eitaa logo
احکام شرعی کاربردی
1.9هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
17 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم: پاسخگویی به سؤالات شرعی👇 @Chnani313 لینک کانال: @Sharia313
مشاهده در ایتا
دانلود
#داداش‌گلم_باید_در_خونه‌ی_خدا #خودت_رو_زمین_بزنی_و_اشک‌بریزی #تا_پیش_خدا_گریه_و_زاری_نکنی #چیزی_هم_بهت_نمیدن❌❌❌ #همین_چندقطره_اشک_هست_که #آتش_جهنم_رو_خاموش_می‌کنه❗️ 🌹آيت الله مجتهدى تهرانى: 🔹باز آمدم به درگه دوست التجاء كنم 🔹شايد كه دوست را به تضرع رضا كنم ✍گريه كنيد؛ ديده ايد #بچه‌ها با #گريه كردن #كار خود را #پيش مى برند. تا گريه مى كنند، پدرشان #راضى مى شود؛ با گريه از بابا پول ميگيرند. ✔️در #خانه‌ى_خدا هم بايد #گريه كنيد. تا گريه نكنيد، كار پيش نمى‌رود. 🔹گر خدا خواهد كه غفارى كند 🔹ميل بنده جانب زارى كند ❇️همين كه #ميل پيدا كردى كه گريه كنى و #اشكى بريزى، معلوم مي‌شود كه خدا #مى‌خواهد شما را بيامرزد! ❣ @arefeen
✋ #سلام_ارباب_دلم♥️ 🍃بر گل لب تشنه و پرپر سلام 🍃بر تن صد پاره و بی سر سلام 🍃رو به سوی کربلا، سمٺِ حسین 🍃دم به دم بر زاده‌ی حیدر سلام ❣ @arefeen
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 👌داستان کوتاه و پندآموز 💠امانت و خیانت❗️   💭یکی از تجار نیشابور چون خیال مسافرت داشت؛ کنیز خود را به شیخ ابی عثمان حمیری به رسم امانت سپرده بود. روزی غفلتا نظر شیخ به چهره او افتاد و چون زنی زیبا و با ملاحت بود و اندامی دلربا داشت؛ شیخ بی اختیار اسیر عشق و پایبند محبت او شد رفته رفته بر عشق و دلباختگی او افزوده گردید و آتش عشق و اشتیاق در دل او هر آن بیشتر شعله ور میگشت، شیخ این پیش آمد را به استاد خود ابوحفص حداد گوشزد کرد و به موجب پاسخ و دستور او ماموریت پیدا نمود از نیشابور بطرف ری حرکت کند و چندی افتخار مصاحبت با استاد بزرگ شیخ یوسف را درک کند. 💭ابوعثمان بجانب ری حرکت کرد هنگامیکه به آنجا رسید در کوچه ها از منزل شیخ یوسف جستجو مینمود. همه مردم با شگفتی تمام در او دقیق میشدند که چرا مثل این شخصی از منزل مرد فاسق و بدکاری سؤال مینمایند! او را سرزنش و ملامت میکردند، شیخ از این وضع متحیر و سرگردان شد و از روی ناچار بطرف نیشابور بازگشت استاد خود ابوحفص را از جریان اطلاع داد. 💭استاد دوباره او را امر کرد که بهر طریق ممکن است باید شیخ یوسف را ملاقات کنی و از روحانیت و انفاس قدسیه او استفاده نمائی، این مرتبه چون اراده حرکت کرد خود را آماده ملامت و سرزنش مردم نموده و بموجب نشانی که گرفته بود منزل شیخ یوسف را در محله باده فروشان پیدا کرد. 💭همینکه وارد اطاق شد در یکطرف شیخ، بچه ای زیبا و خوش اندام و در طرف دیگر او شیشه ای که محتوی آن شراب مینمود مشاهده کرد، بر حیرت و تعجب ابوعثمان افزوده شد، سؤ ال کرد علت انتخاب منزل در چنین محلی که همه مشروب فروش و یا باده نوشند چیست؟ با اینکه هیچ مناسبتی با مقام شما ندارد؟ 💭شیخ گفت این خانه ها متعلق بدوستان و بستگان ما بود یکی از ستمکاران از آنها خرید و باین کارها اختصاص داد، ولی خانه مرا نخریدند، از آن پسرک زیبا و شیشه شراب نما سؤ ال کرد شیخ یوسف گفت این پسر فرزند واقعی منست و داخل شیشه جز سرکه چیزی نیست ابی عثمان گفت در اینصورت پس چرا با مردم طوری رفتار میکنید که نسبت بمقام شما سوءظن پیدا کرده و خود را در معرض تهمت قرار میدهید؟ 💭شیخ یوسف گفت برای اینکه مردم درباره من عقیده مند نشوند و مرا بامانت دارای و وثوق و خوبی نشناسند تا کنیزهای خود را برسم امانت بمن بسپارند و منهم عاشق آنها بشوم و در این دلباختگی بسوزم و داروی خاموش کردن شعله های فروزان عشق را بخواهم . از شنیدن این سخن ابوعثمان بشدت گریه اش گرفت و در خدمت او درد خویش را بدرمان رسانید. 📚بحارالانوار؛ ج 16، ص 148 ❣ @arefeen 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
مداحی آنلاین - حسین جان الهی نگاهت منو هم ببینه - سید رضا نریمانی.mp3
7.69M
🔳 #واحد احساسی #اربعین 🌴حسین جان الهی نگاهت منو هم ببینه 🌴منو هم سوا کن بگو زائر اربعینه 🎙 #سید_رضا_نریمانی 👌فوق‌العاده زیبا ❣ @arefeen
❗️ 💠☀️جوانی از انصار را با پیامبر (صلی الله علیه و آله) می‌خواند ولی و محرمات را نیز می‌داد. ♦️🔹جریان را به پیامبر (ص) گفتند. پیامبر (صلی الله علیه و آله)  فرمود: بالاخره روزی او را از و می‌دارد. ☑️طولی نکشید که دیدند آن کرد و دست از کارهای بد و زشتش برداشت! 📚میزان الحکمه، ج5، ص371 ❣ @arefeen
‼️ ❗️ 🌹علامه حسن زاده آملی: ✍ابان بن تغلب گوید که: زنی دیدم پسرش مُرد، برخاست چشمش را بست و او را پوشاند و گفت و دارد آنچه را تو هم چشیدی و بعد از تو خواهد چشید! 💠بزرگترین برای انسان است و خواب است چه فرق میکند در رختخواب بخوابی یا جای دیگر! 🍃اگر باشی مرگ بحال تو ، و اگر بحال تو . اگر مرگ بهترین چیزها نبود خداوند خود را و را نمی‌گذاشت. 📚هزار و یک نکته ، نکته 976 علامه حسن زاده ❣ @arefeen
مداحی آنلاین - توبه حر.mp3
1.38M
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 💠مردم فکر نکنید اگه گناه کارید 💠نباید بیاید در خونه امام حسین 👌 نماهنگ بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام #دارستانی ✅حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید. ❣ @arefeen 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔳 #نماهنگ احساسی #اربعین 🌴قدم قدم پا میزارم تو جاده ها 🌴تا برسم به کربلا حسین حسین 🎙کربلایی #مهدی_رسولی 👌 فوق‌العاده زیبا ❣ @arefeen
☔️🍁☔️🍁☔️🍁☔️🍁☔️ 💠مذهبی‌نما یا حزب اللهی‌های پر ادعا❗️ 🌹حجه الاسلام شیخ محسن قرائتی: 🔰من در اتاق یک رئیسی رفتم، کار داشتم تا در را باز کردم دیدم یک دختری حالا یا دختر یا خانم، خیلی زیبا است. ⭕️داخل اتاق رئیس رفتم گفتم: شما با این خانم محرم هستی؟ گفت: نه! گفتم: چطور با یک دختر به این زیبایی تو در یک اتاق هستی‌و در هم بسته است. 🔘گفت: آخر ما حزب اللهی هستیم. گفتم: خوشا به حالت که اینقدر به خودت خاطرت جمع است. 🔷حضرت امیر به زن‌های جوان سلام نمی‌کرد. گفتند: یا علی رسول خدا سلام می‌کند تو چرا سلام نمی‌کنی؟ گفت: رسول خدا سی سال از من بزرگتر بود. من سی سال جوان هستم. می‌ترسم به یک جوان سلام کنم یک جواب گرمی به من بدهد، دل علی بلرزد. گفتم: دل علی می‌لرزد! تو خاطرت جمع است!!! 💥بعضی‌ها خودشان را از امیرالمؤمنین حزب اللهی‌تر می‌دانند! ❣ @arefeen ☔️🍁☔️🍁☔️🍁☔️🍁☔️
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 ❣چه شود فرصت ديدار به ما هم بدهند؟ ❣فيض هم صحبتي يار به مـا هم بدهند؟ ❣آن قدر بر در اين خانه گـدا مي‌مانيم ❣لقب نوكـــر دربـار به مـــا هم بدهند #جانم_ابی_عبدالله🌸 #حسین_یا_ثارالله🌸 💠 @arefeen 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃 💠مجتهد و عالم پای سماور روضه❗️ 🔰حجت‌الاسلام‌والمسلمین آقای سید مرتضی علوی نقل کرده است: آیت‌الله علوی در این اواخر که به اصفهان رفته بودند، فرمودند: خوب است سری به منزل آقای نجفی بزنیم. 🍃به منزل ایشان رفتند، آن روز منزل ایشان روضه بود، در خانه‌ای کاه‌گلی و در کمال سادگی عده‌ای پیرمرد روحانی نشسته بودند و شخصی هم با یک لباس نیم تنه و یک تکه پارچه که به سرش بسته بود به عاشقان اهل‌بیت علیهم‌السلام چای می‌داد. 🍃برای ما مشتبه شده بود که کدام‌یک از آقایان معممین آقای نجفی می‌باشد و بعداً متوجه شدیم و روشن شد آن‌کس که چای می‌دهد و خدمت می‌کند، خود مرحوم آیت‌الله شیخ مهدی نجفی(ره) است. 🍃مرحوم علوی از اطرافیان سؤال کرد: چرا آقا خودشان چائی می‌دهند؟ گفتند: ایشان همیشه این‌طور هستند و در کمال تواضع چای پخش می‌کنند و خود را خادم الحسین علیه‌السلام می‌دانند. 🌷سماوری که به بزم حسین می‌جوشد 🌷بخار رحمت آن جُرم خلق می‌پوشد 📚منبع: با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل ❣ @arefeen 🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃
#اکثر_بلا_و_مشکلاتی_که_در_زندگی #دچار_هستیم_مربوط_به_گناهان‌مان #می‌باشد_وقتی_گناه_را_ترک_کردیم #چشم_و_گوش‌مان_را_کنترل_کردیم #خداوند_هم_به_ما_لطف_می‌کند❗️ 🌹آیت الله محمّدعلی جاودان: ✍اگر انســان #خــوب شـود و در حـد #توانش کارش را انجام دهد و #چشم و #گوش و ... را #پاک نگه دارد #خدا #مشکلاتش را به او #نشـان می‌دهد و او را #کمـک می‌کنــد. 💠🍃بسیــاری از مشکــلات مـا در این عالم نظیر #فرزنــد_بد یا #همســر_بد، بلایـی اسـت که به خاطـر #گناهان‌مـان در این #دنیـا می‌کشیــم! ❣ @arefeen
✋ #سلام_ارباب_دلم♥️ 🍃باز هم دربدر ظلمتم ای نور سلام 🍃باز هم زائرتان نیستم از دور سلام 🍃با زبانی‌که به‌ذکرت شده مأمور سلام 🍃به سلیمان برسد از طرف مور سلام 💕السلام‌علیک‌یااباعبدالله‌الحسین💕 ❣ @arefeen
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 👌داستان کوتاه و پندآموز 💠عجله در نماز خواندن برای گریه یک کودک❗️   💭عصر پیامبر صلی الله علیه وآله بود، ظهر فرا رسید، مؤذن در مسجدالنبی مدینه اذان ظهر دعوت نمود، پیامبر صلی الله علیه وآله به مسجد آمد و مسلمین ازدحام کردند و صفوف نماز تشکیل شد، و نماز جماعت شروع گردید، در وسطهای نماز ناگاه رسول خدا صلی الله علیه وآله می خواهد با شتاب و عجله نماز را تمام کند. 💭خدایا چه می شد؟ مگر بیماری شدیدی بر پیامبر صلی الله علیه وآله عارض گردیده است ؟ او که همواره به وقار و آرامش در نماز سفارش می کرد، اکنون چرا مستحبات نماز را رعایت نمی کند، آن همه عجله برای چه ؟ چرا؟ یعنی چه؟ 💭چند لحظه نگذشت که نماز تمام شد، مردم آن حضرت جهیدند، احوال پرسیدند، می گفتند: ای رسول خدا! آیا پیش آمدی شده! حادثه بدی رخ داده؟ چرا نماز را این گونه یا عجله و سرعت به پایان رساندی؟ 💭پاسخ همه این چراها، فقط این جمله بود که پیامبر صلی الله علیه وآله به آنها فرمود: اما سمعتم صراخ الصبی؛ آیا شما صدای گریه و جیغ کودک شیرخوار را نشنیدید؟ ☑️معلوم شد، کودک شیر خواری در نزدیکی آنجا گریه می کند و کسی نیست که او را آرام نماید، پیامبر صلی الله علیه وآله نماز را با شتاب تمام کرد، تا کودک را آرامش و نوازش دهد. 📚فروغ کافی جلد 6 ص 48 ❣ @arefeen 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
YEKNET.IR - vahed 2 - 98.07.04 - narimani.mp3
6.44M
🔳 #واحد احساسی #اربعین 🌴راه نجف کربلا 🌴جاده نوره تو این ظلمت 🎙 #سید_رضا_نریمانی 👌فوق‌العاده زیبا ❣ @arefeen
❤️حضرت امام رضا(علیه السلام): ✅☀️خداوند متعال فرمان داده سه چیز همراه سه چیز دیگر انجام گیرد: 1⃣به #نماز همراه #زکات فرمان داده است، پس کسی که نماز بخواند و زکات نپردازد نمازش نیز پذیرفته نمی شود. 2⃣به #سپاسگزاری از #خودش و #پدر و #مادر فرمان داده است، پس کسی که از پدر و مادرش سپاسگزاری نکند، خدا را شکر نکرده است. 3⃣به #تقوای_الهی فرمان داده و به #صله_رحم، پس کسی که صله رحم انجام ندهد تقوای الهی را هم بجا نیاورده است. 📚بحار الانوار، جلد 74، ص ۷۷ ❣ @arefeen
#انسان_بخيل_هرچه_نماز_بخواند #به_جايي_نمي‌رسد❌❌❌ 🌹استاد سید عبدالله فاطمي نيا: ✍صفاتي مانند #سخاوت، بلندنظري، خوش خلقي و امثال اين‌ها، #صفات_عاليه هستند و در مقابل، #بخل، تنگ نظري، سوء خلق و مانند اينها، اخلاق پست و #صفات_رذيله‌اي هستند که #سد #راه_کمال مي باشند. 💠🍃مثلاً #انسان_بخيل هرچه هم #نماز بخواند به جايي نمي رسد. البته در نامه عملش او را بي نماز نمي نويسند، ولي #ترقي_نمي‌کند و به درجات عاليه واصل نمي شود. از طرفي #صفات_عاليه باعث سرعت سير تکاملي انسان شده و راه هاي طولاني را در #مدت_کوتاه #طي مي نمايد. 📚منبع: نکته ها از گفته ها ❣ @arefeen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 💠کلیپ بسیار زیبا از سخاوتمندی و مهمان‌نوازی کم نظیر مردم عراق❗️ 💟خدمت خارج از تصور به زائران امام حسین (علیه السلام) در پیاده روی بزرگ #اربعین ❣ @arefeen 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
مداحي آنلاين - از بين رفتن گناه با محبت به اهل بيت - حجت الاسلام مومني.mp3
1.73M
💠از بین رفتن گناهان 💠با محبت به اهل بیت 👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی 🎙 حجت الاسلام #مومنی ✅حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید. ❣ @arefeen
☔️🍁☔️🍁☔️🍁☔️🍁☔️ 💠خوش به حال خارجیا که آزادن...⁉️ 🔰بعضی جوانها حسرت کشورهای خارجی رو می‌خورند که آنجا آزادی هست و همه راحت هستن، ولی آیت الله ضیاءآبادی نکته‌ای رو در این زمینه بیان کردند که خواندنی است: ⭕️تا انسان نباشیم تا انسان از دنیا نرویم ائمه ما را شفاعت نخواهند کرد. 🔘آنها سگ و خوک را که شفاعت نمیکنند؛ باید انسان باشیم این همه بی پروا زندگی نکنیم دینداری دشوار است اما نتیجه خوبی در دنیا و آخرت دارد! ❎کافر محدودیت ندارد آزاد است اما ما مسلمانیم محدودیت داریم آزاد نیستیم؛ 🔻حرفمان محدود! 🔻چشممان محدود! 🔻نگاهمان محدود! 🔻رفتارمان محدود است! 🔆حال که محدود شد در مقابل از عذاب خدا در امان هستیم، چون اطاعت امر خدا را نمودیم مصون خواهیم ماند. 📛اما فرد کافر چنین نیست؛ در دنیا بی پروا و آزاد است اما دیگر در آخرت در امان نیست.! 📖درس اخلاق آیت الله ضیاءآبادی در مسجد امام علی ابن الحسین(ع) دربند تهران ❣ @arefeen ☔️🍁☔️🍁☔️🍁☔️🍁☔️
مداحی آنلاین - روضه خانگی حسین طاهری.mp3
4.16M
🌷 #نماهنگ زیبای #روضه_خانگی 🌴یه عشق صاف و ساده تو دلم بود 🌴تو خوبی من دلم تغییر کرده 🎙کربلایی #حسین_طاهری 👌 #پیشنهاد_ویژه ❣ @arefeen
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 💠ماجرای تکان‌دهنده از شهیدی که تک فرزند خانواده بود و زنده زنده سرش رو بریدند ولی زبونش رو باز نکرد تا عملیات لو بره‼️ عباسعلی فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت. سال شصت به شش زبان زنده‌ی دنیا تسلط داشت😳 تک فرزند خانواده هم بود😍 زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه😇 مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟ عباسعلی گفت: امام گفته. مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم...😊 عباس اومد جبهه. خیلی ها می شناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته☺️ اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب😇 فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست. گفتند: آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباهه...😱 بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند. یه روز شهیدخرازی گفت: چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن😰 پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود... پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی بود😇 قبل از رفتن حاج حسین خرازی خواستشون و گفت: " به هیچوقت با عراقیها درگیر نمیشید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم عراقیها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره...😳 تخریبچی ها رفتند... یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده، یکی شونم برنگشته...😔 اونایی که برگشته بودند گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقیها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای عباسعلی و اسیر شد...😓 زمزمه لغو عملیات مطرح شد.😲 گفتند ممکنه عباسعلی توی شکنجه ها لو بده🤔 پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین! عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده، سرش بره زبونش باز نمیشه برید عملیات کنید...😊 عملیات فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی. سر هم نداشت😭 پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: این عباسعلیه! گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه...😔 اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته... اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند...😭 جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند. گفتند به مادرش نگید سر نداره😓 وقت تشییع مادر گفت: صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین! گفتن مادر بیخیال. نمیشه... مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم. گفتند: باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین😔 یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره؟😔 گفتند: مادر! عراقی‌ها سر عباست رو بریدند. مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم...😳 مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد و خم شد رگهای عباس رو بوسید. و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد...😭😭 💔شادی روح شهدا صلوات💔 ✍راوی: محمد احمدیان از بچه های تفحص ↶💟☆《 به ما بپیوندید 》☆💟↷ 🌺🍃✨کانال معرفتی ✨🍃🌺 http://eitaa.com/joinchat/57344004C7961b6a51a 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
#دو_راهی_که_همیشه_به_روی #انسان_باز_است_و_دور_از #دسترس_شیطان_ملعون_است❗️ 🌹آیت الله جوادی آملی: 🔰مرحوم مجلسی(رضوان الله تعالی علیه) یك لطیفه‌ای دارد که می‌فرماید: ✍نكته‌ای كه #شیطان گفت از #جلو می‌آیم، از #پشت_سر می‌آیم، از طرف #راست می‌آیم، از طرف #چپ می‌آیم و جهات بالا و پایین را نگفت، معلوم می‌شود این دو طرف باز است، برای اینكه #بالا و #پایین راه خداست، یا دست #دراز می‌كنیم به آسمان و می‌گوییم #خدا، یا به #خاك می‌افتیم می‌گوییم خدا؛ وقتی راه باز است چرا این راه را #انتخاب نكنیم؟! ❣ @arefeen
✋ #سلام_ارباب_دلم❤️ 🍃میدهم سوے امیرم یڪ سلام 🍃صبح من آغاز شد با این ڪلام 🍃ڪار هر روز من از فرط فراق 🍃یڪ سلام از راه دور از روے بام 🍃السّلام اے ساڪن ڪرب وبلا 🍃من حرم خواهم همین و والسلام 💕السلام‌علیک‌یا‌اباعبدالله‌الحسین💕 💠 @arefeen
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 👌داستان کوتاه وپندآموز 💠سگ خود را فداى صاحب خود كرد❗️ 💭مرحوم حاج معتمد الدوله فرهاد میرزا استاندار فارس بود نقل كرده كه: من با سفیر انگلیس در تهران آشنایى داشتم. روزى به دیدنش رفتم او براى من آلبومى كه در آن عكس‌هاى بسیار بود آورد و نشانم مى‏‌داد ناگهان عكسى را برداشت كه به من بدهد تا آن را دید بى‏‌اختیار گریان شد. 💭من نگاه كردم دیدم عكس سگى تعجب كردم چگونه از دیدن آن گریه مى‏‌كند سبب گریه‏‌اش را پرسیدم گفت: این سگ عادى نبود و مرا با او خاطره عجیبى است و آن این است در اوقاتى كه لندن بودم روزى براى انجام ماموریتى كه در چند كیلومترى خارج شهر داشتم از خانه بیرون آمدم و كیف خود را كه در آن اسناد و مدارك مهم دولتى و مقدار زیادى پول بود همراه داشتم. 💭این سگ هم همراهم آمد و هر چه او را رد كردم برنگشت تا آنكه در خارج شهر به درختى رسیدم زیر سایه آن نشسته و استراحت كردم و مقدار خوراكى كه همراه داشتم خوردم و بلند شدم حركت كردم جلو مرا گرفت و نمى‏گذاشت بروم هرچه سعى كردم مانع نشود سودى نبخشید غضبناك شدم هفت تیر همراه داشتم چند تیر به او زدم او افتاد آنگاه آزادانه رفتم پس از طى مسافت زیادى دیدم كیف من همراهم نیست. 💭متوجه شدم كه زیر درخت گذاشته‏‌ام و فراموش كرده‏ام خیلى ناراحت شدم چون مسئولیت شدیدى برایم داشت علاوه بر فقدان پولها ترسیدم كه كسى آن را برداشته باشد. 💭به سرعت برگشتم و دانستم سگ زبان بسته دانسته بود كه من كیف را فراموش كرده‏ام لذا از رفتم جلوگیرى مى‏كرد چون به زیر درخت رسیدم كیف را ندیدم بیشتر ناراحت شدم به فكر افتادم سراغ سگ بروم ببینم در چه حال است به آنجایى كه تیرش زدم آمدم ندیدم بعد اثر خونش را بر زمین مشاهده كردم بر اثر قطرات خون آمدم تا رسیدم بگودالى كه در آن افتاده بود و از مسیر جاده كنار و دور افتاده بود، در حالى كه كیف مرا به دندان گرفته و آن سگ باوفا مرده است. 💭دانستم پس از تیر خوردن و مایوس شدن از من به این فكر افتاده است كه كیف را از دستبرد رهگذران نگهدارى كند لذا آن را از سر راه برداشته و تا توانایى داشته از جاده دور شده تا افتاده و مرده است آیا جا ندارد كه براى چنین سگى گریان شوم و كردار ناپسند خود در برابر احسان او سخت ناراحت نشوم. 📚داستانهاى شگفت دستغیب ص 161 ❣ @arefeen 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺