در هر شكن از زلف گره گير تو داميست..
اين سلسله يك حلقه ى بيكار ندارد!»
#روز_جهانی_موفرفریها
@Shere_naab
از آن به پیرهنش رشک میبرم بسیار
که میخورد همهشب نرمنرم بر بدنش
#دهقان_سامانی
وه چه مضمونها که با این چشمها آوردهای
شاهبیتی از غزلهای خدا آوردهای
با همین لبخند شیرینی که درمان من است
بر سر دلهای بسیاری بلا آوردهای
داستانم را به مجنون گفتم و با خنده گفت:
این همه دیوانگی را از کجا آوردهای؟
ای غم شیرین تنهایی، کجا با این شتاب؟
بیشتر در خانهام بنشین، صفا آوردهای
ای نسیم عشق، ممنونم که در زندان من
بار دیگر عطر گیسویی رها آوردهای
#سجاد_سامانی
@Shere_naab
چو بید بر سر ایمان خویش میلرزم
که دل به دست کمان ابروییست کافرکیش
#حافظ
@Shere_naab
ز ٺاب شمع رویی محفل ما......
روشن است امشب....
ڪه چون پیراهن فانوس.....
ازو مهتاب می سوزد.....
#سلیم_تهرانی
@Shere_naab
4_5803107094479504364.mp3
11.24M
#khobshod
زخم ها زد راه ، بر جانــم ولی
زخم عشق اورده تا کویت مرا
#همایون
در سینی صبح، #شعرنابی بفرست
عطر خوش عنبر و گلابی بفرست
تا باغ سپیده غرق در نور شود
گلبرگ طلای آفتابی بفرست
#شهراد_میدری
#صبح_بخیر
@Shere_naab
عشق ها دام اند و دل ها صید و گیسوها ڪمند
بگذر و بگذار، دل در هرچه مے بینے مبند ..
#فاضل_نظری
@Shere_naab
مثلِ یک چهرهی غمگین وسطِ جمعی شاد
یا که یک خانهی ویران تهِ شهری آباد
بی تو ناجورترین وصله ی دنیا هستم
آدمی خسته که از چشمِ خودش هم افتاد
به چه تشبیه کنم این همه تنهایی را
فکر کن؛ دستِ کسی یخ بِزَند در مرداد
خوابِ آشفته ببینی نتوانی بِپَری
زندگی بعدِ تو یعنی خفگی با فریاد
فرض کن صید شوی؛ بال و پَرَت را بِبُرند
بعد در گوش تو آهسته بگویند؛ آزاد
درد دارد نتوانی بِبَری از خاطر
چشمهایی که تو را برده زمانی از یاد
خسته ام خسته از این "سخت" دوام آوردن
مثلِ جان کندن یک شعلهی کوچک در باد
لبهی پنجره و ترسِ پریدن ، ای کاش
یک نفر روحِ پریشانِ مرا هُل میداد
#سجاد_صفری_اعظم
@Shere_naab
گفت بگو ببینم اصلا تو چه میخواهی ؟
گفتم : تو را میخواهم !
و نمیدانم آیا میتوان به زنی جملهای زیباتر
و خوشایندتر از این گفت یا نه ؟
#هاینریش_بل
#عقاید_یک_دلقک
قسمت این بود که از دفتر پرواز بلند
به من خسته به جز چشم پریدن نرسد ...
#صائب_تبریزی
@Shere_naab