eitaa logo
شعر هیأت
10.5هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
181 ویدیو
15 فایل
🔹انتخاب شعر خوب، استوار و سالم، تأثیرگذار و روشن‌گرانه همواره دغدغه ذاکران و مرثیه‌خوانان اهل معرفت و شناخت بوده است. 🔹کانال «شعر هیأت» قدمی کوچک در راستای تحقق این رسالت بزرگ است.
مشاهده در ایتا
دانلود
14.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با هر نفسم به یاد او افتادم دنیا همه رفت و او نرفت از یادم کافی‌ست! بگو خودش بیاید ای مرگ! جان را به همان دهم که دل را دادم @ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹باب الحوائج🔹 از جوار عرش سرزد آفتاب دیگری وا شد از «اَبوا» به روی خلق، باب دیگری... بال وا كن لحظه‌ای در زیر باران شهود از فراز عرش می‌بارد سحاب دیگری بوی پیراهن شنیدم، دیده بستم تا مگر یوسف شعرم ببیند باز خواب دیگری ای غزل! امشب به دریای مدیحش دل بزن دارد این امواج، گوهرهای ناب دیگری ما خدا را در جمال چارده تن دیده‌ایم خوانده‌ام این حرف‌ها را در كتاب دیگری جمله از شهر و دیار و آب و خاكی دیگرند این یكی هم می‌رسد از خاك و آب دیگری بوی احمد، بوی زهرا، بوی حیدر، بوی عشق بشنوید از این چمن، عطر گلاب دیگری حضرت خورشید هفتم، آن كه چشم روزگار با وجود او ندارد انتخاب دیگری شك ندارم جبرئیل امشب برای عرشیان وصف او را می‌كند با آب و تاب دیگری ماه كی بعد از نگاهش آفتابی می‌شود؟ می‌رود از شرم، شب‌ها در حجاب دیگری شش كتابش را خدا آورد و امشب هم گشود از كتاب معرفت، فصل‌الخطاب دیگری یا نمی‌داند بلندای مقامش تا كجاست یا ندارد منكرش حرف حساب دیگری... یا بگو باب الحوائج یا بگو باب المراد نام او حیف است بردن با خطاب دیگری 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1581@ShereHeyat
چون نخل، در ایستادگی، خفتن توست دل مشتری شیوۀ دُرّ سفتن توست هر چند رطب‌های تو شیرین باشد شیرین‌تر از آن علی علی گفتن توست 📝 🌐 shereheyat.ir/node/664@ShereHeyat
27.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 معرفی کتاب «آه از آن ساعتی...» 🏴 مجموعه شعر عاشورایی باور ما این است که اشعار ماندگار عاشورایی، هیچ‌گاه رنگ کهنگی نمی‌گیرند و بارها و بارها می‌توان آن‌ها را در محافل اهل‌بیت اجرا کرد و هربار برای مخاطب لطف تازه‌ای داشته باشد. از سوی دیگر معرفی نوسروده‌های عاشورایی به هیآت و محافل اهل‌بیت نیز رسالتی است که کمتر از حفظ میراث ماندگار گذشته نیست. کتاب «آه از آن ساعتی...»، حاصل رصد دائمی آثار مکتوب شاعران و صفحات مجازی آنان برای دست‌یابی به شعر عاشورایی مناسب اجرا در هیأت است. شعری که محتوایی صحیح، بیانی سالم و زبانی استوار داشته باشد و در عین حال از قابلیت اجرا در هیأت نیز برخوردار باشد. 📕 این کتاب را در بسته معرفتی محرم ۱۳۹۹ مطالعه فرمایید. 📚 بسته‌ها را از طریق آدرس زیر دریافت نمایید. 🔗baste.heyat.co@ShereHeyat
🔹مهر رسولانه🔹 ناگهان صومعه لرزید از آن دقّ‌ الباب اهل آبادی تثلیث پریدند از خواب رجز مأذنه‌ها لرزه به ناقوس انداخت راهبان را همه در ورطۀ کابوس انداخت قصۀ فتنه و نیرنگ و دغل پیوسته‌ست نان یک عده به گمراهی مردم بسته‌ست ننوشتند که باران نمی از این دریاست یکی از خیل مریدان محمد، عیساست لاجرم چاره‌ای انگار به جز جنگ نماند قل تعالَوا... به رخ هیچ کسی رنگ نماند به رجز نیست در این عرصه یقین شمشیر است بر حذر باش که زنّار، گریبان‌گیر است کارزارش تهی از نیزه و تیر و سپر است بهراسید که این معرکه خون‌‌ریزتر است بانگ طوفانیِ القارعه طوفان آورد آنچه در چنتۀ خود داشت به میدان آورد با خود آورد به هنگامه عزیزانش را بر سر دست گرفته‌ست نبی جانش را عرش تا عرش ملائک همه زنجیره شدند به صف‌آرایی آن پنج نفر خیره شدند پنج تن، پنج تن از نور خدا آکنده آفتابان ازل تا به ابد تابنده دفترم غرق نفس‌های مسیحایی شد گوش کن، گوش کن این قصه تماشایی شد با طمانیۀ خود راه می‌آمد آرام دست در دست یدالله می‌آمد آرام دست در دست یدالله چه در سر دارد حرفی انگار از این جنگ فراتر دارد ایها الناس من از پارۀ تن می‌گویم دارم از خویشتن خویش سخن می‌گویم آن‌که هر دم نفسم با نفسش مأنوس است آن‌که با ذات خدا «عزّوجل» ممسوس است من علی هستم و احمد من و او خویشتنیم او علی هست و محمد من و او خویشتنیم نه فقط جسم، علی روح محمد باشد یک‌تنه لشکر انبوهِ محمد باشد دیگر اصلا چه نیازی‌ست به طوفان، به عذاب زهرۀ معرکه را اخم علی می‌کند آب الغرض مهر رسولانۀ او طوفان کرد راهبان را به سر سفرۀ خود مهمان کرد مست از رایحۀ زلف رهایش گشتند بادها گوش به فرمان عبایش گشتند می‌رود قصۀ ما سوی سرانجام آرام دفتر قصه ورق می‌خورد آرام آرام 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1583@ShereHeyat
ای روح کرم که مظهر احسانی «آنی» که اشاره کرد «حافظ» آنی خورشیدی و ذرّه پروری آیینت آیینهٔ «هَل اَتی عَلَی الاِنسانی» 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1346@ShereHeyat
🔹دل به پاییز نسپرده‌ایم🔹 سراپا اگر زرد و پژمرده‌ایم ولی دل به پاییز نسپرده‌ایم چو گلدان خالی لب پنجره پر از خاطرات ترک خورده‌ایم اگر داغ دل بود، ما دیده‌ایم اگر خون دل بود، ما خورده‌ایم اگر دل، دلیل است، آورده‌ایم اگر داغ، شرط است، ما برده‌ایم اگر دشنۀ دشمنان، گردنیم! اگر خنجر دوستان، گرده‌ایم! گواهی بخواهید، اینک گواه: همین زخمی‌هایی که نشمرده‌ایم! دلی سربلند و سری سر به زیر از این دست، عمری به سر برده‌ایم 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1539@ShereHeyat
این اشک رهایت از دل خاک کند بالت بدهد راهی افلاک کند تو اشک غم حسین را پاک نکن بگذار که این اشک تو را پاک کند 📝 🏴 برای مشاهده و دریافت اشعار با موضوع به نشانی زیر در پایگاه شعر هیأت مراجعه فرمایید: 🌐 shereheyat.ir/m/53@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹سلام من به محرم🔹 قسم به ساحتِ شعری که خورده است به نامم قسم به عطر غریبی که می‌رسد به مشامم قسم به تک‌تک این واژه‌های دست به سینه که رنگ و بوی خدا را گرفته است سلامم سلام من به دو تا ماهِ تا همیشه فروزان سلام من به محرم، سلام من به امامم... سلام من به کسی که فقط به خاطر اشکم مرا رسانده به جایی که دوزخ است حرامم... چه اسم‌های بزرگی گرفته دور و برش را به حیرتم که در این بین خویش را چه بنامم چگونه پیش «حبیب» ادعا کنم که حبیبم؟ چگونه پیش «غلام» ادعا کنم که غلامم؟ پیام من غزل است و به لطف گوشۀ چشمش رسیده است به گوش تمام خلق پیامم بدون شک غزل من به لطف او شده گیرا قسم به مطلعِ نابم، قسم به حُسن ختامم... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/4228@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹حسینیه🔹 این خانه‌ای که خشت به خشتش پر از غم است عمری‌ست وقف روضۀ ماه محرم است با دست‌های پیر پدر قد کشیده است آجر به آجرش اگر این‌قدر محکم است در این محل نسیم اگر مویه می‌کند از عاشقان موی پریشان پرچم است آن پرچمی که خط به خطِ تار و پود آن «باز این چه شورش است که در خلق عالم...» است بر سقف نم کشیدۀ آن، ظنّ بد مَبَر از گریه چشم‌های حسینیّه پر نم است بر آن نشسته است اگر خاک، در عوض اسباب یاد چادر خاکی فراهم است... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/4234@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹محفل اشک🔹 کاش تا لحظۀ مردن به دلم غم باشد محفل اشک برای تو فراهم باشد روضه‌ات آب حیات است برایم، ای کاش در دلم تا نفسی هست محرم باشد آبرویی بده آن‌قدر که تا آخر عمر تا سری هست فقط پیش شما خم باشد مرگ صدبار مبارک‌تر از آن روزی که در دلم ذره‌ای از مهر شما کم باشد خاکِ نفرین شده آن است که در ماتم تو خالی از نام تو و روضه و پرچم باشد 📝 🌐 shereheyat.ir/node/4235@ShereHeyat
یک روز به هیئت سحر می‌آید با سوز دل و دیدهٔ تر می‌آید یک‌روز به انتقام هفتاد و دو شمس با سیصد و سیزده قمر می‌آید 📝 🏴 برای مشاهده و دریافت اشعار با موضوع پیوند به نشانی زیر در پایگاه شعر هیأت مراجعه فرمایید: 🌐 shereheyat.ir/b/12@ShereHeyat