eitaa logo
شـعـــــرنـاب
4.1هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
6 فایل
خامش نشسته شـعرم ، در پیش دیدگانت ای شیوه ی نگاهت،از #شعرناب خوش تر زیبـــاترین و نـــاب تــــــرین اشعار کلاسیک ومعاصر در #کانال‌شـعــــرناب. آیدی جهت تبلیغات : @sherijat_tab پل ارتباطی ما: @Fatemeh_t287
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این‌کشته‌فتاده‌به‌هــامون،حســین‌توســت این‌صید‌دست‌و‌پا‌زده‌در‌خون،حسین‌توست 🏴 @Shere_naab
۱۷ مرداد ۱۴۰۱
مـن‌ زیـن‌ عـــزا چڪَونـه‌ نڪَـریـم‌ ڪه‌ در غـمت برخاست ناله‌ از‌ جڪَر‌ سنڪَها، "حسیــــــن" 🏴 @Shere_naab
۱۷ مرداد ۱۴۰۱
این حسین کیست که میرِ سِپَهَش عباس است این چه خونیست که در زُمره یِ حقُ النّاس است... @Shere_naab
۱۷ مرداد ۱۴۰۱
شیرین تَر اَز این شور نَدیدیم هـَمه ی عُمْر شوری که خُدا دَر دلَم اَفکندہ حُسین است... 🏴 @Shere_naab
۱۷ مرداد ۱۴۰۱
کربلا شعر بلندی است که هفتاد و دو بیت یک به یک آمده بیت الغزلی سرخ شدند 🏴 @Shere_naab ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
۱۷ مرداد ۱۴۰۱
می فروشی در لباس پارسا برگشته است آه از این نفرین که با دست دعا برگشته است پینه‌های دست و پا سر زد به پیشانی عجب! کفر با پیراهن زهد و ریا برگشته است داد ازین طرز مسلمانی که هرکس در نظر قبله را می‌جوید اما از خدا برگشته است خیمه خورشید را «دین‌دارها» آتش زدند آه معنای حقیقت تا کجا برگشته است ای دل غمگین به استقبال زیبایی بیا کاروانی را که روی نیزه‌ها برگشته است چندبار آخر به استقبال یک تن می‌روند سر جدا بازو جدا پیکر جدا برگشته است جاءَ نورٌ اشبهُ النّاسِ بِخَیر الاولیاء گوییا پیغمبر از غار حرا برگشته است هرکه آن خورشید را در خون شناور دید گفت حکم قتل نور از شام بلا برگشته است از بد و نیک جهان جای شکایت هست و نیست خوب یا بد هرچه هست از ما به ما برگشته است 🏴 @Shere_naab
۱۷ مرداد ۱۴۰۱
همچو خورشید دل زنده اگر می خواهی صائب ازدست مده دامن بیداااااری صبح... @Shere_naab
۱۸ مرداد ۱۴۰۱
بی‌تو از حال دل سوخته‌ام پرسیدند خیمه ی شعله‌وری گفت كه سوزان‌تر از این؟! @Shere_naab
۱۸ مرداد ۱۴۰۱
آفریدند تو را نام نهادند حسین تا که جانسوزترین واژه‌ی دنيا باشی... 🏴 @Shere_naab
۱۸ مرداد ۱۴۰۱
مقتل نوشت است تو را سنگ ميزدند تعداد زخم بر بدنت چون ستــــاره شد در ازدحـــام قتلگـهت ديد خواهـــرت تسبيح تربـت بدنت پـــاره پـــاره شد 🏴 @Shere_naab
۱۸ مرداد ۱۴۰۱
روی دستش، پسرش رفت، ولی قولش نه! نیزه ها تا جگرش رفت، ولی قولش نه! این چه خورشیدِ غریبی ست که با حالِ نزار، پای نعشِ قمرش رفت، ولی قولش نه! باغبانی‌ست عجب! آن که در آن دشتِ بلا، به خزانی ثمرش رفت ، ولی قولش نه! شیر مردی که در آن واقعه هفتاد و دو بار، دستِ غم بر کمرش رفت، ولی قولش نه! جان من برخیِ "آن مرد" که در شط فرات، تیر در چشمِ ترش رفت، ولی قولش نه! هر طرف می‌نگری نامِ است و ، ای دمش گرم!! سرش رفت، ولی قولش نه! 🏴 @Shere_naab
۱۸ مرداد ۱۴۰۱