آنڪه دل من ببرد، از همه خوبان، یڪیست
وآنڪه مرا میڪشد در غم خود، آن یڪیست
#اوحدے🌷
@Shere_naab
غم
با تمام پاییزیاش آمد
امّا دلم
برگی نبود
برای خشکیدن
اناری بود
برای رسیدن
#رضا_نظری_ایلخانی
🍁🍂🍁🍂
@Shere_naab
گر نِرخ بوسه را لب جانان به جان کُند
حاشا که مشتری سَر مویی زیان کُند...
#فروغی_بسطامی🌷
@Shere_naab
چه جاى خواب؟
که هر شب مُحصلانِ فراق
خیالِ روى تـو بر دیده میگمارندم...
#هوشنگ_ابتهاج🌷
@Shere_naab
چگونه با دِگران بینمت که عکسِ رُخَت
اگر در آیِنه اُفتد ، زِ غیرت آب شَوَم
#قدسیمشهدی🌸
@Shere_naab
خورشید کِه باشد که به رویِ تو رَسَد؟
یا بادِ سَبُک سَر که به مویِ تو رَسَد؟
عقلی که کُند خواجگیِ شهرِ وجود
دیوانه شود، چون سَرِ کویِ تو رَسَد
#مولانا🍂
@Shere_naab
دلِ مَن بَسته به احوال دلت بود،
نمیدانستی!!!
آمدم عشق بسازم، ڪه تو دِل دِل ڪردی..."
#حمید_رضا_یگانه🍂
@Shere_naab
#توئیت 🖇♥️
اونجا که #پویا_جمشیدی میگه :
" دلم یک نفر را میخواهد
که وقتِ آمدنش، تنهاییام را ببرد،
من موهایش را ببافم،
او آرزوهایم را... "
@Shere_naab
شرب می با لب شیرین تو ما راست حلال
بی خبر زاهد از این ذوق که در مکتب ماست
#فرصت_شیرازی🍂
@Shere_naab
به گرد پاے سمندش نمیرسد مشتاق
ڪه دستبوس ڪند تا بدان دهن چه رسد
#سعدے🍂
@Shere_naab
پاییز اگرچه فصل غزلخوانی من است
سرفصلی از فصول پریشانی من است
هر کوچه باغ، داغ بهاران رفته ای است
هر سنگچین ریخته، ویرانی من است
آن غنچه ای که از دم سرد خزان فسرد
در صحن باغ، ناوک پیکانی من است
بغض گلوی چشمه و زاری جویبار
واگویه ای ز هق هق پنهانی من است
تنها بر آن چنار کهن آن کلاغ پیر
گویا ملول سر به گریبانی من است
برگی که گشته دست به دامان بادها
آیینه دار بی سر و سامانی من است
ای عشق سرگران توام واپسین امید
شادم هنوز هم، غمت ارزانی من است
پرتو اگرچه با غم عالم رسد ز راه
پاییز باز فصل غزلخوانی من است
#پرتو_کرمانشاهی🍂
@Shere_naab
ڪه میگوید ڪه مِی
نتوان زدن بے جام و پیمانه
شراب از لعل گلگونت بده
پیمانهاش با من
#حامل_تبریزے
@Shere_naab
به می عمارت دل کن، که این جهان خراب
بر آن سر است که از خاک ما بسازد خشت
#حافظ🍂
@Shere_naab
دیدمت وه چه تماشایے و زیبا شده اے
ماه من آفت دل فتنه ے جانها شده اے
#شهریار🍂
@Shere_naab
سرمۀ چشم من ست آنچه بزلفش ماند
در محبت گله از بخت سیه نتوان داشت
#دستغیب_شیرازی🍂
@Shere_naab
شب به چشمان سیاهت غبطه دارد ناز من
وا مکن چشمت که تا افشا نگردد راز من
تیر مژگانت نمی دانی که با قلبم چه کرد
آن کمان ابروی تو هر دم کند با من نبرد
خال مه رویت زند آتش به جان و هستی ام
آمدی گشتی دلیل عشق و این سرمستی ام
سرخوشم زان لحظه ای را شانه بر مویت زنم
هر دم آهنگی ز دل با تار گیسویت زنم
رخنه کردی در دل و در دین و جان و پیکرم
دوست دارم دم به دم آن روی ماهت بنگرم
دست دنیا بوسم و خاکم به پای سرنوشت
مرحبا بر آنکه تقدیرم به پای تو نوشت........؟
#ناشناس 🍂
@Shere_naab
دلی شکسته و چنگی گسسته گیسویم
ولی به زخمه غیبی هنوز میمویم •••
#شهریار🍂
@Shere_naab
دریاب که
ایام گل و
صبح جوانی
چون برق کند
جلوه و چون
باد گریزد...
#رهی_معیری🌺
#صبحتون_دلنشین☕️
@Shere_naab
ای خوبترین مأمن دل...
صبح به راه است
بهر غزل و حال دلم عطر بیفشان...
#هما_کشتگر🌺
شعر_ناب
من از جفای زمان بلبلا نخفتم دوش
تو را چه بود که تا صبح میخروشیدی...
#سعدی🌱
@Shere_naab
آن سنگدل که شیشهی جانهاست جای او
آتش زند در آب و گل ما هوای او
سوگند خوردهام که ببوسم هزار بار
هرجا رسیده است به یکبار پای او
#قاآنی
@Shere_naab