#شعر_پایداری
#شهدا
#غزل
🔹زندهتر🔹
سینهها با سوختن، ارزندهتر خواهند شد
شمعها در عمق شب، تابندهتر خواهند شد
امتیاز ماست مُردن! میکُشند و غافلاند
دم به دم با مرگِ ما بازندهتر خواهند شد
سنگ اگر همصحبت آیینههای ما شود
ما زبانهامان از این بُرّندهتر خواهند شد
چون جواب صخره تکراریست، پرسشهای موج،
بعد از این از صخرهها کوبندهتر خواهند شد
چشمهایی که پیِ میراث ما افتادهاند
منتظر باشند! در آینده، تر خواهند شد!
اهل دنیا را خیال مرگ حتی میکُشد
عاشقان با مرگ اما زندهتر خواهند شد
ای شهادت! دست خونین بر سر و رومان بکش!
تحفهها، تزیین شده، زیبندهتر خواهند شد
رزق اگر باشد شهادت، شام با تهران یکی ست
بیتفاوتها فقط شرمندهتر خواهند شد!
📝 #محمدحسین_ملکیان
🌐 shereheyat.ir/node/3553
✅ @ShereHeyat
هدایت شده از شعر انقلاب
28.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما ملت امام حسینیم تا ابد...
📹 شعرخوانی #مهدی_جهاندار
🇮🇷 @Shere_Enghelab
#حوادث_اخیر
#جهاد_تبیین
#رباعی_پیوسته
🔹به خود بیا!🔹
گفتی که در این فتنه بگو حق با کیست؟
این هشتگ زن، زندگی، آزادی چیست؟
یاد جمل و زبیریان افتادم!
ای دوست! ببین کجای این قصه علیست؟
جنگ جمل است و طمع آل زبیر
جهل من و ما... کوکب اقبال زبیر
تفسیر بلند آیه «واعتصموا»ست:
دنبال علی باش، نه دنبال زبیر
از غصه بیش و کم، زبیری شدهای؟
یا در طمع دِرَم، زبیری شدهای؟
شمشیر تو- شعر تو- دم از حق میزد
ای عشق علی! تو هم زبیری شدهای؟
ای ذره به خود بیا که پستت نکنند
در برج فریب، داربستت نکنند
هشدار! که این سقیفهبازان یهود
گوساله سامری پرستت نکنند!
از زخم شقایق و دل لاله بپرس
از راز سکوت ماهِ در هاله بپرس
ما زخمی تیغ ارتدادیم هنوز
از زخم هزار و چارصدساله بپرس
دلبسته ویترین ایمان خودیم
دوریم از اسلام و مسلمان خودیم
این قصه استخوان لای زخم است
عمریست اسیر کفر پنهان خودیم
از مکر معاویهست قرآن مظلوم
از طعن منافق است ایمان مظلوم
ما کوفهمرامهای این عصر شدیم
جمهوری اسلامی ایران، مظلوم
📝 #سیدمهدی_حسینی_رکنآبادی
✅ @ShereHeyat
کشتند تو را ولی تو نامیرایی
حقا که عجب نمردن زیبایی!
با واژۀ مرگ جان تو بیگانهست
تو زندهتر از تمام آدمهایی
📝 #حسن_زرنقی
✅ @ShereHeyat
بهارهای شگفتی
در راهاند
فردا، گلی میشکفد
که بادها را
پرپر میکند!
📝 #علیرضا_قزوه
🏷 #شعر_انتظار
✅ @ShereHeyat
🏴 انّا لِلّهِ وَ اِنّا اِلَیهِ راجِعون
با نهایت تأسف، ابوالقاسم حسینجانی، شاعر شعر عاشورایی «کربلا منتظر ماست بیا تا برویم» آسمانی شد.
روحش شاد و یادش گرامی باد...
✅ @ShereHeyat
#حضرت_عباس علیهالسلام
#غزل
🔹یا اباالفضل🔹
کنار دل و دست و دریا، اباالفضل!
تو را دیدهام بارها، یا اباالفضل!
تو از آب میآمدی، مشک بر دوش
و من در تو غرق تماشا، اباالفضل!
اگر دست میداد، دل میبریدم
به دست تو از هر دو دنیا، اباالفضل!
دل از کودکی از فرات، آب میخورد
و تکلیف شب، آب، بابا، اباالفضل!...
فدک مادری میکند کربلا را
غریبی تو هم، مثل زهرا اباالفضل!
تو را هر که دارد ز غم بینیاز است
وفا بعد از این نیست تنها اباالفضل!
تو با غیرت و آب و دست بریده
قیامت به پا میکنی، یا اباالفضل!
📝 #ابوالقاسم_حسینجانی
🌐 shereheyat.ir/node/2293
✅ @ShereHeyat
🔸 حلقه شعر ولایی فرات
کارگاه نقد تخصصی شعر ولایی
با حضور استاد سیدمهدی حسینی رکنآبادی
دوشنبههای دو هفته یکبار
برای اطلاع از زمان جلسات به کانال شعر فرات در پیامرسان ایتا بپیوندید:
✅ eitaa.com/foratpoem
امنیت کشور است مدیون شما
آرامش لحظههاست ممنون شما
این سبزی پرچم است یا رخت شما؟
این سرخی پرچم است یا خون شما؟
📝 #علی_سلیمیان
✅ @ShereHeyat
#شعر_پایداری
#غزل
🔹فصل فریب است...🔹
خفتهست آیا غیرت این بوم و بر؟ نه
افتاده است از دست ما تیغ و سپر؟ نه
سرویم و با اخم خزان سر خم نکردیم
با زخم میسازیم، با توپ و تشر نه
ما صبح آرامیم! هان ای عصر آشوب!
بیدار میمانیم و چون شب کور و کر نه
این کینههای دربدر از بن دروغاند
در فکر شر هستند و در فکر بشر نه
شمشیر شمر از چارسو میبارد اکنون
شاید قَدَر باشند اما آنقَدَر نه
فصل فریب است و فراوانی فتنه
باغ است و جای روبهان حیلهگر نه
هر بار آمد فتنه، نه گفتیم او را
چندین قدم او را عقبتر برد «هر» نه
دلهای ما را عشق میلرزاند و بس
دلهای ما را عشق بُرد و سیم و زر نه
تیغ علی هستیم و سرباز سکوتش
افسوس حالا نیست روز جنگ اگر نه...
📝 #جعفر_عباسی
🌐 shereheyat.ir/node/5819
✅ @ShereHeyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من به سرچشمۀ خورشید نه خود بردم راه
ذرهای بودم و مهر تو مرا بالا برد
📝 #علامه_طباطبایی
🌐 shereheyat.ir/node/1723
✅ @ShereHeyat
آنکه بر خوان معانی همه شب مهمان بود
میزبان دل بیدار سحرخیزان بود
سینهای داشت ز باران معارف سرشار
چشمۀ فیض سرانگشتش اگر جوشان بود
قلمی از پر سیمرغ به کف داشت کز آن
شوق پرواز در این قافله صدچندان بود
شرح تسبیح شهود است سرود قلمش
که صدای سخنش نیز همه قرآن بود
شد شفابخش دل و دیدۀ صاحبنظران
آن اشارات لطیفی که در المیزان بود
نور اشراق ز سر تا قدمش میبارید
گرچه خود صاحب پایندهترین برهان بود
گل خوشبوی دلش رنگ رخ دلبر داشت
باغ جانش خوش و سبز از نفس جانان بود
دلبر از پیش خود آموختش اسرار سلوک
که بر او مشکل دیرینۀ عشق آسان بود..
سحر آنسان که به آفاق شد این خاکنشین
دل افلاکنشینان هم از او حیران بود
📝 #زکریا_اخلاقی
✅ @ShereHeyat