eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
990 دنبال‌کننده
15.2هزار عکس
3.7هزار ویدیو
41 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر چه هر شب و هر روز گریـه شـد کارم خـدا گـواست علــی بـر تـو اشک می‌بارم هــزار بــار اگــر بشکننــد دســت مـرا دمــی ز یــاری تــو دســت بر نمی‌دارم حدیث سینه و مسمار اگر چه مخفی ماند هـزار زخــم نگفتــه بــه سینــه‌ام دارم بـه ناله‌هــای شب و اشـک غربتم سوگند مـن آن نیــم کــه علـی را غریب بگذارم علی به چاه برَد درد خویش و من هر شب کنــم نگـاه بــه مــاه و، سرشک می‌بارم مــرا بــه جـای حمایت، جواب رد دادند خــدا گــواست ز اهــل مدینــه بیزارم حقیقتی است که چون می‌روم به نزد پدر بــوَد نشانــۀ غــصب فـدک به رخسارم مـرا نـه داغ پـسر، غصه‌هـای مولا کشت اگــر چــه بــر در خانــه زدنـد بسیارم میـان آن همـه دشمن کسی نشد «میثم» بـه غیــر مـحسن ششماهـه‌ام دگر یارم 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi
هرشب که آه تا به سحرگاه می‌کشم با اشک شعله بر جگرِ ماه می‌کشم تا بازهم به شِکوه نگویند بس کنم آهسته گریه می‌کنم و آه می‌کشم از رنگِ سرخِ بستر و از پیچ و تابِ من فهمیده زینبم غمِ جانکاه می‌کشم تا اين در شكسته ، به لبخند وا کنم خود را به خاک این ره کوتاه می‌کشم بازو اگر مدد کُنَدم دور از همه آبِ وضوی آخرم از چاه می‌کشم با نیمه جانی‌ام شبِ خود صبح می‌کنم با دردِ سینه‌ام نفسی گاه می‌کشم 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi
اگر دشمن کند نقش زمینم رسد ظلم از یسار و از یمینم به قرآن تا نفس دارم به سینه طرفدار امیرالمؤمنینم اگر چه کس نکرد از من حمایت حمایت از علی دِینْ است و دینم شود قربان یک موی امامم هزاران بار طفل نازنینم نگاهم را بگیر ای ابر سیلی که مظلومی حیدر را نبینم همه دشمن، نه یاری نه معینی فقط دیوار شد یار و معینم تنم مجروح شد از تازیانه بزن قنفذ بزن قنفذ من اینم الهی بشکند دستت مغیره بزن من دخت ختم المرسلینم طلب کردم ز داور مرگ خود را بود در راه مرغ آمّینم تو باید میثم از زهرا بگویی که در طبع تو مضمون آفرینم 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi
فاطمه بعد از پیمبر روز وشب را گریه کرد بر غریبی علی و داغ بابا گریه کرد بسکه آن غمدیده اندر سینه خود غصه داشت هرچه گفتند گریه کم کن باز زهرا گریه کرد ای مدینه فاطمه در تو مگر حانه نداشت پس چرا می رفت بین دشت و صحرا گریه کرد از فشار درد پهلو تا سحر خوابی نداشت دور از چشم علی تنهای تنها گریه کرد او که هردم گفت بابا مصطفی مسرور شد پشت آن در تا که بابا گفت بابا گریه کرد استخوان سینه را بشکست و خون آلود شد از شرار سینه اش مسمار گویا گریه کرد تازیانه تا که بالا رفت زینب دیده بست فاطمه بر خاک چون افتاد مولا گریه کرد 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi