eitaa logo
شـعـــــرنـاب
4.2هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
5 فایل
خامش نشسته شـعرم ، در پیش دیدگانت ای شیوه ی نگاهت،از #شعرناب خوش تر زیبـــاترین و نـــاب تــــــرین اشعار کلاسیک ومعاصر در #کانال‌شـعــــرناب. آیدی جهت تبادل: @Fatemeh_t287 پل ارتباطی ما: https://harfeto.timefriend.net/16528142314913
مشاهده در ایتا
دانلود
من دختر شیرین سخن دوره ی قاجار تو پست مدرنی و مضامین دل آزار من اهل دل و چای هل و لعل نگارم تو اهل شب و شعر سپید و لب سیگار من فلسفه ی عشقم و اشراقی محضم تو عقلگرا چون رنه و نیچه و ادگار من پنجره ای رو به غزل... خواجه ی شیراز تو سخت ، پر از خشتی و مانند به دیوار با این همه عاشق شده ام دست خودم نیست من دختر شیرین سخن دوره ی قاجار @Shere_naab
هزار مرتبه خواندم دعای معجزه را که تارِ موی تو افتد به روی شانه ی من @Shere_naab
صَد جمعه بیاید خَبر از آمدنت باز نیاید!؟ عشق است نگاهے ڪه به این راه بمانَد... @Shere_naab
‌ ‏من بر سر صلحم تو چرا جنگ گزینی... @Shere_naab
‌ اى خوش آن دم كه پریشان به پریشان برسد! @Shere_naab
گو بیاویزد ترازوی عدالت شیخ شهر ما همین امروزمان را روز محشر می کنیم @Shere_naab
بگذار که این شانه به یک عطرِ دلآویز خوش بو شود از بازیِ موهایِ رهایت @Shere_naab
دلبری هایت دلم را برد تا دلبر شوی چادرت باعث شده امروز زیبا تر شوی! در نقاب اخم هایت خنده پنهان کرده ای می شود با این هنر یک روز بازیگر شوی خاک من از جنس بت های زمان جاهلیست تو غرورم را شکستی تا که پیغمبر شوی از پسر آدم چه خیری دیده جزخیره سری قسمتت شد مثل مریم باشی و دختر شوی ”قدر زر زر گر شناسد قدر گوهر گوهری” قدر چشمت را بدان شاید تو هم زرگر شوی دوری از تو مشکل لاین حل این روز هاست تو بیا تا راه حل مصرع آخر شوی @Shere_naab
زمن مپرس ڪیَ‌ام،یا ڪجا دیارِ من است ز شهر عشقم و دیوانڪَے شعار من است @Shere_naab
گرچه در من خبر از آمدنت نیست ولی ‌ من هم استادِ خیالاتِ به هم بافته ام.... @Shere_naab
روی دیوارِ دلم با خطِّ خوش خواهم نوشت عاشقی شیوه ی هردریای بی احساس نیست @Shere_naab
زلفِ پریشان ز تو و شانه شدن با دلِ من زلزله ها با تو و ویرانه شدن با دلِ من طالعم از روزِ ازل ، سوختنم در غمِ تو شمع شدن با تو و پروانه شدن با دلِ من @Shere_naab
ڪَهی شمعم ڪَهی پروانه این شب‌ها نمیدانی چہ بازےهاست با جان تا شبی ڪَردد سحر ما را @Shere_naab
تیره صبحی که مرا از تو سلامی نرسد... @Shere_naab
اصلا قرار نیست کـــه سرخم بیاورم حالا که سهم من نشدی کم بیاورم دیشب تمام شهر تو را پرسه میزدم تا روی زخمهـــای تـــو مرهم بیـاورم میخواستم که چشم تو را شاعری کنم امّا نشد کــــه شعــــر مجسم بیــــاورم دستم نمی رسد به خودت کاش لااقل می شد تــــو را دوباره به شعرم بیاورم یادت که هست پای قراری که هیچ وقت..... میخواستم برای تــــو مریـــــم بیاورم؟ حتی قرار بود که من ابر باشم و باران عاشقانـــه ی نم نم بیاورم حوّای من تو باشی اگر٬ قول میدهم عمراً دوباره رو به جهنّـــــم بیاورم بگذار تا خلاصه کنم٬ دوست دارمت یا باز هـــم بهــــانه ی محکم بیاورم؟ @Shere_naab
‌‌‌‌‌  حــــول چشمـــــانتو لا قُــــوّهَ الّا بالله‌ قُــل غزلخوانی و شیدایی و مستی ِللّه @Shere_naab
این بحر وجود آمده بیرون ز نهفت کس نیست که این گوهر تحقیق بسفت هر کس سخنی از سر سودا گفتند زآن روی که هست کس نمی‌داند گفت نگارگر: @Shere_naab
در هر شکن زلف گره گیر تو دامی ست این سلسله یک حلقه‌ی بی کار ندارد @Shere_naab     
آن کیست کـ‌اندر رفتنش صبر از دل ما می‌برد... @Shere_naab
ابری خبر کن قاصد باران، پرستو جان! عطری بیفشان برحیاطِ خانه،شب بو جان! من میهمان دارم مبادا خاک برخیزد حالا که وقت آبروداری ست جارو جان! اینقدر بی‌تابی نکن پیراهنِ نازم! هی روی پیشانی نیا با شیطنت، مو جان! وقتی تو می‌آیی در و دیوار می رقصند انگار چیزی خورده باشد خانه بانو جان عاشق شدن را داشتم از یاد می‌بردم این شیر را بیدار کردی بچه آهو جان در چشم‌هایت شیشه‌ی عمرِ مرا داری وقتی که می‌بندیش دیگرمُرده ام...کو جان؟ کوجان که برخیزم؟تواین سهراب را کشتی گیرم که روزی بازگردی نوش‌دارو جان!... @Shere_naab