🔰#خواب شهادت
در یکی از ماموریت ها، برادر حسین بواس به بنده گفت،
یکی از شهدای. مدافع حرم گیلان به نام کوچک زاده رو خواب دیدم.
این شهید زمان و مکان شهادتم را به من گفته ونشان داده است.
بهش گفتم، حسین آقا، به ما بفرمایید اون شهید به شما چی گفته تاما هم زمان و مکان شهادت شما رابدانیم!!!!!!
حسین، جواب نمیداد واین راز را فاش نمیکرد.
چند بار اصرار کردم که به بنده بگوید ،
ولی فایدهای نداشت.
او ازآن میترسید اگه به ما بگوید جلوی اعزام به ماموریتش رابگیر یم.
#موقع اعزام و شروع ماموریت بود آنقدر سرمون شلوغ بود که حواسم به آن خواب تعریف شده توسط حسین آقا بواس نبود.
#به منطقه وجبهه خان طومان آمدیم ودرگیریهاشروع شد.
درصحنه های درگیری با دشمنان تکفیری بیادم آمد که یک خواب عجیبی را برادر حسین بواس قبلا دیده بود نکند که اینجا تعبیر شود.!!!!!
🌹#درهمین گیرودار نبرد روز 21 فروردین ۹۵، آن خواب تعبیر شد وحسین آقای بواس آسمانی گشت.
روحش شاد و راهش پررهرو باد.
(برادر مصطفی...........)
🕊️شهید مدافع حرم
#حسین_بواس🕊️
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
📌 #قاب ماندگار فرماندهان دفاع مقدس قبل از عملیات والفجر ۸ ، سال ۱۳٦۴
🔹️#ایستاده ها از چپ:
◇ سردار شهید رضا دستواره، سردار رئوفی نژاد،
◇ سردار شهید احمد سوداگر، شهید حمید سلیمی،
◇ سردار شهید حسین خرازی، محمد فروزنده،
◇ سردار شهیدشوشتری، سردار نقدی، سردار مبلغ،
◇ سپهبد شهید قاسم سلیمانی، سردار قالیباف،
◇ سردار سرخیلی، سردار قربانی،
◇ سردار شهید حسین همدانی و سردار شهید علی هاشمی
🔹️ #ردیف وسط از راست:
◇ سردار حسن بیات، سردار رودکی،
◇ سردار یزدان، سردار غلامرضا صالحی
◇ سردار احمدی و سردار محمد باقری
🌹#نشسته ها از چپ:
سردار شهید اسماعیل دقایقی،
سردار عباسمفتاح، سردار مصطفی ایزدی،
سردار غلامعلی رشید، سردار حسن علایی،
سردار علی فدوی، سردار صفوی، سردار
غلامرضا محرابی و سردار امین شریعتی
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
✍ #خاطرات_افلاکیان
🎥#دوربین_خدا
سه روز، #روزه گرفت. از او پرسیدم: چی شده؟ چرا غذا نمی خوری؟
گفت: دارم خودم را #تنبیه می کنم. گفتم: مگر چکار کردی که خودت را تنبیه می کنی؟
گفت: یادت است آن روزی که بچه های تبلیغات لشکر، با #دوربین، به گردان ما آمده بودند.
گفتم: خوب.
گفت: وقتی دوربین سمت من آمد، مرتب نشستم و موهایم را مرتب کردم. گفتم: خب، اشکالی دارد؟ آهی کشید و گفت: بعد ازمصاحبه فکر کردم، با خودم گفتم: #ابراهیم! این مصاحبه ها را مگر چه کسی می بیند؟ آدم هایی مثل خودت. ولی با این حال، تو خودت را مرتب کردی و درست نشستی و مواظب رفتارت بودی، اما می دانی که سال هاست در مقابل #دوربین_خدا قرار داری و هرطور که می خواهی زندگی می کنی و هیچ وقت هم خودت را جمع و جور نکرده ای؟ این فکر مرا اذیت می کند که چرا بنده های خدا را به #خدا_ترجیح دادم؟
بنابراین #خودم را تنبیه می کنم
✍ #راوی : غلامرضا سالم - محبوب
🕊️#شهید_واحد_اطلاعات_عملیات_ابراهیم_محجوب🕊️
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰از #زیبایی های
دیدار معلمان با #رهبری؛🌹
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰یک استاد دانشگاه مےگفت :
شبی در خواب شهید همت را دیدم . با موتور تریل آمد به من گفت : بپر بالا .
از کوچه ها و خیابان ها که گذشتیم ، به در یک خانه رسیدیم . و بعد از خواب پریدم ...
به اطرافیان گفتم به نظر شما تفسیر این خواب چیست ؟ گفتند : آدرس خانه را بلدی ؟ گفتم : بله . گفتند معلوم است ، حاج ابراهیم گفته آنجا بروی .
خودم را به در آن خانه رساندم . در زدم . پسر جوانی دم در آمد . گفتم
شما با #حاج_ابراهیم_همت کاری داشتی ؟ یک دفعه رنگش عوض شد و شروع به گریه کرد .
👈رفتیم داخل و گفت : چند وقت هست می خواهم خودکشی کنم . داشتم تو خیابون راه می رفتم و فکر می کردم ، که یک دفعه چشمم افتاد به تابلو اتوبان شهید همت .
گفتم : می گن شماها زنده اید ، اگر درسته یک نفر رو بفرست سراغم که من رو از خودکشی منصرف کنه . الآن هم شما اومدید اینجا و می گید از طرف شهید همت اومدید.✨
📚 برگرفته از کتاب «شهیدان زندهاند»
🕊️#شهید_ابراهیم_همت🕊️
💠هدیه به روح مطهر شهید #صلوات
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✔️#بدون تعارف
🔰صحبتهای دختری که
#شهید الداغی در دفاع از وی
به #شهادت رسید😔
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰محل کارمان نطنز بود و خانههایمان، اصفهان.
دو سه نفر بودیم که هیچ کدام ماشین نداشتیم، به جواد میگفتم بیا با اتوبوس برویم، تاکسی خیلی طول میکشد تا پر شود
میگفت:
من با اتوبوس نمیآیم، این بیبندوباریها را که میبینم حالم بهم میخورد.
میگفتم:
صندلی جلو مینشینیم.
میگفت:
آنجا هم یک وقت راننده آهنگ میگذارد و بحثمان میشود.
📚 بی برادر
🕊️#شهید مدافع حرم جواد محمدی🕊️
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
📨 #خاطرات_شهدا
🕊#شهید مدافع حرم مهدی_نظری🕊️
مهدی پسر عموی بابام بود. از بچگی زیاد میآمد خانهمان؛ بهخصوص تابستانها. زندگی عشایری، درختکاری، کشاورزی و کوهنوردی را دوست داشت اما بچۀ شهر بود و کارهای عشایری را زیاد بلد نبود.
مثلاً نمیتوانست درست هیزمها را جمع کند و بار قاطر کند یا کارهای کشاورزی را انجام بدهد. منم حسابی سربهسرش میگذاشتم و بهش میگفتم:«بچهشهری»
حتی یکبار که وسط کوه گیر کرده بود، سنگریزه به طرفش پرت میکردم تا بترسانمش. بهم التماس میکرد این کار را نکنم اما بازیگوشیام گل کرده بود و حسابی ترساندمش.
یکبار نیمههای شب خرس به گوسفندهایمان حمله کرد و ۴-۳تا از آنها را دَرید. از ترس مُردم و زنده شدم. گوشۀ سیاهچادر کِز کرده بودم. مهدی هم کنارمان بود.
آن شب آقام خانه نبود. وقتی برگشت و ماجرا را شنید به مهدی گفت:«پس تو چی کار کردی؟»،
گفت:«عامو من ترسیدم اصلاً بیرون نرفتم.» آنموقع پسری نوجوان بود. تا حالا خرس ندیده بود! حق داشت بترسد.
🎙راوے: همسر شهید
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰#شهیدی_که_حضرت_زینب_س_را_در_بیداری_دید.
🌷به بهانه خرید برای منزل از برادرش پول گرفت و تصمیم گرفت برای رفتن به سوریه فرار کند و از تهران اعزام شود. در حین فرار توسط مأمورین ایست و بازرسی مهریز مورد تعقیب [قرار] میگیرد. در دل شب به بیابان میزند و راه را گم میکند.
#بانویی نقاب به چهره را میبیند، شوکه میشود. آستین پیراهن دست راستش را میگیرد چند قدمی همراهش میآید و به او میگوید:
پسرم برگرد مادرت را راضی کن به ما میرسی.
(ایشان شهید هجده سالهای است که هر چه اصرار میکرد مادرش اجازه نمیداد به سوریه برود.
در ماه محرم به دنیا آمد و در هفتمین روز ماه محرم در سوریه به شهادت رسید و مزارش در گلزار شهدای کرمان واقع شده است.
💐#راوی: مادر گرامی شهید
🕊️#شهید مدافع حرم محمد_علی_حسینی🕊️
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰شهیدی که #خمسش را با شهادت پرداخت و در دامان امام حسین(ع)شهید شد
🕊️#شهید هریری از هیبت شهید عارفی گفته بود:
مانند حضرت ابوالفضل دست در بدن نداشت و خون گرم تمام تنش را فرا گرفته بود.
لبخند بسیار زیبایی هم بر چهره داشت. قبل از شهادت خود آقا مصطفی خطاب به همرزمانش گفته بود:
از این تعداد پنج نفری که با هم هستیم، یکیمان خمس این راه میشویم ولی آن کسی که به شهادت میرسد، وقتی سرش در دامان حضرت امام حسین (ع) قرار گرفت لبخند بزند.
از تعداد شهدایی که به مشهد آورده بودند، فقط آقا مصطفی لبخند بر لب داشت.»
🕊️#شهیدمصطفیعارفی🕊️
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
💌 #کلام_شهید
اگر #حجاب شما کم رنگ شد سر مزار من نیایید!
چه زیباست #سیاهی چادر شما،
نمیدانم این چه حسی بود که چادر شما به من میداد اما میدانم که با دیدن آن امید، قوت قلب و آبرو میگرفتم.
باور کنید چادر شما #نعمت است، قدر این نعمت را بدانید که به برکت مجاهدت حضرت زهرا (س) بدست آمده است.
امیدوارم که هرگز رنگ سیاه چادر شما کم رنگ و پریده نشود و خدا نکند که روزی #حجاب شما کم رنگ و کم اهمیت شود که اگر خدای ناخواسته این چنین شود اصلا دوست نمیدارم به ملاقات من سر مزار بیایید.
🕊️شهید مدافع حرم #مجتبی_بابایی_زاده🕊️
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
💠#وصیت نامه شهید مدافع حرم علوی که بعد از ۱۶ سال در لا به لای کتاب های شهید پیدا شده
🕊شهید #داوود_اسماعیلی
درجریان یورش نیروهای اشغالگر آمریکایی به حرم امیرالمؤمنین در سال ۸۳ به عنوان مدافع حرم علوی در حرم حاضر شد و با گلوله مستقیمتانک آمریکایی ها در نزدیکی حرمعلوی بی سر به شهادت می رسد
🕊️شهید مدافع حرم علوی
#داوود_اسماعیلی🕊️
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush