💔
به قطرهقطرهی خونم قسم که میخواهم
مرا به خاک سپاری و خود، بلند شوی
سید ما آرام گرفت
آری... ما عزاداریم
ولی به وعده زنده بودن شهدایمان
امیدواریم...
📸لحظه تدفین شهدایمان
#انا_علی_العهد
#سید_حسن_نصرالله
#سید_مقاومت
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ
💞 @shahiidsho💞
"کپی آزاد ، بدون تغییر در عکس!"
شهید شو 🌷
💔 حرف آخر... آری... انسانهای بزرگ، دردهای بزرگتری دارند اما روح بزرگشان را تنها با یاد خدا التیا
💔
حرف آخر...
مادر برای فرزندانش کم نمیگذارد
اگر برای مهدیاش کم نگذاریم
سیدحسن، خودش را برای ظهور مهدی به آب و آتش زد...
بسم الله الرحمن الرحیم
و بَیِّض الله وُجوهَکُم فِی الدُّنیا وَ الآخره
خداوند مارا در دنیا و آخرت رو سفید بگرداند
#انا_علی_العهد
#سید_حسن_نصرالله
#مقاومت
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ
💞 @shahiidsho💞
"کپی آزاد ، بدون تغییر در عکس!"
شهید شو 🌷
💔 ثواب اعمال امروز تقدیم پیشگاه شهیدانی که در راه حق، مقاومت کردند آنها که نگذاشتند حرف ولیّ خدا بر
💔
ثواب اعمال امروز تقدیم پیشگاه شهیدی با عفو و گذشت
میگفت:
حامل پیغامی از آقا مهدی به حمید بودم. تا آن موقع هم ندیده بودمش. رسیدم به خط ساموپا.
جوانی لاغر اندام کنار سنگر نشسته بود. توی خودش بود. سراغ حمید باکری را گرفتم. با سستی خاصی گفت:
«برادر چه کارش داری؟»
گفتم: «برو بابا! با تو کاری ندارم.»
رفتم داخل سنگر که یکی گفت: «حمید آقا! بیسیم شما را میخواهد و رفت سمت همان جوان لاغر اندام.»
رفتم پیشش و پیغام را دادم و عذرخواهی کردم و گفتم: «ببخشید اگر نشناختمتان.»
تبسمی کرد و با همان لحن خسته اش گفت: «عیبی ندارد برادر جان! برو به سلامت.»
سلام و صلوات خدا به روح پاک و مطهرشان
دسته گلی از صلوات به نیابت از او هدیه میدهیم
به مادرمان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
🌸الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم🌸
📚کتاب نیمه پنهان ماه
#شهید_حمید_باکری
سالروز شهادت
♡ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
💞 @shahiidsho💞
"کپی آزاد ، بدون تغییر در عکس!"
mp3-tavasol-dua-with-the-voice-of-ali-fani.mp3
5.89M
💔
به جهت امتثال امر ولیّ، دعای توسل می خوانیم
به نیت پیروزی جبهه مقاومت از طرف شهید حمید باکری 🥀 و تقدیم میکنیم به محضر مادر سادات
#حضرت_زهرا
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ
💞 @shahiidsho💞
💔
امیدواری در روز تشییع سَیّدعزیز
داغون بودم، خسته و کلافه ...
ششم مهر ۱۴۰۳ که خبر شهادت سیدحسن نصرالله را شنیدم، همه احوال داغونم، صدبرابر شد. هیچوقت حتی در خواب هم باور نمیکردم خبر شهادت سید را بشنوم.
۵ ماه بُغض، داغ، سوز و ... زبانم بند آمده بود. فقط به تصاویر سیدخندان و خوشسیما می نگریستم و با خود میگفتم:
- خدا کند دروغ باشد همه خبرها و شایعهها که میگویند سید زنده است، راست باشد!
ولی دنیا به کام من نچرخید.
قرار شد سید را ۵ اسفند ماه تشییع کنند. یعنی دیگر همه امید زنده بودن سید، تمام شد.
چند روز پیش گفتند:
- روز یکشنبه ۵ اسفند، تو و مسعود دهنمکی، بیایید برای نماز خدمت حضرت آقا.
خدا را شکر. خیلی خوشحال شدم. میتوانستم بغضم را با کسی تقسیم کنم.
هرشب، در خواب و رویای خودخواسته، خویش را در آغوش آقا میدیدم که میگریم و بغض چندماهه میگشایم!
صبح یکشنبه، باران عالم و آدم را طراوت و زیبایی بخشده بود که مسعود که آمد دنبالم، نیم ساعت قبل از اذان ظهر وارد اتاقی شدیم که قرار بود آقا بیاید.
(درست ۲۶ سال پیش، در همین اتاق، غروب بعد عیدفطر، در جمعی شش-هفت نفره، نماز مغربوعشا را به امامت آقا خواندیم و نشستیم ساعتی به گفتوگو با آقا و لذت دنیا و آخرت بردن!)
جمعی شاید حدود صدنفر که خانوادههایی هم بودند، صفوف نماز را تشکیل دادند که چندین بچه کوچک، شاد و بیتوجه به همه، میان صفوف میدویدند و محافظین برایشان بیسکوئیت و سرگرمی میآوردند.
اذان که دادند، آقا تشریف آوردند و نماز به امامت ایشان اقامه شد. همهش با خودم میگفتم:
- حتما الان امروز که تشییع سیدعزیز است، آقا مثل من، بدجوری حالش گرفته است، خسته است و عزادار.
نماز که به پایان رسید، برخلاف تصور من، آقا صحبت نکرد و آمد به حالواحوال با حاضرین.
به ما که رسید، با تبسمی زیبا با مسعود صحبت کرد که مسعود درباره کتابهای اخیرش که منتظر انتشار هستند، صحبت کرد که آقا فرمودند نمونههایی را که فرستادی، دیدم.
آقا، نگاهی محبتآمیز به من انداخت و با لبخندی زیبا فرمود:
- باز که چاق شدی ...
و زدیم زیر خنده.
ماندهام با این شکم ورقُلُمبیده چیکار کنم. کاشکی میشد قبل از دیدار، پیچهایش را باز کنم و گوشهای پنهان کنم که هربار مورد لطف آقا قرار نگیرد و شرمنده نشوم!
رو در رو که شدم با آقا، چشم درچشم، نگاه انداختیم و خندیدیم. وقتی فرمودند:
- شما چطورید؟ چیکار میکنید؟
همان اول، کتاب "راز احمد" آخرین سفر بیبازگشت حاج احمد متوسلیان، چاپ نشر یازهرا (س) را به آقا هدیه دادم، توضیح کوتاهی دادم و خواستم تورق کنند.
سر دلم باز شد. بغضم داشت میترکید. شروع کردم به نالیدن:
- آقا، خستهام، حالم خوب نیست، دارم کم میارم ...
آقا چشمانش را در نگاهم دوخت و باتعحب گفت:
- چیزی نشده که، شما دیگه چرا کم میارید، خبری نیست، الحمدلله همه چیز خوب است ...
نالیدم: آقا، سید رفت، بغض دارم، دعا کنید خدا این آرامش قلب شما را به من هم بدهد ...
- همه چیز خوبه و همه کارها به روال خودش دارد پیش میرود. امیدت به خدا باشد ...
میخندید و میخندیدم. وقتی از امید گفت، قربانش رفتم و ناخواسته میگفتم:
- ای جانم ... جانم ... خدا همین امید و اطمینان قلبی شما را به من هم عطا کند ...
واقعا از آرامش و اطمینان قلبی ایشان، همه ناامیدی و خستگیام به یکباره فرو ریخت و بر فنا رفت و همه آن اطمینان قلب که همواره از خدا طلب میکردم، همچونخورشیدی بر قلبم تابیدن گرفت و آرامم کرد.
دقیقا دنبال همین بودم که امروز با یاد سیدعزیز که بر دوش آزادگان جهان بدرقه شد تا آغوش خدا، بر دستان حضرت آقا بوسه زدم و خدا را شکر کردم که این نعمت الهی بر سرمان میتابد.
✍🏻حمید داودآبادی
یکشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۳
#انا_علی_العهد
#سید_حسن_نصرالله
#سید_مقاومت
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ
💞 @shahiidsho💞
@hdavodabadi
انتشار با ارسال لینک
💔
از سپیدهدم امروز، مردم مناطق مختلف لبنان برای قرائت فاتحه بر روح مطهر شهید «سید حسن نصرالله»، سید شهدای امت، بهصورت گسترده حضور یافتهاند. این اقدام نشاندهنده عشق و ارادت عمیق مردم به این شخصیت بزرگ مقاومت است.
«سید حسن نصرالله» بهعنوان نمادی از مقاومت و ایستادگی در برابر رژیم صهیونیستی، همواره مورد احترام و تقدیر ملتهای آزاده جهان بوده است.
یاد و خاطره او همچون چراغی فراروی مبارزان راه آزادی و عدالت خواهد درخشید.
#انا_على_العهد
#سید_حسن_نصرالله
#سید_مقاومت
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ
💞 @shahiidsho💞
5.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔
داغ بزرگ شهید سیدهاشم صفیالدین به روایت پدر ارجمند شهید سیدحسن نصرالله
"بعد از شهادت سیدحسن بعد از گذشت سه روز گفتم الحمدلله سیدهاشم صفی الدین را دارم، با ایشان[با فقدان سیدحسن] عادت میکنم چرا که سیدهاشم برای من مثل فرزندم سیدحسن بود💔
اول از هرچیزی پسرعمو و دوستم بود و پرچمدار بود و مثل سیدحسن بلکه بیشتر مسئولیت داشت همچنان عزای سیدهاشم را دارم و زمانی که خبر سیدهاشم را شنیدم به هم ریختم و خانهنشین شدم."
راوی: سیدعبدالکریم نصرالله
#سید_حسن_نصرالله
#سیدهاشم_صفی_الدین
#سید_مقاومت
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ
💞 @shahiidsho💞