eitaa logo
شهید شو 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
19.4هزار عکس
3.7هزار ویدیو
71 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 خاطره ای از خواهر زاده شهید رجایی: شب عید بود ، وارد مغازه شیرینی فروشی شدیم تا مقداری آجیل و شیرینی بخریم ، من چند تا پسته و بادوم برداشتم تا بخورم ، دایی مچم رو گرفت و گفت : آقا یوسف چه میکنی ؟ برندار ! مغازه دار گفت : عیبی نداره آقا ، بزار بخوره نوش جونش ! این رسمه . دایی گفت : رسم بدیه ! بعد رو به من کرد و گفت : اگه پسته و بادوم دوست داری از هر کدوم ۱۰۰ گرم بخر ولی به مال مردم ناخنک نزن ، چون حرامه . مغازه دار هم روش نمیشه بگه دست نزن . 📚 گنجینه معارف ، ج ۱، ص ۳۴۹ ... 💕 @aah3noghte💕
💔 #قرار_عاشقی من شب اول قبرم چه حسابی دارم!! گر بپرسند چه داری؟ چه جوابی دارم؟ منم و وحشت قبری که ز هـر سو برسد کاش آن لحظه فقط"ضامن آهو"برسد... #اللهم_صل_علی_علی_بن_موسی_الرضا_المرتضی #امام_رضآی_دلم #دلتنگ_حرم #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aah3noghte💕
💔 صادق آل محمد فرمود: سخاوتمندترین مردم آن است که جان و مال خود را در راه خدای متعال تقدیم کند... #شهید_جواد_محمدی #حدیث #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aah3noghte💕
💞 زیبای من😍 من فدای اسم قشنگ تو الله جانم❤️ بخشش بسیارتو خاطرم را آسوده و احسانت مرا به سوی تو راه نمود. پس تو را به خودت و به محمد و خاندانش که درود تو بر آنان باد سوگند می دهم و از تو می خواهم که مرا دست تهی و ناامید برنگردان. ... 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 " یَا رَحْمَةِ اللهِ الْوَاسِعَة " دل دادن و ندادن ما دست ما نبود اینان به شیوه ی خودشان دل بَ
💔 وقت خواب است و دلم پیش تو سرگردان است... شب بخیر اي حرمت ، شرح پریشانے ما...!
💔 چه جذبه‌اےاست‌درآغوشِ‌توڪه اینگونه ڪشانــده‌اے بــه تماشا جهانِ حیــران را #صلے‌الله‌علیڪ‌یااباعبدالله #آھ‌ارباب #آھ‌زینب #آھ_ڪربلا #اللهم‌ارزقنازیارت‌الحسین‌علیه‌السلام #السلام‌علیڪ‌دلتنگم💔 💕 @aah3noghte💕
💔 +حاج خانم نگران چیزی نباش، تا ظهر آب رو خونه خارج میکنیم -نگران نیستم، سیل اول سال رو هم شما کمک کردین.... تصویری از خدمت رسانی نیروهای سپاه در سیلاب باران و فاضلاب، کوت عبدالله اهواز وقتی دولت، تعطیله آتش به اختیارها نمیذارن حرف آقا زمین بمونه💪 ... 💕 @aah3noghte💕
💔 دفتر نقاشے‌اش را نگاه میکردم که دیدم روی یکے از صفحه‌ها عده زیادۍ‌‌ کشیده بود که گریه میکردند و پرچم‌هایے به دست داشتند عده‌اۍ هم تابوتی روۍ دست میبردند که روۍ آن اسم خودش را نوشته بود.. از او پرسیدم: این نقاشے چیه کشیدۍ مادر؟! گفت:این آرزوی منه که فعلا روۍ کاغذه دعا کن اتفاق بیفته... ... 💕 @aah3noghte💕
💔 😄 یادمہ از اولین دوره هاے راهیان نور ڪہ رفتہ بودم ،وقتے وارد هویزه شدیم قشنگے فضاش ما رو گرفت... ڪسایے ڪہ رفتن هویزه میدونن چے میگم... جلوے درش کفشاشو میگیرن و واڪس میزنن .... از تونل سر بندها ڪہ عبور میڪنے میرسے بہ یہ حیاط ڪہ دو طرفش شهدا دفنن و چند تا درخت رو مزار بعضے شهدا سایہ انداختہ و دلچسبے فضا رو دو چندان میڪنہ یادمہ وارد شدیم و راوے روایت گرے میڪرد یڪے از بچہ ها ڪہ سابقہ دار بود اصرار ڪرد بچہ ها بریم سر قبر"شهید علے حاتمے" پرسیدیم چرا بین اینهمہ شهید به اونجا اصرار دارے ...؟؟ گفت بیاین ڪارتون نباشہ! رفتیم سر مزار شهید و مشغول فاتحہ و صحبت و دیدیم چند تا خواهرا هم پشتمون سرپا وایسادن و منتظرن بیان همونجا و چون ما اونجا بودیم خجالت میڪشیدن جلو بیان برام جاے تعجب بود خوب بقیہ شهیدا اطرافشون خالین برن برا اونا فاتحہ بخونن ... ڪہ این رفیقمون گفت آخہ این شهید مسئول ڪمیتہ ازدواجہ! هر ڪے با نیت بیاد سر خاڪش سریع ازدواج میڪنہ (پس بگو چرا خواهرا صف وایساده بودن😐😁😂) ما هم از قصد هے ڪشش میدادیم و از روے مزار بلند نمیشدیم😁... یهو راوے اومد بلند جلومون با صداے بلند و خنده گفت :آقایون این شهید شوهر میده‌ها ... زن نمیده به ڪسے ! یهو همه اطرافیان و اون خواهراے پشت سرے خندیدند و ما هم آروم آروم تو افق محو شدیم...😅 البتہ راوی بہ شوخے میگفت ؛ خیلے بچه ها با نیت اومدند و ازدواج هم ڪردند. ... 💕 @aah3noghte💕
💔 خدای مهربانم... اگر تمام عمر سر به سجده گذارم و شکرت را به جای بیاورم،نمیتوانم شکر اینکه مرا انتخاب کردی تا از زبان من و از دهان من نام تو جاری شود را به جای آورم... ... 💕 @aah3noghte💕
💔 ⭕️یک روز که مدرس از مجلس به خانه بازگشت، عده ای از مردم به منزل او ریخته و با سر و صدای زیاد گفتند: آقا! این چه لایحه‌ای بود که امروز تصویب شد؟ خلاف مصلحت است. مدرس پاسخ داد: اگر بیست راس اسب و الاغ و یک آدم را در مجلسی جمع کنند و از آنها بپرسند نهار چه می‌خورید، جواب چه می‌دهند؟! همه گفتند: جو! مدرس گفت آن یک نفر هم ناچار است سکوت کند؛ این وکلایی که شما انتخاب کرده‌اید همین قدرند؛ بروید آدم انتخاب کنید... ... 💕 @aah3noghte💕