از یاد رفت غرش شیران بیقرار
آهوی چشم های تو در بیشه زار نیست...
#فاضل_نظری
@Shere_naab
کم کم غروب ماه خدا دیده می شود
صد حیف ازین بساط که برچیده می شود
در این بهار رحمت و غفران و مغفرت
خوشبخت آن کسی ست که بخشیده می شود
#عید_فطر_مبارک🌙
@Shere_naab
عید است و آخر گل و یاران در انتظار
ساقی به روی یار ببین ماه و می بیار
#حافظ
#عید_سعید_فطر_مبارک_باد
@Shere_naab
جهان بر ابروی عید از هلال وسمه کشید
هلال عید در ابروی یار باید دید
#حافظ
@Shere_naab
بر کسانی که ببینند به روی تو هلال
عید باشد همه روز و همه ماه و همه سال
#وحشی_بافقی
#عید_فطر_مبارک
@Shere_naab
بگذشت مه روزه ، عيد آمد و عيد آمد
بگذشت شب هجران، معشوق پديد آمد
آن صبح چو صادق شد، عذراي تو وامق شد
معشوق توعاشق شد، شيخ تو مريد آمد
شد جنگ و نظر آمد، شد زهر و شکر آمد
شد سنگ و گهر آمد، شد قفل و کليد آمد
جان از تن آلوده، هم پاک به پاکي رفت
هرچند چو خورشيدي بر پاک و پليد آمد
از لذت جام تو دل مانده به دام تو
جان نيز چو واقف شد، او نيز دويد آمد
بس توبه شايسته برسنگ تو بشکسته
بس زاهد و بس عابد کو خرقه دريد آمد
باغ از دي نامحرم سه ماه نمي زد دم
بر بوي بهار تو، ازغيب رسيد آمد
#مولوی
#عید_سعید_فطر_مبارک_باد
@Shere_naab
عید فطر امده تا مژده به یاران بدهیم
خبر از امدن عید به باران بدهیم...
عید فطر امده ای دوست مبارک بادت
شاخه ایی گل به دل خالی گلدان بدهیم
#یکتاعرفانی
#عید_فطر
@Shere_naab
من "حافظ" عشق تو و دیوانه ی فالت
من "مولوی" عهد تو با شوق وصالت
"وحشی" شدن از مستی رخسار تو بوده
"اهلی" شدم از مزه ی لب های زلالت
"سعدی" ز " گلستان" نگاه تو شکفته
"بستان" شده افکار من از فکر وخیالت
از رایحه ی عشق تو "عطار"،شدم من
"لاهوتی" منظومه ی چشمان و جمالت
بر نظم "نظامی" بنویسم همه شب از
"لیلی"، پریشان شده،"مجنون" ز کمالت
"طاهر" شدم آواره و سر گشته عشقت
این دل به تمنای تو وصل محالت
#ناشناس
@Shere_naab
در چشم عاشقی که زباندانِ ناز شد
چین جبینِ یار، کم از ماهِ عید نیست!
#صائب_تبریزی
@Shere_naab
دیدن روے تـو
عیـد اسـت
و رخت مـاه تمـام....
#قدیر_عبدالهی
@Shere_naab
آن که ابروی هلال عید را طاق آفرید
طاق ابروی ترا بسیار بهتر بسته است
#صائب_تبریزی
#عید_سعید_فطر_مبارک
@Shere_naab
حالیا مست و خرابیم
ز کیفیت عشق
پس از این تا چه رسد
بر سر سودایی ما
#فروغی_بسطامی
@Shere_naab
در مسجد از او گفتم و دیدم که مؤذّن
ناگاه از او گفت و رها کرد اذان را
#غلامعباس_سعیدی
@Shere_naab
آمدی گریه کنی ، شعر بخوانی بروی
نامه ای خیس به دستم برسانی بروی
در سلام تو ، خداحافظی ات پیدا بود !
قصدت این بود از اول که نمانی بروی
خواستی جاذبه ات را به رخ من بکشی
شاخه ی سیب دلم را بتکانی بروی
بس نبود این همه دیوانه ی ماهت بودم ؟
دلت آمد که مرا سر بدوانی بروی ؟
جرم من ، هیچ ندانستنِ از عشق تو بود
خواستی عین قضاتِ همه دانی بروی !
باشد این جان من این تو ؛ بکُشم راحت باش
ولی ای کاش که این شعر بخوانی بروی ...
#شهراد_میدری
@Shere_naab
#صد_و_هشتاد_روز_با_خیام
#پانزده
این کوزه چو من عاشق زاری بودهست
در بند سر زلف نگاری بودهست
این دسته که بر گردن او میبینی
دستیست که برگردن یاری بودهست
نگارگر: #رضا_بدرالسما
@Shere_naab
ترک خواب صبح کن صائب که در خون شفق
روی می شوید به خون از خواب شیرین آفتاب
#صائب_تبریزی
@Shere_naab