحی به سینه گشاده و برداشتن موانع برای میسور ساختن رسالتش، نفود کلمه، درک و فهم مردم و مخاطبان به لطف و عنایت پروردگار باشد. خداوند بی‌سؤال و درخواست به پیامبر اسلام این خصائص را عنایت کرد. نکته مهم دیگر در این لطف و نعمت الهی آن باشد که ظرفیت و سینه فراخی نیاز است تا بعد دریافت وحی و ابلاغش تحمل اذیت و آزار دشمنان و مخالفان و جاهلان را داشته باشد و طاقتش طاق نشود. به همین عنایت بود که رغم همه آزارها و اذیت‌ها و بی‌حرمتی‌ها که بی‌سابقه و بسیار رنج‌آور بود، چنان‌که از آن‌حضرت روایت شده حضرت رسول اکرم فرمود: "مَاأُوذِی نَبِی مِثْلَ مَا‌أُوذِیتُ"۳ "هیچ پیامبری به اندازه من اذیت نشد"! با این همه، هیچ‌گاه لب به دعا علیه مردم عنود و توطئه ‌گران نگشود بلکه همواره غمخوار و غصه‌دارشان بود. رنج بزرگش عدم درک مردم جاهلی بود که از درک وجود پرخیر و رحمتش و از معارف متعالی که آورده عاجز بودند. چنان که آمده است: "لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَّحِیمٌ"۴ «به‌راستی، پیامبری از میان خودتان به سوی شما آمد که رنج‌های شما بر او سخت است، بر هدایت شما حریص و نسبت به مؤمنان مهربان و رحیم است.» نعمت و لطف دیگری که خداوند بر پیامبر عنایت کرده، برداشتن بار سنگین و کمر شکن بود."وَ وَضَعْنا عَنْكَ وِزْرَكَ.الَّذِي أَنْقَضَ ظَهْرَكَ" این عنایت در سایه شرح صدری که به حضرت عنایت شد و نیز امدادها و قرار دادن اهل ایمانی هم‌چون علی بن ابی‌طالب در کنارش بوده تا در سختی‌های تحمل وحی و دفع خطرات دشمنان‌ و ترویج و تبلیغ معارف وحیانی جهاد نمایند. و نعمت بزرگ دیگری که از آن نام می‌برد، پر آوازه ساختن نام پیامبر است "وَ رَفعنا لَکَ ذِکرَکَ." نکته لطیف آن باشد که رفع در مقابل وضع قرار گرفته است در دو آیه قبل گفت: «و وضعنا ...» و اینجا فرمود: «و رفعنا ...» چنان‌که مرحوم علامه طباطبایی بیان‌می‌دارد: «و مِن‌ِاللُطف وُقوع الرفعِ بَعدالوضع في الآيتين»۵ یعنی آمدن رفع بعد از وضع، لطیف است. نخست، سنگینی باری که هر انسانی را زمین‌گیر می‌کند و صدای شکستن اسخوانش به گوش می‌رسد، را از دوش پیامبرش به لطف خویش بر‌داشت و بعد چنان به او رفعت می‌دهدکه برای‌همیشه در عالم نامش پرآوازه می‌ماند. قراردادن نام حضرت کنار نام خودش در نماز و اذان از این آوازه و تکریم باشد که هر شب و روز بارها در مأذنه‌‌ها بعد شهادت به وحدانیت خداوند، شهادت به رسالتش داده می‌شود."اَشهدُ اَنّ محمداً رسولُ‌الله" و مقرر فرمود تا هیچ نمازی بی‌ذکر نام و درود بر پیامبرش پذیرفته نباشد. این نتیجه شرح صدری است که پایداری و استقامت حضرت را میسر ساخت و نتیجه و ره‌آورد آن، همان سنت جاری الهی باشد که فرمود: "فانّ مع‌العسرِ یُسرا" بعد هر سختی گشایشی فرا رسد بلکه دو گشایش به او عطا گردد. "انّ مَع‌العُسر یُسرا" ۲ شهریور ۱۴۰۴ -----------جابر--------- ۱-مزمل،۵. ۲- طه، ۲۵-۲۸ ۳-بحارالانوار ج۳۹،ص۵۶ ۴-توبه،۱۲۸ ۵-المیزان،تفسیر سوره‌انشراح 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🌹🌹🌹🌹🌹🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
لاحَبِیبَ إِلاَّ هُوَ وَ أَهْلُهُ ما را عشق مُحَمَّد بس‌ است و آل مُحَمَّدﷺ (ص) 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌈 مراسم جشن و 🌸🌼☘️ در ایام عید و ولادت حضرات معصومین علیهم السلام 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🇮🇷🇮🇷🇮🇷🌹🌹🌹🌹