eitaa logo
شـعـــــرنـاب
4.2هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
5 فایل
خامش نشسته شـعرم ، در پیش دیدگانت ای شیوه ی نگاهت،از #شعرناب خوش تر زیبـــاترین و نـــاب تــــــرین اشعار کلاسیک ومعاصر در #کانال‌شـعــــرناب. آیدی جهت تبادل: @Fatemeh_t287 پل ارتباطی ما: https://harfeto.timefriend.net/16528142314913
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ از شهر عطار آمدی یا قصه های مولوی؟ در بیستون دیدم تو را یا بارگاه خسروی؟ شهزادۀ شهنامه ای یا تاجری از بوستان؟ شاید برایم خوانده ای از مثنوی معنوی! آهنگ چشمان تو را من در کجا بشنیده ام؟ در وردهای هندوان یا آیه های عیسوی؟ از دشتهای زاگرسی یا آذران آبادگان؟ این خنده ها را دیده ام! کوردی گیان یا ساروی؟! بوی بهاران میدهی! از باغ فردوس آمدی؟ یا چیده ای باغی ز گل از دشت های دنیوی؟ بگذشته ای از مرزها از خط تردید و یقین کین گونه در اندیشه ام ایمان و باور می شوی در قلب من پاینده ای ای آشناتر از نفس هر چند چون خورشید و مه از قاب چشمم می روی دانم که این کوته غزل، گویای حُسن تو نبود یک روز تقدیمت کنم، هفتاد دفتر مثنوی... @Shere_naab
سنگ هم "عاشق" شود ... گوهر صدایش میزنند ... @Shere_naab
هم از موی تو پابستم هم از بوی تو سرمستم که سنبل در سمن داری و گل در پیرهن داری @Shere_naab
زلفت کمند افکن و چشمت کمین گشای با لشکری چنین به سپاه که می‌زنی! @Shere_naab
موج اگر موج است، باید ترک آرامش کند هرچه ساحل سنگدل‌تر بیشتر کوشش کند @Shere_naab
گر شبے حلقهٔ آن طره مشڪین گیرم مو به مو عرضه دهم حال دل مسڪین را @Shere_naab
گرشبی‌عشقِ‌توبرتختِ‌دلم‌شاهی‌کند صدهزاران‌ماه‌آن ،خدمتِ‌ماهی‌کند @Shere_naab
با هجر شکیبا شو تا وصل بدست آری با درد تحمل کن تا فیضِ دوا بینی شب گر ز غمش میری، چون نوبت صبح آید اعجاز مسیحا را ز انفاسِ صبا بینی @Shere_naab
دَست بَر دیوان شُدم هر چه لِسان‌ الغیب گفت خواجه هَم در فال ِ ما شـعر ِجدائی ساز کــرد @Shere_naab
گر بخواهی خمس لبهایت به مسکینی دهی شاه مسکینان منم خمست مرا واجب تر است! @Shere_naab
شهدِ لبـش ڪه هسٺ..... ز جان بیشٺر لذیذ...... شڪر مگو ڪه نیسٺ...... شڪر این‌قدر لذیذ.... @Shere_naab
می تراود بوی جان امروز از طرف چمن بوسه ای دادی مگر ای باد گل بو بر تنش... @Shere_naab
شرمنده نیستی که به این دستگاه حُسن دل می‌بری ز مردم و انکار می‌کنی؟ @Shere_naab
یڪ روز پیرهن ز فراقت قبا کنم وانگه به قاصدان تو بخشم قبایِ خویش...!! @Shere_naab
زین پس آن چشم ندارم که مرا خواب آید،‌ مگر آن شب که در آغوش و کنارم باشی...‌ @Shere_naab
4_5873223333234870881.mp3
10.45M
بیقرار توام و در دل تنگم گله هاست... @Shere_naab
می تراود بوی جان امروز از طرف چمن بوسه ای دادی مگر ای باد گل بو بر تنش... @Shere_naab
مشڪل فتاده با یار، ڪارم چو صبح و خورشید با او نمی‌توان بود بے او نمی‌توان زیست ...! @Shere_naab
تا به کنج لبت آن خال سیه‌رنگ افتاد نافه را صدگره از خون به دل تنگ افتاد آن نه خط است برآن عارض پرنقش و نگار رنگ محویست که در دفتر ارژنگ افتاد سیب از آسیب‌جهان‌رست که همرنگ تو شد گشت نارنج ز غم زردکه نارنگ افتاد دررهت چشم من از هفته به هفتادکشید در پی‌ات کار من ازگام به فرسنگ افتاد نرگس‌ از چشم تو چون برد حسد، کور آمد سرو با قد تو چون خاست بپا، لنگ افتاد از دل گمشدهٔ خوبش فرو بستم چشم تا مرا دامنت ای گمشده در چنگ افتاد دانم اندر دل سخت تو نکرده است اثر نالهٔ من که ازو خون به دل تنگ افتاد کرد چون همره چنگ این غزل آهنگ‌، بهار چنگ دردل زد و با چنگ هم آهنگ افتاد @Shere_naab
دل به ابروی بتان دارد چو اقرار درست می کند از مومنی تصدیق آن اقرار باز @Shere_naab
وقتی که چای چشـمِ پُررنگ تو دم باشـد مردی که پیشت مینشیند،خسته تر بهتر @Shere_naab
بس حلقـــه زدم بر در و حـــرفی نشنـیدم من هیچ‌کسم یا که در این خانه کسی نیست @Shere_naab
ڪرده‌ام قالب تهے از اشتیاقت عمرهاست قامت چون شمع در محراب آغوشم گذار @Shere_naab