eitaa logo
🌷شهیدستان🌷(بدون روتوش)
184 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
384 ویدیو
1 فایل
🌷«شهیدستان، کانالی برای فرزندان انقلابی این نظام» 📜تاثیرگذارترین و کوتاه ترین خاطرات شهدا به همراه بهترین عکس و کلیپ‌های مناسب استوری را از اینجا پیگیری کنید. 👤ارتباط با خادم الشهدای کانال⬇️ @babaei1757 @qjfarad_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰چند روز بعد از ؛ یک نفر رو دیدم که دستش کاغذ و خودکار گرفته بود..! هرجا می‌رفت همراه خودش می‌بُرد از یکی پرسیدم: چشه این بچه؟ گفت: آرپی جی زن بوده توی عملیات اونقدر آرپی‌جی زده که دیگه ..! باید براش بنویسی تا بفهمه...💔 •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰جای شھید بیضائی خالی ڪه میگفت: ما قدر اقا سیدعلی را نمیدانیم در ڪشور های عراق و سوریہ بدون وضو به تصویر آقا دست نمیزنن.... 🕊️🕊️ •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | 💌 قـرٰار بـود زندھ‌ بـٰاشیـد و زندھ‌ ڪنیـد جـٰان‌ھاۍ مـردھ‌ رٰا ؛ مـن مُـردھ‌ام، بہ فریـٰادم نمی‌رسیـد ؟... 🌱 •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
✍🏽در ایام فتنه ۸۸ ... یکبار که رفته بود بیرون آجر به صورتش زده بودند! 🌱بعد از مدت‌ها با اینکه زمان نسبتا زیادی گذشته بود باز هم وقتی هادی می‌خندید جای زخم ایام اغتشاشات روی صورتش گود می‌شد. 🌱هادی در آن ایام برای دفاع از مواضع انقلابی نظام، با یکی از دوستانش به میان اغتشاش‌گران رفته بود و گفته بود باید برویم و جلوی این‌ها را بگیریم. اما یک آجر سنگین به صورتش زده بودند و سه ساعت بیهوش بوده است. 🌱ما نمی‌دانستیم این اتفاق برایش افتاده است. تا یک‌ مدت یک طرف صورتِ هادی کج شده بود به مرور و با گذشت زمان وضعیتش بهتر شد. 🌱وقتی هادی نجف بود من برگه‌ای از بیمارستان در وسایل‌ هادی پیدا کردم که در آن وضعیتِ هادی قید شده بود وقتی آن ورقه را خواندیم. تازه فهمیدیم دقیقاً چه بر سر هادی آمده بود او به‌ قدری درون ریز و تودار بود که به هیچ‌ کدام‌مان حرفی نزده بود. 📃هادی در وصیت‌نامه‌اش آورده است: «راهپیمایی ۹دی یادتان نرود. پیرو خطِ ولایت فقیه باشید. اگر دنبال این مسیر باشید به آن چیزی که می‌خواهید می‌رسید همانطور که من رسیدم» ✨ به نقل از خواهر شهید 🌹جانباز_فتنه_۸۸ 🕊️شهید_مدافع_حرم 🕊️ •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
📌 شهیدی که لحظه شهادت حاج همت شهید شد. 🔹 شخصیت عجیبی داشت. در خانواده سادات و مذهبی بزرگ شد . ◇ برای خودش حال وهوای دیگری داشت و دنبال رفقای آنچنانی بود. ◇ هرچه دوستان و خانواده نصیحتش کردند عمل نمیکردد. ◇ دنبال تفریح و ... بود تا اینکه با پیکر خونین برادرش مواجه شد. ◇ سید حمید از همان دوران انقلاب مسیر خودش را عوض کرد. با شروع جنگ همراه با کمکهای مردم راهی جبهه ها شد. ◇ سیدحمید را کمتر با کفش می دیدند. معروف شد به سید پابرهنه. ◇ می‌گفت تمام این سرزمین به خون شهدا آغشته است. ◇ مسئول اطلاعات شد. شجاعت او زبانزد رزمندگان بود. دوستان قدیم خودش را نیز به جبهه کشاند. ◇ در عملیات خیبر، ترک موتور او نشست تا به سمت دیگر جزیره بروند. ◇ گلوله توپ در مقابل آنها به زمین خورد. سید حمید میرافضلی عاشق حضرت زهرا(س) بود و روز شهادت حضرت نیز همراه با حاج همت آسمانی شد. 🕊️ 🕊️ •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰 پنج توصیه حاج قاسم خطاب به بسیجیان! 🖋 برادران و عزیزان بسیجیم سلام علیکم خداوند شما را برای خدمت به اسلام حفظ بفرماید. ✅ عزیزانم اولا بزرگترین امانت سپرده شده به ما جمهوری اسلامی است که امام عارفمان فرمود: حفظ آن از اوجب واجبات است در حفظ این امانت از هر کوششی دریغ نفرمائید. ✅ ثانیا؛ به حلال خداوند وحرام آن توجه خاص خاص بفرمائید. ✅ ثالثا؛ پدر و مادرتان را آنچنان بزرگ بشمارید که شایسته آن باشد که خداوند وائمه معصومین توصیه فرموده‌اند. ✅ رابعا؛ دوستی ورفاقت ارزش بزرگی است اما مهم این است که با چه کسی رفاقت و برای چه راهی می‌کنید. ✅ خامساً؛ نماز شب نماز شب نماز شب کلید تمام عزت‌هاست. قاسم 🕊️ 🥺 •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰نمازشب در سیره شهدا 🕊️ مهدی زین‌الدین؛ 🔸شهید زین الدین اهمیت بسیار زیادی برای نماز شب قائل بود و در یکی از سخنرانیهایش در مقر انرژی اتمی اهواز می گفت: «بچه ها! من نیمه شبها می آیم از نزدیک نگاه می کنم، می بینم نماز شب خوانها بسیار اندکند!» 🔸 تاسف می خورد که چرا سرباز امام زمان عجل الله نسبت به نماز شب باید این قدر بی تفاوت باشد. •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
قبل از حرکت همسرش را به حضرت فاطمه (س) قسم داد و حلالیت طلبید و گفت: مرا حلال کنید.. من پدر خوبی برای بچه ها و همسر خوبی برای شما نبوده ام. حالا پیش خدا می روم ... مطمئنم که دیگر برنمی گردم. همیشه می گفت: خدا کند جنازه من به دست شما نرسد. گفتم: چرا؟ گفت: برادران ، بسیار به من لطف دارند و می دانم که وقتی به مزار شهیدان می آیند ، اول به سراغ من خواهند آمد اما قهرمانان واقعی جنگ ، شهیدان بسیجی اند. دوست ندارم حتی به اندازه یک وجب از این خاک مقدس را اشغال کنم. تازه اگر جنازه ام به دستتان برسد یک تکه سنگ جهت شناسایی خودتان روی مزارم بگذارید و بس ... 🕊️ علی تجلایی🕊️ ✨شهادت: ۶۳/۱۲/۲۵ ،عملیات بدر ✨هدیه به روح مطهر شهید •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰هر شخص یا فرد یا گروهی که بر ضد فعالیت کند یا قصد تضعیف و رهبر را داشته باشد بلاشک برضد عجل الله تعالی فرجه الشریف هم فعالیت خواهد کرد! چون از مسیر حق خارج شده است هر کس در حریم مطیع باشد هیچ وقت منحرف نخواهد شد و در آخر زمان سربلند خواهد بود و این مانند روز روشن است که اشخاصی که را نپذیرند در عصر ظهور عجل الله تعالی فرجه الشریف نشناخته و نخواهند پذیرفت..! 🕊️ حجت اصغری🕊️ ✨هدیه به روح مطهر شهید •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰شهید حمیدرضا مظهری صفات در سال ۱۳۴۰ در خانواده ای مذهبی در کرمان متولد شد. تحصیلاتش را تا چهارم دبیرستان ادامه و سپس داوطلبانه به جبهه رفت و سرانجام در سال ۶۲ در منطقه شرهانی به درجه رفیع شهادت نایل آمد. 🕊️فرازی از وصیت حمیدرضا مظهری صفات🕊️ از شما ملت هميشه در صحنه مى خواهم كه روحانيت مبارز را پشتيبان باشيد كه اگر اين روحانيت نبود، هم‌اكنون خبرى هم از اسلام در ايران نبود. •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰به‌ قول شهیدآوینی: ای کاش می‌ شد تا تو را در مأمن گمنامیت رها کنیم و بگذریم، که تو این چنین می‌خواستی! اما ای‌عزیز ؛ اجر تو در کتمان کردن است و اجر ما در افشا کردن؛ تا تاریخ در افـقِ وجود تـو قله‌های بلند تکامل انسانی را ببیند. •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰شهیدی که حضرت زهرا(س)دعوت عروسی اش راپذیرفت! کارت عروسی اش را که خواست بنویسد، اول رفت سراغ اهل بیت علیهم السلام؛ یک کارت نوشت برای امام رضا (ع) مشهد؛ یک کارت برا امام زمان (عج)، مسجد جمکران؛ یک کارت هم به نیابت از مادرسادات نوشت و انداخت توی ضریح حضرت معصومه (س). پیش از مراسم حضرت زهرا آمدند به خوابش و فرمودند:«چرا دعوت شما را رد کنیم؟! چرا به عروسی شما نیاییم؟!کی بهتر از شما؟! ببین همه آمدیم؛ شما عزیز ما هستی.» 🕊️🕊️ •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰خاطرات_شهدا 🕊️ 🕊️ چهار دختر و سه پسر داشتم ،اما باز باردار بودم و دیگر تمایلی برای داشتن فرزندی دیگر نداشتم . دارویی برای سقط جنین گرفتم و آماده کردم و گوشه ایی گذاشتم ،همان شب خواب دیدم بیرون خانه همهمه و شلوغ است ، درب خانه را هم کسی می زند . در را باز کردم ، دیدم آقایی نورانی با عبا و عمامه ای خاک آلود از سمت قبله آمد . نوزادی در آغوش داشت ، رو به من کرد و گفت : این بچه را قبول می کنی ؟ گفتم : نه، من خودم بچه زیاد دارم ! آن آقا فرمود : حتی اگر علی اصغر امام حسین باشد؟! بعد هم نوزاد رادر آغوشم گذاشت و رو چرخاند و رفت . صدا زدم : آقا شما که هستید ؟ فرمود : علی ابن الحسین ، امام سجاد! هراسان از خواب پریدم و رفتم سراغ داروها، دیدم ظرف دارو خالی است ! صبح رفتم خدمت شهید آیت الله دستغیب و جریان خواب را گفتم آقا فرمود : شما صاحب پسری می شوید که بین شانه هایش نشانه ای است ، آن رانگه دار . آخرین پسرم روز میلاد امام سجاد (ع ) به دنیا آمد، نامش را علی اصغر گذاشتم ، در حالی که بین دو شانه اش جای یک دست بود !! علی اصغرم بزرگ شد و در عملیات محرم در روز شهادت امام سجاد(ع)، در تیپ امام سجاد (ع) شهید شد... ✨راوی : •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰خواهرم نگذار‌‌به‌اسم‌ آزادی‌زن‌ با‌تو‌ودیگر‌ خواهرانم همانند‌شیئ رفتار‌کنند 🕊️"🕊️ ✨هدیه به روح مطهر شهید •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ او ایستاد پای امام زمان خویش ... حاجت ها رو از طلب کنید ، مرام و معرفتشون زیاده حتما دستگیرمون میشد هر کسی با هر شهیدی خو گرف روز محشر آبرو از او گرفت ✋سلام بر همسنگران و دوستداران شهـــــداء🌹 🌷روزی که دلم شهید مذهبـ بشود🕊 🌹خون رگ غیرتـم لبالب بشود💔 🌷آموختم از «مدافعان حرمت»🕊 🌹باید که سرم فداے«زینب» روزے ڪ میرفت سوریہ ازش میپرسن حسین ڪے برمیگردے؟ گفت طولے نمیڪشہ ولے تاسوعاخونہ ام🏠 ڪہ صبح⛅️ تاسوعا شهید میشہ وبرش میگردونن💫 🕊️🕊️ ✨هدیه به روح مطهر شهید •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰کشف پیکر دو‌ شهید استقلالی و پرسپولیسی 🔹فرمانده کمیته جستجوی مفقودین: در تفحص‌های اخیر ستاد، به همراه پیکر یکی از شهدای گمنام یک پیراهن ورزشی باشگاه استقلال پیدا شد. دو ماه پس از کشف این پیراهن هم پیراهنی از باشگاه پرسپولیس نیز در کنار پیکر شهید گمنام دیگری یافت شد. 🔹در حال حاضر پیراهن این دو شهید گمنام در ستاد معراج‌الشهدا نگهداری می‌شود و ما آمادگی داریم تا درصورت تمایل دو باشگاه پیراهن‌ها را هدیه کنیم تا در گنجینه افتخارات آن‌ها نگهداری شود. •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🖇 💞 ♡•به روایت همسر شهید✍🏻 در آغاز فصل عاشقی زندگی شهید هر کسی چیزی می‌گفت. یکی می‌گفت دویست سکه،🥇 و دیگری می‌گفت کم است. بزرگ مجلس گفت‌:مهریه را کی گرفته و کی داده،اما به دختر ارزش میدهد.🤷‍♂ در تمام این حرفها و چانه زنی‌های مهریه من همه حواسم به حسن بود، هر بار که صدای حضار مجلس بلند می‌شد🗣 وصدای دیگری بلندتر،حسن غمگین و غمگین‌تر می‌شد،😞 و هر لحظه ناراحتی‌اش بیشتر میشد،🥀 تا اینکه صبرش سرآمد و به پدرم گفت‌: حاج آقا اجازه می‌دهید من با فاطمه خانم🧕 چند دقیقه خصوصی صحبت کنم،🍃 وقتی به اتاق رفتیم گفت‌: کالا که نمی‌خواهم بخرم که در قبالش بخواهم یک تعداد خاصی سکه بدهم، یک پیشنهاد می‌دهم،اگر شما هم راضی باشید،😇 به حضار مجلس هم همان را می گوییم. 👌🏻 نظرت با هفت سفر عشقـ💞: قم، مشهد، سوریه، کربلا،😍 نجف، مکه، مدینه چیست؟ و هر تعداد سکه که خودت مشخص کنی...🌸 🕊️🕊️ •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰 که حضرت زهرا(س)راملاقات‌کرد! صبح یک روز گرم تابستانی، زیر سایه چادری در هفت تپه، مأمن «لشکر خط شکن 25 کربلا» لابه‌لای تپه ماهورها، تک و تنها نشسته بودم، 🕊️ «نورالله ملاح» 🕊️ را دیدم که از دور، در طراز نرم و ملایم نور، با لبخندی از جنس سرور، به طرفم می‌آمد، سرش را از ته تراشیده بود. مهربان کنارم نشست. گفتم: پسر قشنگ شدی‌ها! عجبا چرا این روزها، بعضی از بچه‌ها موهاشون رو از ته می‌تراشند! نکنه خبرایی هست ما بی‌خبریم، عین حاجی واقعی‌ها شدی‌ها!... تقصیر که میگن همینه دیگه، نه؟ 🕊️ ملاح دستش را روی شانه‌هایم چفت کرد و با لبخندی غریبانه گفت: سید، بذار برات از خواب دیشب بگم. تو هم از اصحاب خواب دیشب من هستی... گفتم: من! این یعنی چی؟ خواب! حالا چه خوابی دیدی؟ پسر نکنه جرعه شهادت را تو خواب نوشیدی! گفت: برو بالاتر سید، اصلاً یادت هست من همیشه بهت می‌گم که به شکل غریبانه‌ای شهید می‌شم، تو هی به من بخند، ولی دیشب به ظهور رسیدم. بشارتش را گرفتم. خندیم و گفتم: آره، تو از همین حالا سوت شهادتت رو بزن! گفت: خواب دیدم همین اطرافم، بعد یکی به‌ اسم صدام زد، نگاهی به دوربرم انداختم، صدا از تو چادر حسینه گردان می‌آمد، اما صدا یک جورایی غریبانه و خاص بود، حیرت کردم!؟ مثل اون صدا تابه‌حال هیچ کجا نشنیده بودم. آرام و بی‌تاب و بی‌قرار، گوشه چادر را کنار زدم، پر شدم از عطر ناب، در دم فرو ریختم. ناگهان اندیشه‌ای مثل یک وحی ریخت توی دلم. مقابل تکه‌ای از نور زانو زدم. مثل وقتی که مقابل ضریح آقا علی‌بن موسی‌الرضا(ع) می‌خواستم سلام بدهم، با اشک و بغض و بی‌قراری گفتم: السلام علیک یا فاطمه زهراء... حال غریبی پیدا کردم، من و حضرت زهرا(س)... حضرت فاطمه زهرا(س)، آقا امام حسن(ع) و امام حسین(ع) دو طرفش نشسته بودند. آن‌قدر مبهوت و متحیر بودم که کلامی برای گفتن نیافتم، دوباره سلام دادم، به آقا امام حسن(ع) و امام حسین(ع)، به اصحاب عاشورایی، به مولا علی(ع). حضرت زهرا(س) فرمودند: پسرانم، حسن و حسین، سلام خدا بر شما باد، ایشان (نورالله) چند روز دیگر مهمان ما خواهد بود. بعد، آقا امام حسین(ع) دست روی سرم کشیدند و من ناگهان از خواب پریدم،این بشارت بود سید جون! مدت‌هاست که منتظرش بودم، واقعیت اینه که تا منتظر نباشی، خونده نخواهی شد. باید آرزو کنی، تا آرزوهات سراغت بیان. بیدار كه شدم، وقت اذان بود. وضو گرفتم، فکر کردم که قرار است چند روز دیگه... اصلاً خبر که داری داریم میریم مهران؟ میدونی، انشالله من شهید می‌شم، بشارتش رو گرفتم، می‌دونم که به غریبانگی حضرت زهرا(س) به شکل غریبانه‌ای هم شهید خواهم شد... ان‌شالله. بغض گلویم را گرفت، تو حیرت ماندم. آره ما بر حقیم و این‌ها نشانه آن ظهور حقیقت مطلق است. بلند شدم، شهید ملاح را بغل کردم. گفت: تو شک داری؟ گفتم: بیا یک شرطی ببندیم، اگه جا موندم، شفاعتم کن. عصر روز پنجم از این واقعه، شانزدهم تیرماه شصت‌وپنج، سربندها که روی پیشانی رفت، به‌یاد ملاح افتادم، دور و برم را گشتم. آخه قدش بلندتر بود و تهِ ستون می‌ایستاد. رفتم نزدیکش و گفتم: هی مرد، قول و قرار ما رو که یادت هست؟ لبخندی زد و گفت: سید، از همین حالا تو سوتت را بزن. طولی نکشید که با رمز یا اباعبدالله الحسین(ع)، وارد عملیات شدیم و چند روز بعد در حین آزادسازی مهران، نورالله ملاح، بر بلندای قلاویزان، با اصابت مستقیم راکت هواپیمای دشمن، به شکل غریبانه‌ای، مظلومانه شهید شد، و چنان پودر شد که چیزی از جنازه‌اش باقی نماند. 🥀در سحرگاه هفدهم تیرماه 65، نورالله مهمان حضرت زهرا(س) شد. •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
اما کلامی با دارم و آن این است که ثروتمندان مرفه هستند و یا ملک زیادی دارند؛ در حیات خویش طبقات ضعفا را فراموش نکنند و به فکر باشند؛ چون اگر ثروتمندان حق مستمندان را نخورند مسکینی در جامعه وجود نخواهد داشت؛ کسانی که قدرت کمک دارند حتما باید به انقلاب مقدس اسلامی کمک کنند. به توصیه می‌کنم که زیاد برایم گریه نکند؛ چون دشمنان مکار و حیله گر از این محزونی و اندوهناکی شما سو استفاده کرده و خوشحال می‌شوند؛ مادرم از این که شما بسیار برای بنده زحمت کشیده‌اید می‌طلبم، از کلیه هم رزمانم حلالیت می‌طلبم و امیدوارم که از خدا برای بنده کنند. و ، تلاشی مقدس است در برافراشتن پرچم‌های سرخ استقلال و آزادی بشریت، از یوغ ذلت و اسارت و گام بلندی است در راستای احیای ارزش‌های و ؛ زیرا که، « ، مرگ در راه ارزش‌هاست». 🕊️🕊️ •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
☘️🌼 نزدیک ایام محرم که میشد دیگه دل تو دلش نبود حیدر بود و پیراهن مشکی که کل ایام ماه محرم و صفر تنش بود خیلی مقید بود هر شب حتما در هیئت حضور داشته باشه و همیشه میاندار ه‍یئت بود مداح نبود ولی بخاطر علاقه و صدای خوب بعضاً میخوند تو هئیت ... حیدر ثابت کرد بچه هیئتی آخرش شهید میشه...🕊🌹 🕊️شهیدمدافع‌حرم 🕊️ •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
|🕊🤍| رفاقت با شهدا دو طرفه‌ست عاشق شهدا باشی و شبیه شهدا زندگی‌ کنی آخرش عاقبت به خیر می‌شوی🌱 🕊️ مصطفی_صدرزاده 🕊️ آرمان_علی_وردی •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🤍🤍 بعد از شهادت روح الله با خودش عهد کرد هروقت کربلا قسمتش شد حلقه هایشان را بیندازد داخل ضریح . کیسه ای از قبل آماده کرده بود و روی آن نوشته بود : ‹ این حلقه های من و همسر شهیدم است که در دفاع از حرم حضرت زینب شهید شد . فقط خرج ضریح شود › حلقه هایش را از انگشتش بیرون آورد و درون کیسه انداخت ؛ در کیسه را محکم کرد و آن را انداخت درون ضریح . . با چشم مسیر عبورش را دنبال کرد ، افتادند کنار قبر مطهر امام حسین "علیه السلام". رو به ضریح گفت : « امام حسین ، حلقه های ازدواجم رو انداختم ضریح تا بگم از بهترین چیزای زندگیم گذشتم برای شما ، منتی هم نیست . روح الله همه زندگیم بود و حلقه های ازدواجمون تنها چیزی بود که بین مون مشترک بود ؛ هردوی اینها فدای شما ! » آرامش ِعجیبی داشت که تا آن روز تجربه نکرده بود . در ازای تمام چیزهایی که داده بود یک چیز گران بها به دست آورده بود . آن هم چیزی نبود جز روح الله ِابدی . . .♥️ 🔰روایت ِ شهید 🌷 •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰محمودرضا شب عاشورا به من زنگ زد، بسیار هیجان‌زده و خوشحال بود.... اول پیامک زد، نوشته بود: در بهترین ساعت عمر و زندگی‌ام به یادت هستم؛ جایت خالی.... یک ساعت بعد زنگ زد و گفت: جایت خالی. گفتم: چه خبرها؟ گفت: "از امشب چراغ‌های مناره‌ها و گنبد حرم زینب(س) را روشن نگه می‌داریم... قبلاً شب‌ها خاموش می‌کردند که تکفیری‌ها حرم را نزنند. امروز که تاسوعا بود، کل منطقه زینبیه را از دست‌شان درآوردیم. شعاری که روی پرچم‌ مدافعان حرم است «کلنا عباسک یا زینب» است.... محمودرضا می‌گفت این که روز تاسوعا این توفیق به دست آمد و موفق شدند منطقه زینبیه را از وجود تکفیری‌ها و سلفیون پاکسازی کنند، از مسیری که همیشه آن‌ها به سمت حرم هجوم می‌بردند از همان مسیر پاک‌سازی کرده و وارد حرم شده بودند، برایش بسیار خوشحال کننده است. این خیلی برایش مهم بود.... بزرگ‌ترین آرمانش همین دفاع از حریم اهل‌بیت علیهم السلام بود.... آرمان اول و آخر این بچه‌ها همین "کلنا عباسک یا زینب" بود. ✨راوی : برادر شهید 🕊️ ✊🏻 •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
⭕️ از کربلا که برگشت ... ازش پرسیدم: از امام حسین چی خواستی؟ گفت: یه نگاه به گنبد حضرت ابوالفضل(ع)کردم ، یه نگاه به گنبد سیدالشهد(ع)، فقط بهشون گفتم کنید . 🌹راوی : مادر 🕊️ •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
آخرين بارى كه به رفت احساس كردم به شهادت مى‏ رسد. او با همه ما عكس انداخت. به فرزندان من توجه بسيارى نشان مى ‏داد. در آخرين لحظه بر پيشانيم بوسه زد و گفت: "خواهرم، قول بده كه راهم را ادامه بدهى،" گفتم: "اين وظيفه سنگينى است چنين چيزى از من نخواه ولى او گفت: اميد من به شماست، شما مى‏ توانى صبر كنى، در خيابان جيغ و فرياد نكن. من فقط از شما و تحمل انتظار دارم." او همواره به ما توصيه مى ‏كرد به كم قانع باشيم و به دنبال و در زندگى نباشيم." ✍ : خواهر شهید 🕊️🕊️ •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰 که حضرت فاطمه(س)سیرابش کرد! پانزده نفری افتادیم توی محاصره دشمن. از فشار تشنگی بی­‌حال و خسته خواب­‌مان برد. وقتی بیدار شدیم، 🕊#(شهید) «محمد حسن فایده» گفت: «حضرت زهرا (س) در خواب به من آب دادند و قمقمه یکی از شهدا را پر از آب کردند». فوری رفتیم سراغ قمقمه­ شهدایی که اطراف‌­مان بودند. یکی از قمقمه‌ها پر بود از آب خنگ. انگار همین الان داخلش یخ انداخته بودند. همه از آب شیرین و گوارا؛ که مهریه حضرت زهرا (س) است سیراب شدیم... ✨راوی:غلام‌­علی‌ابراهیمی •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰مادر شــهـید نوری✨: همیشہ گوشیش رو می گذاشت روی ایوان. با اهنگ زینب زینب مرحوم موذن زاده ورزش می کرد. می گفتم:بابڪ✨مگه تو جوون نیستی؟ آهنگ شاد بزار می گفت: مامان اینجوری نگو من نمی تونم،من این آهنگ رو خیلی دوست دارم.🌹 🕊️ بابک نوری🕊️ •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰 ●بعد از ازدواجش عبدالله محافظ رئیس جمهور شد و آموزش ها و ماموریت هایش فشرده. هر چه یاد مے گرفت به من هم یاد مے داد. بار اولے ڪه اسلحه اش را آورد خانه، صدایم ڪرد ڪه بیا بشین. ریز و درشت و زیر و زبرش را مثل استادے ماهر نشانم داد، نحوه دست گرفتن، ماشه ڪشے و ... ●دفاع شخصے را هم از عبدالله یادگرفتم. به همین ها اڪتفا نڪرد. جمعه ها با چند تا از دوستانش مے رفتیم خارج از شهر و تمرین مے ڪردیم، همه فنون رزمے و حفاظت، حتے راپل و چتربازی. ●از سپاه انصار نامه زده بودند ڪه اگر نیایید درجه هایتان را بگیرید توبیخ مے شوید. یک سرے ڪارهاے قانونے داشت. نامه را دید ولے باز هم نرفت. تا اینڪه بعد از شهادتش رفتم دنبال ڪارهاے ترفیع درجه اش. با شهادتش شد ستوان دوم. ●نمے دانم عبدالله رفیقم بود یا برادر، یا رفیقے ڪه از برادر نزدیڪتر است. فقط این را مے دانم ڪه توے این دنیاے به این بزرگے هیچ ڪس براے من عبدالله نمے شود. ✍️ راوے: برادرشهید 🕊️🕊️ •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰🌿 ✨مقنعه ( خاطره ای از شهید ) حمید به این چیزها خیلی حساس بود. به من می‌گفت « فاطمه ! این چیه که زن‌ها می‌پوشند ؟ » می‌گفتم « مقنعه را می‌گویی ؟ » می‌گفت : « نمی‌دانم اسمش چیه . فقط می‌دانم هر چی که هست برای تو که بچه بغل می‌گیری و روسری و چادر سرت می‌کنی بهتر از روسری‌ست . دوست دارم یکی از همین‌ها بخری سرت کنی راحت‌تر باشی . » گفتم « من راحت باشم یا تو خیالت راحت باشد ؟ خندید گفت « هر دوش » از همان روز من مقنعه پوشیدم و دیگر هرگز از خودم جداش نکردم ، تا یادش باشم ، تا یادم نرود او کی بوده ، کجا رفته ، چطور رفته ، به کجا رسیده . 🕊️🕊️ •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush
💠 همسر شهید : ✨هیچ وقت مانع رفتنش نشدم، دلتنگش بودم اما ته دلم راضی بودم به شهادتش، واقعا حقش بود. ✨خودشم همیشه بهم میگفت اگه شما و مامان راضی نباشید من هیچ وقت نمیشم. ✨وقتی که میرفت بهش گفتم من نگران محمدامین هستم؛ اون خیلی کوچیکه اگه شهید بشی چی به سرش میاد! گفت: خانم نگران نباش، اگه روزی من نباشم خدا سرپرستش میشه، کلی هم قوم و خویش معنوی پیدا میکنه ... 🕊️🕊️ •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 eitaa.com/ShahidestanBrotoush