🔰خاطرهای زیبا از شهید علی چیت سازیان
″ بِـسـمِرَبِّخالـِقحُسِین💓″
زمستان بود و دم غروب کنار جاده یه زن و یک مرد با یک بچه مونده بودن وسط راه.من و علی هم از منطقه بر میگشتیم.
تا دیدشون زد رو ترمز و رفت طرفشون.
پرسید : کجا میرین؟
مرد گفت : کرمانشاه.
علی گفت : رانندگی بلدی گفت بله بلدم..!
علی رو کرد به من گفت : سعید بریم عقب.
مرد با زن و بچهاش رفتن جلو و ما هم ، عقب تویوتا.
عقب خیلی سرد بود.
گفتم : آخه این آدم رو میشناسی که اینجوری بهش اعتماد میکنی؟
اون هم مثل من میلرزید ، لبخند زد و گفت :
" آره ، اینا همون کوچ نشینایی هستن که امام فرمود به تمام کاخ نشین ها شرف دارن.
تمام سختی های ما توی جبهه به خاطر ایناس "
🕊️#شهید_علی_چیت_سازیان🕊️
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
📚همسر شهید همت:
مشغول آشپزی بودم. آشوب عجیبی در دلم افتاد ، مهمان داشتم.
به مهمانها گفتم: شما آشپزی کنید من الان بر می گردم. رفتم نشستم برای ابراهیم نماز خواندم، دعا کردم، گریه کردم که سالم بماند، یک بار دیگر بیاید ببینمش.
ابراهیم که آمد به او گفتم که چی شد و چه کار کردم. رنگش عوض شد و سکوت کرد.
گفتم: چه شده مگر؟
گفت: درست در همان لحظه می خواستیم از جاده ای رد شویم که مین گذاری شده بود. اگر یک دسته از نیروهای خودشان از آنجا رد نشده بودند ، می دانی چی می شد ژیلا؟
خندیدم:/
باخنده گفت: تو نمی گذاری من شهید بشوم، تو سدّ راه شهادت من شده ای؟ بگذر از من🌱!
🕊️#شهید_ابراهیم_همت🕊️
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🕊️ #شهید حاج قاسم سلیمانی:🕊️
▫️ من خیلی وقتها حسرت میخورم چرا باید جمعهای ما منحصر به خودِ ماها باشد.
▫️ حسرت میخورم از اینکه کسانی یا خجالت میکشند یا به دلیل ظواهر متفاوتشان با ما یا هر چیز دیگری از این جمعها فاصله میگیرند.
▫️یقیناً هر روح و فطرت پاکی که در این مسیر قرار دارد، با یاد شهدا متحول میشود؛ مثل خودِ جنگ!
🌹هدیه به روح مطهر شهید #صلوات
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
✋🏻سلام ما بر این پارہهای تن ملّت
که مونسی جز نسیم صحرا
و همدمی جز مادرشان
#حضرت زهـۜرا ندارند ...
#تفحص
#شهدای_گمنام
#یاد_شهدا_باصلوات
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
📌 عکسی که یادگار عملیات بیتدالمقدس ۲ شد
🔹️ در بحبوحه عملیات بیت المقدس ۲ در ساعات ابتدایی اولین روز از بهمن ماه ۶۶، طی درگیری هایی در منطقه کوهستانی ماووت عراق، این دو شهید بزرگوار و تعدادی از نیروهای گردان عمار لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص) در تاریکی شب توسط تیربار عراقی به شهادت میرسند.
◇ بجهت گره خوردن کار و لزوم عقب نشینی سریع نیروها، ابتدا پیکر مطهر این عزیزان رو در همان منطقه زیر برف پنهان می کنند و به عقب برمی گردند اما آقا عطا (نفر وسط) و چند نفر دیگه می مانند تا به هر شکلی شده پیکر جامانده ی دوستانشون رو برگردونن.
◇ در طی روشنی روز و به جهت دید کامل دشمن به منطقه، حرکتی نداشتن لذا با بهرهگیری از تاریکی شب و در اوج برف و سرمای کوهستانی منطقه، ابدان مطهر شهدا رو با مشکلات بسیار روی دوششون حمل کرده و به عقب منتقل میکنن.
◇ سه شبانه روز طول میکشه تا به نیروهای خودی برسند و پیکرها رو تحویل بدن که اونجا این عکس به یادگار می ماند.
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🕊️ #شهید پور جعفری میگفت:🕊️
روزی در منطقه ای در سوریه، حاجی خواست با دوربین دید بزنه، خیلی محل خطرناکی بود، من بلوکی را که سوراخی داشت بلند کردم که بذارم بالای دیوار که دوربین استتار بشه
همین که گذاشتمش بالا تک تیرانداز بلوک رو طوری زد که تکه تکه شد ریخت روی سر و صورت ما!
حاجی کمی فاصله گرفت، خواست دوباره با دوربین دیدبزنه که این بار گلوله ای نشست
کنار گوشش روی دیوار، خلاصه شناسایی به خیر گذشت.
بعد از شناسایی داخل خانه ای شدیم برای تجدید وضو احساس کردم اوضاع اصلا مناسب نیست، به اصرار زیاد حاجی رو سوار ماشین کردیم و راه افتادیم. هنوز زیاد دور نشده بودیم که همون خونه در جا منفجر شد و حدود هفده تن شهید شدند!
بعداز این اتفاق حاجی به من گفت: حسین امروز چند بار نزدیک بود شهید بشیم اما حیف...
حاج قاسم همیشه او را با نامِ کوچک «حسین» صدا میزد و میگفت: «اگر دو نفر در این دنیا من را حلال کنند
من میتوانم شهید و وارد بهشت شوم؛ یکی خانمم و دیگری، حسین است.» کسیکه خیلے وقتها به خاطر مشغله کاری اش، قبل از اذان صبح دم در خانه حاج قاسم منتظر مےایستاد..
حتی یک کارتن در ماشین داشت که نماز صبحش را روی آن میخواند و منتظر حاجی میماند!!
موقع بازگشت هم وقتے مطمئن میشد حاج قاسم داخل خانه شده است به منزل خودش برمیگشت
❤️#حاج_قاسم
❤️#جان_فدا
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
💞#عاشقانه_شهدا
چندماہ بعد عقدمون من وآقامحمد
رفتیم بازار واسه خرید..🛍
من دوتا شال خریدم...
یکیش شال سبز بود که چند بار هم
پوشیدمش اما یه روز محمد به من گفت:
خانومی،
اون شال سبزت رو میدیش به من؟😌🙄
حس خوبے به من میده😊
شما سیدی و وقتے این شال سبز شما
هـمراهـمه قوت قلب مے گیرم💚
گفتم:آره که میشه...😊
گرفتش و خودش هم دوردوزش کرد
وشد شال گردنش
تو هـر ماموریتےکه میرفت یا به سرش مے بست
یا دور گردنش مینداخت ...
تو ماموریت آخرش هم
هـمون شال دور گردنش بود که
بعد شهادت برام آوردن...💔😭
🕊️#همسرشهید_محمدتقی_سالخورده🕊️
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰 لوح | #گمنام در خاک، معروف در افلاک
🔻 حضرت آیتالله خامنهای:
«سلام بر شهیدان گمنام، گمنام در میان خاکیان و معروف در عرصهی افلاکیان.» ۱۴۰۰/۱۰/۱۶
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🕊️#سالگرد شهادت شهید اکبر شهریاری 🕊️
یک بار به همسرش گفته بود دعا کن شهید شوم.
همسرش گفته بود: محمدباقر فقط ۲ ماهه است.
اکبر در پاسخ گفت: تمام اجرش برای شماست. شما باید صبر کنید.
دو سه روز مانده به آخرین اعزام با خانواده به منزلشان رفتیم.
محمدباقر دو ماهه بود.
اکبر روی تربیت فرزندش حساس بود.
با آمدن محمدباقر هرجایی به این راحتی ها نمی رفت و هر لقمه ای را به محمدباقر نمی داد.
این بچه فقط بغل پدر آروم می شد.
گویا محمدباقر دو ماهه هم در یافته بود که پدرش شوق پریدن دارد...
راوی: همرزم شهید 💚
تاریخ شهادت: ۹۲/۱۱/۱ 🥀
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰به قول #شهید آوینی:
اگر در جستجوی #امام زمان هستی
او را در میان سربازانش بجوی
از نشانههای خاص آنان
این است که همچون نور ،
دیگران را ظاهر میکنند
خود را نمیبینند ...
تیرماه ، ۱۳۶۵
ارتفاعات قلاویزان
عملیات کربلای یک
🌹#با_شهدا_گم_نمی_شویم
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
✅به #حضرت زهرا (س) متوسلشدم و نجات يافتم...
🍀نمیدانم چه شد! هر قدر تلاش کردم خودم را از شر سیمهای خاردار خلاص کنم، نتوانستم. وضعیتم لحظه به لحظه بدتر میشد.
🔰میدانستم چه بکنم. موانع در حال تکان خوردن و بسیار خطرناک بود، چون توجه دشمن را به سمت من جلب میکرد. از همه کس و همه جا ناامید، به ائمه ـ علیهم السلام ـ متوسل شدم از همه کس و همه جا ناامید، به ائمه ـ علیهم السلام ـ متوسل شدم. یکی یکی سراغ آنها رفتم. یک لحظه یادم آمد که ایام فاطمیه است. دست دعا و نیازم را به طرف حضرت فاطمه(س) دراز کردم و با تمام وجودم از ایشان خواستم که نجاتم بدهند. گریه کردم. دعا کردم.
🌠در همین حال احساس کردم یکی پشت لباسم را گرفت، مرا بلند کرد و در آب اروند پرتم کرد. آن حالت را در هشیاری کامل احساس کردم».
احمد این ماجرا را برای دوستش تعریف کرد، او را قسم داده بود که تا زنده است، آن را برای کسی بازگو نکند.
🕊️#شهید_احمد_جولاییان🕊️
📙برگرفته از کتاب مهر مادر. اثر گروه شهید هادی
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰و حال از این قاب هم ببینیم #زیبایی
تمام زندگیمونو شرمنده شهدا هستیم🥀
اصابت گلوله ب پهلوی شهید سخندان دلیلی برای ذکر یا زهرا گفتنش شد 💔
🕊️شهیدان مدافع حرم #رضا_سنجرانی و #محمد_سخندان🕊️
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰 #خاطرات_شهید
♦️ آخرین یادگاری ...
⚜ روزهای آخر، رفتارش خیلی فرق کرده بود. کارهای عجیب و غریبی میکرد. غمگین و بیقرار بود. زمین با همه وسعتش برای حاجی تنگ مینمود. یک روز بیمقدمه وارد آسایشگاه شد و رفت سراغ کمد شخصیاش ؛ به آرامی در کمد را باز کرد. تمام وسایلش را چید روی زمین و گفت: «بچهها ! هرکس هرچه میخواهد بردارد برای یادگاری!»گرمکن ورزشی، ساعت مچی، تقویم ، انگشتر عقیق ، مهر و سجاده کوچک، تمام دارائی حاجی بود. بچه ها با دیدن این صحنه بغض کردند و …
🕊️#سردارشهید_یدالله_کلهر🕊️
#ایام_شهادت🥀
●ولادت : ۱۳۳۳ شهریار ، البرز
●شهادت : ۱۳۶۵/۱۱/۱ شلمچه ،عملیات کربلای ۵
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔶 قصد تخریب رهبر را دارند
🔹 قصد تخریب رهبر را دارند، چه تهمتها که به ایشان نزدند، واقعاً بعضی از این تهمتها بیشرمانه و بچهگانه است. عقل سالم میگوید برای جمعیت بیشتر از دو نفر، یک نفر رئیس و فرمانده شود. آیا عقلانی نیست برای جامعهای که یک سو و یک هدف، منتظر ظهور امام زمان (عج) است، یک رهبر داشته باشد؟ ایشان امام زمان نیست، ایشان رهبر جامعهای است که به لطف خدا پادگان امام زمان (عج) خواهد بود. انشاءالله.
✨فرازی از #وصیت_نامه
🕊️شهید مدافع حرم #محمدتقی_سالخورده🕊️
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🌹"#شهـــــداي_آسمـــــاني"
سر قبر شهید تورجیزاده که رفتیم
دقایقی با این شهید آهسته درد و دل کرد و گفت: آمین بگو؛
من هم دستم را روی قبر شهید گذاشتم
و گفتم هر چی گفته جدی نگیر!
اما همسرم دوباره تاکید کرد تو که میدانی من چه میخواهم،
پس دعا کن تا به خواستهام برسم
جواز شهادتش رو از شهدای غواص گرفت... 🥺🥀
مراسم تشییع شهدای غواص و بازگشت پرستوهای مهاجر به وطن، شهید خیزاب را برای پیوستن به کاروان شهدا هوایی کرده و لحظهشماری میکرد تا به یاران شهیدش بپیوندد...
🕊️#شهید_مسلم_خیزاب🕊️
✨هدیه به روح مطهر شهید #صلوات
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
✍ #خاطرات_افلاکیان
باران زیادی باریده بود. زمین خیسخیس شده بود. خورشید که خودش را نشان داد، صبح سرپلذهاب حالوهوای خوشی پیدا کرد. محمد گفت: «چطوره یک عکس بگیریم؟»
یکی از بچهها بهشوخی گفت: «فکر میکردیم #داماد_بشی و دیگه برنگردی جبهه، حالا که اومدی باید یک عکس بگیریم.»
محمد گفت: «تا به حال که به زن و زندگی دنیا وابسته نشدیم.»
#عباس_لزومی، یکی از بچههای سرحال و سرزنده جمعمان بود. صدایمان زد: «به جای این حرفها بیان عکس بگیرین. اینجا آدم رو یاد #بهشت میاندازه.»
ایستادیم. عباس و محمد، عکسشان در قطعهای از بهشت سرپلذهاب ثبت شد. خمپارهای آمد و فلاش عکسمان را زد. #ترکشهای_خمپاره به آن رنگ پاشید، رنگ قرمز.
🕊️ #شهید_محمد_رشیدی🕊️
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
📌 شهیدی که هنگام توصیف بهشت با آیات قرآن شهید و بهشتی شد.
🔹 پیش از عملیات کربلای ۵، مهدی به گردان ما آمد. چند ساعتی به آغاز عملیات باقی نمانده بود و ما خود را برای عملیات آماده میکردیم.
◇ شهید عبداللهپور به همراه چند تن از رزمندگان در گوشهای نشسته بود. یکی از رزمندگان خطاب به شهید، پرسید: حاج آقا. بهشت چه شکلی است؟
◇ شهید عبدالله پور با اشاره به آیات قرآن، بهشت را توصیف کرد. در همین حین دو خمپاره ۶۰ در کنارشان به زمین اصابت کرد و عبدالله پور بهشتی شد.
✍ راوی: «هادی بصیر» همرزم شهید
◇ 🕊️#سردار_شهید_مهدی_عبدالله_پور_درزی
در شانزدهم مهر ماه ۱۳۴۱ در شهرستان فریدونکنار، در یک خانوادهای مذهبی و متدیّن، فرزند پسری به دنیا آمد که ابتدا او را «مرادعلی» نامیدند.
◇ مرادعلی وقتی بزرگتر شد، فهمید که ولادتش مصادف با ولادت دوازهمین اختر تابناک امام و ولایت بوده است، لذا نام «مهدی» را برای خود برگزید.
◇ مهدی به عنوان بسیجی وارد مناطق عملیاتی شد و در ۳ بهمن ۶۵ بر اثر اصابت ترکش به پهلو در خاکهای گرم شلمچه آسمانی شد. پیکر مطهر وی در مسجد امام سجاد (ع) به خاک سپرده شده است.
🕊️#روحانی_شهید_مهدی_عبدالله_پور_درزی
✨#جانشین_تیپ_یکم_لشکر۲۵کربلا
✨#شهادت_شلمچه
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
📌 #شهید دانش آموز:
میدان، میدان امتحان است و تا امتحان نباشد مدافع اسلام بودن ثابت نمی شود
🔹️ عبدالعظیم در اردیبهشتسال ۱۳۴۹ در شهر نقنه از توابع شهرستان بروجن در استان چهارمحال بختیاری به دنیا آمد.
◇ فقط ۱۲ سال سن داشت. دانشآموز اول راهنمایی بود که با شروع جنگ تحمیلی خود را به جبهههای حق علیه باطل رساند.
◇ در اولین حضورش در جبهه وارد گردان تخریب شد و با تلاش و خدمات زیاد مورد توجه فرماندهان قرار گرفت. در همان مرحله اول از ناحیه دست مجروح شد و در بیمارستانی در تهران بستری شد.
◇ بعد از بهبود نسبی دوباره عازم جبهههای غرب کشور شد .
🔹️ در عملیات والفجر ۴ درحالیکه پیشاپیش رزمندگان مشغول بازگشایی محور عملیاتی و خنثی کردن مینها بود ، به شدت مجروح شد و به اسارت نیروهای عراقی درآمد.
◇ به خاطر مجروحیت او را در بیمارستان الرشید عراق بستری کردند ، اما با توجه بهشدت جراحات وارده و از طرفی شکنجه های بعثیون عراقی ؛ هفتم آذرماه ۱۳۶۲ در همان بیمارستان غریبانه به شهادت رسید .
🔹️ بخشی از وصیت نامه شهید عبدالعظیم خلیل زاده : میدان، میدان امتحان و آزمایش است
◇ وتا امتحان نباشد، ثابت نمیشود که کدام فرد واقعا مدافع اسلام و قرآن است
◇ پیکر عبدالعظیم را در همان مکان دفن می کنند تا اینکه بعد از بیست سال پیکرش را به ایران انتقال و طی مراسم باشکوهی در گلزار شهدا زادگاهش به خاک می سپارند .
🕊️#شهید_عبدالعظیم_خلیلزاده🕊️
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
💠 شهیدی که در زمان جنگ دشمن برای سرش جایزه ای بیشتر از فرمانده اش تعیین کرده بود!
💠 در لحظه شهادت قرآن را بوسید و زیر لب امام زمان (عج) را صدا میزد.
💠 در عملیات حصر آبادان توانست با اسلحهٔ خالی چند عراقی را اسیر کند.
💠 قبل از انقلاب، عکس شاه را از سر در مدرسه پایین آورد و به جایش عکس الاغ گذاشت!
💠 حاج قاسم درمورد ایشان گفتند: حاج مهدی کازرونی کلید لشکر بود و قسم میخورم در وجودش ذره ای ترس وجود نداشت!
🕊️#سردارشهید_محمدمهدی_کازرونی🕊️
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🛑 نامه #شهید ذبیح الله عالی به کارگزینی سپاه برای کم کردن حقوقش!
بسمه تعالی
اینجانب دارای چهارهكتار زمین زراعتی آبی و خشكه میباشم وحقوق من زیاد میباشد
لذا درخواست مینمایم كه در اسرع وقت ازحقوق ماهیانه من حدود دو هزارتومان كسر نمائید
خداوند همه ما را خدمتگزار اسلام و امام قرار بدهد.
🕊️#ذبیح الله عالی🕊️
👌🏻این نامه رو حقوق نجومی بگیرها بخونند و از خجالت بمیرند.
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
✍حاج قاسم سلیمانی:
#عماد مغنیه مثل شمشیر فرود میآمد و مثل شبح ناپدید میشد. او علی رغم این خصوصیات تبعیت عجیبی از آیتالله نصرالله داشت. من میگویم آیت الله، چون او اغلب نشانههای خدا را به همراه دارد. مگر آیتاللهی فقط در فقه است؟ او آیت ایستاده خدا است و عماد مثل نصرالله روحی فداه بود و گاهی که نظری مخالف نظر سید داشت، به حرف او عمل میکرد و این را برای خود به صورت یک الزام در آورده بود. محال بود رهبری حرفی بزند و عماد به آن عمل نکند. گاهی که سیدحسن از نگرانی نمیخوابید، عماد مغنیه تا او را آرام نمیکرد، از خانه نمیرفت. زیرا معتقد بود نصرالله لبنان را سرفراز کرده است.
دشمن میداند، اما باید با جدّیت بداند که قصاص خون عماد مغنیه، شلیک موشک و کشتن یک نفر نیست. قصاص این خونها، نابودی رژیم صهیونیستی است و دشمن میداند که این، یک امر حتمی است. این وعده الهی است که حتماً تحقق پیدا خواهد کرد.
#شکوه_ایثار
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
😊طنز جبهه😊
💠#دعای ماه رجب
🔹ایام ماه رجب بود و هر روز دعای «یا مَن اَرجوه لِکُلِّ خَیر» را میخواندیم. روحانی گردان قبل از مراسم، برای آن دسته از دوستان که مثل ما توجیه نبودند، توضیح می داد که وقتی به عبارت “یا ذوالجلال و الاکرام “رسیدید، که در ادامه آن جمله “حَرِّم شَیبَتی عَلَی النّار ” می آید، با دست چپ، محاسن خود را بگیرید و انگشت سبابه دست دیگر را به چپ و راست حرکت دهید.
🔸هنوز حرف حاجی تمام نشده، یکی از بچه های تُخس بسیجی، از انتهای مجلس بلند شد و گفت: حاج آقا! اگر کسی محاسن نداشت، چه کار کنه؟
▪️برادر روحانی هم کم نیاورد و در جواب گفت: محاسن بغل دستیاش را بگیره! چارهای نیست، فعلاً دوتایی استفاده کنند تا بعد!
😊... و بچه ها زدند زیر خنده🍀🌼🌸
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
#شهیدانه🥀
مدتےبود حسن مثل همیشه نبود..
بیشتر وقت ها تو خودش بود؛
فهمیده بودم که دلش هوایی شده!!
تا اینکه یه روز اومد نشست روبروم؛
گفت: از بـے بـے زینب یه چیزی خواستم اگه حاجتمو بدن، مطمئن میشم راضین به رفتن من!
ازش پرسیدم چـے خواستی؟
گفت: یه پسر کاکل زری..
اگه بدونم یه پسر دارم که
میشه مرد خونت،
دیگه خیالم از شما راحت میشه..
وقتے رفتم سونوگرافی فهمیدم بچه پسره،
قلبم ریخت💔
چون خودمم مطمئن شدم
حسن باید بره سوریه.
وقتی رسیدم خونه؛
پرسید بچه چیه؟
نگاهش کردم و گفتم:
#دیدارمون به قیامټ..😭
✨نقل از همسر
🕊️ #شهید_حسن_غفاری🕊️
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰 #خاطرات_شهدا
🕊️شهید #سید_علی_عالمی (ابوسجاد)🕊️
🔹یکی از اولین نیروهای #فاطمیون بود. مردی پرتلاش و دلسوز...
🔸آخرین بار که او را دیدم، یک ماه قبل از شهادتش بود. با شوخی بهش گفتم: سید جان، نورانی شدی، نکنه شهید بشی؟!
🔹با حسرت گفت: ما کجا و شهادت کجا؟! گلویش را بغض گرفت...
🔸گفت: تمام دوستانم، دستمزدشان را گرفتند، رفتند ولی من لایق نبودم، دیگه خسته شدم. کاش بی بی زینب(س) دستمزد منو هم میداد، میرفتم.
🔹من بهش گفتم: سید جان فعلا کار داری، بهت نیاز است...
🔸گفت: بیشتر از ۳ سال خدمت کردم دیگه بسه... سرانجام در ایام محرم دستمزدش را گرفت و با لب خندان به جمع دوستان شهیدش پیوست.
🔺 راوی: همرزم شهید
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰اقامه نماز اول وقت شهید #قریشی در نبرد با #داعشیها
سال ۹۶ از ستاد فرماندهی لشکر فاطمیون، مأموریت گرفته بود که به عنوان نیروی رسانه به تیپ حضرت ابالفضل العباس (ع) اعزام شود. وقتی دیرالزور را از چنگ داعش پس گرفتند، تروریستها به بیابانهای جنوب دیرالزور گریخته بودند و گاهی حملاتی را به مواضع فاطمیون انجام میدادند.
دستور رسیده بود که همه بادیه و بیابانهای جنوبی دیرالزور باید از وجود داعشیها پاکسازی شود، رزمندگان لشکر فاطمیون برای عملیات آماده شدند و راهی شدند.
عملیات با طلوع خورشید آغاز شد و آنها با سرعت زیادی در تعقیب تروریستها بودند. به وسط بیابانها رسیده بودند که هنگام نماز ظهر شده بود.
ناگهان یکی از ماشینها از مسیر پیشروی کمی خارج شد و ایستاد. از ماشین پیاده شد، کنار خودرو جانمازش را پهن کرد و به نماز ایستاد. برای آن رزمنده جالب بود که بداند آن فرد کیست که در آن شرایط خطرناک و وسط این بیابانها میخواهد نمازش را اول وقت بجا بیاورد، به او نزدیک شد. آن فرد کسی نبود جز
🕊️سردار شهید سیداحمد #قریشی،🕊️
از فرماندهان خدوم لشکر #فاطمیون.
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰بهش گفتند : برامون یه شعر میخونی؟
گفت: میشه دعای فرج بخونم؟😍
گفتند بخون و چقدر زیبا خوند!
گفتند: بَهبَه چقدر زیبا خوندی!❤️
گفت: من روزی هزار بار دعای فرج میخونم!🥺
ازش پرسیدند: چرا هزار بار؟!
گفت:اینقدر میخونم تا امام زمان ظهور کنه🥺
آخه میگن:
اگه امام زمان ظهور کنه ،شهدا هم باهاش میان
شاید یه بار دیگه بابامو ببینم💔
-فرزند شهید مدافع حرم:)🥀
پ.ن : تصاویر مربوط به فرزند
🕊️#شهید مدافع حرم شهید اکبر زوار جنت🕊️
در تشییع پیکر مبارک این شهید بزرگوار هست ...🌱
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🌷شهیدستان🌷(بدون روتوش)
🔰نجات خادمان حرم امامین عسکریین (ع) از کمین داعش
وقتی حاج قاسم وارد سامرا شد، روز دوم حضورش در حرم، ساعت ۹ صبح قرار بود نیروهای خادمان حرم امامین عسکریین که حدود ۴۰ نفر بودند، وارد سامرا شوند. این نیروها با تأمین امنیت توسط نیروهای نظامی و دوشگاهها از بلد راهی سامرا شدند که در منطقه خاکی در کمین تک تیراندازان داعشی افتادند. در میان این خادمان، یک نفر از مهندسان ما به نام عباس براری هم حضور داشت. در آستانه اذان ظهر به ذهنم رسید تماسی با مهندس بگیریم تا از وضعیت آنها مطلع شوم. وقتی تماس گرفتم، مهندس گوشی را برداشت. در حالی که صدای تیراندازی ممتد میآمد، گفت: ما را کمین زدهاند و زمینگیر هستیم و نمیدانیم کجاییم. گفتم گوشی را به یک عراقی بده و بگو اسماعیلی سامرا پشت خط است. اما گفت: به اندازهای سمت ما شلیک میکنند که نمیتوانیم تکان بخوریم. با این وجود، تلفن را به سمت یکی از خادمان عراقی که از نیروهای اعلامات حرم بود، پرتاب کرد. از او درباره محل محاصره پرسیدم که گفت: در منطقه اسحاقی هستیم. گفتم گوشی را نگه دارید و رفتم به سمت باب القبله حرم که دیدم حاج قاسم قامت بسته بود و در حال نماز بود. اما ابومهدی دستش کنار گوشش بود تا اقامه بسته و نماز را شروع کند.
سریع دست ابومهدی را گرفتم و گفتم که بچهها در کمین افتادهاند. بعد ابومهدی با او صحبت کرد و از آنجا به سمت بابالدخول رفتیم که دیدیم نماینده هوانیروز عراق آنجا ایستاده است. ابومهدی میدانست برای هماهنگیها نماینده هوانیروز حضور دارد. او دستور پوشش هوایی به وسیله بالگردها را داد و ابومهدی هم تلفنی با سیطرههای منطقه اسحاقی از سمت سامرا و بلد تماس گرفت تا امنیت برقرار شود. بعد از حدود یک ساعت و اندی بود که با صحنه ناراحت کنندهای مواجه شدیم. همه ترسیده بودند. اما بالاخره خادمان آمدند. البته چهار نفر از آنها شهید شده بودند.
بودن حاج قاسم و ابومهدی در صحن حرم امامین عسکریین علیهم السلام باعث شد که خادمان حرم از داعش جان سالم به در ببرند. آنطوری که شاهدان گفتهاند،
👌🏻اگر #حاج قاسم و #ابومهدی نبودند، همه شهید میشدند.
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰 #خاطرات_شهدا
🕊️شهید #غلامرضا_لنگری_زاده🕊️
همسر شهید نقل میکند:
من فرزندم، محمودرضا، را باردار بودم و قاعدتاً دوست داشتم هنگام تولد فرزندمان، همسرم کنارم باشد. هنگامی که این پیغام را به غلامرضا دادم، گفت: «اینجا توی سوریه به من بیشتر نیاز است و باید بمانم» و من هم قبول کردم. وقتی هم که محمودرضا به دنیا آمد، همسرم به من پیغام داد که عکس فرزندم را برای من نفرستید، زیرا میترسم دلم بلرزد و برگردم ایران و وابستهاش شوم.
🥀 #سالروز_شهادت
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
✍ #خاطرات_افلاکیان
خروسی غریبه بالای دیوارمان آمده بود. خروس داخل حیاط شروع به پر و بال زدن کرد تا از #حریم_خود دفاع کند.
من و محمدرضا در حیاط نشسته بودیم محمدرضا گفت: «مادر! یعنی من اندازه یک خروس هم نیستم که به #جبهه بروم و از #وطنم دفاع کنم؟»
قبل از این بارها از من خواسته بود تا راضی شوم و او به جبهه برود اما دلم به رفتنش راضی نمی شد. وقتی این حرف را شنیدم #گفتم: برو مادر! رضایت می دهم که به جبهه بروی.»
او با خوشحالی پیشانیم را بوسید و رفت تا آماده رفتن به جبهه شود.
✍ #راوی : مادر شهید
🕊️#شهید_محمد_رضا_وفایی_نژاد🕊️
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush