Panahian-Clip-VaghteNamaz.mp3
1.24M
🎙 اثر نماز اول وقت در زندگی روزمره
🔴 #استاد_پناهیان
---------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
📸تغییر نام خانه کشتی محمد بنا به اسم شهید صدرزاده
🔹با پیشنهاد محمد بنا خانه کشتی شماره ۲ مجموعه ورزشی آزادی به نام یکی از شهدای مدافع حرم (شهید مصطفی صدر زاده) تغییر نام داد.
---------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
4_5895228228808737834.mp3
5.44M
دلبر حسیـ❤️ـن اومد
ماه خونه حیـ❤️ـدر
دلخوشی داداشه
آروم دل مـ❤️ـادر
به یس به طـ❤️ـه ...
به خوشحالی صدیقـ❤️ـه کبری
نگاهی به ما کن
به اینخیل گداها
یا زینبـ❤️ـ کبری
---------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
﷽
ما انقـلاب ڪردیم ڪہ اضطرار امام زمـان (عج) را بہ #استقرار تبدیل ڪنیم، و رسیدن بہ این هدف هزینہ دارد و هزینہ آن همین در سوریہ وعراق شهیـد دادن است.
#شهید_سعید_کمالی
#شهدا
#شهید_گمنام
#شهید_مدافع_حرم
شادی روح همه ی شهدا #صلوات
---------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
گفتم پوست صــورتت
سوخت و #خاڪــی شد . . .
خندید و گفت عیبی نداره
میخام فرداے #قیـــامت
جلو مـــادر رو سفید باشم . . .
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهرا🕊
---------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
🔴 دست نوشته جالب روی دیوار سفارت آمریکا در بغداد
"فرمانده من قاسم سلیمانی"
---------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 روایت خارق العاده مدافعان حرم از بمب ها وموشک هایی که به گنبد وحرم حضرت زینب(س)اصابت میکردند ولی منفجر نمی شدند!
🍃بخشی از مستند نسیم حیات
#یــــازیـــنــبـــــ...❤️
---------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
یاد بگیریم از شهید چمران ....
شهید چمران میگفت :
[ من نمیخواهم شیعه ی علی ع
باشم که حوائج را برطرف میکند
من میخواهم شیعه ی درد های علی باشم ]
بگیم اقا یکی دوتا از درداتم بنداز رو شونه ی من .. :))❤️
---------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
🌾چقدر سخت است، حال عاشقی♥️ که نمی داند #محبوبش نیز هوایش را دارد یا نه؟😔
🔹یک جمله از دل نوشته هایت✍ را خواندم. حالا #سالهاست، دلم به حال خودم می سوزد.
🔸روزهایی که از خیل عشاق #جامانده بودی و درد فراق💕 دلت را به تنگ آورده بود. به روضه های ارباب🏴 پناه آوردی. برای ِغربت #امام_حسن، اشک ریختی😭 از حضرت مادر #شهادت خواستی و چه زیبا دعایت مستجاب شد
🔹جانباز ِشهید، برای رسیدن به #تو و چون تو زندگی کردن، پاهایم بی رمق و سرزانوهایم، زخمی ِگناهانم🔞 است. مسیر طولانی و #نفس_اماره، نفس هایم را به شماره انداخته است😓
🔸باید در دفتر زندگی ام #قوانین ده گانه ات را بنویسم📝 و سرمشق روزهای بلاتکلیفی بکنم. می خواهم #بغض هایم را در کوله پشتی🎒 تنهایی ام بریزم. دلم یک سفر میخواهد به مقصد #ساری ...
🔹آرزو دارم همانگونه که درکتابت📔 خواندم، راهنمایم شوی و مرا به #گلستان_شهدا ببری؛ چشم هایم را ببندم و در دارالشفای عاشقان♥️ بگشایم
🔸دل ِ سوخته🖤 از آتش هجران را با سنگ سرد #مزارت تسکین دهم. تسبیح📿 تربتم را در دست بگیرم و آنقدر ذکر #یازهرا (س) بگویم تا نگاهم کنی😍
🔹باب الحوائج ِ جوانان، دست دلم را بگیر، #علمدارش باش.برای این سر به هوا کمی روضه بخوان😢
🔸در روز #تولدت که شهادتت🌷 هم امضا شد، برای حال دلمـ♥️ امن یجیب بخوان، بطلب که زائرت شوم😭
🎀به مناسبت #تولدوشهادت
#سیدمجتبی_علمدار ❣
✍به قلم طاهره بنائی(منتظر )
#شهید_سیدمجتبی_علمدار
---------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
#زینب_کبری الگو است
#الگو برای همه مردان و زنان بزرگ عالم. انقلاب نبوی و انقلاب علوی را آسیب شناسی میکند و میگوید: شما نتوانستید در #فتنه، حق را تشخیص دهید؛ نتوانستید به وظیفهتان عمل کنید؛ نتیجه این شد که جگر گوشه پیغمر بر روی نیزه رفت، عظمت زینب را اینجا میتوان فهمید.
#امام_خامنهای_حفظهالله
#استوری
---------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
#رمان_بدون_تو_هرگز
#قسمت_دوم
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
چند روز به همین منوال می رفتم مدرسه ... پدرم هر روز زنگ می زد خونه تا مطمئن بشه من خونه ام
... می رفتم و سریع برمی گشتم ... مادرم هم هر دفعه برای پای تلفن نیومدن من، یه بهانه میاورد ... تا
اینکه اون روز، پدرم زودتر برگشت ...
با چشم های سرخش که از شدت عصبانیت داشت از حدقه بیرون می زد ... بهم زل زده بود ... همون
وسط خیابون حمله کرد سمتم ...موهام رو چنگ زد و با خودش من رو کشید تو ...
اون روز چنان کتکی خوردم که تا چند روز نمی تونستم درست راه برم ... حالم که بهتر شد دوباره رفتم
مدرسه ... به زحمت می تونستم روی صندلی های چوبی مدرسه بشینم ...
هر دفعه که پدرم می فهمید بدتر از دفعه قبل کتک می خوردم ... چند بار هم طوالنی مدت زندانی شدم
... اما عقب نشینی هرگز جزء صفات من نبود ...
باالخره پدرم رفت و پرونده ام رو گرفت ... وسط حیاط آتیشش زد ... هر چقدر التماس کردم ... نمرات
و تالش های تمام اون سال هام جلوی چشم هام می سوخت ... هرگز توی عمرم عقب نشینی نکرده بودم
اما این دفعه فرق داشت ... اون آتش داشت جگرم رو می سوزوند ... تا چند روز بعدش حتی قدرت
خوردن یه لیوان آب رو هم نداشتم ... خیلی داغون بودم ...
بعد از این سناریوی مفصل، داستان عروس کردن من شروع شد ... اما هر خواستگاری میومد جواب من،
نه بود ... و بعدش باز یه کتک مفصل ... علی الخصوص اونهایی که پدرم ازشون بیشتر خوشش می
اومد ... ولی من به شدت از ازدواج و دچار شدن به سرنوشت مادر و خواهرم وحشت داشتم ... ترجیح
می دادم بمیرم اما ازدواج کنم ...
تا اینکه مادر علی زنگ زد ...
به خدا توسل کردم و چهل روز روزه نذر کردم ...التماس می کردم ... خدایا! تو رو به عزیزترین هات
قسم ... من رو از این شرایط و بدبختی نجات بده ...
هر خواستگاری که زنگ می زد، مادرم قبول می کرد ... زن صاف و ساده ای بود ... علی الخصوص
که پدرم قصد داشت هر چه زودتر از دست دختر لجباز و سرسختش خالص بشه ...
تا اینکه مادر علی زنگ زد و قرار خواستگاری رو گذاشت ...
شب که به پدرم گفت، رنگ صورتش عوض شد ... طلبه است؟ ... چرا باهاشون قرار گذاشتی؟ ...
ترجیح میدم آتیشش بزنم اما بهاین جماعت ندم ... عین همیشه داد می زد و اینها رو می گفت ...
مادرم هم بهانه های مختلف می آورد ... آخر سر قرار شد بیان که آبرومون نره ... اما همون جلسه اول،
جواب نه بشنون... ولی به همین راحتی ها نبود ... من یه ایده فوق العاده داشتم ... نقشه ای که تا شب
خواستگاری روش کار کردم...به خودم گفتم ... خودشه هانیه ... این همون فرصتیه که از خدا خواسته
بودی ... از دستش نده
#ادامه_دارد...
⛔️نشر فقط با لینک کانال مجاز می باشد⛔️
---------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147
9.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊🌹
#اختصاصی
#استوری_اینستاگرام
🎥 آخرین کلام دختر شهید
#محمدجعفرحسینی در معراج شهدا
❤️ #بابا_جات_اینجاست 💔
#یــادشهـــداباذڪـرصلــــوات
---------------------------------------------------
🇮🇷ڪلیڪ ڪنی شهـید میشی😅👇🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/4274126848C1c9c736147