بنویس مرا هق هق باران بنویس
با قافیه ی باز پریشان بنویس
زخمم زده ابروی غلاف آذری ات
تقدیر مرا تیزی زنجان بنویس
قیصر شدی و دست به چاقو بردی
پایان مرا توبه ی فرمان بنویس
من جای تو به حبس ابد خواهم رفت
گاهی دو سه خط نامه به زندان بنویس
از قصه ی داش آکل و طوطی گفتی
اینبار بیا از غم مرجان بنویس
یک اخم کنی شهر فرو می ریزد
خود را گسل اصلی تهران بنویس
من زیر قدمهای تو قیمت دارم
از قیمت این قالی کرمان بنویس
لا حول ولا قوه الا بالله
لعنت به حسود و دل شیطان، بنویس
🖋#رویاابراهیمی🍁
@Shere_naab
زاهدان را توبه دادیم و حریفان را شراب
ما در این میخانه با گبر و مسلمان ساختیم...!!
#مشرقي_مشهدي
@shere_naab
طرح " نه " روی لبانت بود و رفتن در میان
عشقمان پا در میانی کردو "آری " خلق کرد
🖋#مهدیعابدی🍁
@Shere_naab
دین هزار پارسا در سر گیسوی تو شد
چند به ناکسان دهی سلسلهٔ رموز را
🖋#امیرخسرو_دهلوی✨
@Shere_naab
گاهى بيا به ديدن من محض سر زدن
اصلا بیا به باغ به قصد تبر زدن
🖋#سعید_صاحب_علم ✨
@Shere_naab
روسری را میتکانی... ، آه میبارد به من
گندمت را میفشانی، کاه میبارد به من
مثل موج نور مهتابی میان برکهام
از تو تنها رقصِ پای ماه میبارد به من
شعلهی شرم و حیایی رو به روی آینه
آتشِ چشم سیاهت! گاه میبارد به من
مثل باران زندگی بخشی... دریغ!
قطرهی باران تو در چاه میبارد به من
قطعهای در سینهام بالا و پایین میپرد
گوییا انوارِ سرُُالله میبارد به من
من به گلهای لباست هم حسودی میکنم
حسی از گلهای باغ شاه میبارد به من
روی زیبای تورا در خاطرم حک میکنم
پرتوی از انعکاس ماه میبارد به من...
@Shere_naab
ايهام و استعاره و تمثيل و نقطه چين
آسان ڪه نيست شاعر چشمان او شدن...
🖋#محمدعلی_بهمنے✨
@Shere_naab
اساسِ علم ریاضی به باد خواهد رفت
اگر که مسئلهها عاشقانه حل بشود!
🖋#غلامرضا_طریقی✨
@Shere_naab
یڪ قلم ، یڪ حس ناب ویڪ غزل از چشم تــو
این تماشاخانہ با این صحنہ غوغا میڪند...
🖋#زینب_میرشڪارے✨
@Shere_naab
خیال چشم مستش را اگر در خواب خوش بینی
عجب دارم که برداری سر از مستی و مستوری
🖋#سلمانساوجی✨
@Shere_naab
صبح میخندد و من گریه کنان از غم دوست
ای دم صبح چه داری خبر از مقدم دوست
ای نسیم سحر از من به دلارام بگوی
که کسی جز تو ندانم که بود محرم دوست
🖋#سعدی🌸
#صبحتون_شاعرانه ☕️
@Shere_naab
وقتی بهشت -عز و جل- اختراع شد
حوا که لب گشود، عسل اختراع شد!
آهی کشید و آه دلش رفت و رفت و رفت
تا هاله ای به دور زحل اختراع شد!
آدم نشسته بود، ولی واژه ای نداشت
نزدیک ظهر بود ... غزل اختراع شد!
آدم که سعی کرد کمی منضبط شود
مفعول و فاعلات و فعل اختراع شد!
«یک دست جام باده و یک دست زلف یار»
اینگونه بود ها..! که بغل اختراع شد!!!
#حامد_عسکری
@Shere_naab
نه ڪوهڪنے هست
درین عرصه ، نه پرویز
آوازهاے از عشق و
هوس بیش نمانده است ...
🖋#صــــائب_تبریزے🌸
@Shere_naab
قندِ آمیخته با گل نه علاجِ دلِ ماست
بوسهای چند برآمیز به دشنامی چند ...!
🖋#حافظ🌸
@Shere_naab
هر دم از کمانخانۀ ابروی تو تیری
می آید و جز سینه نباشد سپر ما
🖋#نظمی_تبریزی🌸
@Shere_naab
عاقبت غصه ے ویرانگرِ این فڪر مرا خواهد ڪشت...
دوستَت دارمِ تو قسمتِ گوشِ چه ڪسے خواهد شد....
🖋#حسین_شفیع_زاده🌸
@Shere_naab
هم شرابِ ناب هستی
هم سبو ، هم باده ای
من فدای چشم تو
میخانه کردی خویش را
🖋#راحم_تبریزی🌿
@Shere_naab
گر باغبان، نظر به گلستان کند تو را
بر تخت گل نشاند و سلطان کند تو را
گر صبحدم به دامن گلشن گذر کنی
دست نسیم، گل به سرافشان کند تو را
مشرق هزار پاره کند جَیب خویشتن
گر یک نظر به چاک گریبان کند تو را
ای کاش چهره ی تو سحر بنگرد سپهر
تا قبله گاه مهرِ درخشان کند تو را
دور فلک به چشم تو، تعلیمِ سِحر داد
تا چشم بندِ مردمِ دوران کند تو را
چون مارِ زخم خورده، دل افتد به پیچ و تاب
هرگه که یادِ طُره ی پیچان کند تو را
در هیچ حال، خاطرِ ما از تو، جمع نیست
قربانِ حالتی که پریشان کند تو را
با هیچکس به کشتنِ من، مشورت مکن
ترسم خدا نکرده، پشیمان کند تو را
🖋#فروغی_بسطامی🌿
@Shere_naab
هرکسی را میل دل باشد بسوی این و آن
میل جان ما به عالم نیست... الّا سوی تو!
🖋#اسیری_لاهیجی✨
@Shere_naab
خوش آن زمان که برای گلایه وقت نبود
هزار شِکوه به یک بوسه مختصر میشد
🖋#سجاد_سامانی✨
@Shere_naab
زندگی منهای تومنهای من هم نیزهست
حاصلش صفراست"یک با یک" ریاضی را ببین!!
🖋#مجتبی_سپید✨
@Shere_naab