هدایت شده از جامعه ایمانی مشعر
6.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩 ادبیات محبت
🎥 حجتالاسلام #سیدمحمدمهدی_شفیعی
🔹 اگر در برخورد و ارتباط با جوان،
باب محبت بازشود، باب گفتگو باز خواهدشد؛
واگر باب گفتگو بازشود،
بستر #جهاد_تبیین فراهممیشود.
❇️ هفتمین نشستصمیمانه
جمعیاز منبریهایجوان هیأتهایکشور
#رسالات
#تبلیغ_دانشجویی
🗓 |۱۹و۲۰آبانماه۱۴۰۱|
📌|مشهدمقدس|
💠 جامعهایمانیمشعر
✅ @www1542org
#شعر_عاشورایی
#امام_حسین علیهالسلام
#غزل
🔹ما ملت امام حسینیم🔹
حتی اگر که تیغ ببارد، در بیعت امام حسینیم
ما جرأت زهیر و حبیبیم، ما غیرت امام حسینیم
در کودکی حوالۀ گریه، از روضۀ رقیه گرفتیم
پیری رسید و سینهزنان باز، در هیأت امام حسینیم..
قطرهبهقطره رود زلالیم، با عشق در مسیر کمالیم
حبّ الحسین یجمعنا، چون: جمعیّت امام حسینیم..
هیهات از حقارت و ذلت، هیهات از پذیرش منّت
للهِ حمد اگر که عزیزیم، از عزت امام حسینیم
ما از تبار یاس سپیدیم، حرّیم و زندهزنده شهیدیم
از لشکر یزید بریدیم، در بیعت امام حسینیم
ای شمرهای عصر تمدن! آلزیادهای تفرعُن!
در شامِ بغض و کینه بمیرید: «ما ملت امام حسینیم»
📝 #محمد_مرادی
🌐 shereheyat.ir/node/5654
✅ @ShereHeyat
بخوان از سورۀ احساس و غیرت
بگو از مرد میدان، مرد ملت
بسیجی باش مثل حاج قاسم
بسیجی باش مثل حاج همت
📝 #سیدمحمدجواد_شرافت
✅ @ShereHeyat
💠 آیین بزرگداشت شاعر اهلبیت(علیهمالسلام)
زندهیاد استاد سیدرضا مؤید
🔹 با حضور شاعران و ذاکران اهلبیت(علیهمالسلام) و خانواده استاد مؤید
▪️شنبه ۵ آذر ۱۴۰۱ رأس ساعت ۱۵
▫️ خیابان شریعتی، نرسیده به پل سیدخندان، فرهنگسرای اندیشه
✅ eitaa.com/majmashaeran
چرا و چرا و چرا میکشند؟
«به جرم صدا» بیصدا میکشند
بگو تا به کی تا به کی تا به کی
در این کربلا مصطفی میکشند؟
نمیمیری ای نور! ای زندگی!
اگر مرده دلها تو را میکشند
اگر چه به اصرار و انکارشان
تو را بارها بارها میکشند
کنون بذر خورشیدها خون توست
چه باکی اگر شعله را میکشند
هوای نفسهای مایی هنوز
اگر چه تو را بیهوا میکشند
چنین بوده آیین تاریکشان
که خفاشها روشنا میکشند
شکستیم و آغاز روییدنیم
که ما را برای بقا میکشند...
شهادت چه جانی به ما داده است
که ما زنده هستیم تا میکشند
📝 #علی_داودی
🌐 shereheyat.ir/node/1153
✅ @ShereHeyat
#شهید_فخریزاده
#غزل
🔹قهرمان راستین🔹
سرخی امروزشان شد سبزی فردای ما
ای فدای نام قاسمها و محسنهای ما
گرچه در رؤیایشان فرسنگها پیمودهایم
همچنان دور است از دنیایشان دنیای ما
غوطه زد در خون پاکش قهرمان دیگری
تا مگر طوفانیِ غیرت شود دریای ما
قهرمانی راستین، آری نه مثل آن قبیل-
قهرمانانی که میسازند در رؤیای ما..
باز در بغض نگفتنها صدای ما گرفت
باز دارد میپرد رنگ از رخ سیمای ما
غیرت ما را محک زد باز خون دیگری
وای ما و وای ما و وای ما و وای ما...
📝 #میلاد_عرفانپور
🌐 shereheyat.ir/node/5357
✅ @ShereHeyat
42.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 السلامُ علیکِ یا زینب!
غیرتت کاخ ظلم را لرزاند
خطبههایت شبیه زهرا بود
کلمات تو ذوالفقار علی
اقتدار تو تیغ مولا بود
📹 شعرخوانی جمعی از شاعران اهلبیت
در حرم مطهر #حضرت_زینب علیهاالسلام
🌐 shereheyat.ir/node/4902
✅ @ShereHeyat
#حضرت_زینب علیهاالسلام
فرازی از یک #قصیده
🔹مژدۀ سعادت🔹
الا که مقدم تو مژدۀ سعادت داشت
به خاکبوسی راهت فرشته عادت داشت
سلام بر تو که ماه جمادی الاول
ز جلوۀ تو به رخ، هالۀ مسرّت داشت...
سلام بر تو و بر هر زنی که از آغاز
به پاس پیرویات از حجاب زینت داشت
تو از همان شجر پاک عصمت آمدهای
که ریشه در دل قرآن و جان عترت داشت
تو دستپرور آن مادر گرانقدری
که قلب پاک پیمبر به او ارادت داشت
تو سر بر آینۀ سینهای گذاشتهای
که بوسهگاه نبی بود و عطر جنت داشت
تو زیر سایۀ آن گلبُنی بزرگ شدی
که هر چه داشت شکوفایی از نبوت داشت
ندیده دیدۀ تاریخ چون تو بانویی
که حق به گردن آزادی و عدالت داشت
چه بانویی که پس از دختر رسول الله
به هر زنی که تصوّر کنی شرافت داشت
چه بانویی که ز فیض هدایت معصوم
مقام و منزلتی همتراز عصمت داشت
چه بانویی که صبوری نمود چون زهرا
چه بانویی که به قدر علی شهامت داشت
چه بانویی که به حدّ کمال در همه حال
اراده داشت، وفا داشت، عزم و همّت داشت...
چه بانویی که همه عمر در نیایش شب
هزار بار ز خود تا خدای هجرت داشت...
دل تو بود پر از التهاب شوق حسین
که لحظه لحظۀ عمرت از این حکایت داشت
حسین نیز به شایستگی نثار تو کرد
هر آنچه عاطفه و التفات و رأفت داشت
نبود حاجت بوسیدن گلوی حسین
حسین با تو هزاران هزار حجت داشت
حسین از تو جدایی نداشت در هر حال
مگر به خاطر اُنسی که با شهادت داشت...
من و مکارم اخلاق زینبی؟ هیهات!
کجا برابر خورشید ذره جرأت داشت
تو آن یگانه اسیری که در چهل منزل
به دوش خستۀ خود کوهی از رسالت داشت
تو خطبه خواندی و بر هم زدی اساس ستم
ستمگر از سخنت جا به خاک ذلّت داشت
تو خطبه خواندی و در چهرهات تجسم یافت
علی که در سخنش آیت فصاحت داشت
پیام خون و شرف را به شام و کوفه رساند
صدای روحنوازت که رنگ محنت داشت...
📝 #محمدجواد_غفورزاده
🌐 shereheyat.ir/node/1795
✅ @ShereHeyat
#حضرت_زینب علیهاالسلام
فرازی از یک #قصیده
🔹آیینهٔ زیبایی🔹
خانۀ فاطمه آن روز تماشایی بود
که فضا جلوهگر از آیت زیبایی بود
در بهاری که نسیمش نفس جبریل است
گل ناز دگری رو به شکوفایی بود
خانهای را که خدا جلوهٔ عصمت بخشید
در و دیوار پر از نقش شکیبایی بود
تا بیایند به تبریک محمد؛ جبریل،
با ملائک همه در حال صفآرایی بود
به خدا، چشم خدا دست خدا وجه خدا
ز جگر گوشهٔ خود گرم پذیرایی بود
تا که قنداقهٔ او را به بر آورد حسن
حالتی رفت در آنجا که تماشایی بود
ساکت از گریه نشد تا که حسینش نگرفت
این دو را چون که ز آغاز شناسایی بود
دختری داشت در آغوشِ محبت، زهرا
که سراپا همه آیینهٔ زیبایی بود
دختری داشت سراپای همانند علی
زینبی داشت که ذاتش همه زهرایی بود...
به علمداری صحرای بلا کرد قیام
رهبر قافلۀ عشق به تنهایی بود...
📝 #سیدرضا_مؤید
🌐 shereheyat.ir/node/1184
✅ @ShereHeyat
#حضرت_زینب علیهاالسلام
#مثنوی
🔹عقیلهٔ هاشمیان🔹
...تو کیستی؟ که عقل مجنون توست
عشق به تو عاشق و مدیون توست
تویی جگرگوشهٔ آل کسا
به درک تو عقلِ رسا، نارسا...
چشم علی محو تماشای تو
به جای پای فاطمه پای تو...
تو بودهای سنگ صبور همه
تو بردهای فیض حضور همه...
دفاع تو، صبر تو، احساس تو
حسین تو، حسن تو، عباس تو...
روی تو حسرتِ دل آفتاب
موی تو شب ندیده حتّی به خواب
خاک رهت به عرش پهلو زده
پیش قدِ تو سرو زانو زده...
مدرسهٔ تو دامن فاطمه
معلّمی ندیده و عالمه
صدای تو دل از علی میبرد
ناز تو را فاطمه هم میخرد
فاطمه فخر مصطفی بر همه
از تو ولی، فخرکنان فاطمه...
نیست فلک به قدر، هم پایهات
ندیده همسایهٔ تو سایهات
عمۀ ساداتی و زینِ اَبی
عقیلهٔ هاشمیان زینبی
لبت «یکی گوی» دو تا نگفته
هر چه شنیده جز خدا نگفته
ولادتت ولادت گریه بود
گریهٔ تو شهادت گریه بود
ای تو، به هر غمی امید حسین
کشتهٔ عشقی و شهید حسین
تو روح صوم و معنی صلاتی
تو ساحل سفینۀ نجاتی...
نام شما هر دو به دنبال هم
آینهٔ همید و تمثال هم
معنی اگر ز خالق و رب یکیست
نام حسین و نام زینب یکیست...
📝 #علی_انسانی
🌐 shereheyat.ir/node/1179
✅ @ShereHeyat
#حضرت_زینب علیهاالسلام
#مثنوی
🔹عقیله🔹
هرچند، نامِ نیک، فراوان شنیدهایم
نامی، به باشکوهیِ زینب، ندیدهایم
ارث از دلِ شجاع تو بردهست، یا علی!
نامش گره به نام تو خوردهست، یا علی!
پیوندِ عقل روشن و بیداری دل است
شاگردیِ تو کرده، که استادِ کامل است
قانونِ عقل و عشقِ جهان را به هم زند
وقتی عقیلةالعرب از عشق دم زند
زینب به بند، بندگی یار میکند
گیراست زلف یار و گرفتار میکند
از چشم یار، قامت دلدار، دیدنیست
نام حسین، از لب زینب شنیدنیست
آن شیرزن که زینت شیر خدا شود
باید امیر قافلۀ کربلا شود
در پایمردی از همۀ مردها سر است
کوثردلی که در رگ او خون حیدر است...
زن دیدهاید در سخنش، برقِ ذوالفقار؟
دربند و سربلند، اسیر و امیروار...
زن دیدهاید اسوۀ هر مرد و زن شود؟
زن دیدهاید مثل علی بتشکن شود؟
غیر از جمال، در دل خون و بلا ندید
جز شوق یار، در عطش کربلا ندید
شد پیش حق، دلیلِ مباهات اهلبیت
وقتی که نور چشم علی گفت: «ما رَاَیت»
با «ما رَاَیت»، بندگیاش را تمام کرد
حمدی نشسته خواند و دو عالم قیام کرد...
«از هرچه بگذری، سخن دوست خوشتر است»
این دخترت، علی! چهقَدَر، شکل مادر است!
هر بار، تا صدا زدهای نام زینبت
انگار نام دیگر زهراست، بر لبت
آن زهرهای که چادر زهراست بر سرش
ناموس کبریاست، شبستانِ معجرش
باغ حیاست؛ کوچ بیابانیاش مبین
فخرُالنّساست؛ بیسر و سامانیاش مبین...
بانوی صبر! صبر سواران سر آمده
آه از نهاد مردم عالم، برآمده...
بانو! دعا کن آن مه پنهان عیان شود
روشن زمین، به جلوۀ صاحبزمان شود
📝 #قاسم_صرافان
🌐 shereheyat.ir/node/747
✅ @ShereHeyat
در علم، زنی عالمه، عالیمنصب
در ذکر و تهجد اهل یارب یارب
در عین عفاف، در مصاف و میدان
ای گمشدۀ زن معاصر، زینب!
📝 #مهدی_زارعی
✅ @ShereHeyat