eitaa logo
احکام شرعی کاربردی
1.9هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
17 فایل
پاسخگویی به سؤالات شرعی👇 مقلدین مقام معظم رهبری و آیت الله سیستانی @Chnani313 مقلدین آیت الله مکارم و دیگر مراجع @h_babazadeh لینک کانال: @Sharia313
مشاهده در ایتا
دانلود
👌 ❗️ 🌺آیت الله محمّدعلی جاودان: ✍آدم که می‌خواهد راهی برود و به برسد به دارد که با آن راه برود. ضمناً نباید مانعی هم بر سر راهش باشد. تمام و آمدند که دست ما را بگیرند و به نزد خدا و در کنار خودشان ببرند. ‌علیه‌السلام در این راه هم وسیله را در ما قرار می‌دهد و هم موانع را می‌کند. 💠امام رضا علیه‌السلام فرمودند: بر امام حسین ‌علیه‌السلام، بزرگ را می‌کند. در روایت دیگری هم فرمودند که اگر برای امام حسین طوری کنی که روی جاری شود، خداوند تمام گناهات را چه بزرگ و چه کوچک و چه کم و چه زیاد می‌آمرزد. 🍃امام حسین این را دارد که ما را به دهد؛ زنجیرهای مانع پرواز را هم پاره می‌کند. در جمع است؛ اما امام حسین یک دارد و آن مظلومیت و شهادت است که همین، است. ما با گریه و عزاداری این ارتباط‌را می‌کنیم. ❣ @arefeen
💌💌💌 ☀️خــ❤️ــدایــــا... 🍃قرارم باش و یارم باش، 🍃جهان تاریکی محض است. 🍃می‌ترسم، کنارم باش... 🔷خدایا مرا ببخش بابت 🔷هر آنچه کردم و نباید، 🔷و هر آنچه نکردم و باید... ❣ @arefeen
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 👌داستان کوتاه و پندآموز 💠پاداش بزرگ برای توبه کنندگان❗️ 💭فضیل بن عیاض در اوایل، راهزن بود و در همان اوقات، نسبت به یکی از زنان علاقمند شده بود. وی شبی از شب ها برای آنکه به وصال آن زن برسد. از دیواری بالا رفت تا به منزل او برود، ناگاه آواز گوینده ای را شنید که این آیه را تلاوت می نمود: ✨الم یان للذین آمنوا ان تخشع قلوبهم لذکر الله✨ 🔻آیا وقت آن نرسیده است آنان که ایمان آورده اند، قلب هایشان از برای یاد خدا نرم شود.(1) 💭همین که فضیل این آیه را شنید، با خود گفت: وقت آن شده که دل آهنین من، چون موم، از آتش توبه نرم گردد. او همان شب، سر به بیابان نهاد و بعد از طی مسافتی، به کاروان سرایی رسید که جماعتی از کاروانیان در آنجا پیاده شده و به استراحت می پرداختند. 💭نیمه شب، کاروانیان برخاستند و گفتند: برخیزند تا روانه شویم. یکی از آنها گفت: توقف کنید تا روز شود؛ زیرا که فضیل در راه است. فضیل از شنیدن این حرف، ناراحت شد و به آنها گفت: جوانمردان! فضیل، اکنون در مقابل شماست، از ناحیه او، خاطر جمع باشید و حرکت کنید. 💭رسم فضیل این بود که هر مالی را که می دزدید، نام صاحبانش را در طوماری ثبت می نمود، بنابراین صاحبان اموال را طلبید و به هر نحو بود، رضایت آنان را به دست را آورد. یک یهودی که فضیل از او مال زیادی دزدیده بود باقی ماند. آن یهودی در شام زندگی می کرد، بنابراین فضیل به شام رفت و یهودی را پیدا کرد و جریان توبه خود را به او گفت و از او حلالیت طلبید. 💭یهودی به فضیل گفت: من سوگند خورده ام تا مال خود را نستانم، رضایت ندهم، و اکنون که مالی در دست نداری، باید به خانه من بیایی و از پولی که من در زیر بساط دارم برداشته و به من بدهی، تا سوگند خود را نشکسته باشم و تو هم به مراد خود که رضایتمندی من است برسی. 💭مرد یهودی فضیل را به خانه خود برد، آنگاه فضیل دست به زیر تشک وی برد و مرتب زر برداشته و به یهودی داد؛ تا هنگامی که ذمه خود را بری نمود.  مرد یهودی پس از مشاهده این جریان مسلمان شد و گفت: آیا می دانی که چرا مسلمان شدم! فضیل گفت: خیر! 💭مرد یهود گفت: در کتاب آسمانی تورات خوانده بودم هر کس از امت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، به راستی توبه کند، خاک برای او به خواست خداوند عالم، مبدل به طلا گردد. چون در زیر بساط من به غیر از خاک چیزی نبود، می خواستم تو را امتحان کنم و از این راه، حقانیت اسلام را هم بشناسم؛ به همین دلیل چون چنین دیدم، مسلمان شدم.(2) 📚منبع: 1) حدید آیه 16 2)کشکول طبسی، ص 37 و 36 ❣ @arefeen 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
❌‼️ 🌹آیت الله جوادی آملی: ✍تا از لحظه ، زبان به دست خود است هر طور بخواهد و هر حرفی که بخواهد بزند؛ 💠اما از لحظه احتضار به بعد انسان در اوست لذا خیلی ها نمی توانند در لحظه شهادتین را بگویند؛ چون آنها که است، نمی گذارد که را بگویند. ❣ @arefeen
❤️پيامبر اکرم(صل‌الله‌علیه‌و‌آله): ✍اولين چيزى كه #خداوند بر امت من #واجب كرد، #نمازهاى_پنج گانه است؛ و #اولين چيزى كه از #اعمال ايشان #بالا بُرده مى شود، نمازهاى پنج گانه است؛ و اولين چيزى كه نسبت به آن مورد #سؤال واقع مى شوند، #نمازهاى پنج گانه است..🍃 📚منبع: كنزالعمال ❣ @arefeen
☔️🍁☔️🍁☔️🍁☔️🍁☔️ 💠کلید ورود به قلب امام زمان (عج)❗️ 🌺آیت الله روح الله قرهی: 🔰در درد دل هایتان به آقا جان بگویید: اگر به خودم واگذار شوم و دستم را نگیرید، گرفتار می‌شوم. به گناه می‌افتم، فردی، اجتماعی و ... خراب می‌کنم، زندگی و آخرتم را خراب می‌کنم، دستم را بگیرید. اصلاً یادم می‌رود که برای چه به دنیا آمدم و باید چه کنم. آقا جان، دستم را بگیرید. ⭕️یک فاتحه برای مادرشان حضرت نرجس بخوانیم، جدّی باور کنیم کلید ورود به قلب آقا جان، مادرشان است. این‌قدر این‌ها رئوف و کریم هستند، احسان، عادتشان است، کرم، مشی‌شان است. اصلاً با ما تفاوت دارند، ما معامله می‌کنیم، امّا آن ها دنبال این‌گونه مطالب نیستند. ⚪️به آقا جان بگویید آقا جان، خراب کردم، تو درستش کن. ولیّ خدایی حضرت را، یا مبدل السیئات بالحسنات، خطاب می‌کردند. آقا جان، دست ما را بگیر. با آقا جان، صحبت کن، اشک بریز، گردنت را کج کن، خضوع و خشوع داشته باش، حال مضطرّ بگیر، بگو: آقا جان، می‌خواهم سربازت شوم، گناه کردم، امّا امید دارم. 💟خوش به حال شهدای مدافع حرم که پاک و طاهر رفتند، نمی‌دانم اوضاع من چه می‌شود، آقا دستم را بگیر که عاقبت به خیر شوم، نه عاقبت به شر. آقا جان، دستم را بگیر. 📖درس اخلاق حضرت آیت الله قرهی؛ 96/9/6 ❣ @arefeen ☔️🍁☔️🍁☔️🍁☔️🍁☔️
8.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #کلیپ_ویژه 💟اخلاق اسلامی و ایمان والای شهید عباس بابایی ⭕️باسخنرانی استاد مسعود عالی 💠حتماً کلیپ رو نگاه کنید. ❣ @arefeen
🌷🍃💫🌷🍃💫🌷🍃💫🌷🍃 💠ماجرای روز مباهله رسول خدا(ص) بهمراه اهل بیت(علیهم السلام) با مسیحیان نجران❗️ ✨فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْكاذِبِينَ✨ 🌷سوره مبارکه آل‏ عمران؛ آیه61🌷   ♦️هرگاه بعد از علم و دانشی كه (درباره مسيح《ع》) به تو رسيده، (باز) كسانی با تو به محاجه و ستيز برخيزند، به آن‌ها بگو: بياييد ما فرزندان خود را دعوت كنيم، شما هم فرزندان خود را، ما زنان خويش را دعوت نماييم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت كنيم، شما هم از نفوس خود، آنگاه مباهله كنيم، و لعنت خدا را بر دروغ‌گویان قرار دهيم. ❇️گفته‌اند كه اين آيه و آيات قبل از آن، درباره هیئت نجرانی مركب از عاقب و سيد و گروهی كه با آن‌ها بودند نازل شده است، آن‌ها خدمت پيامبر (صلی‌الله عليه و آله و سلم) رسيدند و عرض كردند: آيا هرگز ديده‌ای فرزندی بدون پدر متولد شود، در اين هنگام آيه (ان مَثَلَ عيسی عِندَ الله ...) نازل شد و هنگامی‌که پيامبر (صلی‌الله عليه و آله و سلم) آن‌ها را به مباهله دعوت كرد، آن‌ها تا فردای آن روز از حضرتش مهلت خواستند. 🌐پس از مراجعه به شخصيت‌های نجران، اسقف (روحانی بزرگشان) به آن‌ها گفت: شما فردا به محمد (صلی‌الله عليه و آله و سلم) نگاه كنيد، اگر با فرزندان و خانواده‌اش برای مباهله آمد، از مباهله با او بترسيد، و اگر با يارانش آمد با او مباهله كنيد، زيرا چيزی در بساط ندارد، فردا كه شد پيامبر (صلی‌الله عليه و آله و سلم) آمد در حالی كه دست علی بن ابی‌طالب (عليه‌السلام) را گرفته بود و حسن و حسين (عليهماالسلام) در پيش روی او راه مي‌رفتند و فاطمه (عليهاالسلام) پشت سرش بود، نصاری نيز بيرون آمدند در حالی كه اسقف آن‌ها پيشاپيششان بود هنگامی‌که نگاه كرد، پيامبر (صلی‌الله عليه و آله و سلم) با آن چند نفر آمدند، درباره آن‌ها سؤال كرد به او گفتند: اين پسر عمو و داماد او و محبوب‌ترين خلق خدا نزد او است و اين دو پسر، فرزندان دختر او از علی (عليه‌السلام) هستند و آن بانوی جوان دخترش فاطمه (عليهاالسلام) است كه عزيزترين مردم نزد او، و نزديك‌ترين افراد به قلب او است. 📌سيد به اسقف گفت: برای مباهله قدم پيش گذار. گفت: نه، من مردی را مي‌بينم كه نسبت به مباهله با كمال جرئت اقدام می‌كند و من مي‌ترسم راست‌گو باشد، و اگر راست‌گو باشد، به خدا يك سال بر ما نمي‌گذرد در حالی كه در تمام دنيا يك نصرانی كه آب بنوشد وجود نداشته باشد. اسقف به پيامبر اسلام (صلی‌الله عليه و آله و سلم) عرض كرد: ای ابوالقاسم! ما با تو مباهله نمي‌كنيم بلكه مصالحه مي‌كنيم، با ما مصالحه كن. پيامبر (صلی‌الله عليه و آله و سلم) با آن‌ها مصالحه كرد. 🔖و در روايتی آمده است اسقف مسيحيان به آن‌ها گفت: من صورت‌هایی را مي‌بينم كه اگر از خداوند تقاضا كنند كوه‌ها را از جا بركند، چنين خواهد كرد؛ هرگز با آن‌ها مباهله نكنيد كه هلاك خواهيد شد، و يك نصرانی تا روز قيامت بر صفحه زمين نخواهد ماند. 📚منبع: تفسیر آیه مباهله تفسیر نمونه ✅🔻روز بیست و چهارم ذی الحجّه، روز مباهله پیامبر (ص) با مسیحیان نجران است که در نزد مسلمانان، اهمیت خاصّی دارد؛ چرا که گواه حقانیت و درستی دعوت پیامبر و عظمت شأن اهل بیت مکرّم اوست. 💎همچنین در اين روز حضرت اميرالمؤمنين (عليه السّلام) در حال ركوع انگشتر خود را به سائل داد، و آيه«انّما وليكم اللّه» در شأن آن حضرت نازل گشت. ❣ @arefeen 🌷🍃💫🌷🍃💫🌷🍃💫🌷🍃
👌 ❗️ 🌹آیت الله محمّدتقی بهجت: ✍آیا می شود ما با نباشیم؛ خدا ما باشد در هر و کلی، در امور و در امور ؛ پس هیچ چاره ای از بلیّات دنیویه و اخرویه، داخلیه و خارجیه نیست؛ مگر خدائی بودن و و باخدایی‌ها معیت داشتن و داشتن! 💠ما اگر از و شدیم، و ، بلا فاصله ما را می خورند؛ ما اگر بودیم، از ما می ترسیدند کسانی که اصلاً نمی‌شناسند ما کی هستیم، چه کاره هستیم؛ می ترسند کاری بکنند که ما بر آنها بشویم، چرا؟! چون دیگر غضب ما ، اگر با خدا هستیم. 🍃جنيان به (علیه السلام) عرض كردند که اگر بدهی همین حالا، هیچ جا نرفته، از جایت حرکت نکرده می کنیم دشمن ها را؛ این را جنیان گفتند؛ حضرت فرمودند: والله قدرت من از قدرت شما بیشتر است؛ این کسی است که بلد است؛ لکن اگر من نشوم، با چی می شوند این مردمی که این جورند.! 📚منبع: عصاره عرفان ❣ @arefeen
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁 💠حتماً بخونید... 🔴ماجرای بسیار عجیب و تکان دهنده پسر جوانی که پس از مرگ حتمی زنده شد😱 🔰ماجرای عجیب و تکان دهنده ای که برای یک پسر جوانی حکایت دارد که پس از خودکشی از دنیای  مُردگان تجربه کرده است. 🍃موقعی که با میترا آشنا شدم روزی بود که به همراه خانواده ام به یکی از جنگل های اطراف شهرمان رفته بودیم. نخستین جمله ای که به زبان راندم این بود:کدام مرد بدبختی با این ابلیس زیبا ازدواج می کند؟ 🍃این را گفتم، غافل از اینکه همان روز سرنوشت من تغییر می کند، آری سر و وضع ظاهری میترا به گونه ای بود که توجه همه پسرهای جوان را به خودش جلب کرده بود. البته چهره زیبایی داشت، اما طوری لباس پوشیده و آرایش کرده بود که در نظر افرادی مثل من که در یک خانواده متعصب بزرگ شده بودم، قبل از اینکه زیبایی اش به چشم بیاید، حرکات و ظاهرش جلب توجه می کرد. 🍃تا حوالی ظهر در آن جنگل می آمد و می رفت و کم کم داشت سروصدای همه را و از جمله خودم را در می آورد که بزرگترین اشتباه زندگی ام را مرتکب شدم، یعنی تصمیم گرفتم به سراغ او بروم و متوجه اش کنم که دیگران چه قضاوتی در مورد شخصیتش دارند. اتفاقاً دو سه دقیقه ای که مشغول قدم زدن در کنار جاده بود و کسی در اطرافش نبود، بهترین مجال نصیبم شد و بی رودربایستی عقیده ام را گفتم و آخر سر هم گفتم:فکرش رو کردی اگر با این چهره زیبا، سیرت زیبا هم داشتی چه شخصیت زیبایی پیدا می‌کردی؟ 🍃حرفهایم که تمام شد میترا سر بلند کرد و نگاه افسونگرش را به چشمانم ریخت و به آرامی گفت: تا حالا هیچ کس این حرفها رو به من نزده ... ای کاش آن روز به سراغش نمی رفتم، ای کاش چیزی به او نمی گفتم و ای کاش او هم نگاهم نمی کرد و ...! 🍃آن شب تا صبح خوابم نبرد. لااقل صد بار شماره تلفنش را از جیبم درآوردم و نگاه کردم. حس بدی داشتم. می دانستم که دارم خودم را گول می زنم: " شاید واقعاً نیاز به کمک داشته باشد" اما هر کار که کردم نتوانستم جلوی خودم را بگیرم که به او تلفن نزنم. 🍃از همان تلفن اول که سه ساعت و 22 دقیقه طول کشید،عاشقش شدم! از فردا هر روز او را می دیدم و خوشحالی ام آن بود که کسی از دوستی من و او خبری ندارد، اما میترا اصرار عجیبی داشت که دیگران ما را ببینند و سرانجام کمتر از 2 ماه بعد تقریباً همه شهر از رابطه ما با خبر شدند. پدر و مادرم چنان جنجالی راه انداختند که سابقه نداشت. من نیز که عقل و مغزم را به او باخته بودم روی حرفم ایستادم که:من می خواهم با میترا ازدواج کنم ... او قول داده که خودش را تغییر دهد! 🍃پدرم فریاد زد: تو آبروی ما را بردی و مادرم اشک می ریخت و می گفت: پسرم؛ این دختر اصلاح پذیر نیست ... چرا بازیچه اش شدی؟ 🍃من اما، گاهی اوقات هم که کم کم باور می‌کردم که دیگران در مورد او درست می گویند، به محض اینکه با میترا روبرو می شدم همه چیز را فراموش می کردم حالا دیگه کار به جایی رسیده بود که رسوای شهر شده بودم و تنها امیدم آن بود که میترا پس از ازدواج با من رویه اش را تغییر دهد و ... 🍃اما روزی که حرف ازدواج را پیش کشیدم، او قهقه زد و گفت: " من فقط می خواستم تو را به اینجا برسانم و تلافی اون تحقیری رو که آن روز نصیبم کردی، سرت در بیاورم ... دیگه هم نمی‌خوام تو رو ببینم! این را گفت و رفت. ولی من هنوز فکر می کردم او دارد شوخی می کند... 🍃تا اینکه فردای آن روز او را سوار ماشین جوان دیگری دیدم! وقتی خبر به پدر و مادرم رسید فقط گفتند:ای کاش می مردی و چنین ننگی را تحمل نمی کردی! من اما، چنان به بن بست رسیده بودم که اشتباه دوم را انجام دادم، "خودکشی!!!". ... ⛔️کپی_فقط_از_این_داستان_حرام_شرعی ↶💟☆《 به ما بپیوندید 》☆💟↷ 🌺🍃✨کانال معرفتی ✨🍃🌺 http://eitaa.com/joinchat/57344004C7961b6a51a 🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
🌷🍀💫🌷🍀💫🌷🍀💫🌷🍀 💠چهار دستور پزشکی امیرالمومنین(ع)❗️ 🌷آقا امیرالمومنین امام على عليه السلام ✅🔻در سفارشى به فرزند خود امام مجتبى عليه السلام فرمودند: فرزندم! آيا چهار نكته به تو نياموزم كه با رعايت آنها از طبابت بى نياز شوى؟ ☀️عرض كرد: بله، اى امير مؤمنان! 🌷حضرت فرمودند: 1⃣تا گرسنه نشده اى غذا نخور 2⃣تا اشتها دارى از غذا دست بكش 3⃣غذا را خوب بجو 4⃣قبل از خوابيدن قضاى حاجت كن.  🔅اگر اين نكات را رعايت كنى، 🔅از طبابت بى نياز مى شوى.! 📚خصال( شیخ صدوق )، ص 229 ❣ @arefeen 🌷🍀💫🌷🍀💫🌷🍀💫🌷🍀
#داداش_جون_یه_مقدار_بیشتر #کار_خوب_انجام_بدیم_تا_فرشته #دست_راست_بیکار_نباشه❌‼️ 🌺آیت الله مجتهدے تهرانے: ✍این #فرشته دست #راست ما حقوق بازنشستگی می خورد و راست راست راه می رود؛ #بیکار است چون #کار_خوبی #نداریم که بنویسد! 💠ولی #دست_چپی باید یک کمک هم بگیرد و #اعمال_بد ما را بنویسد؛ تا انسان #غیبت می کند و ملک دست چپ تا میخواهد بنویسد #دروغ هم میگوید و در همان حال به #نامحرم هم #نگاه می‌کند از طرف دیگر هم #صدای نامحرم را می شنود! 🌾این #فرشته #نمی‌داند کدام را بنویسد و شب و روز در کار و #فعالیت است! ❣ @arefeen