#امام_کاظم علیهالسلام
#غزل
🔹باب الحوائج🔹
از جوار عرش سرزد آفتاب دیگری
وا شد از «اَبوا» به روی خلق، باب دیگری...
بال وا كن لحظهای در زیر باران شهود
از فراز عرش میبارد سحاب دیگری
بوی پیراهن شنیدم، دیده بستم تا مگر
یوسف شعرم ببیند باز خواب دیگری
ای غزل! امشب به دریای مدیحش دل بزن
دارد این امواج، گوهرهای ناب دیگری
ما خدا را در جمال چارده تن دیدهایم
خواندهام این حرفها را در كتاب دیگری
جمله از شهر و دیار و آب و خاكی دیگرند
این یكی هم میرسد از خاك و آب دیگری
بوی احمد، بوی زهرا، بوی حیدر، بوی عشق
بشنوید از این چمن، عطر گلاب دیگری
حضرت خورشید هفتم، آن كه چشم روزگار
با وجود او ندارد انتخاب دیگری
شك ندارم جبرئیل امشب برای عرشیان
وصف او را میكند با آب و تاب دیگری
ماه كی بعد از نگاهش آفتابی میشود؟
میرود از شرم، شبها در حجاب دیگری
شش كتابش را خدا آورد و امشب هم گشود
از كتاب معرفت، فصلالخطاب دیگری
یا نمیداند بلندای مقامش تا كجاست
یا ندارد منكرش حرف حساب دیگری...
یا بگو باب الحوائج یا بگو باب المراد
نام او حیف است بردن با خطاب دیگری
📝 #عباس_شاهزیدی
🌐 shereheyat.ir/node/1581
✅ @ShereHeyat
#شعر_اخلاقی
#حدیث #رباعی
💠 #امام_کاظم (علیهالسلام)
«مَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ أَنْ يَصِلَنَا فَلْيَصِلْ فُقَرَاءَ شِيعَتِنَا وَ مَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ أَنْ يَزُورَ قُبُورَنَا فَلْيَزُرْ قُبُورَ صُلَحَاءِ إِخْوَانِنَا»
هرکس به ما دسترسی ندارد، به شیعیانِ فقیر ما سر بزند و هرکس نمیتواند قبرهای ما را زیارت کند، قبور برادران صالح ما را زیارت نماید.
📗 الكافی، ج۴، ص۶۰
🔹یاری مستمندان🔹
هرکس نتواند که به ما سر بزند
در غربت آسمان ما پر بزند
دستش اگر از مزار ما کوتاه است
پس خانۀ مستمند را در بزند
📝 #خدابخش_صفادل
✅ @ShereHeyat
#میثم_تمار
#غزل
🔹شوق پرواز🔹
مرد خرمافروش در زندان، راوی سرنوشت مختار است
حرفهایی شنیدنی دارد، سخنانش کلید اسرار است
رطبش طعم نیشکر دارد، تا خدا نیت سفر دارد
از سرانجام خود خبر دارد، شوق پرواز او چه بسیار است!
زخمهای دلش نمک خورده، بارها این چنین محک خورده
از علی گفته و کتک خورده، این برای هزارمین بار است
یاد آن روزهای خوب به خیر! که علی بود و میثم و سلمان
جمعشان جمع بود و میگفتند، رطبت کو؟ که وقت افطار است
در طلوعش غروب پیدا بود، آخر قصه خوب پیدا بود
چوبۀ دار او همین نخل است، لیف خرما طناب این دار است
با زبان علی تکلم کرد، رو به جمع غریب مردم کرد
تا دم مرگ هم تبسم کرد، گفت: این آرزوی تمار است،
که بمیرد فقط به عشق علی «که علی دست قادر ازلیست
رشتۀ ماسوا به دست علیست» سر این رشته ناپدیدار است
رشتۀ اتصال محکم شد، کمر نخل ناگهان خم شد
لحظههای عروج میثم شد، که همان لحظههای دیدار است
📝 #احمد_حسینپور_علوی
🌐 shereheyat.ir/node/3823
✅ @ShereHeyat
#میثم_تمار
#رباعی
🔹علی علی گفتن🔹
چون نخل، در ایستادگی، خفتن توست
دل مشتری شیوۀ دُرّ سفتن توست
هر چند رطبهای تو شیرین باشد
شیرینتر از آن علی علی گفتن توست
آیینهاش از غبارها تار نبود
بر لوح دلش به غیر دلدار نبود
بر دار زبان او بریدند ولی
از گفتن عشق دست بردار نبود
📝 #میثم_مؤمنینژاد
🌐 shereheyat.ir/node/664
✅ @ShereHeyat
#مباهله
#رباعی
🔹پیروزی پنج تن🔹
شعر از مه و مهرِ شبشکن باید گفت
از فاطمه و ابالحسن باید گفت
تا خاطرهٔ مباهله گم نشود
پیوسته سخن سخن سخن باید گفت
مهری که به شأنش آمد از حق لولاک
روشن شده از جلوهٔ رویش افلاک
با یک زن و یک مرد و دو کودک آمد
تا ریشهٔ تثلیث برآرد از خاک
فرمانده جنگ، مصطفی بود آنروز
سردار سپاه، مرتضی بود آنروز
لشکر حسنین و فاطمه پشتیبان
در عرصه، سلاحشان دعا بود آنروز
📝 #احد_دهبزرگی
🌐 shereheyat.ir/node/663
✅ @ShereHeyat
#مباهله
#مثنوی
🔹مهر رسولانه🔹
ناگهان صومعه لرزید از آن دقّ الباب
اهل آبادی تثلیث پریدند از خواب
رجز مأذنهها لرزه به ناقوس انداخت
راهبان را همه در ورطۀ کابوس انداخت
قصۀ فتنه و نیرنگ و دغل پیوستهست
نان یک عده به گمراهی مردم بستهست
ننوشتند که باران نمی از این دریاست
یکی از خیل مریدان محمد، عیساست
لاجرم چارهای انگار به جز جنگ نماند
قل تعالَوا... به رخ هیچ کسی رنگ نماند
به رجز نیست در این عرصه یقین شمشیر است
بر حذر باش که زنّار، گریبانگیر است
کارزارش تهی از نیزه و تیر و سپر است
بهراسید که این معرکه خونریزتر است
بانگ طوفانیِ القارعه طوفان آورد
آنچه در چنتۀ خود داشت به میدان آورد
با خود آورد به هنگامه عزیزانش را
بر سر دست گرفتهست نبی جانش را
عرش تا عرش ملائک همه زنجیره شدند
به صفآرایی آن پنج نفر خیره شدند
پنج تن، پنج تن از نور خدا آکنده
آفتابان ازل تا به ابد تابنده
دفترم غرق نفسهای مسیحایی شد
گوش کن، گوش کن این قصه تماشایی شد
با طمانیۀ خود راه میآمد آرام
دست در دست یدالله میآمد آرام
دست در دست یدالله چه در سر دارد
حرفی انگار از این جنگ فراتر دارد
ایها الناس من از پارۀ تن میگویم
دارم از خویشتن خویش سخن میگویم
آنکه هر دم نفسم با نفسش مأنوس است
آنکه با ذات خدا «عزّوجل» ممسوس است
من علی هستم و احمد من و او خویشتنیم
او علی هست و محمد من و او خویشتنیم
نه فقط جسم، علی روح محمد باشد
یکتنه لشکر انبوهِ محمد باشد
دیگر اصلا چه نیازیست به طوفان، به عذاب
زهرۀ معرکه را اخم علی میکند آب
الغرض مهر رسولانۀ او طوفان کرد
راهبان را به سر سفرۀ خود مهمان کرد
مست از رایحۀ زلف رهایش گشتند
بادها گوش به فرمان عبایش گشتند
میرود قصۀ ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق میخورد آرام آرام
📝 #سیدحمیدرضا_برقعی
🌐 shereheyat.ir/node/1583
✅ @ShereHeyat
هدایت شده از ریحانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰«نساءنا» فقط فاطمهی زهرا (سلاماللّهعلیها) است
🔺رهبرانقلاباسلامی: در آیهی مباهله: وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُم؛ در حالی که اطراف پیغمبر زنان زیادی بودند ــ همسران پیغمبر بودند، نزدیکان دیگر پیغمبر بودند، شاید آن وقت بعضی از دختران دیگر پیغمبر [هم] بودند ــ امّا «نِساءنا» فقط فاطمهی زهرا (سلام اللّه علیها) است؛ برای چه؟ برای مواجههی جبههی حق با جبههی باطل؛ این [طور] است. فاطمهی زهرا مظهر این حقایق والا و فوقالعاده است. فضائل حضرت زهرا اینها است.
🗓 ۱۴۰۰/۱۱/۳
🌱 @Khamenei_Reyhaneh
#امام_علی علیهالسلام
#غزل_مثنوی
🔹نگین بخشی🔹
حدیث خاتم و انگشتری بخوان با من
روایت زحل و مشتری بخوان با من
عقیق سرخ، که اندوه میبرد از دل
چو کهربا غمِ صد کوه میبرد از دل
عقیق سرخ در انگشت دست راست، خوش است
اگر که نقش نگین نامی از خداست، خوش است
اگر جدا نشویم از خدا و از ره راست
عقیق، آینۀ عاقبت به خیری ماست
به محفلی که گل سرخ، همزبانم شد
دو بیت ناب شنیدم، که نقش جانم شد:
«بسا کسا که ز تقوا به عرش، سیر کند
ولی چنان شود آخر، که رو به دیر کند
برای هر که دعا میکنی به صدق و صفا
بگو که عاقبتش را خدا به خیر کند»
::
بیا به قصۀ خاتم، به نور برگردیم!
به باغ عشق، به باغ بلور برگردیم
«ابوذر» آن که به صدق حدیث، شد مشهور
که از عشیرۀ عشق است و از قبیلۀ نور
کنار چشمۀ زمزم، به دیگران پیوست
سلام کرد و سخن گفت، تا سکوت شکست
که ای جماعت دلبستۀ رسول خدا!
گرفته روشنی از بازتاب شمس هدی
به گوش خویش شنیدم: که آن پیمبر نور
که بود نور درخشان نخل وادی طور
حدیث فضل علی را به دوستان میگفت
دلیل برتریاش را به این و آن میگفت
علیست در سفر عشق «قائد البرَرَه»
و در حمایت اسلام «قاتِلُ الکَفَره»
کسی که یار علی شد، خداست یاور او
همیشه خرم و سبز است، باغ باور او
و از ولایت او، هر که دست بردارد
هزار بار به ذلت، شکست بردارد
ادامه داد ابوذر، که ای اهالی عشق!
که دلسپردۀ مهرید، مهر والی عشق!
در آن زمان که گل از باغ معرفت چیدم
شگفت واقعهای را به چشم خود دیدم
شگفت واقعهای خارج از تصور بود
ز بندگان خدا «مسجدالنبی» پر بود
معاشران، همه آیات راز میخواندند
و با پیمبر رحمت، نماز میخواندند
که سائلی ز در آمد، سؤال نقش لبش
نیازمند کمک، جانِ عافیتطلبش
از آن نمازگزاران، امید رحمت داشت
امید لطف و کرم با هزار زحمت داشت
ولی کسی به ندایش، نگفت لبیکی
نه مژدهای ز کرامت، نه از کرم پیکی
به ناامیدی بسیار، دیدهای تر داشت
خداخدا به لبش، دست بر دعا برداشت
که ای خدا! تو گواهی، کسی جواب نداد
کسی به تشنگیام، نیم جرعه آب نداد
به حرمتِ عرقِ شرمِ من، نسوخت دلی
کسی نکرد ترحم، به مشت آب و گلی
دلم شکست و نشد همنوای من، نَفَسی
خدا کند که نیفتد نیاز کس به کسی
در آن فضای غمانگیز و التماس و سکوت
که خواند سائل درمانده ربّنایِ قنوت
«علی» که بود در آن آستان به حال رکوع
گشوده بود به افلاکِ نور، بال رکوع
علی که بار امانت نشست برپشتش
اشاره کرد به انگشتری در انگشتش
فقیر آمد و بر دیدگان نهاد آن را
گرفت از کف او خاتم سلیمان را
پیامبر که نمازش تمام شد، آنگاه
ز سوز سینه برآورد، نالهای جانکاه:
که ای خدا که به موسی وزیر بخشیدی!
و «شرح صدر» به او بینظیر بخشیدی!
که برگِ سبز، به دست برادرش دادی
که از برادر او بال و شهپرش دادی
ز پیشگاه تو من، شرح صدر میخواهم
و ماه روشن شبهای قدر میخواهم
امیدوار تو هستم که کارساز تویی
که دلنواز تویی، پردهدار راز تویی
تو آگهی که علی خوبتر ز جان من است
که پرفروغترین مهر خاندان من است
علی که سینهاش از عشق منجلی شده است
ز فیض تربیت من، علی، علی شده است
علی که تیغ اگر زد، برای حق زده است
کتاب معرفت و عشق را ورق زده است
که قُوتِ خستهدلان را به شانهاش بردهست
غمِ شکستهدلان را به خانهاش بردهست
که در مصافش، دشمن ز بیم میلرزد
ولی چو بید، ز اشک یتیم میلرزد
علی که از شب قدر است ناشناختهتر
ندیده عشق از او، مردِ پاکباختهتر
علی، که هست گل دلپذیر من، یارب
چه میشود، بشود او وزیر من، یارب
::
هنوز گرم دعا بود با تمام وجود
که با پیامِ رسا، جبرئیل آمده بود
که ای رسول خدا! آیهای تلاوت کن
و کام جان را، سرشار از حلاوت کن
بخوان که وحی خدا، «إنّما وَلَیُّکُم» است
مراد، ساقی سرچشمۀ «غدیر خم» است
بگو به ساقی کوثر، تو جانشین منی
که روح مکتب و آیینهدار دین منی
تو در رکوع نه تنها زکات بخشیدی
به قلب عالم هستی، حیات بخشیدی
تو شرح آیه «آتَیتُمُ الزّکوة» شدی
تو جان، به متن «اَقیمُ الصّلوة» بخشیدی
به عاشقان ولایت، گل از کرم دادی
به تشنگان هدایت، برات بخشیدی
تو با مجاهدت خویش، با صبوری خود
به رسم و راه نبوت، ثبات بخشیدی
که فتح باب کرم از تو بود روز نخست
قسم به شب که نگینبخشی حسین از توست
همان شبی که شب وصل جاننثاران بود
شبی که سینۀ صحرا ستارهباران بود
شبی که پیکر خورشید بود روی زمین
در آسمان همهجا بود گفتوگوی زمین
شبی که سایۀ یک ساربان به راه افتاد
و برق خنجر از آنجا به چشم ماه افتاد
برای آنکه شود رسم عاشقی خوشتر
عزیز فاطمه انگشت داد و انگشتر
به کربلای حسینی اگر گریز زدم
سری به دامنِ آن دشت لالهخیز زدم
مرا به صبح چنین دلپذیر میبخشند
مرا به حرمت و قدر غدیر میبخشند
قسم به فجر و «شفق» روی دل به عاشوراست
غدیر حادثهای متصل به عاشوراست
📝 #محمدجواد_غفورزاده
🌐 shereheyat.ir/node/3811
✅ @ShereHeyat
ای روح کرم که مظهر احسانی
«آنی» که اشاره کرد «حافظ» آنی
خورشیدی و ذرّه پروری آیینت
آیینهٔ «هَل اَتی عَلَی الاِنسانی»
📝 #محمدجواد_غفورزاده
✅ @ShereHeyat
هدایت شده از شعر هیأت | نوحه و سرود
📕 بدَمِ الحُسَین(ع)|دفتر پنجم
🏴 مجموعه نوحههای دهه اول محرم
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
مکن ای صبح طلوع...
سالهای سال است شب عاشورا، وقتی این نوا در هیأت طنینانداز میشود؛ انگار در و دیوار حسینیه هم زبان باز میکند و ذکر میگیرد و انگار کتیبهها و پرچمها هم دم میگیرند و تا خوب با این دودمه اشک نریزی و آه نکشی انگار شب عاشورایت شب عاشورا نشده. نه اینکه مولا نگاهت نکرده، یعنی دلت رضایت نمیدهد.
در این ذکرها و نوحهها چه سرّی نهفته است که هنوز هم از آنها «بوی کربلا به مشام ما میرسد» و برایمان «همهجا کربلا» میشود!
بحمدلله چند سالی است که به همت جمعی از نغمهپردازان و نوحهسرایان عزیز، مجموعه نوحههایی در قالبهای مختلف سینهزنی آماده و تقدیم عزیزان میشود. در این مجموعه به قدر وسع خود تلاش کردهایم، از آثار شاعران با تجربه بهره ببریم و آثاری شایسته تقدیم کنیم.
📎 جهت دسترسی به مطالب این کتاب از طریق لینک زیر به پایگاه شعر هیأت مراجعه فرمایید:
🌐 shereheyat.ir/node/5559
✅ @ShereHeyat_Nohe
🏴 فهرست کامل اشعار دهه اول محرم 🏴
🔹این چه آتشی است که پس از گذشت نزدیک به ۱۴۰۰سال، نه تنها لحظهای فرو ننشسته، بلکه روز به روز در دلهای عشاق شعلهورتر میشود! إِنَّ لِقَتلِ الحُسَينِ(علیهالسلام) حَرَارَةً فِي قُلُوبِ المُؤمِنِينَ لا تَبرُدُ أَبَداً...
🔸این چه داغی است که با هیچ مرهمی التیام نمییابد و این چه زخمی است که هر سال روز دهم محرم سر باز میکند و عالم و آدم خون میگریند! اَلسَّلامُ عَلى مَن بَكَتهُ مَلائِكَةُ السَّمَاءِ...
🔹هر روز یک گوشۀ جهان باید جلوهای از کربلای او را در خود ببیند تا به یاد داغ فراموش نشدنیاش دلها خون شود! لا یَوم کَیَومِکَ یا اَباعبدالله...
🔸این داغ عالمسوز سر فرو خفتن ندارد و چراغ دلها را با شعلۀ خود روشن نگاه میدارد و چلچراغ هدایت را در مقابل دیدگان میافروزد! إِنَّ الحُسَينِ(علیهالسلام) مِصباحُ الهُدی...
🔹این آتش خاموش نشدنی و این داغ بیالتیام، روزگاران دیرینی است به جان شاعران نیز شعله انداخته تا در عزای اشرف اولاد آدم همنوا با جن و ملک نوحه سر دهند و بر کشتۀ کربلا بگریند!
تا هر سال در جستجوی اصل خویش، کجایید ای شهیدان خدایی بخوانند و انگشت حیرت به دهان بگیرند که این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست!
🔸این حسین کیست که هر چه از او میگویند و میسرایند، باز هم گفتهها در برابر ناگفتهها، همانند قطرهای است در برابر دریا!
کتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست
که تر کنم سر انگشت و صفحه بشمارم
🔹این حسین کیست که رستاخیز کلمات در رستاخیز رثای او کم میآورند و این همه مرکب و جوهر که سالیانِ سال بر صفحات نقش عزا بستهاند، جوهرۀ ادای حق یک قطرۀ خون او را ندارند!
عَجز الواصفون عَن صفتک
ما عَرفناک حقّ معرفتک
🔸این حسین کیست که شعری که در رثای او سروده شده، هیچگاه رنگ کهنگی به خود نمیگیرد و هر بار خوانده میشود دلها را شعلهور میکند!
خاموش محتشم که دل سنگ آب شد
بنیاد صبر و خانۀ طاقت خراب شد
🔹این حسین کیست که هر سال شاعران داغدارتر از قبل در رثایش شعر میگویند و نوحه سر میدهند، اما باز دلها آرام نمیگیرد.
این سوگسرودهها، همانند گوهرهای درخشانی هستند که باید آنها را از گوشه و کنار گِرد آورد و با رشتهای تسبیحوار به هم آویخت تا سُبحۀ لب ستایشگران و مرثیهسرایان حضرتش باشد.
🔸باور ما این است که اشعار ماندگار ولایی، هیچگاه رنگ کهنگی نمیگیرند و بارها و بارها میتوان آنها را در محافل اهلبیت اجرا کرد و هربار برای مخاطب لطف تازهای داشته باشد.
از سوی دیگر معرفی نوسرودههای ولایی به هیآت و محافل اهلبیت نیز رسالتی است که کمتر از حفظ میراث ماندگار گذشته نیست.
اشعار این پایگاه که در سالهای اخیر و به مرور زمان، از بین اشعار فراوان، انتخاب شده، حاصل رصد دائمی آثار مکتوب شاعران و صفحات مجازی آنان برای دستیابی به شعر مناسب اجرا در هیأت است. شعری که محتوایی صحیح، بیانی سالم و زبانی استوار داشته باشد و در عین حال از قابلیت اجرا در هیأت نیز برخوردار باشد.
💠در ادامه جهت دسترسی سریع مخاطبان گرامی، فهرست موضوعات دهه اول محرم، ارائه شده است:
- انتظار و عاشورا
- آغاز محرم
- امام حسین علیهالسلام
- حضرت مسلم علیهالسلام
- ورود کاروان به کربلا
- کربلای معلی
- حضرت رقیه علیهاالسلام
- حضرت زینب علیهاالسلام
- شهیدان کربلا
- حر ریاحی علیهالسلام
- حبیب بن مظاهر علیهالسلام
- زهیر بن قین علیهالسلام
- عابس بن شبیب علیهالسلام
- وهب بن عبدالله علیهالسلام
- سعید بن عبدالله علیهالسلام
- عمرو بن جناده علیهالسلام
- جوانان حضرت زینب علیهاالسلام
- حضرت عبدالله علیهالسلام
- حضرت قاسم علیهالسلام
- حضرت علی اصغر علیهالسلام
- حضرت رباب علیهاالسلام
- حضرت علی اکبر علیهالسلام
- حضرت عباس علیهالسلام
- شب عاشورا
- عاشورا
- شام غریبان
- حرکت کاروان از کربلا
- کاروان اُسرا
- امام سجاد علیهالسلام
🌐 shereheyat.ir/node/4817
✅ @ShereHeyat
این اشک رهایت از دل خاک کند
بالت بدهد راهی افلاک کند
تو اشک غم حسین را پاک نکن
بگذار که این اشک تو را پاک کند
📝 #محمدجواد_غفورزاده
✅ @ShereHeyat
#امام_حسین علیهالسلام
#آغاز_محرم
#غزل
🔹در آن غروب🔹
هستی ندیده است به خود ماتم اینچنین
کی سایهای شد از سر عالم کم اینچنین؟...
وقتی در آن غروب «دل سنگ آب شد»
دیگر عجیب نیست دل من هم اینچنین
حالا که شعر شعلهور از داغ نینواست
بایست ابر شعر ببارد غم اینچنین:
حافظ! ولیشناس نبودند کوفیان!
سعدی! چرا شدند بنیآدم اینچنین؟
«باز این چه شورش است» به دشت غزل وزید
تا بوی محتشم بدهد شعرم اینچنین
انگشترت اگر شده انگشت بر دهان
باور نداشت بذل کنی خاتم اینچنین...
📝 #صادق_میرزاییپور
🌐 shereheyat.ir/node/4113
✅ @ShereHeyat
#امام_حسین علیهالسلام
#آغاز_محرم
#غزل
🔹ماجرای تو🔹
هر سال، ماجرای تو و سوگواریات
عهدیست با خدای تو و خون جاریات
هر سال، نه!... که روز به روز از زبان عشق
گل میکند حدیث تو و سربهداریات
در ما، یزید کشته نمیشد، اگر نبود
این راه را بلاغت آیینهداریات...
خم شد هزار مرتبه هفتادپشت صبر
آن روز، پیش صبر تو و پایداریات!
میسوخت، میگداخت، در آن وسعت کبود
بر کوه میرسید، اگر زخم کاریات
پرپر شدند روی زمین، پیش چشم تو
آلالههای رنگ به رنگ بهاریات!...
اینک، زمین به عشق تو همواره میتپد
این است، رمز خون تو و ماندگاریات
یعنی که سربلند، هنوز ایستادهایم
در انتظار منتقم خون جاریات...
📝 #حسین_دارند
🌐 shereheyat.ir/node/4096
✅ @ShereHeyat
#امام_حسین علیهالسلام
#آغاز_محرم
#غزل
🔹شب اول محرم🔹
اسیر هجرت نورم که ذرّه همدم اوست
گل غریب نوازم که گریه شبنم اوست
مگو چقدر زیادند سائلان حرم
که هرچقدر بیایند باز هم کم اوست
هوای انس عزیزی به سینه دارم که
ثواب ما کرم او، گناه ما غم اوست
همیشه سینهزن کشتۀ عطشناکم
سیاهپوش شهیدی که گریه مرهم اوست
هر آن چه بود گذشت از فضیلت شب قدر
نگاه ما به شب اوّل محرّم اوست
📝 #سیدرضا_جعفری
🌐 shereheyat.ir/node/4108
✅ @ShereHeyat
#امام_حسین علیهالسلام
#آغاز_محرم
#غزل
🔹هیأتی فراهم کن🔹
دلت گرفته اگر، یادی از محرم کن
دو قطره اشک بریز و دو دیده خرم کن
اگر زمین و زمان را به هم بیاشوبند
خودت برای خودت هیأتی فراهم کن
بپوش پیرهن مشکی ارادت را
اتاق خلوت و آشفته را منظم کن
اجاق مجلس روضه همیشه روشن باد!
مباد سرد شود داغ! چای را دم کن!
کنار پنجره بنشین و در هوای حسین
تمام منظره را غرق رقص پرچم کن
«هوا ز بادِ مخالف چو قیرگون گردید»
دو بیت روضه بخوان از غم جهان کم کن
ورق بزن صفحات شلوغ مقتل را
برو به خیمۀ محبوب و عهد محکم کن
برو کنار فرات و نگاه کن در آب
گلوی کودک ششماهه را مجسم کن
دلت گرفته اگر رو به کربلا برخیز
سلام کن به حسین غریب و سَر، خم کن
سری به نیزه بلند است و عمر ما کوتاه
تمام عمر به سر در غم محرم کن!
📝 #زهرا_بشری_موحد
🌐 shereheyat.ir/node/4828
✅ @ShereHeyat
#امام_حسین علیهالسلام
#آغاز_محرم
#غزل
🔹وارث دریا🔹
این صورت سپید، به سرخی اگر رسید
کارم ز اشک با تو به خونِ جگر رسید
ما مثل ابر وارث دریا شدیم و حیف
از بیکران عشق به ما چشم تر رسید
هر کس به قدر وسع خود از عشق سهم برد
دریادلی به آب و... به آتش شرر رسید
در آب و آتشیم که از داغ تو به ما
چشمی شبیه رود و دلی شعلهور رسید
این چشمها لیاقت باران نداشتند
از برکت حسین به ما این هنر رسید
آغاز کربلا دل و انجام آن سر است
شاید که با تو قصۀ ما هم به سر رسید...
ای مهربانترین کم ما را قبول کن
شاید بلای عشق به ما بیشتر رسید
📝 #مهدی_مردانی
🌐 shereheyat.ir/node/4117
✅ @ShereHeyat
#امام_حسین علیهالسلام
#آغاز_محرم
#غزل
🔹مرهم🔹
هرچه را خواهی بگیر از ما ولی غم را مگیر
غم دوای دردهای ماست مرهم را مگیر..
صد بلا رد میشود با قطره اشکی بر حسین
پس خدایا در بلاها اشک نمنم را مگیر
چند ماهی میشود تنها دعای ما شده:
ای خدا از عاشقان ماه محرم را مگیر
بیرقت را سالها در دستهها برداشتیم
یاحسین از دست ما امسال پرچم را مگیر
گریه بین روضههای دستهجمعی بهتر است
نعمت مرثیهخواندنهای با هم را مگیر
فیض میبردیم از یک آه سوزان بر حسین
یارب از سینهزنان فیض دمادم را مگیر
در لباس رزم با کفار خونم را بریز
در میان رختخواب مرگ جانم را مگیر
📝 #آرش_براری
🌐 shereheyat.ir/node/5159
✅ @ShereHeyat
#امام_حسین علیهالسلام
#آغاز_محرم
#غزل
🔹محفل اشک🔹
کاش تا لحظۀ مردن به دلم غم باشد
محفل اشک برای تو فراهم باشد
روضهات آب حیات است برایم، ای کاش
در دلم تا نفسی هست محرم باشد
آبرویی بده آنقدر که تا آخر عمر
تا سری هست فقط پیش شما خم باشد
مرگ صدبار مبارکتر از آن روزی که
در دلم ذرهای از مهر شما کم باشد
خاکِ نفرین شده آن است که در ماتم تو
خالی از نام تو و روضه و پرچم باشد
📝 #زهرا_نظری
🌐 shereheyat.ir/node/4235
✅ @ShereHeyat
#امام_حسین علیهالسلام
#آغاز_محرم
#غزل
🔹حسینیه🔹
این خانهای که خشت به خشتش پر از غم است
عمریست وقف روضۀ ماه محرم است
با دستهای پیر پدر قد کشیده است
آجر به آجرش اگر اینقدر محکم است
در این محل نسیم اگر مویه میکند
از عاشقان موی پریشان پرچم است
آن پرچمی که خط به خطِ تار و پود آن
«باز این چه شورش است که در خلق عالم...» است
بر سقف نم کشیدۀ آن، ظنّ بد مَبَر
از گریه چشمهای حسینیّه پر نم است
بر آن نشسته است اگر خاک، در عوض
اسباب یاد چادر خاکی فراهم است...
📝 #سیده_تکتم_حسینی
🌐 shereheyat.ir/node/4234
✅ @ShereHeyat
#امام_حسین علیهالسلام
#آغاز_محرم
#غزل
🔹خیمۀ غم🔹
برپا شدهست در دل من خیمهٔ غمی
جانم! چه نوحه و چه عزا و چه ماتمی!
عمریست دلخوشم به همین غم که در جهان
غیر از غمت نداشتهام یار و همدمی
بر سیل اشک، خانه بنا کردهام ولی
این بیتِ سُست را نفروشم به عالمی!
گفتی شکار آتش دوزخ نمیشود
چشمی که در عزای تو لب تر کند نمی
دستی به زلف دستهٔ زنجیرزن بکش
آشفتهام میان صفوف منظّمی
میخوانیام به حکم روایات روشنی
میخواهمت مطابق آیات محکمی
ذیالحجّهاش درست به پایان نمیرسد
تقویم اگر نداشته باشد مُحرّمی
📝 #سعید_بیابانکی
🌐 shereheyat.ir/node/1590
✅ @ShereHeyat
#امام_حسین علیهالسلام
#آغاز_محرم
#غزل
🔹گنجینهٔ غم تو🔹
دل نیست اینکه دارم گنجینهٔ غم توست
بیگانه باد با غیر این دل که محرم توست
ورد زبانم امسال ذکر مصیبتت بود
امسال عالم من در فکر عالم توست
تصویر کربلایت جاریست در سرشکم
تا زندهام نگاهم کانون ماتم توست
خون تو تا قیامت میجوشد از دل خاک
سرسبز خاک این دشت از خون خرّم توست
سرشار کرد خونت امسال تشنگی را
این کربلای تفته سیراب از دَمِ توست
یا رب! سر حسین است بر روی نیزه آیا؟
یا سِرّ آفرینش یا اسم اعظم توست؟
بگذار تا بگردم دور تو کعبهٔ من!
ذیالحجهٔ من امسال ماه محرم توست
📝 #مرتضی_امیری_اسفندقه
🌐 shereheyat.ir/node/672
✅ @ShereHeyat
#امام_حسین علیهالسلام
#آغاز_محرم
#غزل
🔹شور محرّم🔹
کعبه، یک زمزم اگر در همه عالم دارد
چشم عشّاق تو نازم! که دو زمزم دارد
هر کجا مُلک خدا هست، حسینیهٔ توست
هرکه را مینگرم، شور محرّم دارد
نه محرّم، نه صفر، بلکه همه دورهٔ سال
کعبه با یاد غمت، جامهٔ ماتم دارد
روضهخوانِ تو خدا، گریهکنِ تو آدم
اشک، ارثیست که ذرّیهٔ آدم دارد
نازم آن کشته! که تا صبح قیامت زندهست
سلطنت همچو خدا، در دل عالم دارد
اشک در ماتم تو بسکه عزیز است، حسین!
جای در چشم رسولان مکرّم دارد
جگرم زخمیِ آن کشته که زخمِ بدنش
هر دم از زخمِ دگر دارو و مرهم دارد
میکند آتش دریای غضب را خاموش
هرکه در دیدهٔ خود، یک نم از این یَم دارد
روز محشر نفروشد به دو صد باغ بهشت
هرکه یک میوه ز نخلِ تر «میثم» دارد
📝 #غلامرضا_سازگار
🌐 shereheyat.ir/node/696
✅ @ShereHeyat
#امام_حسین علیهالسلام
#آغاز_محرم
#غزل
🔹حسینیۀ دل🔹
روشن آن چشم که در سوگ تو پُر نم باشد
دلربا، نرگس این باغ به شبنم باشد
تا بدانند کجا بزم عزای تو به پاست
دودِ آهِ دلِ عشّاقِ تو پرچم باشد
دل حسینیه؛ نَفَس نوحه؛ تپش سینهزنیست
دم بگیریم که عمر همه این دم باشد
به خدای حرم و کعبه قسم، ای حُجّاج!
هر که مُحرِم به مُحَرّم شده، مَحرَم باشد
آن که دارد غم عشق تو ندارد غمِ هیچ
که نشاط دل عالم، همه زین غم باشد
خانۀ تنگِ دلم نیست شبی بیمهمان
لحظهای نیست که دل بی غم و ماتم باشد
مطلع «صائب تبریز» به یادم آمد
آن که در شیوهاش استاد مسلَّم باشد:
«گر صفای حرم کعبه به زمزم باشد
زمزم اهل صفا دیدۀ پُر نم باشد»
📝 #علی_انسانی
🌐 shereheyat.ir/node/4115
✅ @ShereHeyat
#امام_حسین علیهالسلام
#آغاز_محرم
#غزل
🔹معجزۀ سرخ عاشقی🔹
ماه محرم است و دلم باغ پرپر است
در چشم من، دوباره غمی سایهگستر است...
در قلب من، قیامتی از کربلای توست
در چشم من، قیامتی از تیغ و خنجر است...
تو زندهای، حقیقت مظلوم تا ابد!
این مرگ سرخ، زندگی سبز دیگر است
جانها فدای نهضت سرخ تو یاحسین!
«هیهات منا الذله» تو را حرف آخر است
این قصه نیست، معجزۀ سرخ عاشقیست
«کز هر زبان که میشنوم نامکرر است»
📝 #رضا_اسماعیلی
🌐 shereheyat.ir/node/3210
✅ @ShereHeyat