eitaa logo
شهید شو 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
19.4هزار عکس
3.7هزار ویدیو
71 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 ‏خدایا ما را غصه‌دار زیبایی‌های زندگی دیگران نکن! ‎ ... 💕 @aah3noghte💕
17_An_sooy_marg_aminikhaah.ir.mp3
14.63M
💔 🔈 شرح و بررسی کتاب 🔇 جلسه هفدهم تاریکی بعد از مرگ، به خاطر چیست؟ به خاطر هر گناهی هزار سال نگه می دارند... یک ثانیه عمل اینجا و زمان ماندن برای جوابدهی آن در برزخ❌❌ 👌 ... 💕 @aah3noghte💕
💔 ممکن است حوادثی اتفاق بیفتد... اما به ما ارتباطی نخواهد داشت☝️ ۱۳۹۹/۰۸/۱۳ ❤️ ... 💞 @aah3noghte 💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
💔 ✨ #قدیس ✨ #قسمت_صد_و_سیزدهم نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے عمروعاص در پاسخ می نویسد: "از نظری
💔 ✨ نویســـنده: اولین پاسخی که به دعوت الحضرمی داده می شود، کوبنده و دور از انتظار اوست: "خدا رسوا و زشت گرداند آن چیزی که برای ما آوردهای چیزی آورده ای که دو رفیقت طلحه و زبیر آوردند و آن جنگ خانمان سوز را شعله ور ساختند. ما با علی بیعت کرده ایم و بر بیعت خود استوار هستیم و انتقام خون عثمان را که دیگر شعاری نخ نما شده است نمی خواهیم." مردی از داخل جمعیت فریاد می زند: "خاموش باش مردک! اگر لازم باشد ما بيعت هایمان را با علی میشکنیم." همان مرد پاسخ می دهد: "شما چگونه علی را با معاویه همسنگ می دانید در حالی که علی ستونی از ستونهای اسلام بوده و خاندان بنی امیه ستونی از ستون کفر و بت پرستی؟!" سپس رو به ابن الحضرمی با صدای بلندتری فریاد می زند: "اکنون از ما می خواهی تا شمشیرهایمان را از غلاف در آورده به جان یکدیگر بیفتیم تا معاویه، امیر گردد و تو وزیر او شوی و امر حکومت را از علی برگردانیم؟ به خدا قسم هرگز چنین نخواهیم کرد و لنگه کفش های پر وصله و پینه بسته ی علی را با صدها کاخ و تخت پادشاهی معاویه عوض نمی کنیم." نظرها در هم می آمیزد. مخالف و موافق سخن می گویند. سخن ها چنان شعله ور می گردند که به صورت دشنام و بدگویی در می آیند. جنگ بین طرفداران علی و معاویه. جنگ لفظ است و تهدید. ابن الحضرمی می نگرد و می اندیشد خوب است. آغاز بدی نیست. باید دید به کجا می انجامد..... ♦️رمان قدیس 👈 شرح اتفاقات حکومت علی (ع) با رویکرد کشیش مسیحے♦️ ... 😉 ... 💕 @aah3noghte💕 @chaharrah_majazi این رمانی‌ست که هر شیعه ای باید بخواند‼️
شهید شو 🌷
💔 ✨ #قدیس ✨ #قسمت_صد_و_چهاردهم نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے اولین پاسخی که به دعوت الحضرمی داد
💔 ✨ نویســـنده: در آن روزها زیاد بن عبید در غیاب ابن عباس، امیر بصره بود. کار ابن الحضرمی بالا گرفته است. عشایر بصره پیرامونش جمع می شوند. پیروانش افزایش می یابند و شهر دچار دو دستگی و تفرقه می گردد. زیاد که مدیر نالایقی است، نمی تواند تدبیری بیندیشد؛ جز این که اوضاع را به کوفه گزارش دهد و منتظر پاسخی باشد. از سویی، از جان خود نیز بیمناک است. می ترسد عثمانیان به دار الحكومه حمله ور شوند و آسیبی به او برسانند. به فکرش می رسد که برای دوست سابقش اصبره رئیس قبیله ی ازد پیغامی بفرستد: اصبره بن شیمان! تو سرور قبیله ات و یکی از بزرگان بصره ای. میدانی که کوفه در التهاب است و من از جان خود و بیت المال مسلمين بیمناکم. آیا به من پناه می دهید؟ تا زمانی که ابن عباس باز گردد و اوضاع آرام گردد. اصبره پاسخ می دهد: اگر بیایی از تو حمایت می کنم... زیاد، شبانه از کاخ فرمانداری بیرون می آید و به قبیله ی ازد وارد می شود. صبره با احترام به استقبالش می رود. او با این که در جنگ جمل مخالفان على بوده است، اما از عمل خود پشیمان شده و مجددا با علی بیعت کرده است. صبره برای زیاد، مسجدی برای نماز و منبری برای خطبه و تختی برای فرمانروایی و نگهبانانی برای حفظ امنیتش فراهم می آورد. زیاد امید و انگیره اش باز می گردد. ♦️رمان قدیس 👈 شرح اتفاقات حکومت علی (ع) با رویکرد کشیش مسیحے♦️ ... 😉 ... 💕 @aah3noghte💕 @chaharrah_majazi این رمانی‌ست که هر شیعه ای باید بخواند‼️
💔 یا رسول الله ... کشف پیکر مطهر شهیدی در منطقه چنگوله مهران که از دفترچه یادداشت همراه او تنها کلمه مبارک (ص) باقی مانده است. دیروز ۱۲ آبان ماه ۹۹ ✍آری! حقیقت اینست☝️اسم و رسم پیامبر ص باقے خواهد ماند حتی اگر کفار بخواهند نور وجود مقدس ایشان را خاموش کنند.... ع ... 💕 @aah3noghte💕