#شهیدانه
اوائل زندگیمان بود و حاج مهدی بعضی از جلسههای کاری را توی خانه میگرفت. فکر میکردم پذیرایی از کسانی که در این جلسه شرکت میکنند سخته. به همین خاطر به مادرم گفتم بیاد برای کمک. همین که مهدی متوجه شد گفت: نه! برای این جلسه نه قراره خودت به زحمت بیوفتی نه دیگران، خودم همهی کارها رو انجام میدم.
#شادیروحشصلوات
شهیدعبدالمهدیمغفوری
4.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#اســتــوریکــلامشهـــید
خدایا گناهانی که مرا از امام حسین علیه السلام محروم میکنند، ببخش.
شهید محمود کاوه❣🍃
#تلنگر
میگفت میری پیش امام زمان
کلی گریه میکنی کلی خود خوری میکنی
میگی آقا ببخشید غلط کردم...
اقاهم قبول میکنه
امام زمانه دیگه دل رحمه
وقتی خداش میگه من ارحم و الراحمینم
قطعا امام زمانم دل رحمه
اما یهو میری یه جا یه گناهی میکنی
امام زمان پرونده هارو میبینه
میگه اع
اینکه قول داده بود!💔
هرکس سراغ خدا را گرفت و دلش تنگ بود آدرس شهدا را به او بدهید...
#شهید_احمد_محمد_مشلب🕊🌹
پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند. اماحقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است.
و شهدا مانده اند.
چه خوش ساعتی بودساعت شهادتشان
شهیدان،زمان را چه ماهرانه!
به دست گرفتند.
+شهیدمرتضیآوینی
قرارگاه شهید حاج احمدکریمی
💖🌸💖🌸💖 🌸💖🌸💖 💖🌸💖 🌸💖 💖 #قصه_دلبری #قسمت_پنجاه_و_پنجم می گفت:((اونجا اگه اخلاص داشته باشی،کار یه دفعه ا
💖🌸💖🌸💖
🌸💖🌸💖
💖🌸💖
🌸💖
💖
#قصه_دلبری
#قسمت_پنجاه_و_ششم
وقتی لاغرمی شد ، مادرم ناراحت می شد ..
ولی می دیدیم خودش از اینکه لاغر شده بیشترخوشحال است😂
می گفت:((بهترمی تونم تحرک داشته باشم وکارام رو انجام بدم!))
مادرم حرص می خورد ..
به زور دوسه برابر به خوردش می داد😐
غذاهای سفارشی و مقوی برایش می پخت: آبگوشت ، ماهیچه و آش گندم ..
اگرمی گفت:((نمی تونم بخورم)) ، مادرم از کوره در می رفت که:
((یعنی چی؟)) باید غذا بخوری تا جون داشته باشی!))
همه عالم و آدم از عشق وعلاقه اش به کله پاچه خبر داشتند.
مادرم که جای خود ..
تادوباره نوبت ماموریتش برسد ، چند دفعه کله پاچه برایش بار می گذاشت
پدرم می خندید که((کاش این بنده خدا همیشه اینجا بود تاما هم به نوایی می رسیدیم!))😂
پدرم بهش می گفت:((شما که هستی مرجان می گه ، می خنده و غذا می خوره ، ولی وای به روزایی که نیستی!
خیلی بداخلاق می شه ، به زمین وزمون گیر می ده..
اگه من یا مادرش چیزی بگیم ، سریع به گوشه قباش برمی خوره ..
مارو کلافه می کنه...
ولی شما اگه از شب تا صبح هم بهش تیکه بندازی ، جواب می ده و می خنده!))
به پدرم حق می دادم..
زور می زدم با هیئت رفتن و پیاده روی و زیارت ، سرگرم شوم..
اما این ها فقط تسکینم می داد ، دلتنگی ام را از بین نمی برد ..😣
گاهی هم با گوشی ، خودم راسرگرم می کردم.
وقتی سوریه بود ، هرچیزی را که می دیدم به یادش می افتادم .
حتی اگر منزل کسی دعوت بودم یا سرسفره ، اگرغذایی بود که دوست نداشت یا برعکس ، غذایی که خیلی دوست داشت به یادش می افتادم❤️
ادامه دارد...
#شهیدانه
یه بار اومد پیشم گفت:جایی کار سراغ نداری ؟
گفتم: اتفاقا این قنادی که کار میکنم نیرو میخواد.
نپرسید حقوقش چقده، بیمه میکنه یا نه یا حتی ساعت کاریش به چه شکله؛ اولین سوالش این بود : موقع نماز میزاره برم نماز بخونم؟
#شادیروحشصلوات
حاج اسماعیل دولابی میگفت :
وقتی به خدا بگویی خدایا من غیر از تو کسی را ندارم
خدا غیور است و خواسته ات را اجابت میکند...
انقدر روی شخصیتتون کار کنید که به جایی برسید که هر کی باهاتون حرف زد حداقل یک دقیقه بره تو خودش و راجع بهتون فکر کنه!
+حاجحسینیکتا
33.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگه منِ مادر شهید الآن گریه کنم... !🥀