خبرنگاری که از ژاپن آمده بودپرسید:
شما تا چه هنگام حاضرید بجـــــــنگید؟ شیرودی لبخندی زد،سرشوبالا گرفت گفت:ما برای خــــــــاک نمی جــــــــنگیم،
تا هر زمان که اســـلام در خطر باشد
و ما دست در دست همهیمظلومان
این کره ی خاکی، به جــــــــنگ همه ی
نامردها و ظالمان می رویم...
شهیدعلیاکبرشیرودی
🍀بِسْمِ اللّه الرَحمٰنِ الرَحِیم🌸
#آقایتحلیلگر
قسمت اول:
حاج قاسم یه جمله ای داره که خیلی معروفه:
هرکستیربهسمتایننظامانداختآوارهشد
این جمله حاج قاسم برمیگرده بیشتر به افرادی که به این کشور خیانت کردن
مثل منافقین که اصلا ارامش ندارن شما دیدین دیگه پلیس آلبانی به مقرشون حمله کرد و چقد کشفیات داشت یا مثلا سلبریتی هایی که فرار کردن خارج از کشور دیدین که خودشون خونه خراب شدن و الان کسی کمترین اهمیتی بهشون نمیده.
واکثرشونم مشغول دلقک بازی جلوی دوربین هستن.
سوال: چرا اینا به این روز افتادن؟
جوابش قشنگ تو جمله حاج قاسم هست تک تکشون تیر به سمت این نظام مقدس پرتاب کردنو اواره شدن همینا بودن که تو ایام اغتشاشات شروع کردن به تحریک کردن جوون ها ازخارج از کشور،و با این کارشون باعث خرابی و شهادت مدافعان امنیت شدن.
الان مثلا شما مسیح علینژاد رو ببینید چقد تحریک کرد مردومو اخرش چیشد
تو مصاحبه اخرش گفت دولت امریکا بهم گفته هویتتو عوض کن برو یه جا خیلی اروم زندگیتو بکن!
این یعنی اواره شدن.
ولی در عوضش شما ببینید شهدا و افرادی رو که واقعا خالصانه به این کشور و نظام خدمت کردن و چقد به جایگاه های بالایی رسیدن
مثل خود حاج قاسم مثل شهید حججی
مثل مصطفی صدر زاده و...
شهدایی که هنوزم که هنوزه هم مردم یادشونه رشادت هاشونو و هم همیشه یادشونو گرامی نگه میدارن.
شادی روحشون صلوات
قرارگاه شهید حاج احمدکریمی
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 #قصه_دلبری #قسمت_یازدهم دنبال آدم بی ادعایی می گشتم که به دلم بنشیند ☹️ در چا
💖🌸💖🌸💖
🌸💖🌸💖
💖🌸💖
🌸💖
💖
#قصه_دلبری
#قسمت_دوازدهم
با اعتماد به نفس صدایش را صاف کرد :«ولی من فکر می کنم خیلی هم به هم میخوریم !»
جوابم راکوبیدم توی صورتش :« آدم باید کسی که می خواد همراهش بشه ، بهدلش بشینه !»😏
خنده پیروزمندانه ای سر داد . انگار به خواسته اش رسیده بود :«یعنی این مسئله حل بشه ، مشکل شمام حل میشه ؟!» 😁
جوابی نداشتم ...
چادرم را زیر چانه محکم چسبیدم و صحنه را خالی کردم .
از همان جایی که ایستاده بود ، طوری گفت که بشنوم :«ببینید ! حالا این قدر دست دست می کنید ، ولی میاد زمانی که حسرت این روزا رو بخورید !»
زیر لب با خودم گفتم «چه اعتماد به نفسی کاذبی😐 »
اما تا برسم خانه ، مدام این چند کلمه در ذهنم می چرخید :
«حسرت این روزا !»
مدتی پیدایش نبود ، نه در برنامه های بسیج ، نه کنار معراج شهدا .
داشتم بال در می آوردم . از دستش راحت شده بودم 😃
کنجکاوی ام گل کرده بود بدانم کجاست
خبری از اردوهای بسیج نبود ، همه بودند الا او ..
خجالت می کشیدم از اصل قضیه سر در بیاورم.
تا اینکه کنار معراج شهدا اتفاقی شنیدم از او حرف می زنند
یکی داشت می گفت :«معلوم نیست این محمد خانی این همه وقت توی مشهد چی کار می کنه !»🧐
نمی دانم چرا ..!
یک دفعه نظرم عوض شد!
دیگر به چشم یک بسیجی افراطی و متحجر نگاهش نمی کردم .
حس غریبی آمده بود سراغم . نمی دانستم چرا این طور شده بودم 😐😔
ادامه دارد...
1.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پدر شهید سید کاظــــم ساروقی:
شهید دادیمکهاسلام زنده بمونه
اونوقتدخـــــترهقدشازمامانش
بلندتره ولی سر لخته. . !
در دنیا آدمهایی هستند
که به ظاهر زندهاند
نفس میکشند، زندگی میکنند
اما در حقیقت اسیر دنیا
بردهی زندگی و ذلیل حوادث هستند!
شهید آقا مصطفی چمران
https://daigo.ir/poll/202442307
خوشحال میشیم تو نظر سنجیمون شرکت کنین🙂🌱
قرارگاه شهید حاج احمدکریمی
🌼بـسـم رب الشهدا و الصدیقین🌼 🎞مستند #آخــــر_رفــــاقـــت گزیده ایاز زندگینامه #شهید_حاج_احمد_کری
مستند حاج احمد فراموشتون نشه رفقا
تشریف بیارید حتما🙂🌱
میگفت حمید اقا باکری
تا توی جمع جبهه چندتا مجرد میدید میگفت:
« برید ازدواج کنید،زندگی فقط جنگ
نیست.باید یاد بگیرید برای جنگ های
بعدی سرباز تربیت کنید. »😅👌
شهید عبدالمجید رحیمی هنوز ۱۵ سالش نشده بود ولی یه جمله داره که با این جملش قشنگ داره میخنده به ریش تک تکمون.!
میگه:
همه خیال میکنند جـــــــنگ،
سرمنیککلاه گشادگذاشته،
امااینمنم که سر زنــــدگی را
گول مالیدم. . !
قرارگاه شهید حاج احمدکریمی
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 #قصه_دلبری #قسمت_دوازدهم با اعتماد به نفس صدایش را صاف کرد :«ولی من فکر می کنم
💖🌸💖🌸💖
🌸💖🌸💖
💖🌸💖
🌸💖
💖
#قصه_دلبری
#قسمت_سیزدهم
نمیخواستم قبول کنم که دلم برایش تنگ شده است .
اما با وجود این هنوزهم نمی توانستم اجازه بدهم بیایید خواستگاری ام😐
راستش خنده ام می گرفت ، خجالت می کشیدم به کسی بگویم دل مرا با خودش برده ..!😅
وقتی برگشت پیغام داد میخواهد بیاید خواستگاری .
باز قبول نکردم ...
مثل قبل عصبانی نشدم ، ولی زیر بار هم نرفتم
خانم ابویی گفت :« دوسه ساله این بنده خدا رو معطل خودت کردی!
طوری نمی شه که! بذار بیاد خواستگاری و حرفاش رو بزنه !»😕
گفتم :«بیاد ، ولی خوش بین نباشه که بله بشنوه !» 😒
شب میلاد حضرت زینب (س) مادرش زنگ زد برا قرار خواستگاری .
نمی دانم پافشاری هایش باد کله ام راخواباند یا تقدیرم؟!
شاید هم دعاهایش ...
به دلم نشسته بود😢
با همان ریش بلند و تیپ ساده همیشگی اش آمد .
ازدر حیاط که وارد خانه شد ، با خاله ام از پنجره او را دیدیم . خاله ام خندید : « مرجان ، این پسره چقدر شبیه شهداست 😂!»
باخنده گفتم :«خب شهدا یکی مثل خودشون رو فرستادن برام !»
خانواده اش نشستند پیش مادر و پدرم .
خانواده ها با چشم و ابرو به هم اشاره کردند که « این دوتا برن توی اتاق ، حرفاشون رو بزنن!»
ادامه دارد...
#شهیدانه
شما را به خدا قسم میدهم هيچگاه دست از پشتيبانی ولايت فقيه و روحانيت مبارز بر نداريد كه اين چراغ راه و هادی به صراط مستقيم الهی است.
شهید مهدی جودکی
#شادی_روحش_صلوات