یه جوری از بدعهدی مردمان کوفه با امام شون میگید انگار خودتون خیلی خوش عهدید :)
@sheitan_graphy
همون بهونه هایی که شما برا یاری نکردن امام زمانتون دارید، کوفی ها هم داشتن.
پس چه تفاوتی دارید؟ :)
@sheitan_graphy
سلام.
کسی که سم میخوره باید بهش پادزهر داد.
حالا اگه دست رو دست بذاری و بشینی فکر میکنی سم خودبه خود دفع میشه؟ فکر میکنی خوب میشی؟
گناه عین سمه. نیاز به پادزهر داره. و پادزهری غیر از توبه و استغفار و رفتن به این مجالس نیست. اونی که از پادزهر منعت میکنه شیطانه. میخواد بذاره سم گناه از پا درت بیاره...
برای رسیدن به پادزهر عجله کن.که فردا هم دیره.
ترجمه دعاهای ۱۶ و ۳۱ صحیفه سجادیه رو امشب بخون...
@sheitan_graphy
شیطان🍎
همون بهونه هایی که شما برا یاری نکردن امام زمانتون دارید، کوفی ها هم داشتن. پس چه تفاوتی دارید؟ :)
17.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دین داری خوبه اما درحدی که فقط رو زبون باشه و به مرحله عمل نرسه.
که همین دین داری زبونی باعث میشه که نامه بنویسی به امام که بیاد، اما تا تهديد شدی. مسخره شدی.فحش خوردی. فالوورت کم شد و... ساکت وایسی و هیچ کاری براش نکنی...
خودمونو از کوفیان برتر نبینیم :)
@sheitan_graphy
وقتی که هدفون میذاری، صدای هیچ احدالناسی رو نمیشنوی.
گناه هم مثل یه هدفون برا شماهاست. چون که آهنگ هاشو من براتون میذارم :)
نتیجه اش رو وقتی میبینی که صدای اذان میاد اما بیخیال اول وقت خوندنی.
میری هیئت اما اشکت نمیاد.
و...
@Sheitan_Graphy
خیلی خوبه که بدون هیچ عذر و بهونه ای تصمیم میگیری که نماز اول وقتتو به تاخیر بندازی :)
@Sheitan_Graphy
اگه چون نمازی میخونی، هیئتی میری یا به سفرهای مشهد و کربلات مینازی و ادعای دین و ایمانت میشه و فکر میکنی دیگه من سمتت نمیام، اصلا این داستان رو نخون :)
@Sheitan_Graphy
شیطان🍎
اگه چون نمازی میخونی، هیئتی میری یا به سفرهای مشهد و کربلات مینازی و ادعای دین و ایمانت میشه و فکر م
در بنی اسرائیل، مردی بود به اسم بَرصیصا.
مدت درازی از عمرشو در راه عبادت صرف کرده بود، جوری که مستجاب الدعوه شده بود.
مریض میاوردن، دعا میکرد، شفا میگرفت.
دیوانه میاوردن، دعا میکرد، عاقل میرفت خونه.
خلاصه همه چی تموم بود تو نوع خودش...
تا اینکه فرصت موعود فرا رسید و یه روز یه زن مریض رو برای درمان و دعا میارن پیشش و تا چند روز در محل عبادت برصیصا میذارن و میرن :)
خودت دیگه تا ته داستانو برو...
وسوسه پشت وسوسه، فکر و خیال پشت فکر و خیال🚫
اون زن هم زیبا بود و هعی این زیبایی رو برای برصیصا یادآوری میکردم.
تا اینکه سرانجام مغلوب وسوسه های من شد و دیگه نتونست جلو خودشو بگیره و شد آنچه نباید میشد...
زن از این عااابد حامله شد.
برصیصا حسابی ترسیده بود، هول کرده بود که چیکار کنه؛ آخه پای آبروش در میون بود و این لکه ننگی بر آبروش بود.
بخاطر این آبرو حاضر بود هر کاری کنه که ریخته نشه!
فکر کرد و فکر کرد تا اینکه راه حل رو در کُشتن دید... البته من تو این تصمیمش هم نقش داشتم.😌
کشت و دفنش کرد. خیالش راحت شده بود تا اینکه...😈
ادامه👇
@Sheitan_Graphy
شیطان🍎
در بنی اسرائیل، مردی بود به اسم بَرصیصا. مدت درازی از عمرشو در راه عبادت صرف کرده بود، جوری که مس
تا اینکه من خودمو به شکل یه آدم درآوردم و رفتم سیر تا پیاز ماجرا رو به خانواده اش گفتم. طولی نکشید که همه شهر باخبر شدن.
خبر این ماجرا به پادشاه شهر رسید.
پادشاهم کنجکاو میشه و میاد حقیقت ماجرا رو از خودش میپرسه.
جناب عااابد هم که میبینه چاره نداره و افتضاحش همه جا رو گرفته، اعتراف میکنه. پادشاه هم حکم اعدامش رو صادر میکنه.
قصه اصلی از اینجا شروع میشه...😉
وقتی که برصیصا رو بردن بالای چوبهی دار، سر و کله من پیدا شد.
بهش گفتم: اون کسی که تو رو به این روز انداخت، من بودم. اگه میخوای نجاتت بدم، کلیدش تو دستای منه...
برصیصا گفت: چیکار کنم که نجاتم بدی؟
گفتم: سجده کن.
گفت: آخه چطوری سجده کنم تو این وضعیت؟
گفتم: همین که اشاره کنی کافیه.
اونم با یه اشاره سجده کرد و 70 سال عبادتشو به راحتی با یک اشاره از دست داد و با حالت کفر از دنیا رفت...😊
پایان :)
@Sheitan_Graphy