🌷شهیدستان🌷(بدون روتوش)
🔻داستان روز آخرِ شهید آرمان علیوردی تا شهادتش😔
#واما آن ماجرایِ غربت و مظلومی..
صبح چهارشنبه ۴ آبان مثل روزهای گذشته آرمان در درسهای حوزه شرکت کرد.
پیامهای خوبی از سطح شهر تهران مخابره نمیشد. آشوبگران در چند نقطه تجمعاتی همراه با تخریبِ اموال عمومی برپا کرده بودند.
ظهر بعد از اتمام کلاس، آرمان وسایلش را جمع کرد و از طلبهها خداحافظی کرد.
دوستانش به شوخی گفتند: شهید نشی؟ صبر کن آخرین عکس را هم ازت بگیریم؛ اما آرمان گویا افق نگاهش جای دیگری بود.
با رفتار و الفاظی متواضعانه خداحافظی کرد و با عجله از حوزه خارج شد و خود را به بچههای گردان امام علی(ع) رساند.
نماز مغرب را در مسجد به جماعت خواند.
درگیری ها در شهرک اکباتان بالا گرفته بود و عدهای فتنهگر جهت هتک حرمت برخی شهروندان محترم و مردم مظلوم، تجمع کرده و با شعارهای وقیحانه دست به آشوب و تخریب زده بودند.
آرمان به همراه تعدادی از بسیجیها برای شناسایی و ساماندهی اوضاع به فاز یک اکباتان رفتند.
پرتاب سنگ از بالای برخی ساختمانها موجب جداییِ او از تیم شناسایی میشو و در چشم برهم زدنی غریبانه محاصرهاش میکنند.
اغتشاشگران از همه طرف به او حمله میکنند. با سنگ و چوب و لگد، با هر چه که دستشان رسید زدند و فیلم گرفتند و فحاشی کردند!
کربلایی به پا شده بود؛ غریب گیر آوردنش..
لباس از تنش در آوردند، با تهدید و شکنجه از او خواستند به اهل بیت و حضرت آقا هتاکی کند!
اما هیهات که تربیت شدهی مکتب سیدالشهداء دست از اعتقادات قلبیاش بکشد و جانش را به بهایی ناچیز بخرد :)
آرمان زیر بار حرف اراذل و اوباش نمیرود و بلای بزرگ را به جان میخرد.
شکنجه شدت مییابد و بدن پاکش را با ضربات مکرر چاقو پاره پاره میکنند و در نهایت با کوبیدن تکه بلوکهای سیمانی به سر مطهرش، به کما می رود.
کفتارها بدنِ نیمه جانش را روی زمین میکِشَند و در گوشهای از شهرک، تنها رها میکنند.
پس از ساعتی پیکر پُر زخم و کبود و تقریبا بیجانِ آرمان به بیمارستان منتقل میشود.
و سرانجام صبح جمعه، ۶ آبان آرمانِ عزیز به سبب شدت جراحات وآسیبها در سراسر بدن مطهرش، چونان مولایش سیدالشهداء به فیض شهادت نائل آمد و در آغوش خونین اباعبدالله الحسین(ع) آرام گرفت.💔
بدن چاک چاک و کبود برادر شهیدمان تا ابد سندی بزرگ بر مظلومیت ملت شهید پرور ایران و فرزندان امام خامنهای و رسوایی مدعیان دروغین آزادی و حقوق بشر است.
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🌸امام جعفر صادق علیه السلام:
إِمْتَحِنُوا شِیعَتَنَا عِنْدَ مَوَاقِیتِ الصَّلاةِ کیفَ مُحَافَظَتُهُمْ عَلَیهَا
شیعیانِ ما را به اوقات #نماز امتحان کنید که چگونه به آن اهمیت می دهند.
📚بحار الأنوار، ج ۶۵، ص ۱۴۹.
✨مراقب باشی وقت اذان نمازت سردنشه رفیق✨
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
eitaa.com/ShahidestanBrotoush
#میدونین یادچی میفتم؟
اینکه حسین رو هرکی با هرچی تو دستش بودمیزد!
یکی باشمشیر یکی بانیزه
یکی باسنگ..
پیرمردایی که چیزی نداشتن برای اینکه شریک باشن باعصا🥺
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
eitaa.com/ShahidestanBrotoush
⊰•🕊•⊱
.
ازشناسایی آمد و خوابید . . .🥀
بچهها چون میدونستن خسته اس، بیدارش نکردن
بیدار که شد با ناراحتی گفت:
"مگر نگفتم نمازشب بیدارم کنید؟!"
آهی کشید وگفت:
"افسوسکه آخرین نماز شبم قضا شد.."
فردایش مهدی شهید شد🕊
.
🕊️شهیدمهدۍسامع🕊️
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
eitaa.com/ShahidestanBrotoush
💌 #خاطرات_شهدا
🕊 شهید مدافعحرم جعفر_جعفری🕊️
🎙راوے: همسر شهید
❤️سال۱۳۹۵ شهید جعفری مشتاق شد که به سوریه برود اما هرچه کرد نتوانست برود. شهید جعفری ایرانی و ساکن شهرستان باخرز خراسان رضوی بود. ما هم ساکن استان سمنان بودیم؛ به منزل ما آمد و گفت که میخواهم به سوریه بروم، به پدر و مادرم بگوئید من سرکار هستم.
💛با وجود تلاشهایی که کرد اما نتوانست اعزام شود. سال۱۳۹۶ بالاخره موفق شد با فاطمیّون به سوریه برود و این اولین و آخرین اعزامش به سوریه بود. شهید جعفری بچهها را خیلی دوست داشت و هر وقت منزل ما بود بچهها را روی سر و کولش میگذاشت. سال قبلِ شهادتش ازدواج کرده بود و حتی اولین فرزندش را هم ندید و رفت. شهید جعفری ۲۶ساله بود که به شهادت رسید. پسرمان نیز سهماه پس از شهادتش به دنیا آمد.
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔹این عکس یکی از دردناکترین و در عین حال حماسیترین لحظات فکه، ماجرای گردان حنظله است که ٣٠٠ نفر از نیروهایش درون یک کانال به محاصرۀ عراقی ها در میآیند آنها چند روز با تکیه بر ايمان خود به مقاومت ادامه میدهند و به مرور همگی توسط آتش دشمن و یا عطش مفرط به شهادت میﺭﺳﻨﺪ، ساعات آخر بیسیمچی گردان همت را خواست، حاجی پای بیسیم آمد صدای ضعیفی را از آن سوی خط شنید که میگوید:
احمد رفت، حسین هم رفت، باطری بیسیم دارد تمام میشود عراقي ها عنقریب میآیند تا ما را خلاص کنند، من هم خداحافظی میکنم از قول ما به امام بگویید همانطور که فرمودید حسين وار مقاومت کردیم، ﻣﺎﻧﺪﻳﻢ و ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ایستادیم....
پ.ن: این وعدہ خداست
ڪہ حق النــــــاس را نمے بخشد!
خـــــــون شهدا حق الناس است
نمے دانم با این حق النـــــاس
بزرگے ڪہ بہ گردن ماســــــت،
چہ خواهیم ڪرد؟!
#شادی ارواح مطهر شهدا و امام شهیدان صلوات🌷
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
eitaa.com/ShahidestanBrotoush
📌همه ی جهان حجاب دارد:
📝⇦•کره زمین دارای پوشش است...
میوه های تر وتازه دارای پوشش اند...
شمشیر نیز داخل غلافش حفظ میشود...
قلم بدون پوشش جوهرش خشک میشود و فایده اش از بین میرود.
سیب هم اگر پوسته اش گرفته شود و رها شود فاسد میشود...
و......
📝⇦•در تعجبم از مردی که ماشینش را از ترس خط و خش افتادن چادر می پوشاند؛ اما دختر یا همسر و یا خواهر خود را بدون پوشش رها میکند!!
📝⇦•بانو!
این چادر تا برسد بدست تو
هم از کوچه های مدینه گذشته
هم از کربلا
هم از بازار شام...!
چادرت را در آغوش بگیر ،
و بگو برایت روضه بخواند...
همه را از نزدیک دیده است..
#درامتدادظهور ⛅️🇮🇷
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
eitaa.com/ShahidestanBrotoush
💕 #عاشقـانه_هـای_شهـدا
❣مسجد ڪه میرفتم، چند بارے دیدمش... خیلے ازش خوشم مے اومد چون مرد بودن را در اون مے دیدم...
برای رسیدن بهش چله گرفتم .
❣ساده زیست بود، طوریڪه خرید عروسے اش فقط یه حلقه 4500 تومنے بود ...
مهرےه ام 14 سڪه و یه سفر حج بود ڪه یه سال بعد ازدواجمون داد؛
-ميگفت مهریه از نون شب واجب تره و باید داد.
❣هےچ وقت بهم نمے گفت عاشقتم... میگفت #خیلی_دوستت_دارم
میگفت اگه عاشقت باشم به زمین مے چسبم ....
❣من از سه سال قبل آماده شهادتش بودم، چون مے دیدم ڪه برایش ماندن چقدر سخت است ...
برای شهادتش چله گرفتم چون خیلے دوستش داشتم و میخواستم به آنچه ڪه دوست دارد برسد و دوست نداشتم اذیت شود
💟همسر شهید براے رسیدن و #ازدواج با مهدے عسگرے چله میگیرد
و ده سال بعد براے رسیدن مهدے به #خـــدا چله مےگیرد 💟
#جاویدالاثر
🕊️شهیدمدافع_حرم_مهدی_عسگری🕊️
#ولادت: اول_مرداد_58
#شهادت: 27_خرداد_95
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
eitaa.com/ShahidestanBrotoush
صد فصل بهار آید و بیرون ننهم گام
ترسم که بیایی تو و در خانه نباشم..!🥺
#مادران شهدا😔
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
eitaa.com/ShahidestanBrotoush
• هر کدام شان در خانه منتطر نشسته ای داشتند...
• مادر همسر فرزندی کوچکی که به انتظار پدر نشسته...
• از خدا که پنهان نیست شاید سربازی ک برای امنیت فدا شد...
• مادرش در فکر رخت دامادی برای او بود...
• تمامش فدای امنیت ما شد
#شهادتان_مبارک🖤🥀
🥀 شهدای حادثه بمپور استان سیستان و بلوچستان
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🍃 یکروایتعاشقانہ💍
مهریه ما یك جلد کلام الله مجید بود
و یك سکه طلا
سکه را که بعد عقد بخشیدم
اما آن یک جلد قرآن را
محمد بعد از ازدواج خـرید
و در صفحه اولش اینطور نوشت :
امید به این است که این کتاب
اساس حرکت مشترک ما باشد
و نه چیز دیگر ؛ که همه چیز
فنا پذیر است جز این کتاب
حالا هر چند وقت یکبار وقتی
خستگی بر من غلبه می کند
این نوشته ها را می خوانم
و آرام می گیرم.
🍂 روایتی از همسرشهید
🕊️شهید محمد علی جـهان آرا🕊️
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
eitaa.com/ShahidestanBrotoush