نمیدونم این آشوبگران فردای قیامت چجوری میخوان جواب این اشک ها رو بدن
لعنت به لقمه هایی که به حرام خورده اید
که اینجوری پای روی خون شهدا میذارید
🌷#مُلِئت بطونکم من الحرام
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
eitaa.com/ShahidestanBrotoush
💌 #کلام_شهید
جدی گرفتهایم زندگی دنیایی را و شوخی گرفتهایم قیامت را؛ کاش قبل از اینکه بیدارمان کنند، بیـــدار شویم!
🕊️#شهید_حسین_معزغلامی🕊️
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
eitaa.com/ShahidestanBrotoush
💌 #خاطرات_شهدا
🕊 شهید مدافعحرم #هادی_کجباف
💠 بهخاطرِاینهادرایننبردحاضرشدهاید؟
🌻همسر شهید روایت میکند: زمانی که به سوریه رفته بودیم، تکفیریها خیلی به حرم نزدیک شده بودند و صدای تیراندازی آنها به راحتی به گوش ما میرسید. یکبار حاج هادی ما را به بازار سوریه بُرد تا کمی روحیهی ما عوض شود؛ وقتی آنجا رفتیم، من زنانِ بیحجابِ زیادی دیدم؛ واقعاً از دیدنِ این صحنهها ناراحت شدم. به همسرم گفتم: «شما به خاطر اینها در این نبرد حاضر شدهاید؟ من راضی نیستم تو یک لحظه دیگر اینجا باشی و خودت را به خطر بیندازی!»
🌻شهید کجباف بعداً برایم توضیح داد که ماندنش در سوریه برای دفاع از حریم اهلبیت علیهمالسلام و به ویژه حرم مطهر حضرت زینب علیهاالسلام است و اینکه این چندنفر بیحجاب که همهی مردم سوریه نیستند. او قانعم کرد که حضور رزمندگان اسلام برای مقابل با دسیسههای صهیونیسم و استکبار است و امروز سنگر اسلام در سوریه و عراق است.
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
eitaa.com/ShahidestanBrotoush
💠پایان ۳۵ سال چشم انتظاری
🕊#هویت شهید غلامرضا ترابی
کاجی،🕊️
فرزند مصطفی، متولد ۱۳۴۴، جمعی لشکر ۲۱ حمزه که از اصفهان به جبهه اعزام شد و در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۳۶۶ در عملیات نصر ۳ در زبیدات به فیض شهادت نائل آمده بود، از طریق انجام آزمایش DNA شناسایی شد.
🔹پس از گذشت ۳۵ سال چشمانتظاری، خبر شناسایی شهید ترابی به برادران و خواهران گرامی این شهید داده شد و از چشمانتظاری درآمدند.
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
eitaa.com/ShahidestanBrotoush
تلفن خانه زنگ خورد. بابا بود با صدای خسته..
پرسیدم: #افطار كردید؟
گفتند: بچهها برايم در قرارگاه افطار آماده كردند اما نرفتم و در خط ماندم و با رزمندهها سفره انداختيم و نان پنير مختصری خورديم.
گفتم: چرا قرارگاه نرفتید؟
گفتند: «ميترسم در غيبتم مظلومی با زبان روزه، اسير و يا شهید شود.»
✍️#زینب سلیمانی
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🌷#چادرت را نگه دار...
بیمارستان از مجروحین پر شده بود...
حال یکی خیلی بد بود...
رگ هایش پاره پاره شده بود وخونریزی شدیدی داشتــــــ
وقتی دکتر این مجروح را دید به من گفت بیاورمش داخل اتاق عمل...
من آن زمان چادر به سر داشتم...
دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحت تر بتوانم مجروح را جابه جا کنم
مجروح که چند دقیقه ای بود به هوش آمده بود به سختی گوشه ی چادرم را گرفت وبریده وبریده گفت:
من دارم میروم تا تو چادرت را در نیاوری.مابرای این چادر داریم میرویم...
#چادرم در مشتش بود که شهیـــــد شد...
از آن به بعد در سخت ترین وبد ترین شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم...
🔰راوی:خانم موسوی یکی از پرستاران دفاع مقدس
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🌷#یادی_از_شهدا
🌼وعده حق امام رضا (ع)🌼
🌷 یه نوجوان 16 ساله بود از محلههای پایینشهر تهران
چون بابا نداشت خیلی بد تربیت شده بود...
خودش میگفت: گناهی نشد که من انجام ندم...
تا اینکه یه نوار روضه حضرت زهرا سلامالله علیها زیر و رویش کرد...
بلند شد اومد جبهه
یه روز به فرمانده مون گفت: من از بچگی حرم امام رضا علیهالسلام نرفتم.
میترسم شهید بشم و حرم آقا رو نبینم
یک 48 ساعته به من مرخصی بدین برم حرم امام رضا علیهالسلام زیارت کنم و برگردم
اجازه گرفت و رفت مشهد
دو ساعت توی حرم زیارت کرد و برگشت جبهه
توی وصیتنامهاش نوشته بود:
در راه برگشت از حرم امام رضا علیهالسلام، توی ماشین خواب حضرت رو دیدم
آقا بهم فرمود: حمید! اگر همینطور ادامه بدهی خودم میام میبرمت...
یه قبری برای خودش اطراف پادگان کنده بود
نیمه شبا تا سحر میخوابید داخل قبر
گریه میکرد و میگفت:
#یا امام رضا علیهالسلام منتظر وعدهام
آقا جان چشم به راهم نذار...
توی وصیتنامه ساعت شهادت، روز شهادت و مکان شهادتش رو هم نوشته بود
شهید که شد، دیدیم حرفاش درست بوده
دقیقاً توی روز، ساعت و مکانی شهیـد شد که تو وصیتنامهاش نوشته بود...🌷🌷🌷
🔰راوی: همرزم شهید، حاج مهدی سلحشور
🕊️#شهید_حمید_محمودی🕊️
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
eitaa.com/ShahidestanBrotoush
📜 نصیحتی از سردارِ غریب و بینشان حاج احمد متوسلیان...
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
eitaa.com/ShahidestanBrotoush
📷👤 خودسازی مقدمه تربیت دیگران
🥀شهید صدرزاده
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔻به او میگویند: «شهید خوشقول»
🕊️#محسن صاحبالزمانی🕊️
طلبه غواص و تخریبچی میدان مین، اهل قوچان بود. وقتی میخواست به جبهه برود، پدرش به او اجازه 45 روزه داد که به خانه برگردد. محسن قبول کرد و رفت. درست 45 روز بعد، پیکر مطهرش را آوردند.🥺
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🌸#کاری_که_در_شب_عروسی_کردیم!
🌷شب عروسیمان در آن گیرودار پذیرایی
از مهمانها، به من گفت: « بیا نماز جماعت ..» گفتم: «نه، الان درست نیست، آخه مردم چی میگن!» 😒
گفت: «چی میخوان بگن؟»
گفتم: «میخندن به ما!»
گفت: «به این چیزا اصلاً اهمیت نده.»
اذان که گفته شد، بلند شد نماز بخواند.
دید همه نشستهاند و کسی از جا بلند نمیشود.
از همه مهمانها خواست که آماده شوند
برای نماز جماعت.😍❤️
🌷....همه هاج و واج به هم نگاه میکردند.
نماز جماعت در مجلس عروسی؟😳
عجیب بود. سابقه نداشت.
کمکم همه آماده نماز شدند.
گفتند: «به شرط اینکه خود داماد امام جماعت بشه.» با اصرار همه، نماز جماعت را به امامت سید مسعود خواندیم؛ 😢🖤
نمازی که هیچ وقت از حافظهمان پاک نمیشود
🕊️#شهید معزز سید مسعود طاهری🕊️
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
eitaa.com/ShahidestanBrotoush
👌🏻#حجاب فاطمی ما،مدیون ...
سربند یا زهرای شماست
دلاورانه جنگیدید تا الان ما بتوانیم میراث حضرت زهرا (س) را روی سرمان نگه داریم.
خون پاک شما ریخته شد تا چادر ما خاکی نشود ...
در این آشوب شهر، هلهله ی دشمن، بی حیای و بی عفتی، بانوجان چادرت عطر بهشت دارد.
#یا_زهرا
#چادرانه
#حجاب
#زن_عفت_افتخار
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
eitaa.com/ShahidestanBrotoush