نامش رخشنده بود اما به انتخاب خودش امروز با نام #پروین_اعتصامی شناخته میشود. نام پروین که در آن زمان برای زنان جا نیفتاده بود، اعتصامی را مجبور کرد که در چنین شعری بر زنانه بودن نامش تاکید کند:
مرد پندارند پروین را، چه برخی زاهل فضل
این معما گفته نیکوتر که پروین مرد نیست
پانزدهم فروردین #سالمرگ زنیست که هنوز بر سرش جنجالهایی بسیار است: او شاعر بود یا نظمدهنده به تمثیلهایی رایج؟
وطن!
کولیان آمدند
سراغ دریا را از من گرفتند
رودی کوچک از اشک هایم را نشانشان دادم
گفتند « ما برای دریا آمدهایم »
گفتم
« تا سال دیگر
همه اینجا دریاست. »
وطن
#مهدی_اخوان_لنگرودی
#سالمرگ
ز مهر روی تو هر شب کنم نظاره صبح
نهم سرشک فشان چشم بر ستاره صبح
زند به صدق چو من دم ز مهر خورشیدی
وگرنه چیست گریبان پاره پاره صبح
سواد طره شبرنگ گرد عارض تو
سیاهی شب تیره است بر کناره صبح
چنان بلند شد آهنگ ما که نشناسند
که این نفیر شب ماست یا نقاره صبح
علی الصباح به روی توام فتاد نظر
صباح من همه شد خیر از استخاره صبح
ز صبح دم چه زنم با صفای طلعت تو
نداشت کس شب تاریک در شماره صبح
ز بس که وجه شبه روشن است از اهل سخن
خوش است در صفت رویت استعاره صبح
طلوع اگر نکند زهره از افق جامی
بس است گوهر نظم تو گوشواره صبح
#جامی
#سالمرگ
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
کنون رؤیای ما باغی است
بن هر جاده اش میعادگاهی خرم و خوش بو
سر هر شاخه اش گلبرگ های نازک لبخند
به ساق هر درختش یادگاری ها
و با هر یادگاری نقش یک سوگند
کنون رؤیای ما باغی است
زمین اما فراوان دارد اینسان باغ
که برگ هر درختش صدمه ی دیدارها برده است
که ساق هر درختش نشتر سوگند ها خورده است
که آن سوگند ها را نیز
همان نشتر که بر آن کنده حک کرده است ، بر این کنده حک کرده
است ، با یار دگر اما
که
گر شمشیر بارد از
کنون رویای ما باغی است
بن هر جاده اش میعادگاهی خرم و خوش ، لیک
بیا رسم قدیم یادگاری را براندازیم
و دل را خوش نداریم از خراش ساقه ای میرا
بیا تا یادگار عشق آتش ریشه ی خود را
به سنگ سرخ دل با خنجر پیوند بتراشیم
که با ران فریبش نسترد هرگز
که توفان زمانش نفکند از پا
که باشد ریشه ی پیمان ما در سینه ی ما زنده تا باشیم
#منوچهر_آتشی
#سالمرگ
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
کنون رؤیای ما باغی است
بن هر جاده اش میعادگاهی خرم و خوش بو
سر هر شاخه اش گلبرگ های نازک لبخند
به ساق هر درختش یادگاری ها
و با هر یادگاری نقش یک سوگند
کنون رؤیای ما باغی است
زمین اما فراوان دارد اینسان باغ
که برگ هر درختش صدمه ی دیدارها برده است
که ساق هر درختش نشتر سوگند ها خورده است
که آن سوگند ها را نیز
همان نشتر که بر آن کنده حک کرده است ، بر این کنده حک کرده
است ، با یار دگر اما
که
گر شمشیر بارد از
کنون رویای ما باغی است
بن هر جاده اش میعادگاهی خرم و خوش ، لیک
بیا رسم قدیم یادگاری را براندازیم
و دل را خوش نداریم از خراش ساقه ای میرا
بیا تا یادگار عشق آتش ریشه ی خود را
به سنگ سرخ دل با خنجر پیوند بتراشیم
که با ران فریبش نسترد هرگز
که توفان زمانش نفکند از پا
که باشد ریشه ی پیمان ما در سینه ی ما زنده تا باشیم
#منوچهر_آتشی
#سالمرگ
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
بیجا نشدم عاشق و دیوانه صلح
لیلی نرسد به پایِ افسانه صلح
ماهی است به عاشقان مساوی مهرش
عشاق خوش اند در حرمخانه صلح
ای مهر به روی تابناک تو قسم
ای غنچه به این سینه چاک تو قسم
بی صلحِ ملل شاد نگردد دل من
ای بلبل من به عشق پاک تو قسم
#میرزا_جبار_عسگرزاده ملقب به
جبار باغچه بان...
#سالمرگ
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
بلبل با آوازش صبح را شکافت. گنجشکها شروع کردند به قصه گویی. هستی از زیر پشه بند روی پشت بام درآمد
و به آسمان نگاه کرد. فاخته ای او را صدا کرد
حیف. شب چنان خواب در ربوده بودش که زمستان عسلک را ندید
اما می توانست حدس بزند. ابر می بارید و جلای گلها را می برد
صدای باد . شگون نداشت. باد با برگهای بید جلو جریان چشمه را می گرفت
از حسد . تا به برکه نریزد.
#سیمین_دانشور
#سالمرگ
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
شاهد مرگ غمانگیز بهارم چه کنم
ابر دلتنگم اگر زار نبارم چه کنم
نیست از هیچ طرف راه برون شد ز شبم
زلف افشان تو گردیده حصارم چه کنم
از ازل ایل و تبارم همه عاشق بودند
سخت دلبسته این ایل و تبارم چه کنم
من کزین فاصله غارت شده چشم توام
چون به دیدار تو افتد سر و کارم چه کنم
یک به یک با مژههایت دل من مشغول است
میلههای قفسم را نشمارم چه کنم
#سید_حسن_حسینی
#سالمرگ
باد گر از جانب مشکوی توست ، مشک ساست
خاک گر از راه سر کوی توست ، کیمیاست
رنگ گل سرخ و شمیم نسیم ، ای ندیم
گر نه ز رخسار و گل روی توست ، از کجاست؟
خار که در دست تو افتد،گل است ، مقبل است
سرخ گل ار زانکه به پهلوی توست ، بدنماست
دُرّ سخن گرچه لطیف است و پاک ، تابناک
آنچه نه زان رشته ی لولوی توست ، بی بهاست
شیخ که دم می زند از آبرو ، تا که او
دور ز تاثیر دو جادوی توست ، پارساست
دل،سوی درگاه تو آرد نیاز ، در نماز
روی روان وقت دعا سوی توست ، این دعاست !
آنچه بود تنگ تر از آن دهن ، قلب من
وانچه سیه فام چو گیسوی توست ، روز ماست
این دل رنجور که سوزد ز تب ، روز و شب
گر نه نصیبش ز داروی توست ، بی دواست …
چون بر تو شعر فرستد همی ، یاسمی
قوتش از طبع سخن گوی توست ، وین بجاست
#رشید_یاسمی
#سالمرگ
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi