eitaa logo
🌷شهیدستان🌷(بدون روتوش)
167 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
465 ویدیو
1 فایل
🌷«شهیدستان، کانالی برای فرزندان انقلابی این نظام» 📜تاثیرگذارترین و کوتاه ترین خاطرات شهدا به همراه بهترین عکس و کلیپ‌های مناسب استوری را از اینجا پیگیری کنید. 👤ارتباط با خادم الشهدای کانال⬇️ @babaei1757 @qjfarad_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 دانش آموز: میدان، میدان امتحان است و تا امتحان نباشد مدافع اسلام بودن ثابت نمی شود 🔹️ عبدالعظیم در اردیبهشت‌سال ۱۳۴۹ در شهر نقنه از توابع شهرستان بروجن در استان چهارمحال بختیاری به دنیا آمد. ◇ فقط ۱۲ سال سن داشت. دانش‌آموز اول راهنمایی بود که با شروع جنگ تحمیلی خود را به جبهه‌های حق علیه باطل رساند. ◇ در اولین حضورش در جبهه وارد گردان تخریب شد و با تلاش و خدمات زیاد مورد توجه فرماندهان قرار گرفت. در همان مرحله اول از ناحیه دست مجروح شد و در بیمارستانی در تهران بستری شد. ◇ بعد از بهبود نسبی دوباره عازم جبهه‌های غرب کشور شد . 🔹️ در عملیات والفجر ۴ درحالی‌که پیشاپیش رزمندگان مشغول بازگشایی محور عملیاتی و خنثی کردن مین‌ها بود ، به شدت مجروح شد و به اسارت نیروهای عراقی درآمد. ◇ به خاطر مجروحیت او را در بیمارستان الرشید عراق بستری کردند ، اما با توجه به‌شدت جراحات وارده و از طرفی شکنجه های بعثیون عراقی ؛ هفتم آذرماه ۱۳۶۲ در همان بیمارستان غریبانه به شهادت رسید . 🔹️ بخشی از وصیت نامه شهید عبدالعظیم خلیل زاده : میدان، میدان امتحان و آزمایش است ◇ وتا امتحان نباشد، ثابت نمیشود که کدام فرد واقعا مدافع اسلام و قرآن است ◇ پیکر عبدالعظیم را در همان مکان دفن می کنند تا اینکه بعد از بیست سال پیکرش را به ایران انتقال و طی مراسم باشکوهی در گلزار شهدا زادگاهش به خاک می سپارند . 🕊️🕊️ •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
💠 شهیدی که در زمان جنگ دشمن برای سرش جایزه ای بیشتر از فرمانده اش تعیین کرده بود! 💠 در لحظه شهادت قرآن را بوسید و زیر لب امام زمان (عج) را صدا میزد. 💠 در عملیات حصر آبادان توانست با اسلحهٔ خالی چند عراقی را اسیر کند‌. 💠 قبل از انقلاب، عکس شاه را از سر در مدرسه پایین آورد و به جایش عکس الاغ گذاشت! 💠 حاج قاسم درمورد ایشان گفتند: حاج مهدی کازرونی کلید لشکر بود و قسم میخورم در وجودش ذره ای ترس وجود نداشت! 🕊️🕊️ •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🛑 نامه ذبیح الله عالی به کارگزینی سپاه برای کم کردن حقوقش! بسمه تعالی اینجانب دارای چهارهكتار زمین زراعتی آبی و خشكه میباشم وحقوق من زیاد میباشد لذا درخواست مینمایم كه در اسرع وقت ازحقوق ماهیانه من حدود دو هزارتومان كسر نمائید خداوند همه ما را خدمتگزار اسلام و امام قرار بدهد. 🕊️ الله عالی🕊️ 👌🏻این نامه رو ‎حقوق نجومی بگیرها بخونند و از خجالت بمیرند. •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
حاج قاسم سلیمانی: مغنیه مثل شمشیر فرود می‌آمد و مثل شبح ناپدید می‌شد. او علی رغم این خصوصیات تبعیت عجیبی از آیت‌الله نصرالله داشت. من می‌گویم آیت الله، چون او اغلب نشانه‌های خدا را به همراه دارد. مگر آیت‌اللهی فقط در فقه است؟ او آیت ایستاده خدا است و عماد مثل نصرالله روحی فداه بود و گاهی که نظری مخالف نظر سید داشت، به حرف او عمل می‌کرد و این را برای خود به صورت یک الزام در آورده بود. محال بود رهبری حرفی بزند و عماد به آن عمل نکند. گاهی که سیدحسن از نگرانی نمی‌خوابید، عماد مغنیه تا او را آرام نمیکرد، از خانه نمی‌رفت. زیرا معتقد بود نصرالله لبنان را سرفراز کرده است. دشمن می‌داند، اما باید با جدّیت بداند که قصاص خون عماد مغنیه، شلیک موشک و کشتن یک نفر نیست. قصاص این خون‌ها، نابودی رژیم صهیونیستی است و دشمن می‌داند که این، یک امر حتمی است. این وعده الهی است که حتماً تحقق پیدا خواهد کرد. •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
😊طنز جبهه😊 💠 ماه رجب 🔹ایام ماه رجب بود و هر روز دعای «یا مَن اَرجوه لِکُلِّ خَیر» را می‌خواندیم. روحانی گردان قبل از مراسم، برای آن دسته از دوستان که مثل ما توجیه نبودند، توضیح می داد که وقتی به عبارت “یا ذوالجلال و الاکرام “رسیدید، که در ادامه آن جمله “حَرِّم شَیبَتی عَلَی النّار ” می آید، با دست چپ، محاسن خود را بگیرید و انگشت سبابه دست دیگر را به چپ و راست حرکت دهید. 🔸هنوز حرف حاجی تمام نشده، یکی از بچه های تُخس بسیجی، از انتهای مجلس بلند شد و گفت: حاج آقا! اگر کسی محاسن نداشت، چه کار کنه؟ ▪️برادر روحانی هم کم نیاورد و در جواب گفت: محاسن بغل دستی‌اش را بگیره! چاره‌ای نیست، فعلاً دوتایی استفاده کنند تا بعد! 😊... و بچه ‌ها زدند زیر خنده🍀🌼🌸 •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🥀 مدتےبود حسن مثل همیشه نبود.. بیشتر وقت ها تو خودش بود؛ فهمیده بودم که دلش هوایی شده!! تا اینکه یه روز اومد نشست روبروم؛ گفت: از بـے بـے زینب یه چیزی خواستم اگه حاجتمو بدن، مطمئن میشم راضین به رفتن من! ازش پرسیدم چـے خواستی؟ گفت: یه پسر کاکل زری.. اگه بدونم یه پسر دارم که میشه مرد خونت، دیگه خیالم از شما راحت میشه.. وقتے رفتم سونوگرافی فهمیدم بچه پسره، قلبم ریخت💔 چون خودمم مطمئن شدم حسن باید بره سوریه. وقتی رسیدم خونه؛ پرسید بچه چیه؟ نگاهش کردم و گفتم: به قیامټ..😭 ✨نقل از همسر 🕊️ 🕊️ •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰 🕊️شهید (ابوسجاد)🕊️ 🔹یکی از اولین نیروهای بود. مردی پرتلاش و دلسوز... 🔸آخرین بار که او را دیدم، یک ماه قبل از شهادتش بود. با شوخی بهش گفتم: سید جان، نورانی شدی، نکنه شهید بشی؟! 🔹با حسرت گفت: ما کجا و شهادت کجا؟! گلویش را بغض گرفت... 🔸گفت: تمام دوستانم، دستمزدشان را گرفتند، رفتند ولی من لایق نبودم، دیگه خسته شدم. کاش بی ‌بی زینب(س) دستمزد منو هم می‌داد، می‌رفتم. 🔹من بهش گفتم: سید جان فعلا کار داری، بهت نیاز است... 🔸گفت: بیشتر از ۳ سال خدمت کردم دیگه بسه... سرانجام در ایام محرم دستمزدش را گرفت و با لب خندان به جمع دوستان شهیدش پیوست. 🔺 راوی: همرزم شهید •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰اقامه نماز اول وقت شهید در نبرد با سال ۹۶ از ستاد فرماندهی لشکر فاطمیون، مأموریت گرفته بود که به عنوان نیروی رسانه به تیپ حضرت ابالفضل العباس (ع) اعزام شود. وقتی دیرالزور را از چنگ داعش پس گرفتند، تروریست‌ها به بیابان‌های جنوب دیرالزور گریخته بودند و گاهی حملاتی را به مواضع فاطمیون انجام می‌دادند. دستور رسیده بود که همه بادیه و بیابان‌های جنوبی دیرالزور باید از وجود داعشی‌ها پاکسازی شود، رزمندگان لشکر فاطمیون برای عملیات آماده شدند و راهی شدند. عملیات با طلوع خورشید آغاز شد و آن‌ها با سرعت زیادی در تعقیب تروریست‌ها بودند. به وسط بیابان‌ها رسیده بودند که هنگام نماز ظهر شده بود. ناگهان یکی از ماشین‌ها از مسیر پیشروی کمی خارج شد و ایستاد. از ماشین پیاده شد، کنار خودرو جانمازش را پهن کرد و به نماز ایستاد. برای آن رزمنده جالب بود که بداند آن فرد کیست که در آن شرایط خطرناک و وسط این بیابان‌ها می‌خواهد نمازش را اول وقت بجا بیاورد، به او نزدیک شد. آن فرد کسی نبود جز 🕊️سردار شهید سیداحمد ،🕊️ از فرماندهان خدوم لشکر . •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰بهش گفتند : برامون یه شعر می‌خونی؟ گفت: میشه دعای فرج بخونم؟😍 گفتند بخون و چقدر زیبا خوند! گفتند: بَه‌بَه چقدر زیبا خوندی!❤️ گفت: من روزی هزار بار دعای فرج می‌خونم!🥺 ازش پرسیدند: چرا هزار بار؟! گفت:اینقدر‌ می‌خونم‌ تا امام‌ زمان‌ ظهور کنه🥺 آخه میگن: اگه امام زمان ظهور کنه ،شهدا هم باهاش میان شاید یه بار دیگه بابامو ببینم💔 -فرزند شهید مدافع‌ حرم:)🥀 پ.ن : تصاویر مربوط به فرزند 🕊️ مدافع حرم شهید اکبر زوار جنت🕊️ در تشییع پیکر مبارک این شهید بزرگوار هست ...🌱 •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🌷شهیدستان🌷(بدون روتوش)
🔰نجات خادمان حرم امامین عسکریین (ع) از کمین داعش وقتی حاج قاسم وارد سامرا شد، روز دوم حضورش در حرم، ساعت ۹ صبح قرار بود نیروهای خادمان حرم امامین عسکریین که حدود ۴۰ نفر بودند، وارد سامرا شوند. این نیروها با تأمین امنیت توسط نیروهای نظامی و دوشگاه‌ها از بلد راهی سامرا شدند که در منطقه خاکی در کمین تک تیراندازان داعشی افتادند. در میان این خادمان، یک نفر از مهندسان ما به نام عباس براری هم حضور داشت. در آستانه اذان ظهر به ذهنم رسید تماسی با مهندس بگیریم تا از وضعیت آنها مطلع شوم. وقتی تماس گرفتم، مهندس گوشی را برداشت. در حالی که صدای تیراندازی ممتد می‌آمد، گفت: ما را کمین زده‌اند و زمینگیر هستیم و نمی‌دانیم کجاییم. گفتم گوشی را به یک عراقی بده و بگو اسماعیلی سامرا پشت خط است. اما گفت: به اندازه‌ای سمت ما شلیک می‌کنند که نمی‌توانیم تکان بخوریم. با این وجود، تلفن را به سمت یکی از خادمان عراقی که از نیروهای اعلامات حرم بود، پرتاب کرد. از او درباره محل محاصره پرسیدم که گفت: در منطقه اسحاقی هستیم. گفتم گوشی را نگه دارید و رفتم به سمت باب القبله حرم که دیدم حاج قاسم قامت بسته بود و در حال نماز بود. اما ابومهدی دستش کنار گوشش بود تا اقامه بسته و نماز را شروع کند. سریع دست ابومهدی را گرفتم و گفتم که بچه‌ها در کمین افتاده‌اند. بعد ابومهدی با او صحبت کرد و از آنجا به سمت باب‌الدخول رفتیم که دیدیم نماینده هوانیروز عراق آنجا ایستاده است. ابومهدی می‌دانست برای هماهنگی‌ها نماینده هوانیروز حضور دارد. او دستور پوشش هوایی به وسیله بالگردها را داد و ابومهدی هم تلفنی با سیطره‌های منطقه اسحاقی از سمت سامرا و بلد تماس گرفت تا امنیت برقرار شود. بعد از حدود یک ساعت و اندی بود که با صحنه ناراحت کننده‌ای مواجه شدیم. همه ترسیده بودند. اما بالاخره خادمان آمدند. البته چهار نفر از آنها شهید شده بودند. بودن حاج قاسم و ابومهدی در صحن حرم امامین عسکریین علیهم السلام باعث شد که خادمان حرم از داعش جان سالم به در ببرند. آن‌طوری که شاهدان گفته‌اند، 👌🏻اگر قاسم و نبودند، همه شهید می‌شدند. •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰 🕊️شهید 🕊️ همسر شهید نقل می‌کند: من فرزندم، محمودرضا، را باردار بودم و قاعدتاً دوست داشتم هنگام تولد فرزندمان، همسرم کنارم باشد. هنگامی که این پیغام را به غلامرضا دادم، گفت: «این‌جا توی سوریه به من بیشتر نیاز است و باید بمانم» و من هم قبول کردم. وقتی هم که محمودرضا به دنیا آمد، همسرم به من پیغام داد که عکس فرزندم را برای من نفرستید، زیرا می‌ترسم دلم بلرزد و برگردم ایران و وابسته‌اش شوم. 🥀 •┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈• 🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷 ⏳در این روزگار، لحظه‌ای شهدایی شویم👇🏻 📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush