#شهیدانه
هر كدام از دوستانش شهيد مىشدند يك نكته از زندگىشان مىشد سرلوحه كارهاى مرتضى. مثلاً شهيد نجفى كه در عمليات تلقرين شهيد شد، سفارشش شده بود برنامه هر روز مرتضى. شهيد نجفى گفته بود حتى اگر شده روزى چند دقيقه براى خودتان روضه امام حسين عليهالسلام بخوانيد. نجفى اولين دوستِ شهيدِ مرتضى بود. شهادتش بدجور مرتضى را به هم ريخت.
#شهیدمرتضیعطایی
#ابوعلی
#شادی_روحش_صلوات
#شهیدانه
خدايا! از آنچه كردهام اجر نمیخواهم و به خاطر فداكاریهای خود بر تو فخر نمیفروشم. آنچه داشتهام تو دادهای، و آنچه كردهام تو ميسر نمودهای، همه استعدادهای من، همه قدرتهای من، همه وجود من زاده اراده توست، من از خود چيزی ندارم كه ارائه دهم، از خود كاری نكردهام كه پاداشی بخواهم.
#شادیروحشصلوات
😭روضه خوانت می شوم
با روضــــــــه ای تک مصرعی:
بر زمین بودی و
بر جسم تو پیراهن نبود
#شهیدروحاللهعجمیان
#شهیدانه
تا وقتی به طرف مقابلت محبت کن
که این کارت به خاطر خدا باشد
اگر احساس کردی محبت می کنی که بازخورد ببینی و برایت جبران کنند
این کار را اصلا نکن
چون اگر جبران نکنند
آن وقت کارت خراب میشود...
#شادی_روحش_صلوات
بعدازپایاننمازوقتیسربهسجده
میذاریدمروریبراعمالصبحتاشب
خودبیاندازیدآیاکارمانبرایرضایت
خدا بوده ؟!
_شهیدحاجابراهیمهمت
هر آنچه از خدا می خواهید
با واسطه از شهدا، در نماز
اول وقت طلب کنید ..
_شهیدمحمودکاوه
قرارگاه شهید حاج احمدکریمی
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 #قصه_دلبری #قسمت_سی_و_چهارم دوسه هفته می رفتم و فقط تماشایش می کردم ، چنان با
💖🌸💖🌸💖
🌸💖🌸💖
💖🌸💖
🌸💖
💖
#قصه_دلبری
#قسمت_سی_و_پنجم
جزو آرزوهایش بود در خانه روضه هفتگی بگیریم ، اما نشد .😕
چون خونه مان کوچک بود و وسایلمان زیاد ..
می گفت :«دوبرابر خونه تیرو تخته داریم !»
فردای روز پاتختی ، چند تا از رفیقاش را دعوت کرد خانه ، بیشتر از پنج شش نفر نبودند . مراسم گرفت . یکی شأن طلبه بود که سخنرانی کرد و بقیه مداحی کردند زیارت عاشورا و حدیث کسا هم خواندند .
این تنها مجلسی بود که توانستیم در خانه برگزار کنیم .
چون هنوز در آشپزی راه نیفتاده بودم ، رفت و از بیرون پیتزا خرید، برای شام😅
البته زیاد هیئت دونفری داشتیم . برای هم سخنرانی می کردیم و چاشنی اش چند خط روضه هم می خواندیم .
بعد چای ، نسکافه یا بستنی می خوردیم ، می گفت :
« این خورد دنیا الان مال هیئته!»
هر وقت چای می ریختم می آوردم ، می گفت : «بیا دوسه خط روضه بخونیم تا چای روضه خورده باشیم!» 🙃
زیارت جامعه کبیره میخواندیم ،اما اصرار نداشتیم آن را تا ته بخوانیم .
یکی دو صفحه را با معنی می خواندیم .
چون به زبان عربی مسلط بود ، برایم ترجمه می کرد و توضیح می داد .
کلا آدم بخوری بود😂
موقع رفتن به هیئت ، یک خوراکی می خوردیم و موقع برگشتن هم آبمیوه ، بستنی یا غذا ...
گاهی پیاده می رفتیم گلزار شهدای یزد .
در مسیر رفت و برگشت ، دهانمان می جنبید . همیشه دنبال این بود برویم رستوران ، غذای بیرون بهش می چسبید.
من اصلا اهل خوردن نبودم ، ولی او بعد از ازدواج مبتلایم کرد 😬
عاشق قیمه بود و از خوردنش لذت می برد . جنس علاقه اش با بقیه خوراکی ها فرق داشت .
چون قیمه ، امام حسین (ع) و هیئت را به یادش می انداخت کیف می کرد .
هیئت که می رفتیم ، اگه پذیرایی یا نذری می دادند ، به عنوان تبرک برایم می آورد ☺️
خودم قسمت خانم ها می گرفتم ، ولی باز دوست داشت برایم بگیرد .
بعد از هیئت رأیة العباس با لیوان چای ، روی سکوی وسط خیابان منتظرم می ایستاد .
وقتی چای وقند را به من تعارف می کرد ، حتی بچه مذهبی ها هم نگاه می کردند
چند دفعه دیدم خانم های مسن تر تشویقش کردند و بعضی هاشون به شوهرهایشان می گفتند :«حاج آقا یاد بگیر ، از تو کوچک تره ها!😂
ادامه دارد...
در دنیا آدم هایی هستند
که به ظاهر زندهاند ، نفس میکشند ،
زندگی میکنند..
اما در حقیقت اسیر دنیا ، بردهی زندگی
و ذلیلِ حوادث هستند ..!
-شهیددکترمصطفیچمران
#شهیدانه
خدایا شاهدی که لباس مقدس سپاه را به این عشق و نیت به تن کردم که برای من کفنی باشد آغشته به خون.
خدایا همیشه نگران بودم که عاملی باشم
برای ریخته شدن اشک چشم امام عزیز.
اگر در این مدت بر این نعمت بزرگ شکری
در خور نکردم و یا از اوامرش تمردی نمودم
بر من ببخش...
#شهیدتورجیزاده
#شادی_روحش_صلوات
اگر...خدایی نکرده ذره ای
از "ولایت فقیه" فاصله بگیریم؛
نمیگویم شکست بلکه نابودی ما حتمیست!
_شهیداسماعیل خانزاده