eitaa logo
احکام شرعی کاربردی
1.9هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
17 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم: پاسخگویی به سؤالات شرعی👇 @Chnani313 لینک کانال: @Sharia313
مشاهده در ایتا
دانلود
✍آیت الله بهجت (ره) هروقت نیمه شب بی اختیار بیدارشدید، سریع نخوابید😴 چون ملکی به اذن خـدا شما را بیدارکرده🙃 تا با "خدا" هم صحبت بشی، اگه سخته بیدار شدن، لااقل بلند شو بهشون سلام کن، بعد دوباره بخواب😊 آیت الله بهجت👇👇 ✅✅ @arefeen
🍃آیت الله شاه آبادی(ره) : اذکار رابه گونه ای بگویید که گویا دارید کلمه ای رابه یاد میدهید ، تا آرام آرام ، قلب به سخن بیاید. @arefeen
💙عنایت الهی آیت الله ا جوادی آملی: «...اگر کسی دفعتا یادش بیاید به اینکه ۲۰ سال قبل فلان لغزش را داشت،فورا کند یا ۲۰ سال قبل فلان کار خیر را انجام داده،فورا بگوید» این همان لطف و عنایت الهی به بنده است. آیت @arefeen
✅آیت‌الله بهجت (ره) یکی از چاره جویی های شرعی برای استجابت دعا و برآورده شدن حاجت خود، این است که شخصی که حاجت یا گرفتاری دارد، دعا کند و از خدا بخواهد که تمام گرفتاریهای مشابه گرفتاری او را از تمام مؤمنین و مؤمناتی که گرفتار هستند برطرف کند؛ و یا هر حاجتی نظیر حاجت او دارند، برآورده شود؛ زیرا دراین‌صورت مَلَک برای خود انسان دعا میکند و دعای مَلَک مستجاب میشود. آیت @arefeen
📕 مولانا از کنار مسجدی رد میشد و دید عده ای دست به دعا برداشته اند و میگویند خدایا کافران را بکش مولانا از کنار مسجد رد شد و رفت تا به کلیسایی رسید و دید درانجا هم عده ای دست به آسمان برداشته اند و میگویند خدایا کافران رابکش مولانا رفت تا به در میخانه ای رسید و دید در آنجا خم ها رو به هم میزنند و میگویند بزن بسلامتی سپس فرمود من آنموقع بود که دیدم دین مستی بهترین دین است که جز سلامتی دیگران آرزویی ندارند. پرستش به مستیست در کیش مهر برونند زین حلقه هوشیارها...!!! ✍علامه_طباطبایی 💫🌟مطالب @arefeen
💟داستان کوتاه *مادرى قبل از فوتش به دختر خود گفت: این ساعت را مادر بزرگت به من هدیه داده است ، تقریبا 200 سال از عمرش می‌گذرد. پیش از اینکه به تو هدیه بدهم ، به فروشگاه جواهرات برو و بپرس که آن را چه مقدار می‌خرند.دختر به جواهر فروشی رفت و برگشت به مادرش گفت: صد و پنجاه هزار تومان قیمت دادند.* *مادرش گفت: به بازار کهنه فروشان برو ، دختر رفت و برگشت و به مادرش گفت:* *ده هزار تومان قیمت کردند و گفتند بسیار پوسیده شده است. مادر از دحترش خواست به موزه برود و ساعت را نشان دهد.* *دختر به موزه رفت و برگشت و به مادرش گفت:* *مسئول موزه گفت که پانصد میلیون تومان این ساعت را می‌خرد و گفت موزه من این نوع ساعت را کم دارد و آن را در جمع اشیای قیمتی موزه می‌گذارد.* *مادر گفت: می‌خواستم این را بدانی که ، جاهای مناسب ارزش تو را می‌دانند. هرگز خود را در جاهای نامناسبت جستجو مکن و اگر ارزشت را هم پیدا نکردی خشمگین نشو. کسانی که برایت ارزش قائل می‌شوند ، از تو قدردانی می‌کنند. در جاهایی که کسی ارزشت را نمی‌داند حضور نداشته باش ؛ ارزش خودت را بدان!* *گوهر خود را مزن بر سنگ هر ناقابلی* *صبر کن پیدا شود گوهر شناس قابلی* ☘☘@arefeen
📚 ✍🏻همسر ملانصرالدين از او پرسيد: فردا چه مي كني؟گفت: اگر هوا آفتابي باشد به مزرعه مي روم و اگر باراني باشد به کوهستان مي روم و علوفه مي چينم. ⇇✨همسرش گفت: بگو ان شاءالله ملا گفت: ان شاءالله ندارد فردا يا هوا آفتابيست يا باراني!! از قضا فردا در ميان راه به راهزنان رسيد و اورا گرفتند و كتك زدند و هرچه داشت با خود بردند . ملا نه به مزرعه رسيد و نه به كوهستان رفت. به خانه برگشت و در زد. همسرش گفت: كيست؟ ملا گفت: ان شاءالله كه منم! ✨همیشه ان شاءلله بگویید حتی در مورد قطعی ترین کار ها✨ ✨خداوند در قرآن می فرماید: «و لا تقولن لشی ء انی فاعل ذلک غدا* الا ان یشاء الله؛» هرگز درباره چیزی نگو فردا چنین می کنم* مگر اینکه بگویی اگر خدا بخواهد» ✓ 📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇 @arefeen
ایســـــتگاھ جوانــــمرد قصــــاب!🚄 شهید عبدالحسین کیانی متروی تهران ایستگاهی دارد به نام جوانمرد قصاب . به جوانمرد می گفتند : عبدالحسین ، چه خبر از وضع کسب و کار؟ می گفت : الحمدلله ، ما از خدا راضی هستیم ، او از ما راضی باشه . هیچکس دو کفه ترازوی عبدالحسین را مساوی ندیده بود ، سمت گوشت مشتری همیشه سنگین تر بود اگر مشتری مبلغ کمی گوشت میخواست ، عبدالحسین دریغ نمی کرد می گفت : برای هر مقدار پول ، سنگ ترازو هست وقتی میشناخت که مشتری فقیر است ، نمی گذاشت بجز سلام و احوالپرسی چیزی بگوید . مقداری گوشت می پیچید توی کاغذ و می داد دستش .‌ کسیکه وضع مادی خوبی نداشت یا حدس می زد که نیازمند باشد یا عائله زیادی داشت را دو برابر پول مشتری گوشت می داد . گاهی برای این که بقیه مشتری ها متوجه نشوند ، وانمود می کرد که پول گرفته است ، گاهی هم پول را می گرفت و کنار گوشت ، توی روزنامه دوباره بر میگرداند به مشتری عزت نفس مشتری نیازمند را نمی شکست . این جوانمرد با مرام ، ۴۳ بهار از عمرش را گذراند و در نهایت در یکی از عملیات های دفاع مقدس با ۱۲ گلوله پی در پی به شهادت رسید . روحش شاد و یادش گرامی❤️ کمی @arefeen
🔴آیا میــــدانید آرزوهــــاے محالے که در قرآن ذکـــــر شدھ اند کدامند؟ 🟡 ای کاش من خاک بودم. "نبٲ 40" 🟢 ای کاش پیشاپیش چیزی می فرستادم. "فجر 24" 🟠 ای کاش نامه مرا به دست من نداده بودند. "حاقه 25" 🟤 ای کاش فلان را دوست نمی گرفتم. "فرقان 28" 🟣 ای کاش خدا را اطاعت کرده بودیم و رسول را اطاعت کرده بودیم. "احزاب 66" ⚪️ ای کاش راهی را که رسول در پیش گرفته بود ، در پیش گرفته بودم. "فرقان 27" 🔵 ای کاش ما نیز با آنها می بودیم و به کامیابی بزرگ دست میافتیم. نساء/ 73 🔴 آرزوهایی که هم اکنون فرصت انجامش هست ،پس تا زنده‌ایم آنها را برآورده کنیم... کمی @arefeen
~id➜|•@mola113•|↰ - %0Aمَداح|‌ کربلایی‌حسن‌حسینخانی •۰.mp3
7.21M
🎤•|کربلایۍحسن‌حسینخانۍ|• 🔊مناجات_یا‌امام‌رضا‌با‌مَن‌حَرف‌بزَن‌آقا خیلی‌وَقتِ‌باهات‌حَرف‌نَزَدَم..؛💔😭•~ ↓ @arefeen
عاقبت عاشق خود را به حرم خواهی بُرد شک ندارم به خدا از کَرمت معلوم است... . @arefeen
✅ صله رحم این نیست که بریم خونه فامیل یک هفته بمونیم خونشون و از کار و زندگی بندازیمشون بعد بگیم آقا ما صله رحم به جا اوردیم، صله رحم بخوره به کمرت، این چه صله رحمی هست که ارحام رو به زحمت میندازی و اذیتشون میکنی؟!!!، . @arefeen
☕️ دوستان عزیزی دارم که یازده سال پیش باهم ازدواج کردند. طبق توافق دونفره خودشان، قرار شد که کارهای خانه برعهده آقا باشد و خانم هم دوست داشت که بخش اصلی هزینه زندگی را برعهده بگیرد؛ چراکه شغل خوبی داشت و درآمدش از همسرش بیشتر بود. یازده سال از این قراره دونفره می‌گذرد. خانم حالا مدیریت یک از بخش‌های شرکتی دانش‌بنیان را برعهده دارد و در شرکت دیگری هم به‌عنوان مشاور فعالیت دارد. آقا هم با داشتن شغلی سبک، به‌خاطر علاقه‌اش به خانه، از پس امور آن به‌خوبی برمی‌آید. این که می‌گویم مرد، وظیفه کارهای خانه را برعهده گرفت به‌معنای مشارکت یا همکاری نیست. به معنی این است که تمام امور را برعهده دارد. دلیل این تصمیم چه بود؟ درون‌گرا و برون‌گرا بودن هر کدام‌شان و علاقه خاص هرکدام به چیزی که انتخاب کرده‌اند. مرد دوست داشت توی خانه بماند و پروژه‌های تحقیقی‌اش را پیش ببرد، زن هم اهل چالش و مراوده با آدم‌های بیرون از خانه بود. راضی‌اند؟ بله. خوشحال‌اند کنار هم؟ بله طبیعتا. حالا البته کمی وظایف هرکدام تعدیل‌تر شده؛ یعنی خانم بخشی از امور مربوط به خانه را انجام می‌دهد و مرد به‌عنوان مدرس، ساعت‌های بیشتری نسبت به قبل، درگیر شغل خودش است. طبیعتا این زوج، استثناء هستند. عرف و اغلبِ افراد، چنین نسخه‌ای را برای خودشان نمی‌پسندند. نکته مهم برای چنین انتخابی این است که هر کدام‌شان هزینه‌های مربوط به چنین انتخابی را پرداختند و با آگاهی از تمام جوانب و حواشی، چنین مدلی را برای خود انتخاب کردند. زن پذیرفت که داشتن دو شغل پردرآمد، فرسودگی جسمی و ذهنی دارد و آزادی‌های زیادی را از او می‌گیرد. مرد هم پذیرفت که احتمالا به‌کرات و مداوم از آدم‌های زیادی خواهد شنید که «مگه مرد می‌شینه توی خونه؟» یا «تو چطور مردی هستی که زنت دو شیفت کار می‌کنه؟» و... در ادامه و بعد از یازده سال زندگی بر اساس مدل مطابق با میل خودشان، برای کم کردن این هزینه‌های روانی و کمترشدن واکنش‌های اجتماعی، وظایف روتین آن‌ها، کمی تا قسمتی نسبت به قبل تعدیل شد. قصه این دوستان مشترک متفاوتم را گفتم تا برسم به این‌که برای داشتن سبک زندگی شخصی متناسب با روحیات فردی که تا حدودی با عُرف و کلیشه‌های مرسوم مطابقت ندارد، باید پذیرای برخی از هزینه‌های آن هم باشیم. هر انتخابی حواشی خودش را دارد. مخالفانی خواهد داشت یا تحسین‌کنندگانی (مثل من که خانه را دوست دارم، اما بعضی کارهای خانه را نه). در نتیجه من هروقت به زندگی آن‌ها توجه می‌کنم، چند چیز یاد می‌گیرم: نسخه خودت را پیدا کن، هزینه‌ها و مسئولیت انتخاب‌ها و مدل زندگی‌ات را تمام و کمال برعهده بگیر و نسبت به آن‌ها آگاه باش و درآخر: در مقابل تغییر مقاومت نشان نده. @arefeen
📚 داستان کوتاه ناشنوایی خواست به احوالپرسی بیماری برود. با خودش حساب و کتاب کرد که نباید به دیگران درباره ناشنوایی اش چیزی بگوید و برای آن که بیمار هم نفهمد او صدایی را نمی شنود باید از پیش پرسش های خود را طراحی کند و جواب های بیمار را حدس بزند. پس در ذهنش گفتگویی بین خودش و بیمار را طراحی کرد، با خودش گفت « من از او می پرسم حالت چه طور است و او هم خدا را شکر می کند و می گوید بهتر است، من هم شکر خدا می کنم و می پرسم برای بهتر شدن چه خورده ای، او لابد غذا یا دارویی را نام می برد، آنوقت من می گویم نوش جانت باشد پزشکت کیست و او هم باز نام حکیمی را می آورد و من می گویم قدمش مبارک است و همه بیماران را شفا می دهد و ما هم او را به عنوان طبیبی حاذق می شناسیم. مرد ناشنوا با همین حساب و کتاب ها سراغ همسایه اش رفت و همین که رسید پرسید، حالت چه طور است؟ اما همسایه بر خلاف تصور او گفت دارم از درد می میرم، ناشنوا خدا را شکر کرد. ناشنوا پرسید چه می خوری؟ بیمار پاسخ داد زهر! زهر کشنده! ناشنوا گفت نوش جانت باشد، راستی طبیبت کیست؟ بیمار گفت عزرائیل! ناشنوا گفت طبیبی بسیار حاذق است و قدمش مبارک. و سرانجام از عیادت دل کند و برخاست که برود اما بیمار بد حال شده بود و فریاد می زد که این مرد دشمن من است که البته طبیعتا همسایه نشنید و از ذوقش برای آن عیادت بی نظیر کم نشد. شاعر در این حکایت می گوید بسیاری از مردم در ارتباط با خداوند و یکدیگر، به شیوه ای رفتار می کنند که گرچه به خیال خودشان پسندیده است و باعث تحکم رابطه می شود اما تاثیر کاملاً برعکس دارد. @arefeen
✏️ مردی در يك باغ ، درخت خرمایی را به شدت تكان می داد و خرماها بر زمين می ريخت. صاحب باغ آمد و گفت:" ای نادان ! چه می کنی ؟" دزد گفت: "چه ایرادی دارد؟ بنده ی خدا از باغ خدا خرمایی را بخورد و ببرد كه خدا به او روزی كرده است. چرا بر سفره گسترده نعمتهای خداوند حسادت می كنی؟" صاحب باغ به غلامش گفت: "آهای غلام! آن طناب را بياور تا جواب اين مرد را بدهم." آنگاه دزد را گرفتند و محكم بر درخت بستند و با چوب بر ساق پا و پشت او می زد. دزد فرياد برآورد، از خدا شرم كن. چرا می زنی؟ مرا می كشی. صاحب باغ گفت: "اين بنده خدا با چوب خدا در باغ خدا بر پشت بنده خدا می زند. من اراده ای ندارم كار، كار خداست. دزد كه به جبر اعتقاد داشت گفت: "من اعتقاد به جبر را ترك كردم تو راست می گویی ای مرد بزرگوار نزن. بر جهان جبر حاكم نيست بلكه اختيار است اختيار است اختيار." جهد کن کز جام حق یابی نوی بی‌خود و بی‌اختیار آنگه شوی آنگه آن می را بود کل اختیار تو شوی معذور مطلق مست‌وار ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ @arefeen
CQACAgQAAxkDAAFtPalioyWgKgQ43BKHMcfuJtdjVRruAgACPgwAAqzSuVB1AypWrr6SnyQE.mp3
13.61M
سخنرانی حجت الاسلام دکتر رفیعی روز میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها حسینیه آیت الله حق شناس @arefeen
CQACAgQAAxkDAAFtPahioyWgdFg7m24U060yFzRlXZ47qAAC2A4AAr_dyVC7gGgoVkTUAAEkBA.mp3
10.45M
🎵 🔸حجت الاسلام و المسلمین رفیعی ▫️موضوع: دلیل ویژه بودن حضرت در بین امام زادگان @arefeen