#مناسبت
🎥 نویسنده متفاوت مجله «زن روز»
🔹مجله زن روز پیش از انقلاب از مجلههای مشهوری بود که با پرداختن به مسائل مد روز و زنان با نگاه غربی، بین مردم مخاطبانی دست و پا کرده بود. این مجله در برههای، نویسنده متفاوتی داشت که کسی فکر نمیکرد
ایت ا... شهید مطهری باشد،
با عرض سلام و ادب و احترام سالگرد آغاز عملیات کربلای پنج در نیمه شب تاریخ 1365/10/19 بارمز یا زهرا س درمنطقه عمومی شلمچه میباشد.
یاد و خاطره شهدا ورزمندگان این عملیات را گرامی میداریم
علو درجات برای شهدا و هم نشینی با ابا عبدالله حسین ( ع) و آرزوی سلامتی برای جانبازان و رزمندگان عزیز را از خداوند منان مسئلت دارم شهدای عزیزمان را یاد کنیم با ذکر معطر صلوات
هوایی میشود گاهی دلم مثل کبوتر ها
🌷سلام صبحتون سرشاراز عنایات رضوی🌷
#خادمان_کانون_فضامجازی
🔸️کانون خدمت رضوی شهرستان ورامین 🔸️
4.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 ۱۹ دی مـاه...
یادآور فریادهای "یا زهرایی" است
که قلـب دشمـــن را در خاک شلمچه لرزاند
و هراس را برای دشمنِ اشغالگر به ارمغان آورد ...
🔹 سالروز عملیات کربلای ۵ در ۱۹دی ماه ۱۳۶۵ در منطقه شلمچه و شرق بصره که بیش از ۲ ماه بطول انجامید.
◇ فیلم اعلام رمز عملیات کربلای۵ توسط محمدنبی رودکی فرمانده لشکر ۱۹ فجر شیراز_زمستان ۱۳۶۵
#سالروز_عملیات_کربلای۵
#با_رمز_یازهـــــرا_س
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☑️پاکستانیها اینجوری توپهای تنیس با کیفیت خوب را برای اروپا و آسیا میسازند
-------------------------------------
جابر اردستانی،
''این قافله به پایان راه نزدیک میشود''
هر زمستانی که میاید و میرود هزاران ایثارگر دفاع مقدس روحشان پرواز میکند تا در طول این دوره (عمده عملیاتهای ایران در این فصل بوده است) با دوستان شهیدشان گپ و گفتی کنند و درد دلی داشته باشند.
اگر متوسط سن رزمندگان دفاع مقدس را ۲۳ سال در نظر بگیریم و سال ۶۳ را متوسط هشت سال دفاع مقدس محاسبه کنیم، سن متوسط بازماندگان دفاع مقدس (رزمندگان، جانبازان و آزادگان) و در سال ۱۴۰۰ باید عددی حدود ۶۰ سال باشد و البته آسیب های روحی و جسمی وارده به این افراد، آنان را مشابه پیرمردانی۷۰ تا ۸۰ ساله (بسته به نوع و شدت آسیب های روحی و جسمی) نشان میدهد.
دیگر خبری از والدین شهدا نیست و تقریبا پدران و مادران شهدا به آخر خط رسیده اند و جمعیت بسیاری از آنان به فرزندان خود پیوسته اند.
آرام آرام جانبازان، ایثارگران و رزمندگان بار و بندیل سفر را می بندند تا به رفقای آسمانی خود بپیوندند و تقریبا هر روزه در هر کوی و برزنی صدای لا اله الا الله را برای تشییع اینان می شنویم.
تا ده سال اینده، اگر خبرنگارانی
هوس مصاحبه و گفتگو با یکی از رزمندگان زنده مانده از جنگ و دفاع مقدس را داشته باشند باید شهر به شهر،
کوه به کوه و دیار به دیار روزها و ماهها، بگردند، تا شاید بتوانند یک کهنه سرباز پیر و فرتوت، که نای سخن گفتن ندارد را پیدا کنند تا مصاحبه ای نمایند.
امروزه اغلب پیکرهای شهیدان تازه تفحص شده، بیکس و کار
هستند، چون اغلب پدران و مادران
این شهیدان مظلوم دارفانی را وداع گفته اند و چه بسیار از این شهیدان غریبانه به خاک سپرده میشوند.
مسئولین عزیز و شیفتگان خدمت!!! ، جانبازان و ایثارگران و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس را نیز همچون شهیدان تازه تفحص شده تفحص نمایید شاید که دردشان را امروز پیدا کنید.
مطمئن باشید خیلی زود دیر می شود .
خداوند به همه این عزیزان بازمانده از آن دوران سخت و تحمل کنندگان سالها درد و رنج، پاداشی در خور (دیدار دوستان شهیدشان) را عطا نماید.
سالگرد عملیات غرور آفرین وپیروز مندانه کربلای ۵ را گرامی میداریم وبه ارواح شهدای این عملیات سلام و درود میفرستیم
جابر اردستانی،
سالگرد عمليات كربلاي پنچ گرامي باد
دلتنگ دوستان کربلای پنجم و هنوز جگر سوخته ام التیام نیافته و هنوز اشک های حسرت، دیدگانم را فراموش نکرده اند؛ بلکه آتش فراق بیشتر می گدازتم و دیدگانم داغ تر از گذشته روانند؛
راستی چطور فراموش کنم آنهمه زلالی را ؟!
چطور فراموش کنم برادرانم را! آنها را که دوست داشتنشان توفیقی الهی بود
آنها که از شدت راستی افسانه های روزگارمان گشته اند؟!
چطور فراموش کنم شبهای کارون را که از وصال با حضرت دوست لبالب بود ؟!
چطور فراموش کنم مناجات علی را که از نای فرزندان او در آن شب های معطر به آسمان می رفت ؟!
آیا می شود صورتهای ساده و بی تظاهر را که بهشتی را ساخته بودند از یاد برد؟!
آیا می شود مقاومت و پایداری آن شبها که ترس و وحشت را با عشق و ایمان به حماسه ای آسمانی تبدیل کرده بود از یاد برد؟!
در باتلاق گونه های 《دژ》 پاهایم فرو می رفت و نیت حرکت را در قلبم تهدید می کرد که نوجوانی از قفایم می گفت: فلانی ذکر بگو و برو و چنان گفتارش از جان بود که جانم را حرکت می بخشید و پاهایم را استوار.
دیگری گویا نگاهش زمین و آسمان را شکافته بود و چندان غرق و مست فراتر بود که من فروتر را از نزدیک نمی دید همو که پیشاپیش وعده شهادتش را از امیر مومنان گرفته بود و مرا از قبل خبر کرده بود و من تماشاگر معراج آن شبش بودم ...
و فردا من بر زمین مانده بودم و زمین آشفته و غران گویا مرا سرزنش می کرد
عزیزانم پر کشیده بودند خیمه مان غریبستان شده بود خیمه نیز غمگین بود چند نفری بازمانده بودیم و هر کدام مبهوت دیشب دلهامان طوفانی و چشمهایمان بارانی
...و امروز آتش آن روزها شعله ورتر گشته و پاره های دلم چونان سنگهای مذاب بر گونهایم روان است
امروز از آن شبها بیشتر می ترسم نگران عهد آن شب ها هستم نگران راه آنها؛ در این شلوغی ها، تزویرها و تظاهر ها و نفاق ها و دنیاپرستی ها می ترسم که باری دیگر بر زمین بمانم
خدایا به حق آن عاشقان و عارفان مپسند که در صف خائنان قرار گیریم
مپسند قلبی که دوستانت را دوست داشته به پلیدی دنیا پرستی آغشته گردد.
نثار شهدا صلوات