eitaa logo
شـعـــــرنـاب
4.2هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
5 فایل
خامش نشسته شـعرم ، در پیش دیدگانت ای شیوه ی نگاهت،از #شعرناب خوش تر زیبـــاترین و نـــاب تــــــرین اشعار کلاسیک ومعاصر در #کانال‌شـعــــرناب. آیدی جهت تبادل: @Fatemeh_t287 پل ارتباطی ما: https://harfeto.timefriend.net/16528142314913
مشاهده در ایتا
دانلود
خوب کردی که رخ از آینه پنهان کردی هر پریشان نظری لایق دیدار تو نیست!
فقه اسلامی ما را گر که مجنون می نوشت خمس بر چشمان لیلا هم تعلق می گرفت @Shere_naab
دو چشمت قهوه ای، نِسکافه ای لبخندِ غمگینت کنارش پولکی خوب است یا میلِ شکر داری؟ @Shere_naab
یار ما رندست و با او یار می‌باید شدن غمزه‌اش مست است هان، هوشیار می‌باید شدن تا ز لعل آتشین بر ما فشاند جرعه‌ای سالها خاک در خمار می‌باید شدن بر سر انکار ما گر رفت زاهد باش گو عاشقان را در سر این کار می‌باید شدن در صوامع خود پرستان را چه سود از زهد خشک پای کوبان بر سر بازار می‌باید شدن نامه چنگت همی باید شنید از گوش سر محرم این پرده اسرار می‌باید شدن هفت عضو دیده را می‌بایدت شستن به آب بعد از آنت طالب دیدار می‌باید شدن با تو تا مویی ز هستی هست هستی در حجاب بر سر کویش قلندر وار می‌باید شدن من نمی‌رفتم به کویش دل کشید آنجا مرا هر کجا دل می‌کشد ناچار می‌باید شدن آه من بیدار می‌دارد همه شب خلق را خلق را از آه من بیدار می‌باید شدن گر تو می‌خواهی که در چشم آیی ای سلمان چو اشک اولت در چشم مردم خوار می‌باید شدن @Shere_naab
در جوارِ لبت آن چاهِ ذقن شیرین‌ست...
فسونِ چشمِ جادویش به رنگی می‌بَرد دل را که امکانِ رهایی نیست از آیینِ نیرنگش.!! @Shere_naab
همه شب سجده برآرم که بیایی تو به خوابم ودر آن خواب بمیرم که تو آیی وبمانی... @Shere_naab
زاد چون از صبح روشن آفتاب ساقی خورشید رو در ده شراب لعل ندهی آن عرق در ده که چون گل برآرد هم گل ست و هم گلاب خرم آن کو غرق می باشد مدام چون خیال دوست در می های ناب @Shere_naab ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
در مذاقم نشود چاشنی لعل تو محو.... زان لبم تا به لب گور دهن شیرین است @Shere_naab
تا به سودای تــو افتادیم در بازار عشق از زیان هر دو عالم فارغیم، از سود هم @Shere_naab
در دل ما از جان خوشتر است جان چه باشد عشق جانان خوشتر است @Shere_naab
‌ از شهر عطار آمدی یا قصه های مولوی؟ در بیستون دیدم تو را یا بارگاه خسروی؟ شهزادۀ شهنامه ای یا تاجری از بوستان؟ شاید برایم خوانده ای از مثنوی معنوی! آهنگ چشمان تو را من در کجا بشنیده ام؟ در وردهای هندوان یا آیه های عیسوی؟ از دشتهای زاگرسی یا آذران آبادگان؟ این خنده ها را دیده ام! کوردی گیان یا ساروی؟! بوی بهاران میدهی! از باغ فردوس آمدی؟ یا چیده ای باغی ز گل از دشت های دنیوی؟ بگذشته ای از مرزها از خط تردید و یقین کین گونه در اندیشه ام ایمان و باور می شوی در قلب من پاینده ای ای آشناتر از نفس هر چند چون خورشید و مه از قاب چشمم می روی دانم که این کوته غزل، گویای حُسن تو نبود یک روز تقدیمت کنم، هفتاد دفتر مثنوی... @Shere_naab
سنگ هم "عاشق" شود ... گوهر صدایش میزنند ... @Shere_naab
هم از موی تو پابستم هم از بوی تو سرمستم که سنبل در سمن داری و گل در پیرهن داری @Shere_naab
زلفت کمند افکن و چشمت کمین گشای با لشکری چنین به سپاه که می‌زنی! @Shere_naab
موج اگر موج است، باید ترک آرامش کند هرچه ساحل سنگدل‌تر بیشتر کوشش کند @Shere_naab
گر شبے حلقهٔ آن طره مشڪین گیرم مو به مو عرضه دهم حال دل مسڪین را @Shere_naab
گرشبی‌عشقِ‌توبرتختِ‌دلم‌شاهی‌کند صدهزاران‌ماه‌آن ،خدمتِ‌ماهی‌کند @Shere_naab
با هجر شکیبا شو تا وصل بدست آری با درد تحمل کن تا فیضِ دوا بینی شب گر ز غمش میری، چون نوبت صبح آید اعجاز مسیحا را ز انفاسِ صبا بینی @Shere_naab
دَست بَر دیوان شُدم هر چه لِسان‌ الغیب گفت خواجه هَم در فال ِ ما شـعر ِجدائی ساز کــرد @Shere_naab
گر بخواهی خمس لبهایت به مسکینی دهی شاه مسکینان منم خمست مرا واجب تر است! @Shere_naab
شهدِ لبـش ڪه هسٺ..... ز جان بیشٺر لذیذ...... شڪر مگو ڪه نیسٺ...... شڪر این‌قدر لذیذ.... @Shere_naab