eitaa logo
احکام شرعی کاربردی
1.9هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
17 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم: پاسخگویی به سؤالات شرعی👇 @Chnani313 لینک کانال: @Sharia313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹آیت‌الله بهجت(ره): 🍃حفظ کنیم قرآن را که همیشه با ما باشد، ما با او باشیم، آن را وسیلۀ حفظمان در فِتَن و شدائد دنیا قرار بدهیم.! 🍃از خدا بخواهیم که از قرآن، ما را جدا نکند؛ همچنین از خدا بخواهیم ما را از عترت جدا نکند که عترت با قرآن است و قرآن هم با عترت است.! 🌹 @arefeen
#أیــن_صاحبنـا #مهدیــا دنیایِ بـی تـو زخمِ ... چرڪینـی ست بـی درمان ای نـوش دارو ! ای شفـا ای آخرین مرهــم ! العَجّـل ... 🔸اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْــ 🌹 @arefeen
🌷 حکایت ❄️⇦ فاضل بزرگوار سید جعفر مزارعى روایت کرده : یکى از طلبه هاى حوزه باعظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیر قابل تحملّى بود . روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمومنین (علیه السلام)عرضه مى دارد : شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید ، در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم ؟!شب امیرالمومنین (علیه السلام) را در خواب مى بیند که آن حضرت به او مى فرماید : اگر مى خواهى در نجف مجاور من باشى اینجا همین نان و ماست و فیجیل و فرش طلبگى است ، و اگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى خواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد دکن به خانه فلان کس مراجعه کنى ، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز کرد به او بگو :به آسمان رود و کار آفتاب کند . ❄️⇦ پس از این خواب ، دوباره به حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد : زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است شما مرا به هندوستان حواله مى دهید !!بار دیگر حضرت را خواب مى بیند که مى فرماید : سخن همان است که گفتم ، اگر در جوار ما با این اوضاع مى توانى استقامت ورزى اقامت کن ، اگر نمى توانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگیرى و به او بگویى: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن ، کتاب ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى رساند و اهل خیر هم با او مساعدت مى کنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن راجه را مى گیرد ، مردم از این که طلبه اى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد ، تعجب مى کنند . ❄️⇦ وقتى به در خانه آن راجه مى رسد در مى زند ، چون در را باز مى کنند مى بیند شخصى از پله هاى عمارت به زیر آمد ، طلبه وقتى با او روبرو مى شود مى گوید: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) فوراً راجه پیش خدمت هایش را صدا مى زند و مى گوید : این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید و پس از پذیرایى از او تا رفع خستگى اش وى را به حمام ببرید و او را با لباس هاى فاخر و گران قیمت بپوشانید .مراسم به صورتى نیکو انجام مى گیرد و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مى شود . ❄️⇦ فردا دید محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند و هر کدام در آن سالن پرزینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند ، از شخصى که کنار دستش بود ، پرسید : چه خبر است ؟ گفت : مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است . پیش خود گفت : وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است .هنگامى که مجلس آراسته شد ، راجه به سالن درآمد ، همه به احترامش از جاى برخاستند و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خود نشست .نگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت : آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم ، و همه مى دانید که اولاد من منحصر به دو دختر است ، یکى از آنها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مى بندم ، و شما اى عالمان دین ، هم اکنون صیغه عقد را جارى کنید .چون صیغه جارى شد طلبه که در دریایى از شگفتى و حیرت فرو رفته بود ، پرسید : شرح این داستان چیست ؟ ❄️⇦ راجه گفت : من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمومنین (علیه السلام) شعرى بگویم ، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم ; به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم ، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود ، به شعراى ایران مراجعه کردم ، مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى زد ، پیش خود گفتم حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمومنین (علیه السلام)قرار نگرفته است ، لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید ، نصف دارایى ام را به او ببخشم و دختر زیباتر خود را به عقد او در آورم،شما آمدید و مصراع دوم را گفتید ، دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است . طلبه گفت : مصراع اول چه بود ؟ راجه گفت : من گفته بودم :به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند طلبه گفت : مصراع دوم از من نیست ، بلکه لطف خود امیرالمومنین (علیه السلام) است . راجه سجده شکر کرد و خواند : به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند ○○○ به آسمان رود و کار آفتاب کند ❄️⇦ وقتى نظر کیمیا اثر حضرت مولا ، فقیر نیازمندى را اینگونه به ثروت و جاه و جلال برساند ، نتیجه نظر حق در حقّ عبد چه خواهد کرد ؟ 🌹 @arefeen
○ آثار شوم بعضی گناهان ○ ✅ امام صادق علیه السلام فرمودند: گناهی که نعمت‌ها را تغییر می‌دهد، 〖 تجاوز به حقوق دیگران〗 است. گناهی که پشیمانی می‌آورد، 〖قتل〗است. گناهی که گرفتاری ایجاد می‌کند، 〖ظلم〗است. گناهی که آبرو می‌برد، 〖شرابخواری〗است. گناهی که جلوی روزی را می‌گیرد، 〖زناست.〗 گناهی که مرگ را شتاب می‌بخشد، 〖قطع رابطه با خویشان〗 است. گناهی که مانع استجابت دعا می‌شود و زندگی را تیره و تار می‌کند، 〖نافرمانی از پدرومادر〗است. 📚 علل الشرایع، ج۲، 🌹 @arefeen
💠استاد فاطمی نیا: جوان عزیز اگر عروج میخواهی میخواهی به جایی برسی از خانه خودتان شروع کن دل خواهرت را شکستی برو درستش کن دل مادرو پدر را شکستی برو درستش کن از خانه شروع کنید 🌹 @arefeen
ما یاد گرفته ایم که از خدا بترسیم یاد گرفته ایم که از هر چیزی بترسیم کل زندگی ما سرشار از ترس و اضطراب و بزدلی است، ترس از دوزخ، ترس از عذاب، ترس از خدا... مى آموزيم كه ما خوب و شریفیم چون می ترسیم ! اما واقعا فضیلتی كه اینگونه تنها بر ترس استوار است؛ ارزش محسوب ميشود؟ بچه ها را از خدا نترسانید... چون انسانها اگر از چیزی بترسند نمی توانند آن را دوست داشته باشند.. از دوری خدا باید بترسیم نه از خود خدا... 🌹 @arefeen
🌺🍃🌺🍃🌺 ♨️آیت الله بهجت و اختلاس گر معروف شهرام‌ جزایری ❗️ 🍃یکی از اعضای سابق دفتر حضرت آیت‌الله بهجت(ره) نقل می کند که روزی شهرام جزایری، بر اساس ارتباط‌هایی که ایجاد کرده‌ بود از فرزند آیت‌الله بهجت درخواست ملاقات با آقا را داشت؛ اما وقتی این جریان به اطلاع حضرت آیت‌الله بهجت رسید وی مخالفت کرد! 💢شهرام جزایری با طرح ترفندی، روزی به مقابل مسجد حضرت آیت الله بهجت در قم می رود تا وقتی که حضرت آقا از نماز فارغ می شوند، از فرصت استفاده‌ کند و وارد دفتر یا منزل آقا شود و ملاقاتی انجام دهد. به همین منظور بیرون مسجد منتظر می‌ماند تا نماز تمام شود و آقا از مسجد بیرون بیایند. 🔰حضرت آیت الله بهجت همیشه سرشان پایین بود و به کسی نگاه نمی‌کردند، وقتی از مسجد خارج شدند، یکی از دوستان و نزدیکان شهرام جزایری به آیت الله بهجت نزدیک شد و به آقا گفت: حضرت آیت الله؛ آقای شهرام جزایری از تجار خیـّر تهران هستند و فعالیت‌های خیریه فراوانی انجام می‌دهند و برای عرض ارادت و دست‌بوسی خدمت رسیده‌اند، در این هنگام آقا سر مبارک را بالا‌ گرفتند و به شهرام جزایری نگاهی کردند و فرمودند: «برو و از کارهای خیری که انجام داده ای توبه کن!» 🌹 @arefeen 🌺🍃🌺🍃🌺
🌺 مانع لقاء الهی 🌺 آیت الله جوادی آملی: طبق فرموده حضرت علی علیه السلام،نماز ملاقات با پروردگار متعال است. اگردر احادیث گفته شده ، از خوردن سیر وپیاز قبل نماز خود دارید کنید ؛چون بوی بد مانع لقاء الهی است. اگر بوی بد ظاهری مانع باشد پس به طریق اولی ، گناه که باعث بد بو کردن ومتعفن کردن روح و درون انسان است ، مانع و حاجب لقاء الهی است، تا انسان از گناه فاصله نگیرد ، واز گناهان گذشته خود با استغفار بوی بد گناه را از خود دور نکند، لقاء الهی ممکن نخواهی بود، وچه کمال انقضاء پروردگار نائل نخواهی شد. (( الهی هب لی کمال الانقطاء الیک)) 🌹 @arefeen
💠🍃 🔸شیخ رجبعلی خیاط (ره): تمام نور معنوی و فیوضاتی که انسان از عبادات و زیارات کسب می کند با نیشی که بوسیله زبان به دیگران می زند نابود مےشود.. 🌹 @arefeen
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌹✨جملات ناب و زیبا✨🌹 🔹اگر به جای گفتن: ❎دیوار موش دارد و موش گوش دارد؛ 🔸بگوییم: ❎فرشته ها در حال نوشتن هستند❗️ 👈نسلی از ما متولد خواهد شد که به جای مراقبت مردم، "مراقبت خدا" را در نظر دارد❗️ 💢قصه از جایی تلخ شد که در گوش یکدیگر با عصبانیت خواندیم: ❌بچه را ول کردی به امانِ خدا❗️ ❌ماشین را ول کردی به امانِ خدا❗️ ❌خانه را ول کردی به امانِ خدا❗️ و اینطور شد که "امانِ خدا" شد، مظهر ناامنی❗️ 🔰ای کاش میدانستیم، امن ترین جای عالم، امانِ خداست‼️ 🌹 @arefeen 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹آیت الله فاطمـــےنیا(حفظه الله): ☘خداوند اصلاً نمیخواهد بنده‌اش گناهی را که مرتکب شده است، برای ڪسی بازگو ڪند؛ متاسفانه بعضی‌ها گنــاهــانـــــے ڪه مرتڪب شده‌اند براۍدیگران بازگو میکنند❗️ 🌹 @arefeen
🌿خـدایا سیرت راتومیبینی و صورت رادیگران 😓شرم دارم ازاینکه محبوب دیگران باشم ومنفور تو پس خدایاتو خوش صورت وخوش سیرتمان کن که اول محبوب توباشیم بعددیگران 🌹 @arefeen .
🌷 حکایت بهلول و مرد فقیه ✨⇐آورده اند که فقیهی مشهور از اهل خراسان وارد بغداد شد و چون هارون الرشید شنید که آن مرد به شهر بغداد آمده اورا به دارالخلافه طلبید . آن مرد نزد هارون الرشید رفت . خلیفه مقدم او را گرامی داشت و با عزت او را نزدیک خود نشاند و مشغول مباحثه شدند . ✨⇐در همین اثنا بهلول وارد شد . هارون او را به امر جلوس داد . آن مرد نگاهی به وضع بهلول انداخت و به هارون الرشید گفت : عجب است از مهر و محبت خلیفه که مردمان عادي را اینطور محبت می نماید و به نزد خود راه میدهد . چون بهلول فهمید که آن شخص نظرش به اوست با کمال قدرت به آن مرد تغییر نمود و گفت: به علم ناقص خود غره مشو و به وضع ظاهر من نگاه منما . من حاضرم با تو مباحثه نمایم و به خلیفه ثابت نمایم که تو هنوز چیزي نمی دانی ؟ ✨⇐آن مرد در جواب گفت : شنیده ام که تو دیوانه اي و مرا با دیوانه کاري نیست. بهلول گفت: من به دیوانگی خود اقرار می نمایم ولی تو به نفهمی خود قائل نیستی ؟ هارون الرشید نگاهی از روي غضب به بهلول انداخت و او را امر به سکوت داد ولی بهلول ساکت نشد . و به هارون الرشید گفت اگر این مرد به علم خود اطمینان دارد مباحثه نماید . ✨⇐هارون به آن مرد فقیه گفت: چه ضرر دارد مسائلی از بهلول سوال نمایی ؟ آن مرد گفت به یک شرط حاضرم و آن شرط بدین قرار است که من یک معما از بهلول می پرسم ، اگر جواب صحیح داد من هزار دینار زر سرخ به او می دهم ولی اگر در جواب عاجز ماند باید هزار دینار زر سرخ به من بدهد . ✨⇐بهلول گفت : من از مال دنیا چیزي را مالک نیستم و زر و دیناري موجود ندارم ولی حاضر چنانچه جواب معماي تو را دادم زر از تو بگیریم و به مستحقان بدهم و چنانچه در جواب عاجز ماندم در اختیار تو قرار بگیرم و مانند غلامی به تو خدمت نمایم . ✨⇐آن مرد قبول نمود و بعد معمایی بدین نحو از بهلول سوال کرد : در خانه اي زنی با شوهر شرعی خود نشسته و در همین خانه یک نفر در حال نماز گذاردن است و نفر دیگر هم روزه دارد . در این حال مردي از خارج وارد این خانه میشود به محض وارد شدن آن زن و شوهري که در آن خانه بودند به یکدیگر حرام می شوند و آن مردي که نماز می خواند نمازش باطل و مرد دیگر روزه اش باطل می گردد . آیا میتوانی بگویی این مرد که بود ؟ ✨⇐بهلول فوراً جواب داد : مردي که وارد این خانه شد سابقاً شوهر این زن بود . به مسافرت می رود و چون سفر او به طول می انجامد و خبر می آورند که او مرده است، آن زن با اجازه حاکم شرعی به ازدواج این مرد که پهلوي او نشسته بود در می آید و به دو نفر پول می دهد که یکی براي شوهر فوت شده اش نماز و دیگري روزه بگیرد . در این بین شوهر سفر رفته که خبر کشته شدن او را منتشر کرده بودند ، از سفر باز می گردد . پس از شوهر دومی بر زن حرام می شود و آن مرد که نماز براي میت می خواند نمازش باطل می گردد و همچنین آن یک نفر که روزه داشت چون براي میت بود روزه او هم باطل می شود . ✨⇐هارون الرشید و حاضرین مجلس از حل معما و جواب صحیح بهلول بسیار خوشحال شدند و همه به بهلول آفرین گفتند . بعد بهلول گفت الحال نوبت من است تا معمایی سوال نمایم . آن مرد گفت سوال کن . ✨⇐بهلول گفت: اگر خمره اي پر از شیره و خمره اي پر از سرکه داشته باشیم و بخواهیم سکنگبین درست نماییم . پس یک ظرف از سرکه برداریم و یک ظرف هم از شیره و این دو را در ظرفی ریخته و بعد متوجه شویم که موشی در آنهاست ، آیا می توانی تشخیص بدهی که آن موش مرده در خمره سرکه بوده یا در خمره شیره ؟ ✨⇐آن مرد بسیار فکر نمود و عاقبت در جواب دادن عاجز ماند . هارون الرشید از بهلول خواست تا خود جواب معما را بدهد . پس بهلول گفت: اگر این مرد به نفهمی خود اقرار نماید جواب معما را می دهم . ناچاراً آن مرد اقرار نمود . ✨⇐سپس بهلول گفت: باید آن موش را برداریم و در آب شسته و پس از آنکه کاملاً از شیره و سرکه پاك شد شکم او را پاره نماییم اگر در شکم او سرکه باشد پس در خمره سرکه افتاده و باید سرکه را دور ریخت و اگر در شکم او شیره باشد پس در خمره شیره افتاده و باید شیره ها را بیرون ریخت. تمام اهل مجلس از علوم و فراست بهلول تعجب نمودند و بی اختیار او را آفرین می گفتند و آن مرد فقیه سر به زیر ناچاراً هزار دینار که شرط نموده بود را تسلیم بهلول نمود و بهلول تمانی آنها را در میان فقیران تقسیم نمود . 🌹 @arefeen
♥️ ✨شخصى نزد امام صادق رفت و گفت من ازلحظه مرگ بسيارميترسم،چه کنم؟ 🌸امام صادق(ع) فرمودند: زيارت ‌عاشورا را زياد بخوان.. آن مرد گفت: چگونه با خواندن زيارت عاشورا از خوف آن لحظه در امان باشم؟ امام صادق فرمود: مگر در پايان زیارت عاشورا نمى خوانيد؟ •{ اَللّهُمَّ‌ارْزُقْنی‌شَفاعَهَ‌الْحُسَیْنِ‌یَوْمَ‌الْوُرُودِ }• یعنی خدايا شفاعت حسين(ع) را هنگام ورود به قبر روزى من کن... 🌹 @arefeen
فردي نزد حکیمی آمد و گفت…! خبر داری فلانی درباره ات چه قدر غیبت و بدگویی کرده ؟؟؟ حکیم با تبسم گفت : او تیری را بسویم پرتاب کرد که به من نرسید ... تو چرا آن تیر را از زمین برداشتی و در قلبم فرو کردی ؟؟؟ یادمان نرود هرگز سبب نقل کینه ها و دشمنیها نباشیم…! 🌹 @arefeen
✍ #سیره_شهدا همیشہ توی جیبش یہ زیارت عاشورا داشت ڪار هر روزش بود بعد هر نماز باید زیارت میخوند حتی اگہ خستہ بود حتی اگہ حال نداشت و یا خوابش میومد شده بود تند میخوند ، ولی میخوند تازه فهمیدم داستان سلام هاش به آقا امام حسین (علیه السلام) چی بود #شهید_مدافع_حرم #شهید_علی_عابدینی 🌹 #زیارت_عاشورا 🌹 @arefeen
🌷 آیت الله فاطمی نیا: ❄️⇦گاهی وقتها یک نقطه روشن در زندگی انسان، در یک مواقع خاصی از انسان دستگیری میکند. بعضی ها که عاقبت بخیر میشوند، مربوط به همان نقطه روشن در وجودشان میباشد... ❄️⇦اما کسی که عاقبت بخیر نشده و جهنمی میشود، معلوم میشود همان نقطه روشن را هم ندارد! حدود سی سال قبل در تهرآن شخصی بود که در همه جا مشهور به فسخ و فجور بود. یک مرتبه می بینند این شخص از عباد و زهاد شد! رفیقی داشتم در تهرآن، آدم خوبی بود، از شاگردان آقا شیخ محمد حسین زاهد (ره) بود. آن دوست ما گفت: علت اینکه آن شخص فاسق عاقبت بخیر شد این بود که: ❄️⇦ شب عروسی اش رفت توی اتاق عروس و دید عروس دارد گریه میکند، میفهمد که این گریه، گریه معمولی نیست، خیلی جدی است! علت گریه را میپرسد، عروس میگوید: من به پسر عمویم علاقمند بودم، مرا به او ندادند، الان هم حرفی ندارم که با تو زندگی کنم اما این را بدان که عمری در ناراحتی خواهم بود! ❄️⇦ این شخص بلافاصله از منزل میرود و عالم محل را با دو شاهد می آورد و میگوید: من وکالت دادم که طلاق این دختر را بخوانید، طلاق را میخوانند. بعد میفرستد دنبال پسر عموی دختر و میگوید: عقد اینها را هم بخوانید! جوان را می آورند و عقد آنها را میخوانند. وقتی که او چنین جوانمردی و فداکاری میکند، پسر عموی دختر رو میکند به او و میگوید: ❄️⇦ خدا تو را عاقبت بخیر کند. همان که آن شخص معروف به فسق و فجور، این گذشت را انجام میدهد. پایش را از اتاق بیرون میگذارد متحول میشود، حالش تغییر میکند و در مسیر سعادت قرار میگیرد. 📘 نکته ها از گفته ها 🌹 @arefeen
💭⇦•کسی که تنها به عقلش اعتماد کند، گمراه میشود 💭⇦•کسی که تنها به مالش اعتماد کند، کم می آورد 💭⇦•کسی که تنها به منصبش اعتماد کند، خوار میشود 💭⇦•کسیکه تنها به مردم اعتماد کند، خسته می شود 💭⇦•امّا کسی که تنها بر خــدا اعتماد کند؛ نه گمراه میشود نه کم می آورد نه خوار میشود و نه خسته ميشود 🌹 @arefeen
🍃مهربانی را بکار 🍃بالای هر زمینی 🍃و زیر هر آسمانی.. 🍃و اگر جای دانه هایی 🍃که کاشتی را فراموش کردی؛ 🍃روزی باران جایشان را 🍃به تو نشان خواهد داد.. 🌹 @arefeen
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁 🌹رسول خدا(ص) فرمودند: ✅قبر هر روز پنج جمله، ندا می دهد: 🏠من خانه تنهایی هستم، پس انیس و همرازی به سوی من بیاورید❗️ 🏠من خانه تاریکی هستم، پس به سوی من چراغ همراه آورید❗️ 🏠من خانه خاکی هستم، پس فرش همراه داشته باشید❗️ 🏠من خانه فقر و نداری هستم، پس سرمایه و گنج همراه خود بیاورید❗️ 🏠و من خانه مارها هستم، پس پادزهر با خود بیاورید❗️ 🔰امّا انیس، می باشد؛ 🔰امّا چراغ(قبر)، است؛ 🔰امّا فرش، است؛ 🔰و امّا گنج(عالم قبر)، و گفتن "لا اِله اِلّا الله" است؛ 🔰و پادزهر، میباشد❗️ 📚الدعوات، ص۲۵۸ 🌹 @arefeen 🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
🌹☘🌹☘🌹☘🌹 💠فضیلت خواندن هزار مرتبه سوره قدر 🌷محقّق اصفهانی(اعلی الله مقامه) روزی سوره قدر می خواندند و می فرمودند: 🍃هر کس این سوره را بخواند از سرش تا عرش عمودی از نور متّصل است! 💢و وقتی یکی از علمای اخلاق با ایشان در راه کربلا راه می رفتند و ایشان ذکر می گفتند، آن عالم اخلاق به ایشان گفت: ✅شما چه ذکری می گویی که تمام به استقبال شما آمده اند؟! 📚منبع: شیدای دوست 🔻شرح حال آیت الله محمدحسین اصفهانی ↶☆《به ما بپیوندید》☆↷ 🌹✨کانال معرفتی عارفین✨🌹 http://eitaa.com/joinchat/57344004C7961b6a51a 🌹☘🌹☘🌹☘🌹
🌺 #شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب ❣ #السّلام_علیڪَ_یا_اباعبداللّہ ❣ ❣هرجا دلٺ اسیر بلا شد بگو #حسین قلبٺ تهے ز شور و صفا شد بگو #حسین ❣نام حسین نسخہ درمان دردهاسٺ دردٺ اگر بہ ذڪر دوا شد بگو #حسین 🌹 @arefeen
🌹علامه حسن زاده آملی(حفظه الله): 🍃دائماً طاهر باش و به حال خویش ناظر باش و عیوب دیگران را ساتر باش! 🍃با همه مهربان باش و از همه گریزان باش، یعنی با همه باش و بی همه باش خداشناس باش! 🌹 @arefeen
🌺 ای صاحب و مولای ما ۰۰۰ جمعه ها عمقِ نگاهم طولانے تر است ! تا چشم ڪار میڪند تو نمـی آیـی ... #أین_صاحبنا 🔸اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ 🌹 @arefeen
🌷حكايت 🔅⇠ در راه مشهد شاه عباس تصمیم گرفت دو بزرگ را امتحان کند!! به شیخ بهایی که اسبش جلو میرفت گفت:این میرداماد چقدر بی عرضه است اسبش دائم عقب می ماند. شیخ بهائی گفت:کوهی از علم و دانش برآن اسب سوار است، حیوان کشش اینهمه عظمت را ندارد. 🔅⇠ ساعتی بعد عقب ماند، به میر داماد گفت: این شیخ بهائی رعایت نمیکند، دائم جلو می تازد. میرداماد گفت: اسب او از اینکه آدم بزرگی چون شیخ بهائی بر پشتش سوار است سر از پا نمی شناسد و می خواهد از شوق بال در آورد. 💌⇐ این است رسم رفاقت... در غیاب یکدیگر حافظ آبروی هم باشیم... 🌹 @arefeen