🔰چند گروه شده بودیم و هر روز یک گروه آتش به اختیار میرفتیم بازار تهران برای تبلیغ. آرمان برخلاف بقیه طلبهها هر روز میآمد. انگار که کار و زندگیش را تعطیل کرده باشد برای انتخابات.
آن روز جمعیت زیادی دور آرمان جمع شده بودن،هم خوب حرف میزد و هم تحلیل داشت. به همین راحتیها عصبانی نمیشد وسط بحث جوانی از کوره در رفت شروع کرد به بد و بیراه گفتن:«شما همتون جیره خورید جمع کنید این بساط رو.چقدر بهتون دادن؟»
آرمان با لبخند دست جوان را گرفت و کنار کشید.یک لیوان چای برایش ریخت و گفت«اینطوری که شما میگی نیست. این چای رو هم با پول خودمون گرفتیم. اگه داد و بیداد نمیکنی بیا باهم حرف بزنیم.»
رفتند نشستند روی سکویی که همان نزدیکی بود.چیزی نگذشت که صدای خنده شان بلند شد.
آن جوان صورت آرمان را بوسید.
عذرخواهی کرد و رفت...
♥️ خاطره ای از شهید
🕊 #آرمان_علی_وردی
📚 کتاب اثرانگشت انتشارات حماسه یاران
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️اینم هدیه ویژه مخصوص شما عزیزانی که دیروز درجهت عزت ایران وایرانی تلاش کردید
امیدوارم از این هدیه لذت ببرید❤️
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰پایگاه امنیت هوایی بندرعباس
مراسم استقبال از شهید مدافع حرم
🕊#شهید_رضا_زارعی
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰خیلی مهربان بود. شنیده بودم طلبه ها
چون به علوم دینی آگاهی بیشتری دارند، از نظر اخلاقی هم انسان های مقید تری هستند.
حالا اما با تمام وجود این را حس می کردم.
حتی وقتی یکی از بستگانش برای اولین بار پرسید کدام ویژگی اش تو را جذب کرده؟ بی درنگ پاسخ دادم: مهربانیش.
🔹خیلی ها نسبت به خانواده و فامیل و هم
وطنان خود مهربان هستند اما مهربانی شان محدوده ای دارد.
شهدا اما جنس مهربانی شان متفاوت است. شاید بتوان آن ها را مصداق رحمانیت خدا دانست. محبتشان نه تنها مردم کشورشان را در برمی گیرد که شامل حال کودکان مظلومی می شود که کیلومترها دورتر، دست یاری به سویشان دراز کرده اند.
✨حالا که خوب فکر می کنم، می بینم محبتش هیچ مرزی نمی شناخت...
🎙[راوی همسر شهید]
🕊شهیدمدافعحرم
🕊#حاج_محمد_پورهنگ
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
5.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 استقبال از شهید مدافع حرم #رضا_زارعی در هرمزگان
🔸آیین تشییع پیکر مطهر شهید زارعی امروز از ساعت ۹ صبح از میدان حضرت امام خمینی (ره) تا مسجد جامع بندرعباس برگزار میشود.
🔸مراسم تدفین امروز بعد از ظهر ساعت ۱۵ از در روستای کرمون بخش شمیل برگزار خواهد شد.
🔸شهید زارعی از کارکنان دریایی سپاه و از مستشاران ایران در سوریه بود که بر اثر شلیک موشک جنگندههای رژیم جنایتکار صهیونیستی صبح دیروز به شهادت رسید.
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
💢 #شهیدابوالفضلی استان فارس ...
ﻣﻴﮕﻔــﺖ : دوســـت دارم مثل حضــرت ابوالفضــل یه تیــر به چشــمم بخـــوره یکے به دستـــم!
روز شهــادت حضرت زهرا(س) در عملیات کربلاے ۵ با نام مادر ســادات شهید شد.
پیکرش کة امد، مــادرش قــبل از من خــودش را روی هاشــم انداخت. شیـــر زن بود. گــفت :مــادر شیرم حلالــت...😭
امــــا مــن, تا چشـــم پاره و بازوے شکافتــہ اش را دیــدم, کمـــرم تــیر کشیــد, همانجا کنـــار تابوتــش روی زمین نشستم...
ﺁﺧﺮ همانطـــ.ور که مے خواســت ﻣﺜﻞ #ﺣﻀﺮﺕﻋﺒــﺎﺱ ع #ﺷﻬﻴــﺪ ﺷــﺪ...
☝ راوی حاج علی اکبر اعتمادی(پدر شهید)
🕊#شهــیدهاشــم_اعتــمادی
🕊#شهدای_فارس
🕊فرمانده تیپ امام حسن علیه السلام
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🌷شهیدستان🌷(بدون روتوش)
🔰خدا کمیل را خرید، خوب هم خرید
از بچههای لشکر ۸ نجف اشرف بود، با اینکه نظامی بود اما روحیه بسیار بااحساس و لطیف داشت و حسابی هم مذهبی بود و مهربان.
عاشق امر به معروف و نهی از منکر بود،
این کار را خیلی هم خوب انجام میداد،
با حوصله و البته بسیار زیبا.
❤️کمیل آدم ماندن نبود. دلش با حرم حضرت زینب (س) بود.🌱
با توجه به اینکه ازدواج کرده بود و دوران عقد را میگذراند،
تصمیمش را با همسرش در میان گذاشت. بیتابی همسرش سبب شد تا مدتی در مورد رفتن حرفی نزند.
قول و قرارها با همسرش، حال و هوای شهدایی داشت.
آنقدر این قول و قرارها برایشان مهم بود که فردای عقدشان رفتند سر مزار شهید کاظمی. قرار گذاشته بودند سه روز، روزه بگیرند برای شهدا به این نیت که در مراسمشان گناهی انجام نشود که به لطف خدا و دعای شهدا هم همانطور که دلشان میخواست شد، درست طبق قرارشان با شهدا.
بعد از شهادت یکی از رفقای کمیل، بیتابی و بیقراری نشست توی دلش و انگار با دلش دست به یقه شد. دوباره خواستهاش را با همسرش در میان گذاشت اما این بار به او گفت: تا تو راضی نشوی، نمیروم. شب قبل از اعزام بود. همسرش گفت: دوست دارم بگذارم بروی ولی با دل خودم چه کار کنم؟! کمیل گفت: هیچ اشکالی ندارد اگر نخواهی نمیروم به شرطی که جواب امام زمان (عج) با خودت باشد. همین حرف کافی بود تا حجت برای همسر کمیل تمام شود و رضایت دهد تا او راهی شود.
یک ماه از رفتنش به سوریه میگذشت که خبر شهادتش رسید. ماه محرم بود. خدا کمیل را خرید، خوب هم خرید، خوب جایی هم خرید، خوب وقتی هم خرید. سال ۹۴، درست وقتی که فقط ۲۸ سال داشت، کمیل شهید شد و درکهریزسنگ نجفآباد به خاک سپرده شد.
🕊#شهید_مدافع_حرم
🕊#شهید_کمیل_قربانی
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰#نذر_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
🔸چهار دختر و سه پسر داشتم...
اما باز باردار بودم و دیگر تمایلی برای داشتن فرزندی دیگر نداشم.
دارویی برای سقط جنین گرفتم و آماده کردم و گوشه ای گذاشتم ، همان شب خواب دیدم
🔸 بیرون خانه هم همه و شلوغ است ، درب خانه هم زده می شد!!
در را باز کردم ، دیدم آقایی نورانی با عبا و عمامه ای خاک آلود از سمت قبله آمد.
نوزادی در آغوش داشت، رو به من گفت:
این بچه را قبول می کنی؟
گفتم: نه، من خودم فرزند زیاد دارم!!
آن آقای نورانی فرمود:
حتی اگر علی اصغرامام حسین علیه السلام باشد؟!
بعد هم نوزاد را در آغوشم گذاشت و رو چرخاند و رفت...
گفتم: اقا شما کی هستید؟
گفت: علی ابن الحسین امام سجاد علیه السلام!
🔸هراسان از خواب پریدم ، رفتم سراغ ظرف دارو ، دیدم ظرف دارو خالی است!
صبح رفتم خدمت شهیدآیت الله دستغیب و جریان خواب را گفتم.
آقا فرمودند: شما صاحب پسری می شوی که بین شانه هایش نشانه است ، آن را نگه دار!
🔸آخرین پسرم ، روز میلاد امام سجاد علیه السلام به دنیا آمد و نام او را علی اصغر گذاشتند در حالی که بین دو شانه اش جای یک دست بود!!!
🔸علی اصغر، در عملیات محرم، در روز شهادت امام سجاد علیه السلام ، در تیپ امام سجاد علیه السلام شهید شد!
شاید فرزندی که #سقط میشود، بنا باشد سردار سپاه ارباب باشد!
به مادر و پدر او بودن افتخار کنیم...
🕊#شهید_علی_اصغر_اتحادی
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰یك شب نزدیك ِ اذان صبح خواب دیدم کہ حمید
گفت : خانوم خیلی دلم برات تنگ شده، پاشو بیا
مزار . معمولا عصرها برسر مزارش میرفتم؛ ولی
آنروز صبح، نماز خوانده راهی گلزار شدم . همین
کہ نشستم و گـلها را روی سنگ ِ مزار گذاشـتم ،
دخترۍ آمد و با گریہ مرا بغل کرد ، کمی آرام کہ
شد گفت: عکس ِ شهیدتون رو توی خیابان دیدم
بہ شهید گفتم من شنیدم شماها برای پول رفتید ، حق نیستید .
با شما یك قراره میگذارم اگر فردا
صبح آمدم سرمزارت و همسرت را دیدم، میفهمم
کہ من اشتباه کردهام واگر بہ حق باشی ازخودت
بہ من یك نشونهای میدهی.
من هم خوابی را کہ
دیده بودم تعریف کردم گفتم : من معمولا غروبها
اینجا میآیم، ولی امـروز خود حمید خواست
کہ اول صبح بیایم.
[بہروایتهمسرشهید]
🕊شهیدمدافعحرم
🕊#حمید_سیاهکالی_مرادی
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush