فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفتی و از فراق تو
از پا درآمدم؛
بازآ که جز تو
هیچکسم
دستگیر نیست...
#وحشی_بافقی
من مثل #سعدی 🥺 نیستم که بگم:
مرا به هیچ بدادی ومن هنوز برآنم
که از وجودِ تو مویی به عالمی نفروشم
من مثل #وحشی_بافقی ام 😎؛ میگم:
دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند
از گوشه بامی که پریدیم، پریدیم🕊🕊
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
@Shere_naab
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
مکن دوری خدا را از سر بالینم ای همدم
که من خود را نمیبینم چو شبهای دگر امشب
#وحشی_بافقی
#شب_نوشت ✨
گر هَمه مَرهَم شَوی ما را نَباشی سودمند
کز تو پُر آزردگی داریم و بَس آزردهایم
#وحشی_بافقی🌿🚶🏻♂
من آن مرغم که افکندم به دام صد بلا خود را
به یک پرواز بی هنگام کردم مبتلا خود را
نه دستی داشتم بر سر، نه پایی داشتم در گل
به دست خویش کردم اینچنین بی دست و پا خود را
چنان از طرح وضع ناپسند خود گریزانم
که گر دستم دهد از خویش هم سازم جدا خود را
گر این وضع است میترسم که با چندین وفاداری
شود لازم که پیشت وانمایم بیوفا خود را
چو از اظهار عشقم خویش را بیگانه میداری
نمیبایست کرد اول به این حرف آشنا خود را
ببین وحشی که در خوناب حسرت ماند پا در گل
کسی کو بگذراندی تشنه از آب بقا خود را
#وحشی_بافقی
صبح آمده تا از نفست
وام بگیرم
از لعل دلاویز لبت ڪــام بگیرم
هی جرعه به جرعه
ز خُمَت باده زنم تا
در بستر آغوش تو آرام بگیرم
#وحشی_بافقی
#ادمین📸
تو بیوفا چه باز فراموش پیشهای
بیچاره آن اسیر که امیدوار توست!
#وحشی_بافقی
خوش آن نیاز که رفعِ حیا تواند کرد
نگاه را به نگاه آشنا تواند کرد
خوش آن نگاه که در آشنایی اوّل
شروع در سخن مدّعا تواند کرد
خوش آن غرور که وام دو صد جواب سلام
به یک کرشمهی ابرو ادا تواند کرد
خوش آن ادا که هزاران وعدهی ناز
به نیم جنبش مژگان روا تواند کرد
خوش آن فریب که در عین تیغ راندنها
علاجِ دعویِ صد خونبها تواند کرد
خوش است طرزِ اداهای خاص با #وحشی
خوش آن که پیرویِ طرزِ ما تواند کرد
#وحشی_بافقی
هرچہ ڪَویي...
آخرے دارد...
بہ غیر از حرف عشــــق
ڪین همہ ڪَفتند وآخر نیسٺ... ايݧ افسانہ را...!!
#وحشي_بافقي
شاخ خشکیم به ما سردی عالم چه کند
پیش ما برگ و بری نیست که سرما ببرد
#وحشی_بافقی