بنازم خاک ایران را و گلزاران دامانش
نشاط و ذوق میریزد نگارین نقش ایوانش
خلیج فارس خوابیده ست در دامان هرمزگان
خزر آرام میگیرد به خاک سبز گیلانش
نهیب سرخ فردوسی ست بر می آید از طوسش
به رستم ها که سر بر می کشند از زابلستانش
ز عطر حافظ شیراز و خیام نشابوری
مزار صائب آکنده ست در خاک صفاهانش
شب او را نور میریزند زرّین اختران تا صبح
سحرگاهان خروش آرند بلبل ها به بستانش
ببین مردانگی را کاو مصمم مانده در دوران
سر پیمان خود گرهم شکستند عهد و پیمانش
بسا شاهان بشکوه و سخنگویان دانشور
که شیدا میشدند از شیوه ی گفتار رندانش
به مردی بود اگر بارید پیکان بر سر دشمن
به پشت کس نلغزیدند چاقوهای زنجانش
دعایش میکنم این کشور پاک و معطر را
نگهدارد ز اهریمن همانا دست یزدانش
🖋#محسن_ایمانی🌿
#جاویدانایران✨
@Shere_naab
عشق بازار بزرگیست، درآمد دارد...
از تو معشوقه درآورد، از این مَرد دَمار !!!
🖋#علی_صفری🌸
@Shere_naab
نخواهم گنج قارون و نجویم ملک اسکندر
خوشا نانِ جُوین و کنج عزلت آرمیدنها
🖋#آتش_اصفهانی🌸
@Shere_naab
رج به رج هر بیت را از روی چشمت ساختم
«شعـرهایم دستباف مهربانی های توست»
🖋#فرامرز_عرب_عامری🍁
@Shere_naab
کاش سوزن بخیهای اول به چشم خود زند
کز شکاف سینه ترسم در دلم بیند تو را...
🖋#سلیم_تهرانی✨
@Shere_naab
چشم تا بر هم زنم صد آرزو گل می کند
شد رگ خواب پریشان سایۀ مژگان من
🖋#میر_محمد_زمان_راسخ✨
@Shere_naab
نازنین خاتونِ من! به به! صفا آورده ای
ای عجب که بعدِ عمری رو به ما آورده ای
گرچه دیر اما چه خوشحالم که با این آمدن
رسمِ دیرینِ محبت را به جا آورده ای
ذوق و شوقِ رقص در سبکِ و سیاقِ ساقِ توست
خوش خرامان، سینه لرزان، عشوه ها آورده ای
گیسوانت برگِ زیتون، چشمهایت شابلوط
اینهمه زیبا شدن را از کجا آورده ای؟
ماهِ ناز و غرقِ راز و دلنواز و عشوه ساز
روی و موی و بوی و خویِ دلربا آورده ای
با خبر از شورِ فرهادت هوایِ عشق را
شوخ و شیرین لهجه و شیرین ادا آورده ای
تا شوم پروانه و دورت بگردم بیشتر
در کفِ دستت گُلِ سرخِ حنا آورده ای
آتشِ صحرایِ "سینا" نسخه یِ نایابِ توست
طبقِ "قانون"، قرصِ ماهت را "شفا" آورده ای
در خیالم بی ملالم خوش به حالم که چنین
بر سرم ای خوش قد و بالا بلا آورده ای
ابن سیرین را خبر کن، خواب نابی دیده ام
این که امشب رو به این خلوتسرا آورده ای
@Shere_naab
همه شب بی رخت در کلبه، شمع از ظلمت افروزم
به دیدارت همه روز سیاهم روشن است امشب
🖋#هادی_سمرقندی✨
@Shere_naab
ز صبح روے او
دارم صبوحی
نماز شام را هرڪَز نپایم ...
چو ڪَل
در باغ حسنش
خوش بخندم
چو صبح از آفتابش خوش برآیم ...!!
#صبحتون_شاعرانه ☕️
@Shere_naab
حقّا ڪه من به بوے سر زلف جان دهم
گر آیدم به صبح نسیمے ز سوے دوست...
🖋#جهانملڪخاتون🌸
@Shere_naab
هر کسی کامِ دلی آورده در کویت به دست
ما هم آخر در غمت خاکی به سر خواهیم کرد!
🖋#ملک_الشعرا_بهار🍁
@Shere_naab
بنویس مرا هق هق باران بنویس
با قافیه ی باز پریشان بنویس
زخمم زده ابروی غلاف آذری ات
تقدیر مرا تیزی زنجان بنویس
قیصر شدی و دست به چاقو بردی
پایان مرا توبه ی فرمان بنویس
من جای تو به حبس ابد خواهم رفت
گاهی دو سه خط نامه به زندان بنویس
از قصه ی داش آکل و طوطی گفتی
اینبار بیا از غم مرجان بنویس
یک اخم کنی شهر فرو می ریزد
خود را گسل اصلی تهران بنویس
من زیر قدمهای تو قیمت دارم
از قیمت این قالی کرمان بنویس
لا حول ولا قوه الا بالله
لعنت به حسود و دل شیطان، بنویس
🖋#رویاابراهیمی🍁
@Shere_naab
زاهدان را توبه دادیم و حریفان را شراب
ما در این میخانه با گبر و مسلمان ساختیم...!!
#مشرقي_مشهدي
@shere_naab
طرح " نه " روی لبانت بود و رفتن در میان
عشقمان پا در میانی کردو "آری " خلق کرد
🖋#مهدیعابدی🍁
@Shere_naab
دین هزار پارسا در سر گیسوی تو شد
چند به ناکسان دهی سلسلهٔ رموز را
🖋#امیرخسرو_دهلوی✨
@Shere_naab
گاهى بيا به ديدن من محض سر زدن
اصلا بیا به باغ به قصد تبر زدن
🖋#سعید_صاحب_علم ✨
@Shere_naab
روسری را میتکانی... ، آه میبارد به من
گندمت را میفشانی، کاه میبارد به من
مثل موج نور مهتابی میان برکهام
از تو تنها رقصِ پای ماه میبارد به من
شعلهی شرم و حیایی رو به روی آینه
آتشِ چشم سیاهت! گاه میبارد به من
مثل باران زندگی بخشی... دریغ!
قطرهی باران تو در چاه میبارد به من
قطعهای در سینهام بالا و پایین میپرد
گوییا انوارِ سرُُالله میبارد به من
من به گلهای لباست هم حسودی میکنم
حسی از گلهای باغ شاه میبارد به من
روی زیبای تورا در خاطرم حک میکنم
پرتوی از انعکاس ماه میبارد به من...
@Shere_naab
ايهام و استعاره و تمثيل و نقطه چين
آسان ڪه نيست شاعر چشمان او شدن...
🖋#محمدعلی_بهمنے✨
@Shere_naab