روسَری با رَنگِ روشَن را به سَر کُن صُبحِ زود وَقتِ آن است اَندَکی خورشید را بازی دَهیم #رضا_علیزاده #سلام‌صبح‌بخیر @Shere_naab

دَر نَزَن ؛ جُز تو کَسی دَر دلِ مَن ساکِن نیست زَحمَتَت می‌شَوَد اَز جای خودَت بَرخیزی ! #علی‌_عدالتجو @Shere_naab

گر دَهم جان به وفایش، نپَسندد هرگز آه از آن شوخِ جفاپیشه‌یِ دُشوارپسند... #هلالی_جغتایی @Shere_naab

‏تا قیامت در ڪفِ خاڪے ڪه نقش پاے اوست دل تپد، آیینه بالد، گل دمد، جان بشڪفد ! #بیدل_دهلوے @Shere_naab

طاعت ما نیست غیر از شستن دست از جهان گر نماز از ما نمی‌آید، وضویی می‌کنیم #صائب_تبریزی @Shere_naab

گرچه گاهی حال من مانند گیسوهای توست چشمه ی آرامشم پایین ابروهای توست خنده کن تا جای خون درمن عسل جاری کنی بهترین محصول ها مخصوص کندوهای توست فتنه ها افتاده بین روسری های سرت خون به پا کردی، ببین! دعوا سرموهای توست کار دنیا را بنازم که پر از وارونگی ست یک پلنگ مدعی در دام آهوهای توست فتح خواهم کرد روزی سرزمینت را اگر لشکری آماده پشت برج و باروهای توست شهر را دارد به هم می ریزد امشب ، جمع کن سینه چاکی را که مست از زخم چاقوهای توست کوک کن ، بردار سازت را ، برقصان وبرقص زندگی آهنگ زیبای النگوهای توست خوش به حال من که می میرم برایت این همه مرگ امکانی به سمت نوشداروهای توست #رضا_نیکوکار @Shere_naab

ماندم درین نشیب و شب آمد ، خدای را آن راهبـر کجا شد و آن راهـوار کو #هوشنگ_ابتهاج #شبتون‌به‌دور‌از‌دلتنگی @Shere_naab

دوستت دارم هنوز دلم میخوادت... #دوست‌دارم #ملک‌زاده @Shere_naab

صبحدم چون رخ نمودی شد نماز من قضا سجده کی باشد روا چون آفتاب آید برون؟ #مولانا #سلام_صبحتـون_بخیـر ‌‌ @Shere_naab

گفتی به تو گر بگذرم از شوق بمیری قربان قدت، بگذر و بگذار بمیرم... #شهریار @Shere_naab

رقیبَت گَر هُنر هَم دُزدَد از مَن ، مَن نَخواهد شُد به گُلخَن گَر چه گُل هَم بشکُفد گُلشَن نَخواهد شُد #شهریار @Shere_naab

در تبسّم چو لبِ لعلِ تو دیدم گفتم این ڪلید است ڪه قفلِ دلِ من بگشاید... #طالب_آملی ‌ @Shere_naab

پاسپورتِ "مولوی" را طالبان برداشته "شمس" از این غصه سر بر آسمان برداشته شاعرِ دلتنگِ ما را کرده ممنوع الخروج آن‌که گنجِ عشق را از "بامیان" برداشته بشنو از نی چون حکایت می‌کند از "بلخِ" تلخ از شکایت، مثنوی قفل از دهان برداشته شیخِ ما از قرنِ دوری آمده، زندان چرا؟؟! گویی از ساقی، سبویی شوکران برداشته جرمِ دیگر آن‌که مامور از میانِ دفترش نسخه ای از شعرِ "موسا و شبان" برداشته گفته اند این شعر، توهین به مقامِ کبریاست لرزه ها عرشِ خداوندی از آن برداشته صحبت از خورشیدِ مانده در حصارِ ابرهاست صحبت از آهی که سر بر آسمان برداشته شاید "احمدشاهِ مسعود" است روشن در افق این‌که از سیمرغ، تیری بر کمان برداشته از فرازِ دره یِ اندوهبارِ "پنجشیر" گامِ حق خواهانه از نو در جهان برداشته آمده یاری کند فر و شکوهِ شعر را این خبر کلِ جهان را بی‌امان برداشته می‌رسد روزی که می‌گویند او پیروز شد او که از اجدادِ خود، نام و نشان برداشته "عشق" ، اندوهِ تمامِ ناتمامِ قصه هاست شاعری از واژه ها آتش به جان برداشته #شهراد_میدری @Shere_naab

عالمی دارم که در عالم ندارد هیچ کس.. #هلالی_جغتایی #چند‌لحظه‌آرامش @Shere_naab

یک قلم ، یک حس ناب و یک غزل از چشم تو این تماشاخانه با این صحنه غوغا میکند ..!! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ #میرشکاری_زینب @Shere_naab

یه اتفاق فوق‌العاده و عاشقیه من... #فوق‌العاده #خسرو_دادگر @Shere_naab

‌‌صبحِ من خیر شود از پس یڪ خنده ی تو ای خوش آهنگترین صوت هـزاران تو بخند #حمیدرضا_غفاریان #صبح‌بخیر @Shere_naab