«در انتظار آمدنت»
مثل درخت و سنگ
در رهگذار باد
در انتظار آمدنت
ایستادهایم
فردا به شهر نور میآیی
از راه روستا
از راه آفتاب
با دشمنان چو موج خروشان
با ما،
به مهربانی یک جویبار نرم
رفتار میکنی
✍🏻 #سلمان_هراتی
🏷 #شعر_انتظار
🇮🇷 @Shere_Enghelab
فانوس قلب تار ما
بر زمین در خاک و خون غلتیده دیدم ماه را
کِی تحمل میکند دل، این غم جانکاه را؟
آنچنان اندوه دیدارش مرا از خویش برد
وقت برگشتن به خود، پیدا نکردم راه را
تا درون سینهام این داغ سنگین جا شود
روز و شب از خانه بیرون میفرستم آه را
رفت اما یاد او فانوس قلب تار ماست
حُسن یوسف کرده روشن چشمهای چاه را
از فراقش تشنۀ در خون خود غلتیدنیم
ساقی مجلس بگوید کاش بسمالله را
✍🏻 #سورنا_جوکار
🏷 #شهید_سیدروحالله_عجمیان
🇮🇷 @Shere_Enghelab
هر جا به بشر رسانده شر، آمریکا
هر دم تیتر بد خبر: آمریکا
از خون جوانان وطن برخیزد
فریاد بلند #مرگ_بر_آمریکا
✍🏻 #سیدمحمدحسین_ابوترابی
🏷 #شعر_ضداستکباری
🇮🇷 @Shere_Enghelab
ابَر ذلّت
ابَر ذلّت! ابر خفّت! ابر ظلمت! ابر نکبت!
کدامین ناقصالعقلی تو را خوانده ابر قدرت؟!
مگر نه کدخدای این دِهِ آشفته بودی تو!
چه شد پس آن همه صولت؟! کجا رفت آن همه شوکت؟!
تمام هیبت پوشالیات از دست رفت امروز
شدند آری! همه سرمایهداران تو بیقیمت
تو از این باتلاق تلخ بیرون میزدی بیشک
اگر میشد برایت قصۀ عینالاسد عبرت
خلیج خوکها را میشناسی؟! خانهات آنجاست!
به سوی خانهات برگرد، ای دیوانه با سرعت!
نبینم این طرفها باز پیدایت شود احمق!
نبینم این طرفها باز پیدایت شود نکبت!
✍🏻 #سیدعلیرضا_شفیعی
🏷 #شعر_ضداستکباری
🇮🇷 @Shere_Enghelab
«ای غرور پوک!»
همچنان سنگین و سرسخت و مهیب و کور
آن شبافسونِ جنونآیین
آن پلشتی زادۀ دلقک
شهوتآوازِ ستممسلک.
میچکد از پوزۀ ذهنش
بافههای مرگ
دارهایی از عطش سرشار
وحشی و خونخوار
از تعفن میرسد
از ماورای باتلاق شب
بوی زرد توطئه میآید از افکار نامردش
چشم شهوتسیرتش سرریز سرمستیست
تاجر عریانی عشق است
تاجر سکس و سکوت و سُکر!
در نگاهش عشق ماسیده
گیسوان او پلاسیده
هرزهگرد کوچههای جسم.
باز میبلعد…
هشتپای قرن نافرجام
قرن اختاپوس!
از هراس سایهها میآید انگاری
چشمهایش نبش قبر صبح
مومیایی گشتۀ ظلمت
بیخبر از بعثت باران
مثل خواب مُردۀ مرداب،
در بلاهت غوطهور یکسر
ای تمدنزار بیحاصل!
زادگاه صنعت افیون
نشئۀ شب، ظلمت شیّاد!
قتلگاه فطرت خورشید
حیف، حرفم را نمیفهمی
شیشۀ حرف مرا سنگی
چون بدآهنگی.
ای غرور پوک، آمریکا!
ای توحش، ای شب اعظم
ای تو ابلیس بزرگ قرن
از نگاه شاخههای خویش
این غرور کاغذی را کاش میچیدی
چون جهان گرم طلوعی سبز و خورشیدیست.
شب نمیماند
ظلم زیبا نیست.
کاش میفهمیدی ای خفاش!
ای توهُم
سلطۀ مغبون
روزی از این روزها، تنها
در غروبی زرد
میمیری.
بعد تو، اما:
آسمان این جهان آبیست
باغ میروید
آب میجوشد
چشمهها جاریست.
باز شبنم هست
روی برگ گل
زندگی زیباست
عشق،
مهتابیست.
ای غرور پوک، آمریکا!
حرفهایم را
کاش میفهمیدی، اما حیف
تو نمیفهمی!
چون که فهم زندگی هرگز،
نیست در وسُع تو ای مرداب.
ای گُراز ابله پروار!
گرگ آدمخوار
از نژاد آدمی بیزار
مرگ، نوشت باد
مرگ، نوشت باد.
✍🏻 #رضا_اسماعیلی
🏷 #شعر_ضداستکباری
🇮🇷 @Shere_Enghelab
به طرّاران خیابان حقوق بشر
تو فقط آدمی! تمدّن را، در میان وحوش جار بزن
در خیالات خویش نقشه بکش، بر سرِ این و آن هوار بزن
نطق کن، توی گوش پرده و مبل، در و دیوار پیروان تواند
زنده کن یاد شام آخر را... جای نوشابه زهرِ مار بزن
تو مسیحی و اورشلیم اینجاست، میخ: تیر و صلیب: اسلحهات
بستهبسته فشنگ را بردار! روی فرقت دودسته خار، بزن
دین فقط دین توست غیر از آن، دیگران کافرند و ملعوناند
سمتِ در «قربةً الی الشیطان» برو و جیغِ زنگدار بزن
::
فرض کن در کرایست چرچی تو، مسجدی کنج شهر پیدا کن
تو سفیدی و کافی است -این را- همهجا با غرور جار بزن
تو فقط آدمی و حق با توست، حقّ ثروت، حیات، آزادی
به همین حق، خشاب را پر کن، ببرش روی تیربار، بزن!
فکر کن بازیای خوشایند است، امتیازت نگاه کن چند است؟
سِنت بر سنت امتیاز بگیر، آخرین سنت: شد دلار... بزن!
مثل همجنسهات در غزه، مثل همنسلهات در بوسنی
چون پدرخواندههات در کابل، با ترّحم تو را چهکار؟ بزن!
عقدههای ترامپ را بشمار: در سرت درد چین و روسیهست
به خودت زحمت حساب نده، هی به مغزت نده فشار، بزن
::
اولی غرق خون! چه تصویری!... دومی را نشانه میگیری
بچکان زود! سومی در رفت، آفرین! آن یکی؟ چهار بزن!
به نیاکان خود تمسّک کن، دیگران برده و تو اربابی
فرض کن این تفنگ، شلاق است، برده بردهست: چند بار بزن
تو سفیدی و کافی است همین، در خیالت: جهان هیروشیماست
ضامن بمب را فشار بده، بر زمین مُهر انفجار بزن..
به هواداری از حقوق بشر، ته قنداقه را فشار بده
نوبل صلح سهم توست، بگیر، در خودت دور افتخار بزن
آن یکی گیجِ مهر و سجادهست، این یکی روی فرش افتادهست
سعی کن تیرها هدر نرود، نکند آن یکی فرار... بزن!
فیلمی از قتلِ عام خویش بگیر، پیرمردی چپیده گوشۀ راه
گل سرخی به یاد استالین، روی پیشانیاش بکار! بزن!
بعد از آن هم به جرم این کشتار، در سوییتی سهخوابه حبس بکِش
چند بیپول آفریقایی را، در خیال خودت به دار بزن
::
راستی! فخر سینما و هنر! از مسلمانکشی بگو چه خبر؟
عوضِ این به سوگ گربۀ خود، دو سه شب کنج خانه زار بزن
✍🏻 #محمد_مرادی
🏷 #شعر_ضداستکباری | #حقوق_بشر
🇮🇷 @Shere_Enghelab
«مرگ بر حقوق بیبشر»
مرگ بر
تازیانهها
تازیانههای بیامان
به گردههای بیگناه بردگان
مرگ بر
مرگ ناگهانیِ
صد هزار زندگی
در یکی دو ثانیه
با سقوط علم از آسمان
مرگ بر
کشتن جوانهها
مرگ بر
انتشار سم
در زلال رودخانهها
مرگ بر فصاحت دروغ
مرگ بر
بوقهای بوق
مرگ بر
سیمهای خاردار و کشتزارهای مین
مرگ بر
گورهای دسته جمعی و
بندهای انفرادیِ زمین
مرگ بر بریدن نفس
مرگ بر قفس
مرگ بر شکوه خار و خس
مرگ بر هوس
مرگ بر حقوق بیبشر
مرگ بر تبر
مرگ بر شرارههای شر
مرگ بر سفارت شنود
مرگ بر
کودتای دود
زنده باد زندگی او
زنده باد زندگی من... تو... ما
یک کلام…
مرگ بر آمریکا…
مرگ بر ابولهب
مرگ بر یزید و شمر و ابن سعد
مرگ بر زادۀ زیاد
بگو بلند: بیش باد
مرگ بر
قطعنامههای بستن فرات
قحط آب
مرگ بر
تیر مانده بر گلوی کودک رباب
مرگ بر قتل خندههای روشن علیرضا
مرگ بر گلولهای که خط کشید
روی خاطرات آرمیتا
یک کلام…
#مرگ_بر_آمریکا…
✍🏻 #محمدمهدی_سیار
🏷 #شعر_ضداستکباری
🇮🇷 @Shere_Enghelab
آمادهٔ رزمیم
تاریخ بهجز عبرت ایام ندارد
هر آینه روز خوش و آرام ندارد
هر جا سخنی از شرر و شیوۀ گرگ است
از لانۀ جاسوسی شیطان بزرگ است
آن لانه که تسخیر جوانان وطن شد
جاسوسی آن فاش برای تو و من شد
از گورِ هم او آتش امروز بلند است
صهیون به هواداری او اهل گزند است
با این همه، آن وعدۀ شیرین شده نزدیک
پیروزی لبنان و فلسطین شده نزدیک
سنوار نشان داد که با پیکر صد چاک
باید که سلاح تو نیفتد به روی خاک
سیدحسن و هَنْیه، فؤاد و صفیّالدین
از خیل شهیدان ره قدس و فلسطین
سیدرضی و زاهدی و نیلفروشان
سنوار که تکبیرزنان بود خروشان
گفتند بدانید که بسیار عیان است
اینها نفس آخر صهیون به جهان است
از حزب خدا در دلشان وحشت و بیم است
سیدحسن بعدی ما شیخ نعیم است
با اینکه غم و غصه به هر ناحیه برپاست
سرزندهتر از پیش، ولی ضاحیه برپاست
سیدحسن آن روز به خطِّ خوش و خوانا
بر صفحه نوشته سپس آن را زده امضا
ما صاعقه در روز نبردیم بدانید
قطعاً همه پیروز نبردیم بدانید
شمشیر به کف آیۀ فتحاند دلیران
آمادۀ صد وعدۀ صادق شده ایران
داریم میآییم به میدان، بهراسید
آری بهراسید از ایران بهراسید..
خود را وسط معرکه محبوس ببینید
تا مردنتان یکسره کابوس ببینید
ای خیبریان از شب پیکار بترسید
از زمزمۀ حیدر کرار بترسید
هنگام نبرد آمده، خوشحالیتان کو؟!
آن دبدبۀ گنبد پوشالیتان کو؟!
باید که بفهمی سر تسلیم نداریم
ما از تو و ارباب تو هم بیم نداریم
فتّاح به تو یاد دهد فتح مبین را
ایران به تو تعلیم دهد نظم نوین را
ایران به تو اثبات کند جنگبلد کیست
آنکس که در این غائله پیروز شود کیست
پا را ز حد خویش فراتر تو نهادی
شلیک به ایران؟ چه غلطهای زیادی!
ای باند تبهکار! بزن زور خودت را
با موشک خود حفر کنی گور خودت را
ای باند تبهکار! تو در آخر کاری
بی صاحب خود هیچ تو در چنته نداری
بر هم بزند حملۀ ما سرخوشیات را
پایان بدهد قصۀ کودککشیات را
تو اِبنزیادی و سگ هار یزیدی
بیچاره! نگهبان در کاخ سپیدی
آن کاخ که نزدیک شده صبح زوالش
فرقی نبوَد بین سگ زرد و شغالش
آن کاخ که بر پایۀ تدلیس نشسته
بر صندلی قدرتش ابلیس نشسته
آدمکشی و فتنه و غارت هنر اوست
هر شر که به عالم بشود زیر سر اوست
بیدادگریهای جهان ریشهاش آنجاست
ویران شود این کاخ که ویرانگر دنیاست
یک خون، طلب ماست از این قوم ستمکار
یک روز میآییم به خونخواهی سردار
هیهات که ما عزت خود را بفروشیم
از خون سلیمانیمان چشم بپوشیم
سوگند به او، مرهم این داغ تقاص است
با قاتل او حرفی اگر هست قصاص است
ما صاحب عزمیم، اِذا زُلزِلَتِ الاَرض
آمادۀ رزمیم، اِذا زُلزِلَتِ الاَرض
ما کالجبل راسخ امروز نبردیم
این وعدۀ قطعیست که پیروز نبردیم
نه جای شتاب است نه هنگام درنگ است
سیدعلی خامنهای فاتح جنگ است
ما زندهتر از پیش به خون شهداییم
در معرکهها لشکر این مرد خداییم
او اذن دهد در صف پیکار ردیفیم
لب تر کند امروز، سحر قدس شریفیم
امروز که اوضاع جهان مایۀ شرم است
«ای عشقِ دلافروز، دلِ ما به تو گرم است»
✍🏻 سرودهٔ مشترک #جواد_محمدزمانی،
#مجید_تال، #محمد_رسولی
🏷 #شعر_ضداستکباری | #فلسطین | #لبنان
🇮🇷 @Shere_Enghelab
به دست و پای تو بارِ چه قفلها که نبود
حسین آمد و سرشار از کلیدت کرد...
✍🏻 #مرتضی_امیری_اسفندقه
🇮🇷 @Shere_Enghelab
همدلیم و همقسم
ما را بخوان که ما غزلی عاشقانهایم
ما شرح حال روشنی از این زمانهایم
از هفت خان عشق گذشتیم بارها
ما رستم حقیقی این شاهنامهایم
پشت همیم نسل به نسل از قدیمها
در تنگنای حادثه شانه به شانهایم
گاهی میان آتش و خون، تیغ بینیام
گاهی به لطف تیغ بلا جاودانهایم
گاهی عقیق سرخ سلیمان و پیش چشم
گاهی به خاک غربت خود بینشانهایم
هفتآسمان به زیر پر ماست غم مخور
امروز را اگر چه که بی آب و دانهایم..
ما همدلیم و همقسمیم و حماسهساز!
رزمندگان این کمک مؤمنانهایم
✍🏻 #حسن_زرنقی
🏷 #شعر_همدلی | #فلسطین | #لبنان
🇮🇷 @Shere_Enghelab
در باور تو چشمهٔ دین میجوشد
در جان تو غیرت و یقین میجوشد
ای سید جاودان حسن نصرالله
خون تو همیشه از زمین میجوشد
✍🏻 #هادی_فردوسی
🏷 شهید والامقام #سیدحسن_نصرالله
🇮🇷 @Shere_Enghelab
سرو سرافراز جهاد
عشق فصلیست که پروانه فراوان دارد
آفتابیست که در خون تو جریان دارد
عشق آن پرچم سرخیست که «لبیک حسین»
روی پیشانی چین خوردۀ او جان دارد..
سینهات کوه پر از درد ولی بر سخنت
کلماتیست که صد رود خروشان دارد
دلت ای مرد به تبیین حقایق خون شد
آری عشق است و گل زخم هزاران دارد
گفت: «آن یار کز او گشت سر دار بلند»
ظلم از هیمنهاش خواب پریشان دارد
قامتت خم نشود سرو سرافراز جهاد
صبح بر نصرت شمشیر تو ایمان دارد
✍🏻 #منصوره_اسحاقزاده
🏷 #مقاومت_اسلامی | شهید والامقام #سیدحسن_نصرالله
🇮🇷 @Shere_Enghelab
جاء نصرالله
در غیبت خورشید عالم، ماه برخاست
فریاد از قلبی عدالتخواه برخاست
وقتی زمین اندوه خود را چاره میکرد
از بیکرانِ آسمان هم آه برخاست
دریای غم در خون مردم غرق میشد
از عمق جانها نالهای جانکاه برخاست
سبزِ درختان را خزان تاراج میکرد
سرمای جانسوزی در این بیگاه برخاست
ظلمتنشینی رسم رَهگمکردگان شد
شب بیامان بود و چراغ راه برخاست
حق مژدۀ پیروزیاش را در جهان داد
روزی که بانگ جاء نصرالله برخاست
✍🏻 #سمانه_رحیمی
🏷 #مقاومت_اسلامی | شهید والامقام #سیدحسن_نصرالله
🇮🇷 @Shere_Enghelab
فتح خون
«ای کاش میشد در کنارت...» آرزو کردیم
در باب استشهاد چشمت گفتوگو کردیم
مست آمدیم و مشورتها با سبو کردیم
از سیبهای سرخ لبنان پرسوجو کردیم
گفتند هر جا هست، دشتی لالهگون دارد
گفتند لبخندش نشان از فتح خون دارد
تو کیستی که از شهادتگاه میآیی؟
در خشم شبها در رکاب ماه میآیی
با وعدههای صادقت از راه میآیی
از امتداد «جاء نصرالله» میآیی
ما از تو و دیروز و فردایت چه میدانیم؟
از سجدههای نیمهشبهایت چه میدانیم؟
کو چشمی از چشمان تو آیینهکاریتر؟
کو رودی از سرچشمۀ غمهات جاریتر؟
کو باغی از باغ شهیدانت اناریتر؟
کو تیغی از تیغ کلامت ذوالفقاریتر؟
جاری شبیه رود و مثل کوه محکم تو
ما؛ پشت جبهه، سنگر خط مقدم؛ تو
از شور گفتارت الفباها رجز خواندند
آهو به آهو دشت و صحراها رجز خواندند
موسی عصا آورد و دریاها رجز خواندند
ضد یهوداها کلیساها رجز خواندند
از صور تا بیروت دشت لالهپوشت بود
هل من معین میگفت هنگام خروشت بود
در کوه از لبیک تو پژواک میافتاد
انگور دانه دانه از هر تاک میافتاد
هر سو شهیدی تشنه روی خاک میافتاد
خون جوانان گردن ضحاک میافتاد
شأن نزول آیههای فتح و پیروزی
میشد شهادت قسمت یاران خوشروزی
سوگند به صبحی که نزدیک است و عالمگیر
سوگند به برندگیِ خطبۀ شمشیر
سوگند به خیل شهیدانِ جوان و پیر
به برکت زیتون و به خوشنامی انجیر
در جنگ، باغت لشکری از نخل بیسر داشت
تسبیحِ خون سی و سه تا اللهاکبر داشت
رد میشد از قلب خطر هر لحظه راه تو
سرهای بر نیزه غریبانه گواه تو
مغنیهها شمشیرداران سپاه تو
میسوزد اسرائیل از برق نگاه تو
در چشم تو دشمن رصد کرده سقوطش را
نابود خواهی کرد بیتالعنکبوتش را
✍🏻 #فاطمه_عارفنژاد
🏷 #مقاومت_اسلامی | شهید والامقام #سیدحسن_نصرالله
🇮🇷 @Shere_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ناصر فیض که چندی پیش به همراه جمعی از هنرمندان از مجروحان حادثه پیجر لبنان عیادت کرده بود، از زبان مادر پسربچه مجروح لبنانی، تعریف میکرد: وقتی خبر شهادت #سیدحسن_نصرالله اعلام شد ما بیقراری میکردیم. پسرم وقتی متوجه گریه کردن من شد گفت: برای چی گریه میکنید؟ مگر قرار بود سیدحسن به شکل دیگری از این دنیا برود؟
✍🏻 #ناصر_فیض این ماجرا را به زبان شعر بیان کرده است.
🇮🇷 @Shere_Enghelab
ای گمشدۀ زن معاصر!
در علم، زنی عالمه، عالیمنصب
در ذکر و تهجد اهل یارب یارب
در عین عفاف، در مصاف و میدان
ای گمشدۀ زن معاصر، زینب!
✍🏻 #مهدی_زارعی
🏷 #حضرت_زینب علیهاالسلام
🇮🇷 @Shere_Enghelab
سیدمحمدجواد شرافت؛ مدح زینب علیها سلام.mp3
2.84M
حسین پس از کربلا
آنچه در عشق خیرالکلام است
آنچه در صبر حُسن ختام است
آنچه در وصف او عقل، خام است
آنچه کار رسول و امام است
مدح زینب علیها سلام است
از وقار پیمبر نوشتن
از کرامات کوثر نوشتن
از رجزهای حیدر نوشتن
حاصل جمعشان یک مقام است
شأن زینب علیها سلام است
جلوه در جلوه شیر خدا بود
آیه در آیه خیرالنسا بود
او حسین پس از کربلا بود
حیدر کوفه، زهرای شام است
او که زینب علیها سلام است
او که شد در نگاهش خلاصه
آسمانیترین استغاثه
توأمان عزا و حماسه
آنچه تفسیر خون امام است
اشک زینب علیها سلام است
در خروش صدایی شکسته
در طنین قدمهای خسته
در شکوه نمازی نشسته
آنچه فریاد سرخ قیام است
آه زینب علیها سلام است
از شب بارگاهش بگوییم
از شهیدان راهش بگوییم
از یلان سپاهش بگوییم
جانشان غرق شوری مدام است
نذر زینب علیها سلام است
✍🏻 #سیدمحمدجواد_شرافت
🏷 #حضرت_زینب علیهاالسلام
🇮🇷 @Shere_Enghelab
انتظار تو
باغیم که رنجدیده از پاییزیم
با اشک، نمک به زخم خود میریزیم
یک عمر به احترام نامت، اینبار،
باید که به انتظار تو برخیزیم
✍🏻 #حسین_عباسپور
🏷 #شعر_انتظار
🇮🇷 @Shere_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«کهنهکار شجاعتیم، بیا»
پرچم فتح و نصرتیم بیا
سند استقامتیم بیا
عاشق دیپلماسی و میدان
اهل دین و سیاستیم بیا
آن زمانی که شاه، نوکر بود،
رفت، ما شاه عزّتیم بیا!
با تو از بیست و هشتم مرداد
تا کنون در عداوتیم بیا
نه ببخشید! از ازل با تو
تا ابد در خصومتیم بیا
قلدرِ یاغیِ جنایتکار!
بیقرار عدالتیم بیا
جمعۀ نصر را که یادت هست
در نماز جماعتیم بیا
در فلان روز، در فلان ساعت
در فلان موقعیّتیم بیا!
چفیه بر گردن و عصا در دست
روی این مبل، راحتیم بیا..
ای حریف قمارباز! بجُنب
کهنهکار شجاعتیم، بیا
مرحبا ملّت امام حسین
ما از این دستْ ملّتیم... بیا
✍🏻 #مهدی_جهاندار
🏷 #شعر_ضداستکباری
🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از شعر انقلاب
نورباران
اخم کردی و رعدوبرق آمد
ابرها را به سمت باران برد
آرزوهای دوربردت را
باد تا رزمگاه طوفان برد
ماه بود و غرور دیدن تو
وقت، وقت ستارهچیدن تو
شب غم را نگاه روشن تو
به افقهای نورباران برد
به کجاها نگاه میکردی
که دل دوردستها لرزید؟
چشمهایت چه دوربینی بود
که دل از برجک نگهبان برد؟
رنگ خون مینوشت خودکارت
چرخ زد دور نقشه پرگارت
برق چشم همیشهبیدارت
خواب از چشم نابکاران برد
یا علی گفتی و ارادهٔ تو
پنجه در پنجهٔ ستم انداخت
دستهایت چه آبرویی از
همهٔ دستگاه شیطان برد
ساحران چاره جستجو کردند:
«راه حل چیست؟» گفتگو کردند
تا همه هرچه بود رو کردند
قهرمان یک عصا به میدان برد
لشکر دیو و دد صف اندر صف
آرش از خاک خود گرفت هدف
امر حق آمد، از کمان شرف
تیر با اشتیاق فرمان برد
نه فریب و نه قصهپردازی
در شبِ پخش زندهٔ بازی
دید دنیا چطور باخت حریف
دید دنیا چطور ایران برد
✍🏻 #فاطمه_عارفنژاد
🏷 #وعده_صادق | #شهید_طهرانیمقدم
🇮🇷 @Shere_Enghelab
راه نجات
دیدیم در آیینۀ سرخ محرمها
پر میشوند از بیبصیرتها، جهنمها
ما کمتریم و بارها خواندیم در تاریخ
«بسیارها» خورده شکست سختی از «کمها»
راه نجات این است که یار علی باشی
حالا که دنیا پر شده از ابنملجمها...
در سینۀ ما هیچ ترسی از شهادت نیست
وقتی که روی دار شد معراج میثمها
یک روز اسرائیل را نابود خواهد کرد
فرماندهی از نسل طهرانیمقدمها
✍🏻 #مجتبی_خرسندی
🏷 #شعر_پایداری | #شهید_طهرانیمقدم
🇮🇷 @Shere_Enghelab
شهید بود از ابتدا
فدای راه خاندان «انّما یُرید» شد
شبیه قاسم و زهیر و عابس و سعید شد
به روی صفحهٔ دلش نوشت عشق و بعد از آن
هرآنچه غیر حس عاشقانه ناپدید شد
چه اشکها که در نماز شب به پای عشق ریخت
چه شانههای محکمی که چون درخت بید شد
به خواب دیده بود میشود سر از تنش جدا
صدای انفجار آمد و هرآنچه دید، شد
اگرچه غوطه خورد در میان خون سرخ خود
چه خوب روسفید شد، چه خوب روسفید شد
و کیست او که هر نفس خداست در نگاه او
شهید بود از ابتدا که عاقبت شهید شد
✍🏻 #محمدحسین_یادگاری
🏷 #شهید_طهرانیمقدم
🇮🇷 @Shere_Enghelab
یاور مظلومها
هر کسی باشد صدای حق، صدای فاطمهست
آیه «ثُمَّ اسْتَقامُوا» ماجرای فاطمهست
هر طرف ماندهست مظلومی میان شعلهها
ای مسلمان! - هان به پا خیز! - این ندای فاطمهست
تا همیشه «مثل زهرا پای حق میایستیم»
هر کسی شد یار حق، یارش خدای فاطمهست
وقت پیکار است با خصم خدا و خصم خلق
کشتن مرحب به شوق مرحبای فاطمهست
گوش کن از غزه و لبنان و صنعا بشنوی
این طنین انقلاب بچههای فاطمهست
راه قدس از خاک پاک کربلا خواهد گذشت
کربلا آیینۀ عزم و وفای فاطمهست
«مادرم مظلومه بود و یاور مظلومها»
اولین مظلوم عالم مرتضای فاطمهست
دست مولا بسته شد با ریسمان فتنهها
ناجی اُمَّت ید مشکلگشای فاطمهست
شد طواف فاطمه در کوچهها دور علی
بیت زهرا مروه و مسجد صفای فاطمهست
شد علمدار علی، زهرای هجده سالهاش
محسن ششماهه پشت در فدای فاطمهست
فاطمه عزم سفر دارد از این خاک غریب
آرزوی مرتضی اما شِفای فاطمهست
کاشف الکرب علی لبخند زهرا بود و بس
بعد از این بیت علی، ماتمسرای فاطمهست
✍🏻 #یوسف_رحیمی
🏷 #فاطمیه | #فلسطین | #لبنان
🇮🇷 @Shere_Enghelab
یا رب!
یا رب! آشفتهتر از این، مپسندی ما را
بیش از این خسته و غمگین، مپسندی ما را
سهم ما در غم همسایه قنوت است و دعا
غافل از فرصت آمین، مپسندی ما را
گر به آرامش کاشانۀ خود خرسندیم
فارغ از رنج فلسطین، مپسندی ما را
فاطمه پشت در از حفظ ولایت میگفت
شیعۀ بیخبر از دین، مپسندی ما را
«هل أتی» را ننوشتی که فقط خوانده شود
بیخبر از غم مسکین، مپسندی ما را
حیدر از شیعۀ خود مالک اشتر میخواست
در صف خُدعۀ صفّین، مپسندی ما را
کو شهادت که مرا زنده کند موقع مرگ؟
مُرده در لحظۀ تدفین، مپسندی ما را
✍🏻 #محسن_ناصحی
🏷 #فاطمیه | #سبک_زندگی | #فلسطین
🇮🇷 @Shere_Enghelab
سورۀ کوثر
گل شمّهای از آیۀ تطهیر تو باشد
گر آینه در آینه تکثیر تو باشد
خود کیستی ای سورۀ کوثر که حسینت
تا کرببلا رفت که تفسیر تو باشد
بر سفرۀ نان و نمکت دست علی هم
برداشت نمک را که نمکگیر تو باشد...
در آب به تصویر کسی زل زده عباس
عشقش فقط این است که تصویر تو باشد
ای دست پر از پینه ز چرخاندن دستاس
عالم همه در گردش تقدیر تو باشد
در خوابِ شهیدان جهان یکّهسواریست
کی میرسد از راه که تعبیر تو باشد
✍🏻 #مهدی_جهاندار
🏷 #فاطمیه | #شعر_فاطمی
🇮🇷 @Shere_Enghelab