✨﷽✨
🏴فضيلت مرثیه:
✍مرحوم مجلسی نقل کرده است که: «زید بن شحّام» می گفت: «من با گروهی از مردم کوفه در خدمت امام صادق علیه السلام بودیم. «جعفر بن عفّان» خدمت آن حضرت آمد. امام علیه السلام او را احترام کرد و نزد خود نشاند. آنگاه امام صادق علیه السلام فرمود: مرثیه می سرایی؟ عرض کرد: آری. حضرت فرمود: بخوان. جعفر اشعاری خواند و ضمن آن به مصائب امام حسین علیه السلام اشاره نمود.امام صادق گریست و حاضران نیز گریستند.
آنگاه حضرت فرمود: به خدا سوگند! ملائکه و فرشتگان مقرّب خدا در اینجا حاضر شدند. ای جعفر! خداوند بهشت را بر تو واجب کرد و گناهان تو را آمرزید. سپس فرمود: ای جعفر! می خواهی بیشتر بگویم؟ عرض کرد: آری. حضرت فرمود: هر کس در مصیبت حسین، شعری بگوید و بگرید یا بگریاند، خداوند بهشت را برایش واجب و تمام گناهان او را بیامرزد.
📚جلا العیون، ص۵۲۳۰ به نقل از رجال کشی
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
@arefeen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⎖❏•اِمـٰامرِضـٰاۍمَن🕊؛°
¬”بہنگاهےبهدعایۍدلمارادریاب!”
ڪہاسیرڪرم و شیوهۍاحسانتوایم¬
•سُفرهیِمازِڪرَمخانہیِتوناטּدارد💚.
•اللَّھِمَّصَلِّعَلَےٰعَلِےِّبْنِمُوسَےلرِّضَـٰاالْمُرْتَضَےٰ
𑁍•┈•𑁍𑁍•┈•𑁍
❍°•أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❍°•
@arefeen
10.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بد حجابی در زمان پیامبر ص!
کمی تا
@arefeen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اثرات دل شکستن...
🎙استاد مسعود عالی
@arefeen
✨﷽✨
#یک_پند_یک_معرفت
✍️گاهی در جملات خود اگر دقت کنیم به روشنی درمییابیم که هر کجا سخن از کار نیک و آخرت باشد شیطان بر زبان ما جملات زیبایی قرار میدهد.
مردان وقتی سیگار میکشند نمیگویند حق اهل و عیالمان را دود میکنیم، اما وقتی که میخواهند مبلغی در راه خدا و برای نیازمندان بدهند، میگویند: «حق زن و فرزند ماست، حق ما نیست»؛
حق تعالی میفرماید: با من تجارت کنید و یقین کنید که ضرر نخواهید کرد. وقتی کلام از تجارت با خدا با مال است، هیچ انسانی ریسک و خطر نمیکند. هرچند راه تجارت با خدا خطری ندارد که هیچ، بلکه سرشار از سود است.
ولی وقتی کسی میخواهد در یک شرکت هرمی که سودش و حتی تکلیف سرمایهاش مشخص نیست سرمایهگذاری کند، میگوید: «من این مبلغ را خطر کردم ترس ندارم حتی همهاش را بخورند و محو کنند...»
🔥بدرستی که نفس و شیطان اجازه نمیدهند انسان بداند تجارت راستین و واقعی کدام است؟!
@arefeen
📝 #حکایت_گوسفند_مفت_خور
کره خری از مادرش پرسید:
این کجای انصاف است که ما با کلی سختی و مشقت ، یونجه را از مزرعه به خانه حمل می کنیم، در حالی که گل های یونجه را گوسفند میخورد و ته مانده آن را به ما می دهند...؟!
گوسفند آنچنان به حرص و ولع گلهای یونجه را می خورد که صدای خرت خرت آن و حسرت یکبار خوردن گل یونجه، ما را می کشد...
خر به فرزندش گفت: صبر داشته باش و عاقبت این کار را ببین...
بعد از مدتی سر گوسفند را بریدند...
گوسفند در حالیکه جان می داد، صدای غرغرش همه حا پیچیده بود...
خر به فرزندش گفت:
کسی که یونجه های مفت را با صدای خرت خرت می خورد، عاقبت همینطور هم غر غر می کند!
هرکسی حاصل دسترنج دیگران را مفت میخورد باید نگران عواقبش هم
@arefeen
📚#داستان
روزی حضرت «داود (ع)» در مناجاتش از خداوند متعال خواست همنشین خودش را در بهشت ببیند.
خطاب رسید: «ای پیغمبر ما، فردا صبح از در دروازه بیرون برو، اولین کسی را که دیدی و به او برخورد کردی، او همنشین تو در بهشت است.»
روز بعد حضرت داود (ع) به اتّفاق پسرش «حضرت سلیمان (ع)» از شهر خارج شد. پیر مردی را دید که پشته هیزمی از کوه پائین آورده تا بفروشد.
پیر مرد که «متی» نام داشت، کنار دروازه ایستاده و فریاد زد:
«کیست که هیزمهای مرا بخرد.»
یک نفر پیدا شد و هیزمها را خرید.
حضرت «داود (ع) » پیش او رفت و سلام کرد و فرمود: «آیا ممکن است، امروز ما را مهمان کنی؟!»
پیرمرد فرمود: «مهمان حبیب خداست، بفرمائید.»
سپس پیر مرد، با پولی که از فروش هیزمها بدست آورده بود، مقداری گندم خرید. وقتی آنها به خانه رسیدند، پیر مرد گندم را آرد کرد و سه عدد نان پخت و نان ها را جلویِ مهمانش گذاشت.
وقتی شروع به خوردن کردند، پیرمرد، هر لقمه ای راکه به دهان می برد، ابتدا «بسم الله» و در انتها «الحمد للَّه» می فرمود.
وقتی که ناهار مختصر آنها به پایان رسید، دستش را به طرف آسمان بلند کرد و فرمود:
«خداوندا، هیزمی را که فروختم، درختش را تو کاشتی. آن را تو خشک کردی، نیروی کندن هیزم را تو به من دادی.مشتری را تو فرستادی که هیزم ها را بخرد و گندمی را که خوردیم، بذرش را تو کاشتی. وسایل آرد کردن و نان پختن را نیز به من دادی، در برابر این همه نعمت من چه کرده ام؟!»
پیر مرد این حرفها را می زد و گریه می کرد.
حضرت «داود (ع)» نگاه معنا داری به پسرش کرد. یعنی: همین است علت این که او با پیامبران محشور می شود.
#شکر
#منبع:
(داستانهای شهید دستغیب ص 30- 31)
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
@arefeen
📚حکایت کوتاه
خضر نبی در سایه درختی نشسته بود
سائلی سمت او آمد و از اول سوال کرد خضر دست در لباسش برده اما چیزی دستش را نگرفت
گفت ای سائل ببخشم چیزی ندارم
سایل گفت تو را به خدا سوگند میدهم نیازم بسیار است کمی بیشتر بگرد شاید چیزی داری و نمیدانی
خضر برخواست گفت صبر کن دارم بیا برویم، به بازار برده فروشان آمد و گفت مرا بفروش و پولش بگیر و ببر چاره علاجت کن
سائل گفت نه هرگز!!!
خضر نبی گفت باید اینکار را انجام دهی
القصه خضر را سائل بفروخت و پول را گرفته و شادمان راهی شد.
خضر را مردی خرید و آورد خانه
دید پیرمردی نورانی است، دلش سوخت و کار زیادی به او نمیسپرد.
روزی مرد قصد سفر کرد و از خضر خواست تا خانه و فرزندانش را در غیاب او محافظت کند و مایحتاج آنها را بخرد.
خضر گفت کاری به من بسپار من از اینکه غلام تو باشم و کاری نکنم ناراحتم
مرد گفت همین بس
خضر اصرار کرد، مرد گفت پس اگر دوست داشتی برای من از دل کوه سنگهای کوچک بیاور تا در حیاط منزل خانه دیگری بسازم
خضر نبی پذیرفت و در غیاب صاحب خانه با قدرت تمام، خانهای زیبا به کمک اجنه و فرشتگان در آن خانه بنا ساخت
صاحب خضر آمد و چون آن خانه را دید باور کرد این پیر مرد انسان معمولی نیست!
گفت تو کیستی ای مرد خود را معرفی کن،
گفت غلام توام
گفت تو را به خدا سوگند خودت را معرفی کن، خضر گفت مرا چرا به خالقم سوگند دادی؟
یکبار سائلی مرا به خالقم سوگند داد، چیزی نداشتم به او دهم
خودم را به بردگی فروختم!!!
من خضر نبی هستم
مرد گریست و گفت مرا ببخش نشناختمت
گفت: اصلاً من خود خواستم نشناسی تا راحت امر و نهی کنی مرا چون غلامان
گفت ای خضر در قبال این خانه که ساختی از من چیزی بخواه
گفت ای صاحب و مولای من
از زمانی که غلام تو شدهام به راحتی نمیتوانم برای خالقم در پنهان عبادت کنم و راحت نمیتوانم اشک بریزم
چرا که میترسم هر لحظه در زمان لذتم با معشوقم مرا احضار کنی و اگر اجابت نکنم معصیت کرده باشم.
مرا لطف فرموده آزاد کن
صاحب خضر گریست و او را آزاد کرد.
حضرت خضر کسی است که برای وصال معشوقش خود را به غلامی فروخت و معشوقش بهای عشق آزادی او را پرداخت.
راستی ما برای خدا چه می کنیم...!؟
"قدری بیندیشیم"
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
@arefeen
✅ از کوره در رفتن !!
✍در کوره آهنگری آهن را تا جایی حرارت میدهند که ذوب شود و از آن آهن مذاب برای ساختن ابزار و وسایل زندگی استفاده میکنند.
طبیعی است که از آن ابتدا آهن سرد را در کوره با حرارت بالا نمیاندازند. بلکه درجه حرارت کوره آهنگری را به آرامی بالا میبرند تا آهن هم به تدریج گداخته شود.
علت هم این است که آهن این خاصیت را دارد که اگر در معرض گرما و حرارت بالا قرار بگیرد، سخت گداخته میشود و با صدای مهیبی منفجر میشود و از «کوره در میروند» به این معنا که از کوره به بیرون پرتاب میشوند.
از همین روست که برای افرادی که عصبیمزاج هستند و در برابر برخی اتفاقات چنان خشمگین میشود که از حد تعادل خارج میشوند و شاید دست به اعمال غیرمنتظره هم بزنند.
اصطلاح «از کوره در رفتن» در مورد افراد تندخو و خشمگین که قدرت و توانایی کنترل اعصاب خود را ندارند به کار میرود.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
@arefeen
🌿 آیت الله بهجت (ره) :
✍ خوب است انسان در هر کار #خیری که پیش میآید و میتواند آن را انجام دهد، #فرصت را #مغتنم بشمارد و خود را از آن #محروم ننماید...
👌زیرا فردای #قیامت به هر یک از آنها شدیداً #محتاج خواهیم شد.
📚 در محضر بهجت، ج۱، ص۶۳
#موعظه_بزرگان
#درس_اخلاق
#راهکارهای_معنوی
@arefeen
🌔چند ویژگی منحصر به فرد امام حسین(علیه السلام)🌔
🌗--تنها امامی که روز ولادتشان، پدر و مادر و جدّ و نزدیکانشان برای ایشان گریه کردند.
🌗--تنها امامی که از هیچ بانوییشیر نخوردند و تغذیه ی ایشان تنها توسط پیامبر اکرم (ص) صورت گرفته اسـت.
🌗--تنها امامیکه دعا تحت قبه ایشان به اجابت می رسـد.
🌗--تنها امامیکه امام زمان شبانه روز حداقل دو مرتبه بر او گریه می کند!
🌗--تنها امامی که در معرکه جنگ به شهادت رسیدنـد .
🌗--تنها امامی که در دعای توسل از ایشان به عنوان (ایّها الشهید) یاد شده با اینکه همه ائمه ما شهید شدهاند.
🌗--تنها امامی که در زمان حیات خود پدر دو شهید شدند علی اکبر(ع) و علی اصغر (ع)
🌗— تنها امامی که اربعین و زیارت اربعین دارند.
🌗— تنها امامیکه قبر مطهرشان بیش از ده بار توسط ظالمان خراب شد تا اثری ازآن باقی نمانَد! اما همچنان پا برجاسـت .
🌗— تنها امامیکه بدون غسل و کفن دفن شدند.
🌗— تنها امامی که سر مبارکش از بدنش جدا شد.
🌗-- تنها امامی که تشنه لب با هزاران زخم تیر و نیزه و شمشیر و سنگ بربَدن به شهادت رسیدند.
🌗--تنها امامی که بعد از شهادتش، خانواده اش اسیر شدند.
🌗— تنها امامی که پدر و مادر و ۹ نسلش معصوم بودند.
🌗--تنها امامی که تولدش در ماهی است ک هیچ شهادتی در آن نیست و شهادتش در ماهی است که هیچ تولدی در آن نیسـت .
🌗--تنها امامی که خوردن خاک قبرش اشکال ندارد .
🌗--تنها امامی که سرعت و وُسعت کشتی نجاتش از سایر امامان بیشتر اسـت .
اَلسلامُ عَلی الحُسین وَ عَلی علی بن الحُسین وَ عَلی اُولاد الـحسین و عَلی اَصحاب الحُسین.
#موعظه_بزرگان
#درس_اخلاق
#راهکارهای_معنوی
آ
@arefeen