مادر! دلِ پر دردم با ذکر تو نامیرا ست..
چون شعله ی عشق تو،در هر نفسم پیداست
بشکوه ترین هستی،انسیّه ی حورایی
گردون و زمین بانو از لطف تو پابر جاست..
سرچشمه ی ایمانی آیینه ی قرآنی
ای آنکه قدت سرو و ای آنکه رخت طوباست..
هم دختر خورشیدی هم همسر مهتابی
هم کفو شما حیدر بابای شما طاها ست
با رحمت بی حدّت گل کرد غزل هایم
هرجا بروی گلشن هرجا بروی دریاست
هر لحظه به دیدارت مشتاق تر از قبلم
گاهی که تو را بینم،اوج غزلم آنجاست
تو معجزه ای در من مومن شده ام از تو..
وصفت چقَدَر سخت است تفسیر تو اعطینا ست
یا فاطمه ی زهرا ما را نظری فرما
احسان تو بی پایان احسان تو بی همتاست
در داغ تو میسوزم،میسازم و میسوزم
این غصه ی امروزم آرامشِ فردا ها ست...
این شعر برای تو جانم به فدای تو
با یاد حسین تو شعرم همه عاشوراست!..
✍#محمد_ثاقبی
#حضرت_زهرا🏴🏴
#مادر
قسم به نام یزدان که دلفریبِ ما اوست!
قسم به دین و قرآن شکوه آیه ها اوست!
وفا بدونِ او شر،صفا بدونِ او بد!
که معدنِ صفا اوست،که معدنِ وفا اوست
طنینِ عشق پیچید میانِ بازوانش
همانکه دربِ خیبر،شکسته با خدا اوست
شهی که لایقش نیست،زنی به غیر زهرا
که اوست یار زهرا،که یار مصطفی اوست
ز خانه اش نرفته گدا و شاه،مایوس!
همانکه بر سماطش،نشسته ماسوا اوست!
چقدر بی همانند چقدر بی مثال است
امیر لافتی و سوار هل اتی اوست
گرفته از خدایش،حکومتِ زمین را
کسی که حکم شاهی،گرفته از خدا اوست
علی همیشه تنهاست میانِ مکر کوفی!
همیشه پر طرفدار،درونِ قلب ما اوست
قسم به باده ی صبر،قسم به حوض کوثر
که صاحبِ عزای بلای کربلا اوست!..
چقدر من حقیرم،که دامنش بگیرم!
ز عشق او بمیرم،علیِّ مرتضی اوست!
سیاه روی و پستم،گناهکار هستم
ز غصه ها شکستم،دوای درد ها اوست
نیازمند لطفی ز لطف های اویم
که اولین پناه و که آخرین رجا اوست
چقدر،الکَنانه من از علی نوشتم
خدا کند بفهمد،که قصد شعر،با اوست!
✍محمدثاقبی
#یاعلی_ادرکنی
تا کی ز تمنای تو لبریز بمانم
در سیطره ی گریه ی یک ریز بمانم
در غصه ی این قصه ی تبدار بسوزم
با دلهره و درد گلاویز بمانم
دنیا همه سرسبز و دل انگیز ولی من
بایست همان زردی پاییز بمانم
در راه تو دادم همه ی هستی خود را
تا در طلبت ساده و ناچیز بمانم
من زنده ام اما فقط از دید کلاغان!
تا مثل مترسک سر جالیز بمانم
تو رفتی و من مانده ام و خاطره هایت
تا از قِبَلِ خاطره من نیز بمانم
تا روز جزا یار فراری شده باید
در حسرت اشعار طرب خیز بمانم..
✍#محمد_ثاقبی
به دیدارِ خدا رفتی رئیسی
ببین که تا کجا رفتی رئیسی!
ببین و بشنو احوال جهان را!
تو از بینِ بلا رفتی رئیسی
بَدا بر حال ما،ماندیم در بند
گشودی بال را،رفتی رئیسی!
جهان بی بهره است و ما زیانکار
تو اما پر بها رفتی رئیسی
همه گندم نمای جو فروشند
تو صاف و بی ریا رفتی رئیسی
تو لاله بودی و پژمردی اما
به جشنِ یاس ها رفتی رئیسی
تبسّم بر لبت گل کرده،دیدم!
به دیدار خدا رفتی رئیسی...
#محمد_ثاقبی
#رئیسی
#دلتنگی
#تولدت_مبارک_رئیسی
دوباره دست به گیسوی فال خواهم زد
دوباره سوی خرافات بال خواهم زد
عجب به سر زده امشب هوای آمدنت
پریش حالم و لافِ خیال خواهم زد!
چگونه از تو بخواهم دوباره برگردی
که بی تو چنگ به تارِ زوال خواهم زد!..
به خواب دیدمت و بوی غیر میدادی..
رکب به تهمتِ آن خواب لال خواهم زد..
که گفته بوسه ز لب های یار شرعی نیست!
دوباره لب به لبِ آن حلال خواهم زد
سکوت داغ مرا بیقرار تر کرده ست
غریب، سر به سرِ قیل و قال خواهم زد
منم که برده ی عشقم،بزرگ نامت را
به روی این دلِ پژمرده،خال خواهم زد..
✍#محمد_ثاقبی
سراسر نور و زیبایی ست مادر
تماشا کن،تماشایی ست مادر
مرا درمانِ هر درد است،حقّا
که اَنفاسش مسیحایی ست مادر..
#محمد_ثاقبی
#حضرت_مادر
اگر مستیم پس هستیم در مستی ست،هستِ ما
وضو با می گرفتیم و به قرآن است دستِ ما!..
بهشتی میشویم آخر که این عهد خدا با ماست
که شادابیّ ما شرطی ست از عهدِ الستِ ما..
به دشمن ضربه ها خواهیم زد با تیغ تیزِ عقل..!
دمادم میچشد از عمق جانش ضرب شسِت ما
کسی تا به کنون دیده ست موری را به رنج آریم؟
کسی هرگز نخواهد دید تا محشر شکست ما..
دل از عالم بریدیم و به یک بیرحم دل بستیم..
بسوزد خرمن عشق و دلِ یکتا پرستِ ما
✍#محمد_ثاقبی
در زیر و بم و ارض و سما میگردم
در تاری و در شمس و ضحی میگردم
خوب آمده استخاره برمیگردی..
در فال به دنبال شما میگردم..
#محمد_ثاقبی
از دالِ دل،از جیمِ جان،میخواستم،اما نشد..
آه این شب تاریک من روشن نشد فردا نشد!
طبعم غزل میساخت و شعرم دل انگیزش نبود..
دردا که سحر واژه ها در چشم او زیبا نشد
گفتم که آغوش لطیفش را جهانم میکنم
من آنچه می پنداشتم در عالم رویا،نشد..
بغضی نهفته در گلو یارم شده جام و سبو
بیزارم از هر آرزو،آوخ که او با ما نشد!
هجری که میسوزد مرا دیوانه میسازد مرا..
هرگز قدم،زیر هجوم بی امانش تا نشد
باید که بیش از این بگویم از قیام غصه ها
اما در این کوچک غزل دیگر زبانم وا نشد..
✍#محمد_ثاقبی
پنجمین سال است اما داغ دل ها تازه است
سینه ها دریای خون شد،غم چه بی اندازه است..
آنچه میخواهد وطن،مردانِ راهی مثل اوست..
طرح دشمن شاد کن،تردید در این بازه است!.
هموطن تردید ها کافی ست،چشمت را بشوی!
آنکه افزون میکند،خمیازه را،خمیازه است!.
وه چه نامی،حاج قاسم،وه چه عنوانی،شهید...
تا ابد،سردار ما نامت بلندآوازه است..
خون تو خونِ عزیزانِ خدا در کربلاست..
خون پاکت سوی حق سوی جنان دروازه است
#سردار_دلها
#ایرانی_بصیرت
✍#محمد_ثاقبی
خطاهارا بپوشان ای تو که رسمت خطاپوشی ست
منور کن جهان را چون جهان درگیر خاموشی ست..
چه میگویم؟نمیدانم..نمیدانم چه میگویم
که در آغوش غم ها چاره ام تنها هم آغوشی ست...
شبان را با مرور غصه ها،تا صبح بیدارم..
پس از هر شعریارم پاکتِ سیگار و می نوشی ست
خودی زخمم زد و دشمن به من خندید،فهمیدم!
که بیدارم ولی بیداری ام یک خواب خرگوشی ست..
دلم صاف است با دنیا دلم از کینه ها خالی ست
که امشب در نهانِ سینه ام جشنِ فراموشی ست..
✍#محمد_ثاقبی
#غزل
برخیز و مگو در آسمان،ماهی نیست
خوش باش و مگو جهان به دلخواهی نیست..
بیدار شو از خواب و خودت را دریاب
ای دل به خدا،تا به خدا راهی نیست...
✍#محمد_ثاقبی
#رباعی