شهید شو 🌷
💔 #معرفےشھداےدفترحزب_جمهورےاسلامی #گذرے_ڪوتاھ_بر_زندگی_شھدا شهیدی که جایگاه ولیّ فقیه را به معنای
💔
#معرفےشھداےدفترحزب_جمهورےاسلامی
#گذرے_ڪوتاھ_بر_زندگی_شھدا
حجتالاسلام #شھیدغلامحسین_حقانی:
در سال 1320 در شهر قم متولد شد.
همراه علوم دینی، تحصیلات متوسطه را به پایان برد و به قصد افشای رژیم و بیداری مردم عازم شهرها و روستاهای کشور شد.
بعد از رسیدن به اجتهاد، موسسه فرهنگی «در راه حق» و «اصول دین» را بنیان گذارد و کتاب «اسلام پیشرو نهضتها» را در همین ایام تالیف کرد.
سپس به سازماندهی هستههای مبارزه در شهرهای مختلف کشور پرداخت و ساواک را از این کار به وحشت انداخت.
مخفیانه به عراق و به دیدار امام شتافت و در بازگشت توسط ساواک دستگیر و ابتدا به #اعدام و سپس به 12 سال زندان محکوم شد.
او در طول زندان هرگز تقاضای ملاقات با خانوادهاش را نکرد و عاقبت با اوجگیری انقلاب از زندان آزاد شد.
وی از جمله روحانیونی بود که در دانشگاه تهران تحصن کرد و کمیته استقبال از امام را همراهی نمود، با ورود امام به ایران، #دفتر_تبلیغات_اسلامی_قم را تاسیس کرد و در اسفند1357به عنوان نماینده امام و ریاست دادگاه و حاکم شرع استانهای هرمزگان و سیستان و بلوچستان عازم جنوب شد و به درخواست مردم از سوی امام(ره) امامت جمعه بندرعباس را پذیرفت.
چندی بعد، طی حکمی از سوی امام، عضو شورای عالی تبلیغات اسلامی شد و اولین سرپرست و #بنیانگذار سازمان تبلیغات اسلامی گردید
و عاقبت به همراه شهید مظلوم بهشتی در 7 تیر1360 به شهادت رسید.
#خون_عشاق_سر_وقت_خودش_خواهدریخت
#شھیدترور
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
#اختصاصے_ڪانال_آھ...
#ڪپےباذڪرصلوات🌼
شهید شو 🌷
💔 #سالروز_شھادت_مردهزارچهره تنها چریک انقلاب #شھیدسیدعلی_اندرزگو🌹 واکنش #امام_خمینی بعد از شنیدن
💔
روایت رهبرانقلاب از دیدار با شھیداندرزگو و ماجرای خروس های تخم گذار😳😅
#امام_خامنه_ای
#شھیدسیدعلی_اندرزگو
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
❤️🌸❤️
✅ #اعمالروزمباهله
اوّل: غسل
دوّم: روزه
سوّم: دو رڪعت نماز و آن مثل روز عید غدیر اسٺ
(دو رڪعٺ اسٺ؛ در هر رڪعٺ، یڪ مرتبہ حمد و ده مرتبہ توحید، ده مرتبہ آیةالڪرسے و ده مرتبہ سوره قدر خوانده مےشود و بهتر اسٺ پیش از اذان ظهر خوانده شود.)
و نیز روایٺ شده اسٺ بعد از نماز هفتاد مرتبہ استغفار ڪند.
چهارم: خواندن دعاے مباهلہ ڪہ شبیہ بہ دعاے سحرهای ماه رمضان اسٺ: اللهم انی اسئلك من بهائك بابهاء .........
پنجم: شایسته است در این روز صدقه بر فقراء به جهٺ تَأسّی به مولای متقیان امیرالمؤمنین علی علیه السلام و زیارت ڪردن آن حضرت و بهتر اسٺ زیارت جامعه خوانده شود.
📗متن و شرح کامل دعاها و اعمال در مفاتیح الجنان
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
11.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔
کلیپ #کوچه_شهید
#علی_زکریایی
در جواب
یاوهگوییهای
یغما گلرویی
و ابراهیم حامدی(ابی)😏
#شھید
#شھادت
#کلیپ
#شفاعت
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
#فرواردکن_مومن
💔
هفته دولت است
و من به این مےاندیشم
که این مقام و منصب است که اگر در خدمت افراد باشد
مےشود پله پرواز و عروج
اما اگر کسی
پست و مقام را پرستید و در خدمت آن شد
این پله ها، سراشیبی تندی مےشوند
برای ذلیل شدنش
#اللهم_اصلح_کل_فاسد_من_امور_المسلمین
#هفته_دولت
#شھیدرجائی
#شھیدباهنر
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
#انتشارحتماباذکرلینک
💔
امشب از خواب خوش گريزانم
كه خيال تو خوشتر از خوابست
طپش دل ز شوق دیدار است
بِه از این چیست فیض حاصل ما؟!
#اللهمارزقنازیارتالحسینعلیهالسلام
#صلےاللهعلیڪیااباعبدالله
#السلامعلیڪدلتنگم💔
#آھ_ڪربلا
#پروفایل
💕 @aah3noghte💕
01.Morteza-Parsa.mp3
1.72M
💔
اللهم ارزقنا حرم
آرزومه کربلا برم
نکنہ میخواے بگے کہ
حرم جای بدا نیست
نڪنہ میخواے بگی کھ
تو کہ جات کربلانیست..
#اللهمارزقنازیارتالحسینعلیهالسلام
#صلےاللهعلیڪیااباعبدالله
#آھ_ڪربلا
💕 @aah3noghte💕
❁﷽❁
💔
با اهل بیت پاک نبوت،
غیر از سلام و نور مَگویید
با مستجاب دعوهترینها،
جان بردن از مباهله سخت است
#مباهله
با اهل جدل مجادله باید کرد
با تیغ زبان مقابله باید کرد
بر منطق وحی سر اگر نسپردند
بی چون و چرا مباهله باید کرد
شعر از مه و مهر شب شکن باید گفت
از فاطمه و اباالحسن باید گفت
تا خاطره ی مباهله گُم نشود
پیوسته، سخن، سخن، سخن باید گفت
سالروز #اثبات_حقّانیت_اهلبیت
عصمت و طهارت (علیهم السلام)توسط خداوند
عّزوجل بر تمامی اَدیان و مذاهب
جهان بر تمامی #شیعیان و مُحبّین
#آل_یاسین (علیهم السلام) مبارک
#مباهله
#برتری_اهل_بیت
#آھ...
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 رمان #رهائےازشبــ ☄ #قسمت_شصت_و_چهارم من از شرم آبروم بجای جواب دوباره گریه از سر گرفتم. او با
#رمان_رهــایــے_از_شـبـــ ☄
#قسمت_شصت_و_پنجم
دلم آشوب شد.
با دقت نگاهش کردم.او همچنان به همون نقطه خیره بود! با لکنت پرسیدم:
-با.. من ..هستید؟
او سرش رو با حالت تایید تکون داد.
_هرجا میرم شما هستید. اوایل فکر میکردم اتفاقیه ولی با چیزی که امشب دیدم بعید میدونم.
🍃🌹🍃
خدای من!!! خوابم داره تعبیر میشه! اون در این مدت متوجه من بوده..او منو میشناخته.امشب اگر سکته نکنم خوبه. چه بی مقدمه رفت سراغ اصل مطلب؟!!!چقدر فشار روی قلبمه.لال شدم! چی باید میگفتم!؟ سرش رو به سمتم چرخوند و بانگاه نافذش آبم کرد.
-نمیخواین چیزی بگید؟
انگار اینجا آخر خط بود! باید اعتراف میکردم.و خوب میدونستم آخر این اعتراف چی میشه!و اونی که همه چیزش رو میبازه منم! با شرمندگی گفتم:
-چی بگم؟؟
او یک ابروشو بالا انداخت و گفت:
_راستشووو!!
نفس عمیقی کشیدم و زیر لب کردم: _راستشو؟!!! این برای کسی که عمریه داره به همه،حتی به خودش دروغ میگه کار سختی نیس؟
او همچنان نگاهم میکرد.گفت:_این جواب من نیست!
سرم رو پایین انداختم و به صدای ضربان قلبم گوش دادم.او در حالیکه سوار ماشین میشد گفت:
_بسیار خب!! مساله ای نیست! سوار شید بریم!کجا باید ببرمتون؟
🍃🌹🍃
خوب ظاهرا قرار نبود بحث قبلی پیگیری شه.خیالم راحت شد.نشستم توی ماشین.
گفتم:_شما منو تا یه جایی برسونید باقی راه رو با تاکسی میرم.
او با ناراحتی مردمک چشمهاشو چرخوند و گفت:_این وقت شب تاکسی وجود نداره! الان وقت تعارف کردن نیست بفرمایید کجا برم؟
چقدر لحن کلامش بی رحمانه وعصبانی بود.خدایا یعنی او در مورد من چه فکرهایی میکرد! ؟
دوباره سکوت کردم.تنها چیزی که من میخواستم این بود که او اینطوری باهام حرف نزنه! دلم میخواست کمی با من مهربون تر باشه.او به سمتم چرخید و با غیض نگاهم کرد.من سرم پایین بود ولی رنگ ولحن نگاهش رو کاملا درک میکردم.
دل به دریا زدم.پرسیدم:_شما در مورد من چه فکری میکنید؟
سرم رو بالا گرفتم تا عکس العملش رو ببینم
او به حالت اولش نشست و گفت:_من هیچ فکری در مورد شما نمیکنم.
با دلخوری گفتم: _چرا..شما خیلی فکرها میکنید.این رو میشه از حرکات و طرز حرف زدنتون فهمید.
او با خنده ی کوتاه و عصبی گفت: _استغفرالله!! باز همون موضع همیشگی! خانوم محترم! من در مورد شما هیچ فکر خاصی نمیکنم چیزی که از شما در ذهن من وجود داره فقط مشتی سوال بی جوابه! که هربار ازتون پرسیدم از دادن جواب طفره رفتید.!
🍃🌹🍃
پس او هم به من فکر میکرد؟؟ پس او هم ذهنش مشغول من بود؟
با غرور به چشمهایش در آینه نگاه کردم وگفتم:_یادم نمیاد سوالی ازم پرسیده باشید.!بر عکس اونی که هیچ وقت اجازه نداد حرفهامو بزنم شما بودی.!!
او اخم کرد و درحالیکه ماشین رو روشن میکرد گفت:_خودتون هم میدونید که اینطور نبوده.نمونش همین الان ازتون پرسیدم چرا تعقیبم میکنید ولی شما بجای جواب دادن، طفره رفتید.
با دلخوری گفتم:_برای اینکه دلیلم شخصیه!
او با عصبانیت جمله ام رو سوالی کرد:
_دلیل شخصیی؟خانوم.. سادات.. بزرگوار..یک طرف این قضیه من وآبروی منه اونوقت شما میفرمایید دلیلتون شخصیه؟
با بغص گفتم:_دیگه تکرار نمیشه. .
زدم زیر گریه.😭 او واقعا از رفتارات من عصبی و سردرگم به نظر می رسید.من سی سالم بود اینها رو خودم میدونستم. و این رفتارها بیشتر از هرکس خودم رو آزار میداد.
🍃🌹🍃
بعد از چند دقیقه گفت:_میخوام بدونم! دلیل شخصیتون رو..!! میخوام بدونم چرا هرجا میرم شما اونجا هستید! حتی..
حرفش رو خورد.
سرم رو از روی شیشه برداشتم و در حالیکه اشکهامو پاک میکردم منتظر شدم تا جملشو کامل کنه. ولی او آهی کشید و گفت:_استغفرالله
گفتم:_چرا باید بهتون بگم وقتی که قرار نیست دیگه این کارو کنم؟ شما گفتید با این کار من آبروتون به خطر میفته ومنم قانع شدم و قول میدم دیگه..
جمله م رو قطع کرد و گفت:
-عرض کردم میخوام علت اینکارتون رو جویاشم!!حتی اگه دیگه تکرار نشه.!! فکر میکنم این حق من باشه که بدونم.
سکوت کردم!
تا موضوع به اینجا میرسید زبانم قفل میشد.اگر واقعیت رو میگفتم او را برای همیشه از دست میدادم. دستهام رو باحرص مشت کردم..ناخنهای بلندم داخل گوشت دستم فرو میرفت وکمی از فشاری که روم بود کم میکرد.
خودش شروع کرد به جواب دادن:
_کسی ازتون خواسته.درسته؟
من باتعجب گفتم:_نه!!! چرا باید کسی ازم بخواد؟ بخدا قضیه اونطور که شما فکر میکنید نیست
او با ناراحتی صداش رو یک پرده بالاتر برد و گفت:
_پس قضیه چیه که این وقت شب دنبال من به این محله ی خطرناک اومدید؟ قضیه خونی شدن سرو صورتتون چیه؟چرا بااینکه محل زندگیتون با مسجد محل اینهمه فاصله داره اینهمه راه میکوبید میاید اونجا؟ اینا بسه یا بازم بگم؟
ادامه دارد…
نویسنده:
#فــــ_مــقیـمــے
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
#ڪپےباصلوات🌼
💔
عکس هایت را گذاشته ام پیش رویَم
و نگاه مےکنم ...
چه خوبن این عکس ها
جواد!
همینطوری جوون بمون!
داریم کم کم همسن تو میشیم
میدونی چه حسرتی رو قلبمون میشینه
اگه برسیم به سن تو
اما به #شھادت نرسیم؟؟؟؟
نذار حسرت به دل بمونیم😔
#شھیدجوادمحمدی
#ولادت
#شھادت
#حسرت
#شفاعت
#رفاقت
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
#پروفایل
💕 @aah3noghte💕
#انتشارحتماباذکرلینک
شَهُ و...
شهزاده و...
شش ماهه و ...
شش گوشه و...
شش روز دگر😭💔
#ششروزتامحرم✨
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕