eitaa logo
قرارگاه شهید حاج احمدکریمی
737 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
11 فایل
قرارگاه فرهنگی جهادی شهید حاج احمد کریمی(استان قم) فعالیت ها: راهیان نور🚌 اردوی جهادی✨ رسانه🎥 فرهنگی✨ اجتماعی✨ ✨برگزاری موکب برای ایام مختلف✨ https://eitaa.com/Shahidkarimi_ir @shahidkarimi1 آیدی ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم رب الشهدا اولین مراسم سالگرد شهیدمدافع‌امنیت شهیدمهدی زاهدلویی زمان:پنجشنبه ۱۳ مهرماه۱۴۰۲ ساعت۱۹:۳۰ مکان:انتهای خیابان توحید/امام زاده سیدمعصوم
یکی از نیروها از نگهبانی که برگشت، پرسیدم: «چه خبر؟» گفت: «جاتون خالی یه گربه عراقی دیدم.» گفتم: «از کجا فهمیدی گربه عراقیه؟» گفت: «آخه همینجور که راه می‌رفت جار می‌زد: المیو المیو»😂
21.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَباعَبدِالله...🫀🌱
بیشتر وقت‌ها چفیه‌اش را کُردی می‌بست؛ برایش فرقی نداشت کرد و لر و ترک و فارس و بلوچ و عرب! چون حاج قاسم ما معتقد بود همه‌ی ایران حرم است! حرم مقدسی که در آن مرزهای قومیتی معنا ندارد.
عشق و عاشقی اونی نیست که دو نفر به هم نــــــــگاه کنن عشق و عاشقی زمانی درسته که‌دو نفر‌به یه‌نقطه نـگاه کنن، شــــــــــــهدا همشون نگاهشون به یه نقطه بوداونم‌قرب الهی
وقتی میانِ نَفس و هَوَس جنگ می‌شود دِلَم به چَشم بَرهَم زَدَنی سَنگ می‌شود آقا بِبَخش بَس که سَرَم گرمِ زندگیست کمتر دلم برای شما تنگ می‌شود...💔😭
قرارگاه شهید حاج احمدکریمی
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 #قصه_دلبری #قسمت_شانزدهم می خواستم کم نیاورم، گفتم:((خب منم میام!))😁 منـبـر کا
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 گفتم:((خیلی!)) خودم را راحت کردم و گفتم:(( که نمی توانم بگویم چقدر)) زیرکی به خرج داد و گفت:((اگه اقا به شما بگوید مرا بکشید ، میکشید؟!))😁 گفتم:((اگه آقا بگن ، بله میکشمتون ..)) نتوانست جلوی خنده اش بگیرد😂 او که انگار از اول بله را شنیده، شروع کرد درباره آینده شغلی اش حرف زد. گفت دوست دارد برود در تشکیلات سپاه، فقط هم سپاه قدس روی گزینه های بعدی فکر کرده بود: طلبگی یا معلمی.🙃 هنوز دانشجوبود. خندید وگفت که از دار دنیا فقط یک موتور تریل دارد که آن را هم پلیس از رفیقش گرفته وفعلا توقیف شده است پررو پررو گفت:((اسم بچه هامونم انتخاب کردم: امیرحسین،امیرعباس،زینب،زهرا.))😬 انگارکتری آبجوش ریختند روی سرم .. کسی نبود بهش بگوید:((هنوز نه به باره نه به داره!))😐 یکی یکی درجیب های کتش دست می کرد. یاد چراغ جادو افتادم. هرچه بیرون می آورد،تمامی نداشت. باهمان هدیه ها جادویم کرد: تکه ای از کفن شهید گمنام که خودش تفحص کرده بود، پلاک شهید، مهر و تسبیح تربت با کلی خرت و پرت هایی که از لبنان و سوریه خریده بود.😍 مطمئن شده بود که جوابم مثبت است.تیر خلاص را زد.صدایش را پایین ترآورد وگفت:((دوتا نامه نوشتم براتون :یکی توی حرم امام رضا(ع)،یکی هم، کنار شهدای گمنام بهشت زهرا!))😊 ادامه دارد...
هرگاه که نمازت قضا شد و نخواندی در این فکر نباش که وقت نماز خواندن نیافتی بلکه! فکر کن چه گناهی را مرتکب شدی که خداوند نخواست در مقابلش بایستی! _شهیدنوید‌صفری
آقامصطفی‌چمران‌تومناجاتش‌می‌گفت: خدایا‌ از‌ بد‌ کردن‌ آدم‌هایت‌ شکایت‌ داشتم‌ به‌ درگاهت اما‌ شکایتم‌ را‌ پس‌ می گیرم... من‌ نفهمیدم! فراموش‌ کرده‌ بودم‌ که‌ بدی‌ را‌ خلق‌ کردی‌ تا‌ هر‌ زمان‌ دلم‌ گرفت‌ از‌ آدم‌هایت ،نگاهم‌ به‌ تو‌ باشد..!
⭕️تــــــــــــــــــــوجـــــــــــــــــــه تــــــــــــــــــــوجـــــــــــــــــــه ⭕️ 🌸انشالله قراره به مناسبت ورود حضرت معصومــــــــ‌سلام‌الله‌علیهاــــــه یه مسابقه برگزارکنیم😉 باجوایز ارزنده تقریبا مثل جوایز مسابقه قبلی😁🎁 با این تفاوت که جوایز نصف میشه و بین آقایوندو خانوما جدا قرعه کشی میشه همچنین به ۵ نفر از مخاطبامون که اسمشون فاطمه،معصومه،زهرا باشه یه هدیه کوچیک تعلق میگیره😬🌸 انشالله فردا سوال مسابقه گذاشته میشه و فقط تا دوشنبه شب میتونین پاسخشو ارسال کنید☺️ یاعلی